مادر مُرد. در جادهای بیابانی تصادف کرد. کسانی گفتند بچهاش را از دور دیده و عکسی گرفتهاند. لحظهای بعد، اما مثل قطرهای آب در ماسههای داغ بیابان فرو رفت. پس از پنج ماه بیخبری، ناگهان اعلام شد بچه پیدا شده است.
این سرنوشت یوزپلنگ ماده و تولهاش بود که اردیبهشت ماه امسال در جاده سمنان-مشهد تصادف کرد. آن زمان امید چندانی وجود نداشت که توله یوز دوام بیاورد. به تازگی فیلمی منتشر شده که با استناد به آن گفته میشود آن توله یوز زنده مانده است. از روی خالها میتوان یوزپلنگها را شناسایی کرد، اما همچنان این تردید وجود دارد که چگونه با استفاده از عکسها و فیلمهای بیکیفیتی که تا امروز در اختیار افکار عمومی قرار گرفته، آن توله یوزپلنگ شناسایی شده است.
در شش سال اخیر تصادف سه یوزپلنگ ماده با خودرو که توله همراهشان بوده در مسیری حدود 10 کیلومتر در محور سمنان - مشهد در محدوده عباسآباد گزارش شده است. احتمال میرود اکثر تولههای به جا مانده به دلیل آسیبپذیر بودن مرده باشند.
زمان از دست رفته؛ ۱۵ هزار و پانصد روز ۱۵ سال از پروژه بینالمللی "حفاظت از یوزپلنگ آسیایی و زیستگاههای آن" در ایران میگذرد اما همچنان سرنوشت این گونه در خطر انقراض امیدبخش نیست. از همان روزهای نخست شروع پروژه، سگهای گله، دامهای اهلی در مناطق حفاظت شده، شکار غیرمجاز یوزپلنگ و طمعههایش و نیز تصادفات جادهای به عنوان تهدیدهای جمعیت یوزپلنگها معرفی شدند. فعالیتهای اثرگذار و ماندگار برای مهار این مخاطرات کمتر عملیاتی شدهاند. به تازگی هومن جوکار مدیر ملی پروژه یوزپلنگ آسیایی گفنه است "امسال وزارت راه یک میلیارد و صد میلیون تومان برای ایمنسازی جاده تهران-مشهد پرداخت کرده است."
پروژه پرحاشیه یوزپلنگ آسیایی که سال ۱۳۸۰ شروع شد، قرار بود پس از چهار سال خاتمه یابد. اما مدت آن چهار سال دیگر نیز تمدید شد. سپس، ارزیابان بینالمللی برای بررسی دستاوردهای پروژه به ایران آمدند و آن را "تا اندازهای موفق" نامیدند. ارزیابان غیرمستقیم درباره به نتایج پروژه ابراز تردید کردند. با این حال، موافقتنامه فاز دوم پروژه را کونسوالاوی دال نماینده سازمان ملل و محمد جواد محمدیزاده رییس پیشین سازمان محیطزیست در خرداد ۱۳۸۹ امضا کردند.
رسانهها به نقل از آقای محمدیزاده خبر دادند: "حفاظت از یوزپلنگ در چهار سال آینده با حدود چهار میلیون دلار سرمایهگذاری ادامه پیدا میکند که یک میلیون دلار آن را سازمانهای بینالمللی پرداخت میکنند و سه میلیون دلار دیگر را ایران تامین خواهد کرد." این خبر در سال ۱۳۹۲ در حالی دوباره تکرار شد که تنها یک سال به پایان فاز دوم پروژه باقی مانده بود. این بار معصومه ابتکار، رییس سازمان محیطزیست و گری لوئیس، هماهنگکننده سازمان سازمان ملل در تهران سندی را امضا کردند که قبلا در سال 1389 در مراسمی رسمی امضا شده بود. آنچه ابتکار و لوئیس امضا کردند، نه موافقتنامه فاز دوم پروژه بلکه الحاقیه آن بود. بدین ترتیب پروژهای که قرار بود در سال ۱۳۹۳ به پایان برسد، دست کم سه سال دیگر تمدید شد. چرا چنین نکتهای به طور شفاف حتی در وبسایت برنامه عمران سازمان ملل درج نشده است؟
این سوال را مهدی کامیاب، مسئول پروژه یوزپلنگ آسیایی در برنامه عمران سازمان ملل، چنین پاسخ میدهد: "سیاست ما این نیست که جزییات همه اسناد را در وبسایتمان منتشر کنیم. چون ممکن است با انتشار اطلاعات بیشتر درباره مسائل مالی و افزایش تعهدات در قرارداد، مردم سر در گم شوند. تلاش میکنیم اطلاعات کلی و قابل فهم در وبسایتمان منتشر کنیم و البته در این مورد مصون از خطا هم نیستیم."
