خبر آنلاین : حسن کاظمی قمی سفیر اسبق کشورمان در عراق؛ ابعاد مختلف عملیات موصل، پیامدهای آن و رفتارهای ترکیه و عربستان در این خصوص را مورد ارزیابی قرار داد.
وی در تشریح ابعاد این عملیات راهبردی و مهم گفت: «عملیات آزاد سازی موصل در تداوم عملیات هایی بود که دولت عراق از تابستان سال 1393 شروع کرد و روند عملیات پاکسازی هم به گونه ای بود که روز بروز به کمیت و کیفیت ان افزوده شد. جریان تروریستی داعش خرداد 93 شمال عراق را اشغال کرد و موصل را در تصرف خودش گرفت و تا دروازه های پایتخت آمد. اگر نیروهای حشد الشعبی با فتوای مراجع دینی که در راس ان آیت الله سیستانی است شکل نمی گرفت و همکاری همه جانبه ایران نبود، داعش با ورود به بغداد، یک تحول سیاسی و ژئوپلیتیک عمیق را در منطقه رقم می زد، به این معنا که دایره ورود داعش آن وقت به عراق و سوریه محدود نمی شد.»
مشروح این گفتگو را از نظر میگذرانید:
در موصل چه خبر است؟ ابعاد این عملیات را برای ما تشریح کنید. دو الی سه ماهی طول کشید که فتاوای مراجع دینی منجر به تشکیل مسیر دقیق شد و جمهوری اسلامی ایران هم در چارچوب رسالت های ذاتی و سیاست اصولی خودش که منوط به برقراری ثبات و امنیت در منطقه ، کمک به مقابله با تروریسم و اشغالگری با رعایت حسن همجواری و عدم دخالت در امور دیگران است، همه جانبه و جانانه در کنار دولت عراق ایستاد و با این پدیده شوم تروریستی مقابله کرد. در واقع می توان گفت هرآنچه که امروز نیز در خصوص موصل و مبارزه با داعش رخ می دهد با محوریت ایران و عراق است.
پس با این حساب شما نقشی برای آمریکا در این مبارزه قائل نیستید؟ از همان اغاز تحرکات داعش در عراق که مطالبه جدی برای کمک و مبارزه با آنها مطرح بود. آمریکایی ها بر خلاف تعهدات امنیتی که به دولت عراق داده بودند، حاضر به همکاری با بغداد نشدند و بهانه کردند که تا مشکلات سیاسی عراق حل نشود نمی توانیم به دولت مالکی کمک کنیم. البته این بهانه ای بیش نبود چرا که خطر تروریسم و نا امنی، موضوعی نبود که با اختلافات و سلیقه های سیاسی، این مساله مهم را نادیده بگیریم. در واقع آمریکایی ها اگر می خواستند مبارزه ای با داعش بکنند. از ابتدا کمک می کردند و اجازه نمی دادند تا این نیرو شکل بگیرد و برسد به اینکه موصل را تصرف کند.
پس این ائتلاف ضد داعشی که آمریکایی ها راه انداخته اند چیست؟ یا این تبلیغاتی که می کنند ما با داعش در عراق و سوریه می جنگیم چه معنی می دهد؟ در همان بحبوحه پیشرفت داعش و بی عملی آمریکا، در داخل عراق موج ضد امریکایی شکل گرفت، مبنی بر اینکه آمریکایی ها از داعش حمایت می کنند و این موج برافروخته شد تا اینکه آمریکایی ها احساس کردند که طبق ان زمان برنامه ریزی شده، داعش نمی تواند اهداف آن ها را در منطقه محقق کند.
از ان مقطع یک ائتلاف مبارزه با داعش را شکل دادند که این هم بهانه ای شد برای حضور مجدد نظامی آمریکا در این کشور و منطقه. به موازات رفتار امریکایی ها، دولت عراق با ورود نیروهای بسیج مردمی ( حشد شعبی) و با حمایت جمهوری اسلامی به مقابله با داعش رفت، اولین تلاش هم این بود که بتوانند جلوی پیشروی داعش را بگیرند و مهار کنند و بعد از مهار، تهدید از سمت بغداد را بتوانند کنترل کنند.
