چگونه توان رزمی نیروی هوایی ایران پس از انقلاب تضعیف شد؟

اف-۵ئی ملقب به تایگر ۲ که ۱۴۱ فروند آن برای تشکیل ۹ گردان شکاری تاکتیکی در سالهای بین ۱۳۵۴ تا ۱۳۵۷ به خدمت نیروی هوایی ایران درآمدند
نیروی هوایی ایران برای بیش از دو دهه بزرگترین و راهبردی‌ترین قدرت دفاعی این کشور محسوب می‌شد و در سال ۱۳۵۷ به قدرتمندترین نیروی هوایی غرب آسیا بدل شده و دارای ناوگانی بود متشکل از ۴۶۲ فروند هواپیماهای رزمی شامل:
 
  •     ۷۷ شکاری رهگیر پیشرفته اف-۱۴ آ تامکت (Tomcat)
  •     ۱۹۰ فروند شکاری بمب افکن اف-۴ئی و اف-۴ دی فانتوم ۲ (Phantom II)
  •     ۲۵ فروند هواپیمای شناسایی آر اف-۴ئی و آر اف-۵آ
  •     ۱۵۰ فروند جنگنده اف-۵ئی، اف، و بی به ترتیب ملقب به تایگر ۲ (Tiger II) و فریدام فایتر (Freedom Fighter)
 
روز ۲۰ بهمن ۱۳۵۴، نخستین گروه از هواپیماهای اف-۱۴آ تامکت تحویل گرفته شدند که در این تصویر دیده می‌شود. این جنگنده رهگیر نسل چهار در زمان خود کامپیوتر پرنده نامیده می‌شد ایران همچنین ۳۱ فروند اف-۴ئی، ۱۱ فروند آر اف-۴ئی، و ۱۶۰ فروند اف-۱۶ در دست سفارش داشت و برنامه هایی برای خرید ۷۰ فروند اف-۱۴ و ۱۴۰ فروند اف-۱۶ با امکان تولید و مونتاژ بومی در تاسیسات شرکت هواپیما سازی ایران (هسا) در شاهین شهر اصفهان وجود داشت. نخستین دو فروند اف-۱۴ نیروی هوایی با عبارت نیروی هوایی شاهنشاهی ایران (IIAF) پس از تحویل تشکیل نیروی هوایی قدرتمند در پاسخ به نیاز نیروهای نظامی ایران برای مقابله با تهاجم احتمالی کشورهای همسایه بخصوص اتحاد جماهیر شوروی سابق و عراق صورت گرفته بود و این نیرو دو دهه به عنوان یک سد بازدارنده دفاعی نقش بسزایی ایفا نمود. زمانی که اتحاد جماهیر شوروی نیروی هوایی عراق را به بمب افکن‌های راهبردی توپولف ۱۶ مجهز کرد، ایران اقدام به خرید شکاری‌های فانتوم ۲ از ایالات متحده آمریکا کرد.
برگی از طرح عملیاتی اروند رود که ستاد مشترک ارتش برای مطالعه محمدرضا پهلوی شاه و فرمانده کل قوای سابق ایران در فروردین ۱۳۴۸ تهیه کرده بود روز ۲۶ فروردین ۱۳۴۸ دولت وقت عراق شط‌‌العرب را به روی کشتی‌های تجاری ایرانی بست و آنها را ملزم به اهتزاز پرچم عراق نمود. چند روز بعد نیروی هوایی ایران در عملیات اروندرود با به پروازدرآوردن اف-۸۶ های خود بر فراز کشتی ابن سینا و ۸ فروند اف-۴دی در نزدیک عراق (که آماده بودند تا در صورت هرگونه تهاجم نیروی هوایی عراق، دیوار صوتی را برفراز بغداد شکسته و سپس در صورت لزوم نیروگاه برق بغداد و پایگاه الرشید را بمباران کنند)، عراق را بدون درگیری نظامی مجبور به عقب نشینی کرد. این سرآغازی بود برای ایفای نقش راهبردی نیروی هوایی ایران در راستای درگیری‌های مشابه مرزی با عراق که هرچند بطور محدود، اما بطور مستمر در سالهای بعدی رخ داد و اهمیت تقویت توان نیروی هوایی ارتش را بیش از پیش گوشزد نمود.
 