بیپولی؟ اطلاعات ناقص در ارتباط با پروژه حفاظت یوزپلنگ فقط به اسناد آن در وبسایت برنامه عمران سازمان ملل محدود نمیشود؛ از ۱۳۹۱ تا کنون گزارشهای فنی و عملکرد سالانه پروژه از طریق وبسایت رسمی آن در اختیار عموم قرار نگرفته است. آقای کامیاب دلیل آن را "محدودیتهای مالی و منابع انسانی" ذکر میکند: "پروژه، فقط چهار کارمند تماموقت دارد که سه نفر آنها اکثر اوقات در سفر هستند."
"کمبودهای مالی" اجازه نمیدهد گزارشهای پیشرفت حفاظت از یوزپلنگ در اختیار دلمشغولان محیطزیست قرار بگیرد، اما مسئول پروژه در سازمان ملل به طرحهای پرهزینهای نظیر ردپای ژنتیکی برای تخمین جمعیت یوزپلنگها در آینده اشاره میکند.
پس از گذشت ۱۵ سال از شروع پروژه، هنوز به این ابتداییترین پرسش پاسخی دقیق داده نشده است که چه تعداد یوزپلنگ در ایران زندگی میکنند؟ مسئول پروژه یوزپلنگ در سازمان ملل، ضمن مثال زدن از فعالیتهای مشابه، وسیع بودن زیستگاههای یوزپلنگها و کم تعداد بودن آنها را دلیل میآورد و به تخمین غیردقیق ۵۰ تا ۷۰ یوزپلنگ اشاره میکند که با دوربینهای تلهای به دست آمده است: "گرچه دانستن آمار واقعی از جمعیت گونهها برای حفاظت آنها ایدهآل است، اما در ارتباط با یوزپلنگهای ایران کاری پرهزینه و زمانبر است و قرار است با کمک تشکلها این کار را ادامه دهیم. ما باید بتوانیم بین حراست فیزیکی و سایر فعالیتهای پروژه توازن برقرار کنیم."
این همان نکتهای است که مورد توجه منتقدان پروژه یوزپلنگ بوده است؛ برخی وجود پروژهای مستقل را غیرضروری و ناکارآمد میدانند و برخی دیگر، شرح خدمات این پروژه را ناقص تلقی کردهاند که باید از همان روزهای نخست اجرایی شدن، مورد تجدیدنظر جدی قرار میگرفت.
بیمه شدن یوزپلنگها نکته دیگری است که درباره آن انتقادی جدی وجود دارد. به گفته هومن جوکار، مدیر ملی پروژه یوزپلنگ، شرکت بیمهگذار تا کنون مبلغ یک صد میلیون تومان برای تلف شدن دو یوزپلنگ پرداخت کرده است. منتقدان در شبکههای اجتماعی میپرسند: آیا این مبلغ، نوشداروی پس از مرگ سهراب نیست؟
پر حاشیهتر از فوتبال پروژه یوزپلنگ از همان ابتدا با حاشیهها و حرفوحدیثهای بسیاری آغاز شد. حاشیههایی که تا امروز ادامه دارد؛ چه آن روز که اطلاعات واقعی عملکرد پروژه از دسترس رسانهها دور میماند، یا بعدتر که عکس این گربه روی پیراهن تیم ملی فوتبال رفت و چه این زمان که مدیرعامل یک تشکل زیستمحیطی اعلام کرد تنها دو یوز ماده در عکسهای دوربینهای تلهای شناسایی شده و انقراض این گونه نزدیک است.
معصومه ابتکار، رییس سازمان محیطزیست خرداد ماه امسال در گفتوگو با روزنامه شرق از اثربخشی برنامههای اطلاعرسانی یاد کرد و نتیجه گرفت که مردم دیگر به یوزپلنگ آسیب نمیرسانند. این در حالی است که لاشه یوزپلنگی در سمنان چندی پیش از سخنان خانم ابتکار پیدا شد و سازمان محیط زیست دلیل مرگ آن را ضربات متعدد به سر و شکم اعلام کرد. پیدا شدن این لاشه علامت سوال بزرگی بود بر فعالیتهای اطلاعرسانی که بخش عمده آنها به جای تمرکز بر روستاها و زیستگاه اصلی یوزپلنگ در شهرهای بزرگ نظیر تهران انجام گرفته بود.
بهمن نجفی، محیطبان بازنشسته نایبندان در طبس، همراه کاروان یوز برای اطلاعرسانی و همراه کردن مردم محلی برای حمایت از این جانور کمیاب به روستاهای مرکز ایران سفر میکند؛ برنامهای که باید سالها پیش از این اجرا میشد.
در حالی که امید به حفاظت یوزپلنگ روز به روز کمتر میشود همه نگاهها به مدیر ملی پروژه حفاظت از یوزپلنگ خیره شده است. در این شرایط کمتر پرسیده میشود که ظرف ۱۵ سال گذشته نقش مدیران بالادستی پروژه، شامل ۸ معاون محیط طبیعی سازمان محیط زیست که نقش هماهنگ کننده ملی را نیز داشتهاند، و نیز مسئول پروژه یوزپلنگ در برنامه عمران سازمان ملل چه بوده است. و چند یوزپلنگ دیگر باید کشته شوند تا در روش کار، مدیریت و حفاظت این گونه تجدید نظر اساسی شود.