برگردیم به بحث اول و عملیات موصل
از تابستان 93 کم کم عملیات های پاکسازی شروع شد از جمله عملیاتی که نقطه عطفی در تداوم عملیات های نظامی بود، عملیات جرف الصخر بود که این منطقه مرکز پایگاه تروریستی بود، عمده حوزه های بمب گذرای شده و صدور تروریسم به حله، کربلا و بغداد از این مرکز طراحی می شد. شما شاهد بودید که ما سال گذشته یک مراسم اربعین امن در عراق داشتیم که اصلی ترین دلیل آن همین تصرف جرف الصخر بود.
تا قبل از پاکسازی، این منطقه که مسیر بغداد به کربلا است، اصطلاحا می گفتند مثلث الموت یعنی مثلث مرگ، خیلی منطقه خطرناکی بود. امروز می توان گفت عملیات موصل در بعد کیفی و کمی، فوق العاده عملیات مهمی است و باور من این است که پیروزی در عملیات موصل یک نقطه عطفی در روند تحولات سیاسی و امنیتی، نه فقط در عراق، بلکه در کل منطقه خواهد بود و تاثیر آن را درخارج این کشور و سطح منطقه ، شاهد خواهیم بود.
چرا عملیات موصل هم برای عراقی ها و هم برای منطقه بسیار مهم است. حتی توجهات جهانی را نیز به خود معطوف داشته است.
آزاد سازی موصل ازچند لحاظ و از چند بعد حائز اهمیت و بررسی است و می توان گفته شاخص های بسیار جالبی دارد.
شاخص اول؛ فرماندهی ان با خود عراقی ها است، بر خلاف اینکه امریکایی ها خیلی فشار اوردند و بسیار فضاسازی روانی کردند برای اینکه فرماندهی عملیات ازادسازی موصل را به عهده بگیرند، نه با هدف ازاد کردن موصل، بلکه با اهدافی که دارند، اما دولت عراق زیر بار نرفت، این یک موفقیت برای بغداد بود.
شاخص دوم؛ عملیات از یک وفاق و یک همبستگی ملی سیاسی برخوردار است، هیچ عملیاتی را نمی بینید که همه جریانهای سیاسی با وجود رقابت ها و اختلاف های همیشگی خود در یک موضوع به یک اشتراک نظر جمعی رسیده باشند. امروز تنها دولت شیعی محور عراق نیست که بر این عمیات تاکید می کند ، قاطبه اهل سنت بر عملیات موصل تاکید دارد. کردها امروز می خواهند موصل آزاد شود. همه جریانات سیاسی، مذهبی، قومی، مرجعیت هم که مشوق عملیات ازاد سازی بود که به عنوان بزرگترین پشتوانه دولت محسوب می شود.
شاخص سوم؛ ترکیب نیروهای عمل کننده است، همه طیف از نیروهای نظامی، دفاعی، امنیتی، پولی و مردمی را می بینید که در این عملیات حضور دارند.
شاخص چهارم؛ دولت عراق اعلام کرد برای عملیات نظامی نیازی به هیچ نیروی نظامی خارجی ندارد که مفهوم آن این است که دولت عراق مستقل تصمیم می گیرد و امروز با کمک نیروهای مردمی می تواند یک عملیاتی را طراحی کند که در نوع خودش بی مانند است. عراقی ها در یک منطقه نظامی عملیات نمی کنند. در یک منطقه ای عملیات انجام می شود که مردم زندگی می کنند، نیروهای تکفیری- تروریستی بیش از دو سال در انجا مستقر بوده اند و انواع موانع نظامی را ایجاد کرده اند، اعم از تونل ها، خاکریزها، تله، مین و خوردهای انفجاری در مناطقی که عمدتا مردم هستند، در خارج از شهر جنگی نیست.
این عملیات خارج از اینکه ترکیب نیروهایش از کل نیروی نظام و مردمی است، نوع عملیات هم صرفا یک عملیات نظامی نیست که جبهه دشمن رو به رو باشد و بتوانند از هر نوع سلاح متعارفی استفاده کنند، این یک عملیات نظامی خارج از شهر است که تبدیل می شود به عملیات امنیتی و شهری که کاملا متفاوت از عملیات های نظامی است که در برابر دشمن شکل می گیرد.
