حکم مرگ برای راننده ارابه شیطانی

با چاقو دختر جوان را تهدید کردم، ناچار به تسلیم شد. فکر نمی‌کردم مرا دستگیر کنند. با ترس از اعدام، داستانسرایی کردم. حالا هم پشیمانم و انتظار دارم توبه‌ام را بپذیرید
 
گروه حوادث : ایران واشقانی فراهانی/ راننده‌ای که به عنوان مسافرکش دختر جوانی را در بیابان‌های اطراف ساوجبلاغ مورد آزار و اذیت قرار داده بود، با حکم قطعی دیوان‌عالی کشور به مرگ محکوم شد.
این مرد جوان که با دروغ‌پردازی سعی در منحرف کردن مسیر تحقیقات داشت، وقتی در برابر مجازات اعدام قرار گرفت، بدون اظهار پشیمانی یا جلب رضایت دختر جوان، توبه‌نامه‌ای به دادگاه فرستاد تا از مرگ رهایی یابد.
رسیدگی به این ماجرای هولناک، از عصر دوم مهرماه 94 با مراجعه دختری 23 ساله به پاسگاه انتظامی «هیو» از توابع ساوجبلاغ آغاز شد. وی که با ظاهری آشفته و هراسان خود را به کلانتری رسانده بود، در اظهاراتی تکان‌دهنده گفت: مدتی قبل فارغ‌التحصیل شدم و برای یافتن شغلی مناسب به چند شرکت تولیدی، رزومه‌ فرستادم تا اینکه مدیر منابع انسانی شرکت معتبری در شهرک صنعتی اطراف ساوجبلاغ مرا برای مصاحبه دعوت کرد و برای ساعت دو بعدازظهر قرار گفت‌و‌گو گذاشت. مسیر طولانی کرج تا هشتگرد را با هراس و دلهره طی کردم، چرا که نگران بودم بموقع به این مصاحبه نرسم. بنابراین در شهر نظرآباد از راننده یک خودروی پراید مشکی خواستم تا مرا دربست به مقصد برساند و در حالی که پایان‌نامه‌ام در دستم بود، سوار خودرو شدم. راننده که با سرعت زیاد حرکت می‌کرد، در نیمه راه ناگهان از اتوبان وارد خاکی شد. بعد هم با تهدید چاقو مرا مورد آزار و اذیت قرار داد و تهدیدم کرد و گفت: «این همان چاقویی است که چندی قبل با آن دو دختر جوان را در کرج به قتل رسانده‌ام.» التماس‌هایم بی‌فایده بود. او اسمم را از روی جلد پایان‌نامه‌ام خوانده بود و مرا به اسم صدا می‌زد و من با درماندگی در چنگش اسیر شده بودم و از وحشت و اسارت آرزوی مرگ داشتم. بعد از اجرای جنایت سیاه او سوار خودرو شد و در حالی که یک پایم داخل خودرو بود با سرعت حرکت کرد و من روی زمین افتادم. اما در لحظه آخر فقط توانستم چند شماره از پلاک خودرویش را بخوانم.

پس از طرح شکایت این دختر، با گزارش تلفنی پلیس موضوع به دادستان ساوجبلاغ اطلاع داده شد و پس از اعلام شماره خودرو به گشت‌های پلیس، تلاش برای شناسایی و دستگیری راننده فراری آغاز شد. بعد هم این دختر به پزشکی قانونی معرفی شد و بازپرس دستور داد آزمایش DNA انجام شود.چند روز بعد خودروی مورد تعقیب از روی شماره‌هایی که دختر جوان به خاطر سپرده بود، شناسایی شد و سپس مأموران محل سکونت مالک آن را در منطقه حصارک پیدا کردند و آنگاه کارآگاهان پلیس، مخفیگاه تبهکار فراری را محاصره و او را دستگیر کردند.

اما اشکان - 37 ساله - پس از شناسایی از سوی شاکی با تکذیب اظهارات این دختر گفت: با او به نام «مستانه» دوست بودم و 10 بار با هم قرار ملاقات گذاشتیم. آن روز همدیگر را دیدیم و او درخواست پول کرد، اما من پول نداشتم و کار به شکایت و طرح چنین ادعای دروغین کشید!

با این وجود کارآگاهان ضمن تحقیق پی بردند او به دروغ چنین ادعایی را مطرح کرده است. سپس بازپرس دادسرا پرونده را برای محاکمه مرد شیطان‌صفت به دادگاه کیفری استان البرز فرستاد و او در برابر هیأت قضایی قرار گرفت. قاضی رنجبر - رئیس شعبه اول دادگاه کیفری استان-  وقتی با ادعای متهم مبنی بر سابقه دوستی با دختر جوان روبه‌رو شد از وی خواست تا شماره تلفن همراه «مستانه» را در اختیار دادگاه بگذارد اما او نتوانست و دادرسان دادگاه پی بردند همه ادعاهای مرد شیطان‌صفت دروغ بوده است.
این در حالی بود که مأموران در بازرسی از خودروی متهم یک قبضه چاقو یافتند که دختر جوان قبلاً به مشخصات همین چاقو که با آن تهدید شده بود، اشاره داشت. پزشکی قانونی نیز با اعلام نتیجه، DNA این مرد جوان را عامل تعرض شناسایی کرد و بدین ترتیب او در برابر اتهام سنگین آدم‌ربایی، تهدید و تجاوز قرار گرفت. اما وی در تمام مراحل دادرسی سعی در گمراه کردن مأموران از مسیر تحقیقات داشت و مدام ادعاهای واهی مطرح می‌کرد.

