میترا بسیار خوش صحبت است. شخصیت محوری در میان دوستان و آشنایان دارد. سنگصبور دختر پسرهای جوان تالشی است. شیرین حرف میزند. شاداب است و شوخی میکند و سر به سر دیگران هم میگذارد. و از همه مهمتر اینکه دختری آزاده و از نظر مالی نسبتاً مستقل است. درآمد اصلی میترا از فروش تابلوها و نمایشگاههائی است که به کمک دوستانش در شهرهای مختلف برگزار میکند. تا کنون در تهران و رشت و اردبیل و مریوان و هشتپر نمایشگاه برگزار کرده است. ماه رمضان سال گذشته میهمان یک برنامه زنده تلویزیونی در اردبیل بود، که بسیار مورد استقبال قرار گرفت.
اینجا اتاق کار و محل زندگی و فیالواقع محل دائمی نمایشگاه آثار اوست. ایام عید امسال افراد زیادی پای همین سفره هفتسین به دیدن او آمدند و آثارش را دیدند و چند نفری هم خرید کردند. علاوه بر نقاشی، منجوقدوزی هم میکند. در این کارها یاور اصلی او خواهرش جمیله است. متاسفانه جمیله نیز به طور مادرزاد ناشنواست. اغلب کارهای شخصی میترا را جمیله انجام میدهد.
نقاشیهای زیادی کار کرده که با حوصله ویژگیهای هر کدام را توضیح میدهد. طبعیت زیبای تالش و دریا و ییلاق و عشق و نمادهای مذهبی موضوع اصلی نقاشیهای اوست. در منطقه، تابلوهای با مضمون مذهبی میترا طرفداران زیادی دارد.
پرفروشترین تابلوی او “ضامن آهو” است. دیگر نقاشی پرطرفدار میترا “دختر تالشی” است. که عید همین امسال با قیمت خوبی به فروش رفت. میگفت دوست داشتم اینگونه لباس تالشی بپوشم. به نظر میرسد تصویر خودش را نقاشی کرده است. بعضی از آثار پرفروش خود را در چند نسخه نقاشی میکند. وقتی از او پرسیدم نسخه اصلی کدام است، با شیطنت گفت صورتحساب مخارج زندگی، نسخه اصلی آثار یک هنرمند است.
“دختر تالشی” اما روز سوم فروردین امسال تابلوی “آذربایجان مارالی” رکورد شکست. ابتدا یک ایرانی مقیم امریکا به او دویست دلار پیشنهاد داد. بعد شخص دیگری حاضر شد هشتصد هزار تومان نقداً بپردازد. رقابت خوبی شکل گرفت و در نهایت “آذربایجان مارالی” یک میلیون و یک صد و پنجاه هزار تومان فروش رفت.
“آذربایجان مارالی”میترا از فروش خوب “آذربایجان مارالی” بینهایت خوشحال شد. عینک و آستیگمات زیاد چشمها، او را اذیت میکند. نمیتواند روی کاغذ سفید نقاشی کند. پزشکان قول دادهاند که چشمان او عمل لیزیک شود. با همه تخفیفاتی که معمولاً لحاظ میکنند، باز ناچار است هزینههای سنگین جراحی و مراقبتهای بعدی را فراهم کند. خاصه که هیچگونه بیهوشی برای او مقدور نیست. فروش تابلو از این بابت او را خوشحال کرد.