نیروی هوایی در سالهای پیش از انقلاب، سالانه سه رزمایش مشترک بین‌المللی با نیروهای هوایی کشورهای عضو پیمان سنتو و همچنین سایر کشورها چون انگلستان داشت؛ رزمایش‌هایی مثل میدلینک و شهباز برای افزایش آمادگی رزمی نیروی هوایی در خلیج فارس و کرانه‌های شمالی آن و همچنین نیمه جنوبی کشور با همکاری نیروی هوایی آمریکا. در سال ۱۳۵۶ به دنبال کودتای ژنرال ضیاء الحق، نیروی هوایی اقدام به انجام رزمایش تجن کرد، برای مقابله با هرگونه تهدید نظامی از خاک پاکستان با حمایت شوروی.
تصویری تاریخی از نخستین جنگنده بمب افکن‌های اف-۴دی در روز تحویل در تاریخ ۲۷ شهریور ماه سال ۱۳۴۷. جنگنده‌ای که برای توازن قوای نیروی هوایی ایران با نیروی هوایی عراق که بتازگی مجهز به بمب افکن‌های استراتژیک توپولف ۱۶ شده بود خریداری شد در سال ۱۳۵۷ نیروی هوایی ارتش دارای ۱۸ گردان شکاری تاکتیکی به همراه یک گردان شناسایی تاکتیکی در ۸ پایگاه شکاری تاکتیکی در شهرهای تهران، تبریز، همدان، دزفول، بوشهر، شیراز، اصفهان و بندرعباس بود و برای تشکیل ۱۲ گردان شکاری دیگر در پایگاه‌های موجود و همچنین احداث پایگاه‌هایی در چابهار (کنارک) ، ایرانشهر و بیرجند (خور) برنامه داشت.
شش فروند هواپیمای شناسایی و ضد زیردریایی پی-۳اف ملقب به اوریون ساخت لاکهید که برای کنترل تنگه هرمز، خلیج فارس و دریای عمان بدون نیاز به حضور نیروی دریایی آمریکا خریداری شدند این گردان‌های شکاری و شناسایی تاکتیکی در کنار چهار گردان ترابری تاکتیکی، یک گردان ترابری سبک، یک گردان ترابری سنگین، یک گردان سوخت‌رسان، دو گردان هلیکوپتر و سایر گردان‌ها، در سال ۱۳۵۶، ۸۰۲۸۴ سورتی پرواز داشتند که سایت‌های رادار زمینی و هواپیماهای شناسایی هلال، قمر و طایر نیروی هوایی عراق آنها را رصد می‌کردند و این باعث افزایش ترس دولتمردان عراق از هرگونه تهاجم به خاک ایران می‌شد.
پیش از انقلاب، نیروی هوایی ایران یکی از بزرگترین ناوگان‌های هواپیمای سوخت‌رسان را در دنیا داشت شامل ۱۳ فروند بوئینگ ۷۰۷-۳جِی۹سی و ۳ فروند بوئینگ ۷۴۷-۱۳۱. این تصویر اولین سوخت‌رسانی هوایی ایران در روز ۱۰ فروردین ۱۳۵۳ است پس از انقلاب اسلامی و سرنگونی حکومت پهلوی در بهمن ماه ۱۳۵۷، نیروی هوایی که مورد غضب جمع کثیری از همافران واقع شده بود، ضربات جبران ناپذیری از انقلابیون خورد. سپهبد خلبان امیر حسین ربیعی، فرمانده وقت نیروی هوایی ارتش شاهنشاهی درکنار بسیاری از فرماندهان رده بالای این نیرو همچون سپهبد خلبان نادر جهانبانی و سایر نیروهای نظامی بازداشت و به جوخه‌های اعدام سپرده شدند.
خلبانان اف-5 پایگاه دوم شکاری تاکتیکی تبریز پس از انتقال هواپیماهایشان به پایگاه نیمه کاره دهم شکاری تاکتیکی چابهار در رزمایش تجن بخش اعظمی از همافران که به دلایل مختلف با انقلابیون هم صدا شده بودند انجمن‌های اسلامی تشکیل دادند و بر خلاف و نظم و انظباط ارتشی، فرماندهی و کنترل حساس‌ترین بخش‌های نیروی هوایی را به دست گرفتند. به عنوان مثال جمعی از همافران صبح روز ۲۳ بهمن اقدام به حمله به اسلحه‌خانه پایگاه سوم شکاری تاکتیکی شاهرخی همدان کردند و با گرفتن اسلحه فرمانده پایگاه، او را برای اعدام انقلابی به مسجد روستای کبودرآهنگ بردند که با ممانعت روحانی مسجد مواجه می‌شوند.
خلبانان آخرین تیم آکروجت تاج طلایی نیروی هوایی که پس از پیروزی انقلاب منحل و خلبانانش از نیروی هوایی پاکسازی شدند، با شروع جنگ، شماری از آنان به خدمت بازگشتند و جانشان را از دست دادند همچون سروان ظریف خادم و شماری نیز اسیر جنگی شدند چون نصرت الله دهخوارقانی در پایگاه دوم شکاری تاکتیکی تبریز، دو درجه‌دار در ورودی پایگاه، راه را بر روی برخی از خلبانان می‌بندند و آنها را به بهانه طاغوتی بودن از ورود به پایگاه منع می‌کنند. یکی از خلبانان نخبه اف-۵ و از اعضای تیم آکروجت، در جلسه تجلیل از خلبانان تیم آکروجت قبل از انقلاب در دفتر پژوهش‌های نظری نیروی هوایی در اسفند ۱۳۹۰، خاطره خود از روز ۲۳ بهمن پنجاه و هفت را چنین تعریف کرد:
 