سرانجام قاضی «هدایت رنجبر» - رئیس - و دو قاضی مستشار شعبه اول دادگاه کیفری البرز «ایرج خنکدار» و «علی یزدان‌پور» پس از رسیدگی نهایی به پرونده به اتفاق آرا حکم به اعدام راننده متجاوز دادند که این حکم در شعبه 41 دادگاه دیوان‌عالی کشور هم تأیید شد.«اشکان» که با وجود داستان‌پردازی‌هایش در برابر مجازات قطعی اعدام قرار گرفته بود، در آخرین اقدام برای نجات خود با ارسال نامه‌ای از زندان نوشت: «با چاقو دختر جوان را تهدید کردم، او ترسیده بود. ناچار به تسلیم شد. فکر نمی‌کردم مرا دستگیر کنند. پس از آن از ترس اعدام، داستانسرایی کردم. حالا هم پشیمانم و انتظار دارم توبه‌ام را بپذیرید.»در حالی که دختر جوان از طرح این درخواست بشدت خشمگین و آزرده بود، گفت: من در بیابانی پرت و دورافتاده، بی‌پناه در دام یک گرگ صفت بودم. دختری تحصیلکرده بودم که برای یافتن شغلی آبرومند و نانی حلال از خانه‌ام خارج شدم اما در دام افتادم. بنابراین فقط خواستار مجازاتش هستم و باید شاهد اعدام او باشم چون او مردی متأهل بود که زندگی من و همسر جوانش را نابود کرد.هیأت قضایی دادگاه هم اعلام کردند متهم مسأله توبه را مستمسک رهایی از اعدام قرار داده است، بنابراین درخواست وی را نپذیرفتند و شمارش معکوس برای به دار آویختنش آغاز شده است.
+83
رأی دهید
-4

  • قدیمی ترین ها
  • جدیدترین ها
  • بهترین ها
  • بدترین ها
  • دیدگاه خوانندگان
    ۶۲
    Elish - وگن، سوئد

    فقط اعدام...
    44
    96
    شنبه ۱۵ آبان ۱۳۹۵ - ۰۸:۰۸
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۴
    بوزرجمهر - تهران، ایران

    حقشه مردک دیو صفت.اما از این ها گذشته گه بزن به این مملکت که کار در اون وجود نداره.بعد از کلی درس خوندن تازه باید رفت در این شرکت های گل به درشون بخوره و هزار ناز و گوز این تازه بدوران رسیده هار و خرید.تازه کارم نیست.این مصاحبه ها همش الکیه . فقط میخان این پفیوز ای الدنگ لاسی بزنن.دختر مردم رو حـ... میکشونی تو بر بیابون بی وجدان آخرشم خاله خانباجیتو بیاری سر کار کوفتیت تا بدبخت بیفته تو این دام سیاه مرد ابلیس
    64
    87
    شنبه ۱۵ آبان ۱۳۹۵ - ۰۸:۵۰
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۳۷
    سخت کوش - کردستان، ایران

    به نطرم باید یه دیه سنگین پرداخت کنه.و منگوله هاشو هم ازش بگیرن تا عقیم بشه.البته بعد کلی حبس آزادش کنن. تا از زندگی لذت ببره. من حیوان عقیم شده دیدم هرچند کاری غیر انسانی هست ولی اینقده سر به راه میشه که نگو
    4
    47
    شنبه ۱۵ آبان ۱۳۹۵ - ۱۰:۱۳
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۵۴
    londonlondon - لندن، انگلستان

    خواهش می‌کنم عکس بعد از اعدام رو بگذارید لطفا باعث آرامش می‌شه :)
    18
    41
    شنبه ۱۵ آبان ۱۳۹۵ - ۱۱:۰۳
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۳
    مهرنووش - لندن، انگلستان

    افرین به پلیس ایران از این که میبینم، واین خبرها رو میبینم که پلیس ایران نسبت به ده سال پیش بهتر و سریع تر عمل میکنه، واقعا خوشحالم
    11
    41
    شنبه ۱۵ آبان ۱۳۹۵ - ۱۱:۰۶
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۶۲
    فرهاد امیرپور - خارکوف، اوکراین

    با دورود،نمیدونم چن نفر،چن صد نفر،چن هزار، شایدم چن ملیون جوان بدبخت ایرانی همانند اشکان در کشورم وجود داره! اما مطمئن هستم اعدام اگر گره گشا بود،میبایستی ایران جز بهترین و با ثباترین ملل جهان شده بود!بنظر من (مستانه خانم )را به عقد ایشون در آورند و همسر اول اگر راضی!است که بهتر،اگر مایل به ادامه زندگی با اشکان نیست،با خوبی و خوشی طلاق بگیرند و بروند دنبال زندگی جدیدشون!کشتن سخت نیست اما زنده کردن محاله.
    33
    3
    شنبه ۱۵ آبان ۱۳۹۵ - ۱۷:۳۱
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    نظر شما چیست؟
    جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.