بعد اگر موفق به آزاد سازی شدند مرحله پاکسازی، تثبیت مناطق و برقراری امنیت آغاز می شود به این معنا که برای هر مرحله ای از عملیات، نیرویی که وارد عمل می شود، نیروی متفاوتی خواهد بود ، الزامی نیست که نیروی نظامی که بیرون شهر عملیات کرده است، در شهر هم همان عملیات را انجام دهد، از این جهت نشان می دهد که عملیات فوق العاده پیچیده است. نگرانی جدی هم که وجود دارد این است که در این شرایط سخت ، جریان تکفیری از سپر انسانی استفاده کند، این مساله جزئی از ملاحظات جدی طراحی نظامی است.
شاخص پنجم؛ بر خلاف تاکید دولت عراق به اینکه نیازی به نیروی نظامی خارجی برای عملیات زمینی ندارد، ترکیه اصرار دارد که وارد عملیات نظامی شود و امریکایی ها هم این را مطرح کرده بودند، این هم یکی از موضوعات مهم و قابل بحث است که ریشه یابی شود چرا ترک ها اصرار دارند وارد این عملیات شوند؟
شاخص ششم؛ رفتار مرموز امریکایی ها است. امریکا مجبور شده است که امروز پرچم مبارزه با داعش را علم کند، در حالی که متهم اصلی حمایت از داعش است. در حال حاضر دولت عراق با ایجاد یک فضای امنیتی مراقبت می کند از این که امریکایی ها موفق نشوند به برخی از سران داعش کمک کنند تا آن ها از معرکه موصل خارج شوند. اگر این اتفاق بیافتد اولین جا رقه و حلب است که مورد تهدید قرار می گیرد. موقعیت حلب مانند موصل است، هر دو راهبردی هستند.
تحرکات هوایی امریکا در منطقه موصل و کرکوک نشان می دهد احتمال دارد در جابجایی برخی نیروهای داعش امریکایی ها نقش آفرین باشند که باید دولت عراق مراقبت کند و جلوی ان گرفته شود.
شما گفتید در صورت پیروزی عملیات موصل، یک نقطه عطفی برای ثبات و امنیت سیاسی ـ داخلی عراق و همچنین منطقه رخ خواهد داد. قرار است بعد از موصل چه اتفاقی رخ دهد که نقطه عطف محسوب می شود. در وهله اول یک منطقه بسیار وسیع با جمعیتی قابل توجه دو نیم میلیونی از لوث وجود این تروریست ها ازاد خواهد شد. تحقق وحدت و تمامیت ارضی در این عملیات محقق می شود. اگر عملیات موصل با موفقیت انجام شود ، تنها یکی دو نقطه کوچک و پاکسازی برخی دیگر از مناطق کم وسعت باقی می ماند.
دومین پیامد اینکه در این عملیات داعش دچار یک ضربه مهلک خواهد شد، یعنی تضعیف بنیه داعش در این عملیات کمر شکن خواهد بود چرا که تمرکز عمده در حال حاضر در موصل است، اگر دچار ضربه شود در تضعیف بنیه نظامی و تروریستی داعش بسیار موثر است.
سومین پیامد ، اینکه این پیروزی دولت بغداد را قوی تر خواهد کرد، غرور ملی را در سطح ملی در دولت عراق افزایش خواهد داد و همانطور که عرض کردم وفاق ملی را ایجاد می کند. البته ملاحظه جدی که بعد از ازاد سازی موصل وجود دارد این است که نباید تحریکاتی صورت بگیرد و ادعاهایی بر مناطق مورد منازعه به وجود بیاید. موصل یک استان عراقی باید باقی بماند ، برخی مطرح می کنند که بخشی از آن متعلق به این قوم است و بخشی متعلق به ان جریان است، این مساله موجب ایجاد نزاع های قومی و مذهبی می شود که برای عراق بسیار خطرناک است.
چهارمین پیامد این است که بعد از اشغال موصل، داعش داعیه خلافت اسلامی کرد، این گروه تکفیری تا ان زمان جغرافیایی که مرکز خلافت باشد اعلام نکرده بود، قبل از آن حلب و رقه را گرفته بود، از لحاظ جغرافیایی این مناطق به هم پیوسته است، به موصل که رسید ، خلافت اسلامی را اعلام کرد. جغرافیای حکومتش را از شمال افریقا تا هند در شرق آسیا و مجموعه خراسان بزرگ را اعلام کرد.