"صبح روز ۲۳ بهمن در مقابل در ورودی پایگاه تبریز یک درجه‌دار جلوی مرا گرفت و اسلحه‌اش را روی شقیقه من گذاشت و گفت 'از امروز دیگر این پایگاه دست ماست و شما طاغوتی‌ها حق ورود ندارید.' سپس به من سیلی زد. این گونه از نیروی هوایی تصفیه شدم، البته این اتفاق تنها برای من نیفتاد و در آن روز دهها خلبان دیگر این گونه از نیروی هوایی، حداقل در پایگاه دوم شکاری، اخراج شدند."
کار تعمیر و نگهداری تمام سامانه‌های هواپیمای رهگیر اف-۱۴ قرار بود تا سال ۱۳۵۸ کاملا توسط پرسنل فنی ایران صورت بگیرد و به این منظور مستشارانی از شرکت گرومن به اصفهان و پایگاه خاتمی آمدند تا به آموزش افسران و همافران فنی نیروی هوایی بپردازند تمامی این مسائل دست به دست هم دادند تا توان رزمی نیروی هوایی ارتش شاهنشاهی ایران که از سال ۱۳۵۸ نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران (نیروی هوایی) نامیده می‌شد کاهش پیدا کند.
عوامل خارج از نیروی هوایی: بی‌اطلاعی بسیاری از روحانیون و انقلابیون و نا آگاهی از مسائل راهبردی و تهدیدات منطقه‌ای و همراهی بخشی از طبقه روشنفکر (مثل ملی‌مذهبی‌ها) در تصمیم‌گیری‌ نادرست راهبردی، یکی از عواملی بود که سبب کاهش توان دفاعی ایران شد. حتی پیش از انقلاب در زمان نخست وزیری شاپور بختیار، با فشار ملی مذهبی‌ها، قرار دادهای خرید جنگ افزار از آمریکا لغو شد که تا زمان پایان دولت موقت ادامه یافت. همچنین از فروردین ۱۳۵۸ کسانی چون مهدی بازرگان و ابراهیم یزدی با تایید آیت‌الله خمینی قصد فروش تسلیحات و تجهیزات نظامی ایران را به کشورهای دیگر داشتند.
بسیاری از اقلیت‌های مذهبی چه پیش از جنگ با عراق و چه پس از آن پاکسازی شدند. این سند تاریخی نشان دهنده اخراج یا بازخرید خلبان اف-۵ محمد احمدزاده عربی است به دلیل پیروی از آیین بهاییت به عنوان مثال به پیشنهاد امام جمعه اصفهان آیت‌الله طاهری برای فروش هلیکوپترهای کبرای هوانیروز، همافران حتی شماری از هلیکوپترها را دِمونتاژ کردند تا آماده فروش شوند. ابراهیم یزدی به تایید احمد خمینی پیشنهاد فروش اف-۱۴ ها را به آمریکا و سپس کانادا و ترکیه داده بود.
 
