آواز خوانی پیرمرد خوش صدا و سرزنده

صداش خیلی خوب بود ناز نفسش ولی وقتی من اواز میخونم کلاغاو گنجیشکا از رو درخت مث برگ می افتن رو زمین میمیرن نمی دونم چرا lol

الهی هزار ساله شی پیر مرد با دل جوان و شاد.

[::Negah* - فرانکفورت، آلمان::]. ببخشیدها ! ولی خیلی ....! دلیل ؟ اولین دلیل اینکه میزان شادی و غم ژنتیکی بدن ادمی یک چیز ثابتیه و در طول عمر تقریبا ثابت میمونه و عوامل خارجی روش تاثیر زیادی ندارند و بطور کلی شادی و غمی که اکتسابی و ناشی از عوامل خارجی نباشه روش اثر نداره اما دلیل دوم شادی و غم اکتسابی از محیط رو هم اثر داره و اگه زیاد غمگین باشی بعدش شاد میشی و اگه زیاد شاد بشی بعد از مدتی تو غم و غصه فرو میری ! واسه همینه که میگن شادی درونیتون رو پیدا کیند و نه شادی ای که از چیز دیگه بدست میاد! اگه فهمیدی که هیچ ولی اگه نفهمیدی از کسایی بپرس که فهمیدنش !

محض اطلاع: ایشون شکر شیرازی هستن، از خوانندگان قدیمی وقدیمیهای شیراز، فقط شیرازیا اونم از شیرازیای قدیمی ایشونو میشناسن ویادشون میاد. عزت زیاد

[::Lolitaa - دلفت، هلند::]. بر اساس دیدگاه فلسفی و روان­شناسی ، شادی و شادکامی یک پدیده درونی است واین را نمیتوان انکار کرد اما با گذر از دیدگاه و عقاید هر فرد خود همین شادی تحلیل می­شود. اما به­طور حتم میزان پایداری و نوسانات مسئله شادمانی در افراد تحت­تاثیر عوامل بیرونی نظیر مسائل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی خواهد بود   ،گر­چه تجربه همواره ثابت کرده است که بسیاری از افراد می­توانند با وجود مشکلات بیرونی فراوان همچنان شادمانی درونی خود را حفظ کنند. وباز هم جالب اینجاست که شکل­گیری موج شادمانی در افراد باعث افزایش تمایلاتی مثل امیدواری، هدفمند بودن، عشق ورزیدن، اعتماد کردن و کاهش جرایم اجتماعی و بزهکاری ها می­شود. به همین­دلیل تقریبا تمامی نظام­های سیاسی در دنیا که طرفدار حال واحوال مردمانشان هستند وبرای روح وروان انها ارزش قائل هستند افزایش شادی را ملاکی برای پیشرفت و بالا رفتن کیفیت زندگی شان که صد­البته این نظریه پایه و اساس درستی نیز دارد چرا که جرایم وافسردگی وامار خودکشی و مشکلات اجتماعی در جوامعی که میزان شادمانی کمتری دارند حادتر است و بیشتر نمو دپیدا می­کند.

[::Lolitaa - دلفت، هلند::]. واما در مورد فهمیدن بنده سعی خواهم کرد که درجه فهمم را به حدی برسانم که به عقاید ونظریات دیگران احترام بگزارم .

[::Negah* - فرانکفورت، آلمان::]. خوب معلوم شد منظور منو گرفتی و این خوبه ! من مخالف شادی نیستم ولی نه تنها شما بلکه همه باید بدونن شادی بی مورد غم زیادی رو در پی داره ! شما که خارج از ایران هستی دیدی که یه عده شبهای تعطیل مست و پاتیل میشن طوریکه حتی اگه بهشون بگی کل پول جیبشون رو بهت میدن ! ولی فرداش می بینی اخم و تخم کرده و بیحال و حوصله حتی جوابت رو هم نمیدن ! بارها و بارها اینو دیدم! واسه همینه اول صبح کاری دوشنبه اکثرشون تو فاز دمغ هستند!من نه مخالف صدای دلنشین این پیرمرد هستم نه مخالف ساز و اواز ولی کامنت شما بیانگر اینه که شادی در دنیا حرف اول را می زند! این غلطه ! شادی و غم در پی هم میان ! به قول یک شاعر درشتی و نرمی بهم در به است چو فصاد که رگزن و مرهم نه است ! یعنی کسی که کارش حجامته درسته رگ ادمو میزنه ولی با اینکارش خون کثیف بدن رو خارج میکنه!منم به عقاید احترام میذارم مگر این عقاید با اصول اولیه طبیعت(حرکت سینوسی زندگی- راحتی و اسودگی بعد از سختی کشیدن, شادی و غم, جوونی و پیری,) نخونه!