مرد بدهکار که پس از فرار از دست طلبکاران به تهران گریخته و دست به جنایت زده بود، دیروز در حالی پای میز محاکمه ایستاد که بسیار خونسرد بود. وی ادعا کرد قصد کشتن قربانی را نداشته و نمیدانسته قرصهای خوابآور موجب مرگ پیرمرد میشود.
در جلسه رسیدگی به این پرونده که دیروز در شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست حسین اصغرزاده و با حضور دو مستشار تشکیل شد، ابتدا نماینده دادستان کیفرخواست را خواند. وی گفت: «محمدعلی 50 ساله متهم است 23 دی 93 حسین 60 ساله را در خانهاش در خیابان جشنواره تهران کشت و به شمال کشور گریخت. این متهم که با جعل سند، خودروی قربانی را فروخته و از حساب بانکی وی نیز دومیلیون تومان پول برداشت کرده بود، خودش را به پلیس معرفی و به قتل اعتراف کرد. اکنون با توجه به مدرکهای موجود در پرونده برایش تقاضای اشدمجازات دارم.» سپس فرزندان قربانی در جایگاه ویژه ایستادند و برای محمدعلی حکم قصاص خواستند. وقتی نوبت دفاع به متهم رسید، منکر قتل عمدی شد. وی در تشریح جزئیات ماجرا گفت: «چند سال قبل که ساکن بهشهر بودم برای سرمایهگذاری به تهران آمدم و در یک شرکت 500 میلیون تومان سرمایهگذاری کردم اما بعد از یکسال شرکت ورشکست شد و پولم و سودش را که یک میلیارد تومان بود، پس نداد. در آن زمان همه کسانی که از آنها پول قرض گرفته بودم تا سرمایهگذاری کنم، به سرم ریختند و پولشان را خواستند. سال 91 بود که طلبکاران حکم جلبم را گرفتند و من از ترس آنها به تهران فرار کردم.»
آشنایی شوم
وی ادامه داد: «در تهران با زن جوانی آشنا شدم که مرا به حسن معرفی کرد و گفت میتواند کمکم کند تا پولم را از شرکت ورشکسته پس بگیرم. چون حسین به تنهایی در خانهاش زندگی میکرد و فقط گاهی اوقات دخترش به او سر میزد، من برای زندگی به خانه او رفتم. حسین مرا به یک مرد میانسال به نام فرید معرفی کرد که مدعی بود سرهنگ بازنشسته است. فرید درقبال پس گرفتن پولم از شرکت، پولی حدود 100 میلیون تومان خواست و حسین سه قطعه چک به او داد و از من قول گرفت وقتی پولم را پس گرفتم، دو واحد آپارتمانی برایش بخرم. یک هفته از این ماجرا گذشته بود که حسین یکباره از من خواست پولی را که به فرید داده به او بدهم اما گفتم هیچ پولی دربساط ندارم. حسین مرا تهدید کرد و چون طلبکاران دنبالم بودند، ترسیدم که مرا لو دهد. به همین خاطر یک شب چندین قرص خواب در یک لیوان شیرکاکائو حل کردم و به او دادم. او خوابید اما صبح متوجه شدم جان سپرده است.»
جعل سند پس از جنایت
محمدعلی درباره علت این کار به قضات گفت: «من هیچوقت فکر نمیکردم حسین با خوردن قرصها فوت کند. فقط میخواستم او به خواب عمیق برود تا بتوانم وسایلم را از خانهاش جمع و فرار کنم. وقتی فهمیدم او جان سپرده پارچهای را دور گردنش پیچیدم و جنازهاش را در پتو گذاشتم. میخواستم جنازه را در جاده قم رها کنم اما نمیدانم چرا سر از جاده جاجرود درآوردم. جنازه را کنار جاده رها کردم. من سه شب پیاپی بالای سر جنازه برگشتم تا ببینم کسی آن را پیدا کرده یا نه که چهارمین شب ماشینهای پلیس را در همان حوالی دیدم. من با جعل سند پراید حسین را فروختم و دومین چکی را که او به فرید داده بود، پاس کردم. من از کارت عابربانک پیرمرد هم مبلغ دومیلیون تومان حقوق بازنشستگی و عیدی را که به حسابش واریز شده بود، برداشت کردم. از ترسم به شمال کشور رفتم و در آنجا پنهان شده بودم که دختر حسین با من تماس گرفت و گفت پدرش ناپدید شده است. به تهران برگشتم و بعد از چندین روز به خاطر عذابوجدان تسلیم پلیس شدم.» وی که بسیار خونسرد بود به قضات دادگاه گفت: «من چون مشکلات اقتصادی زیادی داشتم و شبها دچار بیخوابی بودم چندینبار از آن قرصهای خواب خورده بودم و فکر نمیکردم این قرصها موجب مرگ حسین شود. من برای مرگ آماده هستم و میدانم باید تاوان کاری را که کردهام، بدهم.» در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر کند.
قدیمی ترین هاجدیدترین هابهترین هابدترین هادیدگاه خوانندگان