در همان سالها حتی قرار دادهای خرید لوازم یدکی برای هواپیماهای موجود نیروی هوایی لغو شد که به همراه تصفیه ارتش موجب کاهش آمادگی رزمی این نیرو شد. هیچ مسابقه گانری برگزار نشد، رزمایش‌ها لغو شد و همچنین روند آموزش خلبانان جدید متوقف و تمامی پروازهای آموزشی نیروی هوایی متوقف شد طوری که با وجود انجام ماموریت‌های رزمی برای مقابله با گروههای مختلف از جمله در کردستان، میانگین پرواز روزانه از ۲۲۰ سورتی در سال ۱۳۵۶ به تنها ۳۵ سورتی در سال ۱۳۵۸ یعنی یک ششم یا ۱۵ درصد پیش از انقلاب کاهش یافت.
عوامل داخل نیروی هوایی: بخشی از همافران و درجه‌داران حامی انقلاب، چه طرفداران آیت‌الله خمینی چه طرفداران گروه‌های دیگر قدرت یافته و با حمایت از انقلاب جایگاه خود و موقعیت خود را در نیروی هوایی تحکیم کرده بودند. برخی از آنها به دنبال درجه‌های نظامی هم‌سطح با افسران بودند، همان طور که انقلابیون وعده‌اش را به آنها داده بودند.
 
از این رو آنها با ایجاد انجمن‌های اسلامی و سایر گروههای سیاسی موازی جایگاه خود در یگانهای مختلف تثبیت نمودند. این افراد که خود را انقلابی می‌نامیدند و تحت تاثیر ایدئولوژی‌های رادیکال بودند، با درجه‌های پایین بدون رعایت سلسله مراتب اقدام به کارشکنی در دستور فرماندهان نموده و در صورت کوچکترین مشکلی آنها را به دادگاه‌های انقلاب معرفی و مقدمات برکناری آنها را فراهم می آوردند.
در این سند تاریخی، لیست شماری از خلبانان نیروی هوایی دیده می‌شود که مشمول پاکسازی شدند. نام سروان ابولفضل مهدیار در این لیست دیده میشود که در جریان کودتای نوژه بازداشت و به اعدام محکوم شد اما با شروع جنگ به خدمت فراخوانده شد و جان خود را در جنگ از دست داد (منبع: آرشیو سرگرد فرهاد نصیرخانی) این نابسامانی‌ها و دخالت‌ها باعث شد در فاصله سالهای ۱۳۵۷ تا ۱۳۵۹ حداقل ۸ سانحه رخ دهد که دو مورد آن منجر به فوت خلبانان شد.
 
پاکسازی های ارتش گریبان هرکس را که با موج انقلاب همراه نشده بود ولو اینکه دارای دانش حیاتی برای دفاع از کشور بود گرفت، از برخی از اقلیت‌های مذهبی چون بهاییان (از اواسط جنگ حتی با توجه به نیاز مبرم نیروی هوایی به پرسنل با تجربه، بسیاری از پرسنل و بخصوص خلبانان زرتشتی، آشوری، ارمنی و کلیمی مجبور شدند نیروی هوایی را ترک کنند)، تا تمام افسران رده بالا، بخصوص خلبانان با تجربه و برتر نیروی هوایی، و هر کس که مظنون به ایدئولوژی نزدیک به حکومت پیشین بود پاکسازی شود.
 
بر اساس آمار متشر شده از سوی موسسه مطالعات راهبردی بین المللی لندن تا ماه خرداد ۱۳۵۸، حدود ۶۰ درصد از کل نیروی انسانی ارتش ایران که حدود ۱۷۱ هزار نفر بود پاکسازی شدند یا محل خدمت خود را ترک کردند. اکثریت افسران پاکسازی شده را افسران ارشد تشکیل می‌دادند که در اصطلاح نظامی افسران عملیاتی نامیده می‌شوند بنابراین ارتش ایران از نظر افسران عملیاتی فوق العاده ضعیف شد.
 