در حال حاضر می بینیم که با تحریک امریکا و انگلیس بخشی از داعش به سمت افغانستان می رود که افغانستان هم نقطه مهمی است چرا که محل تلاقی حوزه تمدنی است، محل تلاقی سه حوزه تمدنی و سیاسی ایران، روسیه و چین است. این حوادث اخیری هم که در پاکستان اتفاق افتاده است، انفجاری که ده ها کشته بر جای گذاشت، انفجار اول نیست، اخر هم نیست، در آینده بسیار اتفاق خواهد افتاد. در حوزه شرق، ما شاهد این ناآرامی در اینده هستیم، این اتفاق در حوزه شرقی ما هم خواهد افتاد. اگر موصل ازاد شود در حقیقت این خلافت از بین می رود. جغرافیای خلافت داعش همان استراتژی نیل تا فرات اسرائیل بود. فقط این نیست که بگوییم داعش مرکز ثقل خودش را از دست می دهد.
یکی از اهداف شکلی داعش تغییر ژئوپلیتیک منطقه بود ، اینها این مناطق را گرفتند و مرزهای سیاسی را برداشتند، اکر موفق می شدند حوزه های دیگر را هم تسری می دادند. تمام مرزهای سیاسی منطقه دچار تغییر می شد ،حالا فرض کنید که عراق سه پارچه شود، سوریه به همین صورت و یمن هم 6 پارجه شود، همان طرحی بود که آن ها می خواستند، پس یکی از پیامدهای مهم موصل این است که جلوی این تغییر ژئوپلیتیک را می گیرد.
پنجمین پیامد اینکه شکستی برای جبهه حامی داعش محسوب می شود. مثلث شومی که از آمریکا، صهیونیسم و حکام مرتجع عربی تشکیل شده تا در مقابل مثلث جبهه مقاومت قرار گیرد، ضربه می خورد. تحولاتی که در منطقه است برایند تقابل این دو جبهه است.
ششمین پیامد مهم اینکه باعث تجری بخشی به جبهه های دیگر برای مقاومت و مقابله بیشتر با جریانات تکفیری می شود و این باور ایجاد شود که بر اثر مقاومت می توان بر بحران های امنیتی و تروریستی فائق امد. من باورم این است که اگر موصل آزاد شود، بر روی بحران یمن هم تاثیر خواهد گذاشت. درست است که جغرافیای یمن دور است اما اثارش بر یمن، افغانستان بر مناطق دیگر هم خواهد بود. اگرچه جبهه مقابل دست بردار نیست، سعی می کند بحران ها را در مناطق دیگر ایجاد کند که یکی از این مناطق افغانستان است با این هدف که انرژی و پتانسیل ما را بکشاند به این منطقه چرا که یکی از اهداف انها به تحلیل بردن توان ما است.
آیا داعش جریان، یا وسیله ای برای ضربه زدن به شیعه و یا براه انداختن جنگ مذهبی در میان مسلمانان بود؟ این بحث بسیار مطول است اما واقعیت این است که داعش برای چندین هدف تجهیز و راه اندازی شد. دایره حرکت داعش و اتفاقاتی که در حال افتادن است این نیست که فقط به مقاومت یا شیعیان ضربه بزند. اینها دنبال این بودند که با استفاده از اقدامات داعش، در منطقه تغییر ژئوپلیتیک صورت بگیرد به معنای اینکه تاریخ و فرهنگ منطقه نابود شود و اثری از اثار هیچ تمدنی در این منطقه باقی نماند.
شما ببینید وقتی داعش شروع کرد به تخریب موزهها، مساجد و کلیساها این ها دیگر ربطی به سنی و شیعه و مقاومت ندارد. کلیسا چه ربطی به شیعه دارد؟ موزه یا اثار باستانی که مسایل مذهبی نیست. این ها همه چیز را قرار بود منهدم کنند و اصلا امری اتفاقی نبود. قرار براین بود که هویت و تاریخ منطقه نابود شود. تا غربی ها از راه برسندو بر خاکستر ان طرحی نو را به اجرا در اورند. از سوی دیگر قرار بود چهره اسلام را نابود کنند نه فقط در منطقه بلکه در غرب که خلا معنویت دارد، داعش امد چهره ای کریه از اسلام را به نمایش بگذراد که موفق نشد.
