تقاضای متهم به قتل در دادگاه: در فاصله بین عید قربان و غدیر آزادم کنید

مرد جوان که هفت سال قبل شریک کاری‌اش را کشته و با پرداخت دیه میلیونی، رضایت اولیای دم را جلب کرده بود، دیروز برای محاکمه از جنبه عمومی جرم، پای میز محاکمه ایستاد.

این مرد گفت که در این سال‌ها در زندان آموزش قرآن و اخلاق‌ دیده و زندگی‌اش تغییر کرده است. این مرد از قضات دادگاه خواست در فاصله بین دو عید قربان و غدیرخم او را از زندان آزاد کنند.

سعید 37 ساله هفت سال قبل وقتی 30 سال داشت شریک کاری‌اش به‌نام هومن را در کارگاه‌شان در حاشیه تهران با ضربه چاقو کشت و گریخت.

وقتی پلیس به ماجرا پی برد به بررسی پرداخت و پرده از رابطه پنهانی سعید و همسر هومن برداشت. به این ترتیب همسر قربانی تحت بازجویی قرار گرفت. این زن اما منکر رابطه پنهانی با سعید شد و گفت: «شوهرم و هومن از سال‌ها قبل با هم رفیق بودند، به همین خاطر با هم رفت و آمد خانوادگی داشتیم. هومن به من ابراز علاقه کرده بود، اما ما هرگز با هم رابطه جدی نداشتیم. فقط یک‌بار هومن به من گفته بود که برای رسیدن به من باید شوهرم را که سد راه‌مان است از میان بردارد، ولی من مخالفت کرده بودم.»
به دنبال اطلاعاتی که همسر قربانی به پلیس داد سعید یک‌سال بعد ردیابی و بازداشت شد. این مرد به قتل همسرش اعتراف کرد، اما منکر رابطه پنهانی با همسر قربانی شد.

سعید در شعبه 113 دادگاه سابق کیفری استان تهران پای میز محاکمه ایستاد و به درخواست اولیای دم به قصاص محکوم شد. حکم صادره در دیوان عالی کشور مهر تایید خورده و قطعی شده بود که سعید با پرداخت دیه توانست رضایت اولیای دم را جلب کند. به این ترتیب از قصاص رهایی یافت و دیروز از جنبه عمومی جرم پای میز محاکمه ایستاد.

در جلسه رسیدگی به این پرونده که به ریاست محمدباقر قربان‌زاده و با حضور دو مستشار تشکیل شد، ابتدا نماینده دادستان کیفرخواست را خواند. وی گفت: «با توجه به رضایت اولیای دم از آنجا که جرم سعید منجر به اخلال در نظم عمومی جامعه شده است طبق ماده 612 قانون مجازات اسلامی برایش تقاضای کیفر دارم.»

سپس متهم در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: «قبول دارم به همسر هومن علاقه‌مند شده بودم، اما ما هیچ وقت با هم ارتباط جدی نداشتیم. من دوستم را به خاطر اختلاف مالی کشتم.»

وی در تشریح جزئیات ماجرا گفت: «من و هومن شریک مالی بودیم و در کارگاه چوب‌بری با هم کار می‌کردیم، اما مدتی بود اختلاف مالی پیدا کرده بودیم. آن روز وقتی بحث مالی پیش آمد با هم درگیر شدیم. من چاقو در دستم بود که دعوا بالا گرفت و چاقو ناخواسته به گردن هومن برخورد کرد. من واقعا قصد کشتن دوستم را نداشتم. وقتی دیدم خونریزی گردن هومن شدید است و کار از کار گذشته ترسیدم و فرار کردم. من یک سال زندگی مخفیانه داشتم و از این وضع خسته شده بودم که برای دیدن خانواده‌ام به تهران برگشتم و بازداشت شدم.»

وی درباره نحوه جلب رضایت اولیای‌دم گفت: «مبلغ 130 میلیون تومان نقدی و یک ملک به ارزش 260 میلیون تومان داشتم که به اولیای‌دم پرداختم و توانستم با سختی فراوان رضایت آنها را جلب کنم. حالا قصد دارم از زیر صفر زندگی تازه‌ای را شروع کنم. من در مدت هفت سالی که در زندان هستم در کلاس‌های قرآن و اخلاق شرکت کرده‌ام و نگاهم به زندگی تغییر کرده است. حالا از قضات دادگاه تقاضا دارم در فاصله بین دو عید بزرگ قربان و غدیر خم حکم به آزادی من بدهند تا پیش خانواده‌ام برگردم.»
در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر کند.
+9
رأی دهید
-34

  • قدیمی ترین ها
  • جدیدترین ها
  • بهترین ها
  • بدترین ها
  • دیدگاه خوانندگان
    ۵۴
    oghab - هلسینکی، فنلاند

    حقیقتا..گند زدید به تمام کتب آسمانی. .با ابن ریا و تزویر که تو ایران راه افتاده...گند بزنه به این نسل که مایه ننگ بشریت شده
    6
    55
    دوشنبه ۲۹ شهریور ۱۳۹۵ - ۰۷:۲۶
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۵۴
    اینجالندن صدای ایران - لندن، انگلستان

    خیانت کن، بکش، بدزد، ببر،غارت کن،تجاوز کن....حله داداش ، حله، چارتا آیه وودوتا حدیث از برکن مشکلت حله. واین است قانون سرزمین ما، حلال مشکلات وگرفتاریهای ما. زنی خیانت میکند ، مردی میکشد، مردی کشته میشود ، خانواده ای از هم میپاشد، عده ای به دیه به نون ونوا میرسند و تمامی این مصیبتها ومشکلات با خواندن نماز وقرعان حل میشود....لیاقت هر ملتی همان حکومتیست که بر آنان مستولیست.عزت زیاد
    4
    41
    دوشنبه ۲۹ شهریور ۱۳۹۵ - ۱۰:۰۶
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۵۴
    londonlondon - لندن، انگلستان
    باورم نمی‌شه در ازای گرفتن پول از خونه بچشون می‌گذرند :(
    1
    16
    دوشنبه ۲۹ شهریور ۱۳۹۵ - ۱۳:۲۱
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۳۴
    Unkn0wn - اصفهان، ایران
    (سعید 37 ساله هفت سال قبل وقتی 30 سال داشت شریک کاری‌اش به‌نام هومن را در کارگاه‌شان در حاشیه تهران با ضربه چاقو کشت و گریخت. هومن به من ابراز علاقه کرده بود، اما ما هرگز با هم رابطه جدی نداشتیم). اسمهارو جا به جا نوشتین!
    1
    3
    دوشنبه ۲۹ شهریور ۱۳۹۵ - ۲۱:۲۴
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    نظر شما چیست؟
    جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.