تصفیه نیروی انسانی نخبه نیروهای مسلح تا شروع جنگ ایران و عراق ادامه یافت و حتی در جریان عملیات نافرجام آزادسازی گروگانهای آمریکایی در طبس و سپس ماجرای نوژه تشدید شد. با وجود نیاز به افزایش آمادگی رزمی این نیرو در دومین هفته شهریور ۱۳۵۹ سورتی‌های پرواز بصورتی شتابزده افزایش یافت و همچنین تلاش برای تعمیر هواپیماهای زمینگیر بیشتر شد.
سپهبد خلبان امیرحسین ربیعی فرمانده وقت نیروی هوایی در دادگاه انقلاب که او را به اعدام محکوم کرد به این ترتیب وضعیت آمادگی پایگاههای شکاری نیروی هوایی در حالی که پیش از انقلاب همگی در بالاترین وضعیت آمادگی یعنی C-۱ یا عالی قرار داشتند به وضعیت اسفناکی رسید به طوری که پایگاههای کاربر اف-۱۴ در وضعیت اسفناک زیر متوسط یا C-۴ قرار داشتند. از مجموع ۴۵۲ شکاری بمب افکن موجود در نیروی هوایی تنها ۳۰۶ فروند پروازی بودند و از این میان تنها ۶۰ درصد آمادگی رزمی کامل داشتند. از ۹۵۴ خلبان، ناوبر و افسر رادار تعریف شده یا سازمانی ۹ پایگاه شکاری تاکتیکی نیروی هوایی تنها ۵۴۳ نفر باقیمانده بودند که حتی بیش از۱۵۰ نفر از آنها آموزش‌های پروازی تکمیلی خود را به دلیل وقوع انقلاب به پایان نرسانده بودند.
 
وضعیت گردان‌های ترابری پایگاههای یکم و پنجم مستقل ترابری در تهران و شیراز بسیار اسفناک‌تر از گردان‌های شکاری بود؛ به عنوان مثال از ۴۹ فروند هواپیمای ترابری متوسط سی ۱۳۰ نیروی هوایی تنها ۲۹ فروند عملیاتی و از این تعداد تنها ۳ فروند آمادگی رزمی کامل داشتند. یا از ۱۱ فروند بوئینگ ۷۴۷ ترابری سنگین یا سوخت‌رسان نیروی هوایی تنها ۴ فروند در خدمت باقیمانده بودند و بقیه به جز دو فروند که تحویل ایران ایر شده بودند، به علت فرارسیدن موعد اورهال (بازآماد) زمینگیر شده بودند. از ۶ فروند پی ۳ اف اوریون شناسایی دریایی تنها دو فروند پروازی بودند و بسیاری نمونه‌های دیگر.
سروان ابولفصل مهدیار از خلبانان با تجربه هواپیمای اف-۴دی با تخصص هدف گذاری لیزری که از اعدام و زندان جان به در برد اما در جنگ جان خود را از دست داد. او در این تصویر در کنار یک فروند بمب افکن اف-۴دی دیده می‌شود تمامی موارد فوق دست به دست هم داد تا عراق به رهبری صدام حسین تصور کند که نیروهای مسلح ایران آمادگی پایداری و مقاومت در هرگونه حمله عراق را نداشته و پس از سالها ناامیدی از حمله به ایران، در روز ۳۱ شهریور ماه ۱۳۵۹ با تهاجم همه جانبه از دو جبهه غربی و جنوب غربی در استانهای کرمانشاه و خوزستان به ایران حمله کرد.
+80
رأی دهید
-2

  • قدیمی ترین ها
  • جدیدترین ها
  • بهترین ها
  • بدترین ها
  • دیدگاه خوانندگان
    ۷۳
    نازک بین - شفیلد، انگلستان