اردوغان رسما ادعا کرده است که موصل بخشی از امپراطوری عثمانی بوده است که نشان می دهد ترک ها به راحتی صحنه را ترک نمی کنند، اگر این پافشاری صورت بگیرد ممکن است در منطقه شاهد یک رویارویی جدید باشیم؟ سیاست های منطقه ای ترکیه طی این چند سال به ویژه از 2011 تا امروز که بیداری اسلامی از این تاریخ شکل گرفت اعزام ارتش ترکیه و اشغال بخشی از اراضی عراق و سوریه حقیقتا یک خطای راهبردی بوده است که دولت اردوغان انجام داد. دولت ترکیه قبل از 2011 سیاست تنش صفر با همسایگان را در پیش گرفت و برهمین اساس با دولت عراق یک پیمان همه جانبه راهبردی در بعد امنیتی، سیاسی و اقتصادی امضا کرد.
یک سال قبل از 2011 توافقنامه استراتژیک با دولت سوریه ای بشار اسد امضا کرده بود. توافقنامه همکاری راهبردی به این مفهوم که دولت ترکیه در چارچوب سیاستی که اعلام کرد ، تنش با کشورهای همسایه را صفر کند و با کشورهای همسایه و منطقه رابطه را راهبردی کند، این سیاست را دنبال می کرد.
عراق هم یک مسیر خوب ترانزیت برای کالاهای ترکیه بود که مسیر زمینی آن به سمت ترکیه ، کشور سوریه و اردن است در نتیجه با بشار اسد رابطه خوبی داشت. این سیاست تغییر کرد پیامد این سیاست ها چه شد؟ یک؛ در سطح منطقه ای باعث اشتعال حرکت های تروریستی و ناامنی در خاورمیانه شد. ترکیه متهم به حمایت از داعش و متهم شد به اینکه مرزهایش برای این گروه تروریستی باز است و از این مرزها سلاح و نیروهای تروریستی وارد خاک سوریه و عراق می شود.
انفجارهای اخیر ترکیه حکایت از سیاست غلط اردوغان دارد، این انفجار ها در اینده ادامه دارد.
اگر دولت ترکیه به مفهوم واقعی، نه شعاری وارد مبارزه با داعش شود، ترکیه امنیت نخواهد داشت. یعنی داعشی که بخش قابل توجهی از شکل گیری و حمایتش در همه ابعاد تسلیحاتی، اموزشی، اقتصادی و نفت هایی که از عراق و سوریه به این کشور رفت، خواب را برای ترکیه حرام می کند به مفهومی دیگر جنگ ترکیه با داعش می تواند کل این کشور را نا امن کند.
دوم اینکه سیاست های اشتباه دولت ترکیه در موضوع پ.ک.ک قابل توجه است چرا که در این روند چند ساله یک تفاهمی بین حزب عدالت و توسعه با پ.ک.ک شکل گرفت. گروه کردی پ.ک.ک سلاحش را داخل ترکیه بر زمین گذاشت. وارد انتخابات شد و حزب آنها به رسمیت شناخته شد، پ.ک.ک به عنوان نماینده کردی که ارای بالای ده درصد را آورد باعث شد که اردوغان نتواند یک دولت مستقل و یک پارچه تشکیل دهد.
با اقداماتی انتخابات را باطل کردند، از این مرحله پ.ک.ک مجددا سلاح برداشت و این پیامد اشتباه اردوغان بود چرا که می بینیم "پ.ک.ک" که زمانی در غالب یک جبهه سیاسی، امنیتی با دولت اردوغان همکاری می کردند، امروز در مقابلش قرار گرفته است. این مساله تبدیل به دغدغه بزرگ اردوغان شده است که مرزهای مشترک با این گروه کوردی را امن کند.
پیامد دوم ان در داخل خود ترکیه است، این کشور در بعد امنیت داخلی دچار خسارات سهمگینی شد کما اینکه فعلا این شرایط خوب ترکیه است. ترکیه زمانی که آمریکا واقعا ناچار به مبارزه با داعش شود مجبور می شود علیه داعش وارد عمل شود چون چاره دیگری نخواهد داشت و آن وقت تازه ماجرا برای ترکیه اغاز می شود. از این منظر ترکیه آسیب پذیرترین نقطه در منطقه است چرا که داعش در آنجا وجود دارد. درست است که تروریست های داعش ابزار هستند، اما ابزاری است که برای خودش اهدافی را تعریف می کند. بنابراین ورود جنگ ترکیه با داعش برای آنها گران تمام می شود.
پیامد دیگر؛ اقتصاد ترکیه است. وقتی که امنیت از بین برود سرمایه گذاری های خارجی صورت نمی گیرد. قبل از کودتا گردشگری نابود شد، به دلیل سیاستی که در برابر روسیه اتخاذ کرد. در بخش توریسم چنان ضربه ای خوردند که دولت ترکیه به دنبال این بود که سه هزار هتل را بفروشد.
در این بین درگیری بی دلیل این کشور با روسیه نیز ظرفیت های ترکیه را تحدید کرد اعتقادم این است که سرنگونی هواپیمای روسی از سوی ترکیه طرحی بود که دولت اردوغان را مقابل روسیه قرار دهند که از نظر من یک طرح آمریکایی بود. با این هدف که روسیه را به جای درگیری در سوریه به درگیری با ترکیه بکشانند. روس ها فریب این طرح را نخوردند.به جای آن تمام قد وارد معرکه ضد داعش شدند و یک تحولی را در معادله میدانی سوریه ایجاد کردند.
درباره کودتا چطور؟ آیا آن راهم ناشی از اشتباهات اردوغان می دانید؟کودتا هم پیامد دیگری از اشتباهات منطقه ای ترکیه در خصوص عراق و سوریه و نیز داعش است. این موضوع ارتباط مستقیم با سیاست این کشور دارد. در بعد سیاسی و مردمی ترکیه به شدت دچار مشکل شد. امروز حزب توسعه و عدالت اردوغان اقتدار گذشته را ندارد. البته من کودتا را هم یک طرح آمریکایی می دانم. بعد از کودتا بود که شاهد نرمش و تغییر نگرش هایی از سوی ترکیه به مناسباتش با روسیه بودیم. نمی خواهم بگویم که در قبال سوریه یا عراق اتفاق خاصی افتاده است ، اما در موضوع روسیه این اتفاق افتاد. اردوغان به سمت بازسازی مناسباتش با روسیه رفت. این مساله خوشایند امریکا نبود .
برخی در داخل ایران ( البته بیشتر از سوی جریان های احساسی سیاسی، نه بخش رسمی) از وقوع کودتا در ترکیه ابراز خرسندی کردند آیا واقعا موفقیت کودتا به نفع ایران بود؟
به هیچ وجه. اگر این کودتا موفق می شد قطعا به نفع ما نبود، چرا که اولین پیامد ان این بود که جریان افراط گرا در ترکیه روی کار می امد. جریان افراط گرا رابطه دو کشور ایران و ترکیه را دچار مشکلات عدیده ای می کرد که این موضوع را من در غالب سناریوی جدید می دانم. در حقیقت کودتای ترکیه برای اماده کردن عربستان برای نقش آفرینی مخرب بیشتر در منطقه که یک هدف اصلی آن ایران بود، طراحی شد. سعودی ها بعد از امدن ملک سلمان، روابطشان را با جمهوری اسلامی از یک رقابت راهبردی به تخاصم راهبردی سوق دادند. آنها الان عملا در حوزه سیاسی، امنیتی و افتصادی با ما در جنگ هستند. بعید نمی دانم که این ها با تحریک امریکایی ها بخواهند در حوزه نظامی با ما وارد جنگ شوند.
برگردیم به ادعای تاریخی اردوغان نسبت به موصل، آیا واقعا انگیزه اردوغان خاک و جغرافیا است یا به دنبال گمشده دیگری می گردد؟ در مساله موصل، حرف های بی اساس از سوی ترکیه زیاد زده شده است. امروز دیگر زمان این نیست که رئیس جمهور ترکیه یک ادعای تاریخی را مطرح کند. البته درست است که او گفت ما خواهان بازگشت به تاریخ قبل از توافق لوزان (سال 1923) هستیم، اما بعد پذیرفت اگرچه برای ما سخت است اما باید این واقعیت را بپذریم که به مرزها وهمسایگانمان احترام بگذاریم. در نتیجه این ادعای تاریخی قرص و محکم نیست. سوال بهتر همان گمشده ترکیه است. در واقع آن چیزی که خیلی مهم تر است، نگاه دولت ترکیه به پیامد های بعد از ازاد سازی موصل است. ترکیه باور دارد که اگر در این عملیات شرکت نکند نقش منطقه ای خود را از دست خواهد داد. این یک ضربه حیثیتی برای ترکیه است که در یک تحول به این مهی در منطقه نقش نداشته باشد.
ترکیه بهانه گیری می کند. آنها می گویند اگر موصل ازاد شود و به دست دولت شیعی عراق بیفتد مقری برای گروه های کردی مخالف ترکیه می شود و یا شیعیان قدرت بیشتری می گیرند. آنها به واقع مخالف یک پارچه ماندن عراق هستند.
در صورتیکه اگر موصل آزاد شود و عراق یک پارچه بماند. آن وقت مسولیت تامین امنیت مرزها به صورت مشترک بین عراق و ترکیه خواهد بود. قطعا عراقی که خودش قربانی تروریسم و اشغالگری است اجازه نمی دهد که هر نیرویی ، اعم از تروریسم یا معارض بخواهد امنیت مرزها را تهدید کند یا امنیت داخلی همسایه خود را به هم بزند ، این برای ترکیه نگرانی نخواهد بود. اگر موصل ازاد شود می توانند در چارچوب همکاری دو کشور امنیت مرزهایشان را تامین کنند.
نظر آمریکایی ها در این خصوص چه بود؟ آمریکایی ها با همکاری ترکیه و سعودی طرحی را در برابر نیروهای بسیج مردمی عراق (حشدالشعبی) مطرح کرده بودند که با شکست مواجه شد. آنها حشد الوطنی را در برابر حشد الشعبی شکل دادند و اموزش های انها در ترکیه انجام شد، حمایت مالی را سعودی انجام داد و امریکا بسیار به فراکسیون های سیاسی در پارلمان بغداد فشار آورد که به جای حشد الشعبی "حشد الوطنی" را به رسمیت بشناسند.
نگاه امریکا این بود که این نیروهای ملی را که عمدتا در مناطق سنی هستند شکل دهند و فرماندهی این نیروها با فرمانده کل قوا نباشد بلکه فرماندهی ان با استانداران باشد. مثلا فرماندهی حشد الوطنی که ترک ها اموزش داده اند با کسی باشد که خودش در قضیه اشغال موصل توسط داعش متهم است. معلوم بود که چنین چیزی از سوی دولت عراق و نخبگان و حتی جریان های سنی و کردی پذیرفته نمی شد.
آیا به عملیات موصل خوش بین هستید، به نظر شما موصل از لوث وجود داعشیان پاک می شود؟ موصل آزاد خواهد شد. اما عملیات، فوق العاده پیچیده است. زمان آزادای و پایان عملیات را نمی توان معین کرد که مثلا تخمین بزنیم یک ماه تا شش ماه خواهد بود. قطعا از یک ماه و دو ماه بیشتر خواهد بود، این یک واقعیت است که موصل ازاد خواهد شد اما موضوع بعد از موصل و سرنوشت داعش و باقی ماندگان است.
بعید نیست که در سناریوهای جدید که طراحی کرده اند، جای تازه ای را برای سازماندهی آنها تعیین کرده باشن. یک سناریویی که پیش بینی شده این است که جبهه مقابل، بعد از ازادسازی موصل، در شمال بغداد که منطقه ای سنی نشین است جانمایی کرده و آنها را در انجا سکنی دهند. مفهوم ان این است که پیشبینی یک جغرافیای جدید که این بار نزدیک تر به بغداد هم هست تشکیل شود که یک طرف ان به اردن و سوریه و یک طرف ان به مرزهای ایران برسد. این موضوعی است که بعد از ازاد سازی موصل باید به آن توجه کرد.