    این سناریوئی بود که بدست ملی مذهبی های نادان و بعضا" خائن و همینطور سران خائن حزب توده طراحی شده بود و عده ای مذهبی نادان هم با آنان همراهی کردند برای تضعیف ارتش دلاور ایران و نهایتا" پاک سازی نیروهای زبده و کار آمد. از ارتش ایران. و متعاقب آن جنگ و هجوم دشمن به سرزمین ایران عزیز.
    1
    70
    دوشنبه ۲۹ شهریور ۱۳۹۵ - ۰۰:۴۶
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۳۴
    tiger.man - ریکیاویک، ایسلند

    تمامی موارد فوق دست به دست هم داد تا عراق به رهبری صدام حسین تصور کند که نیروهای مسلح ایران آمادگی پایداری و مقاومت در هرگونه حمله عراق را نداشته. ربطی به تصور صدام نداره دو کشور قوی و ثروتمند بودند میبایست دوشیدشون در واقع هم ایران و هم عراق یه دستی خوردن. ضمن اینکه به ثمر رسیدن سیاست خاورمیانه جدید و عملی کردن تئوری نظم نوین جهانی برژینسکی نیاز به یک جنگ طولانی مدت در خاورمیانه داشت، وگرنه خمینی عمرا پاش به ایران که سهل از نوفه لوشاتو خارج نمیشد.
    1
    42
    دوشنبه ۲۹ شهریور ۱۳۹۵ - ۰۰:۵۵
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۳۴
    tiger.man - ریکیاویک، ایسلند
    ایران اگر 100000 تا جنگنده هم داشت و عراق اگر هیچی نداشت و بالعکس این جنگ میبایست بیش از 6 سال طول میکشیدکه توان رزمی هردو به فرسایش بره. این تحلیل گران ما باید حالا حالاها بز بچرونن.
    11
    18
    دوشنبه ۲۹ شهریور ۱۳۹۵ - ۰۰:۵۸
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۸
    آلونا ازنامنسکایا - مسکو، روسیه
    برای این که آنها احمق بودند و نمی فهمیدند که این اسلحه ها به درد آینده کشور می خورد حالا چه از آمریکا خریداری شده باشد یا از هر کشور دیگری درست مثل احمق های امروز که زمانی که اسرائیل 200 کلاهک هسته ای را طرف ایران نشانه رفته می گویند ایران چرا سامانه ضد موشکی اس 300 می خره بجاش بره جاده بسازه این نادانها نمی دانند که در دنیای امروز اگر قابلیت دفاع نداشته باشی سرت را می برند همانطور که سر افغانستان و عراق و لیبی را بریدند چون می دانستند آنجا توان دفاعی وجود نداره و ایران که در خطرناک ترین منطقه دنیا قرار دارد باید همواره خود را به لحاظ نظامی آماده نگه دارد
    14
    22
    دوشنبه ۲۹ شهریور ۱۳۹۵ - ۰۱:۱۰
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۶۴
    سلطنت طلب - ابوظبی، امارات متحده عربی

    اخوندان صفوی مسلک در طول تاریخ نشان دادن که جز وطن فروشی و خیانت کاری برای ایران نکردند. من در عجب هستم که چرا زمامداران ایران از عهد نادر شاه تا محمد رضا پهلوی یک بار برای همیشه ایران را از وجود این بیغیرتها پاک نکردند، ابراهیم یزدی ، کریم سنجابی و حتی فروهر و بسیاری از ملی مذهبی ها در این خیانت ملی حضور فعال داشتند و این مایه شگفتی جهانیان شد که چگونه چاقو دسته خویش را میبرد،نیازی به دشمنی با همسایگانمان نیست به اندازه کافی این تفکر رافضی گری موجب تضعیف کشور هست، به خاطر جایگاه ژئوپولتیکی و جغرافیایی و وسعت کشور پهناورمان برای هیچ کشوری این همه مخاطرات و ریسک بالا به خودی خود ما را تا حدودی از حمله بیگانگان ایمن کرده بنابر این بیگانگان با کمک عوامل وطن فروش قدرت دفاعی ایران را تضعیف کردند ، بنده خوب به یاد دارم که در دهه پنجاه امریکا و غرب به شدت از قدرت روز افزون دولت شاهنشاهی هراس داشتند و چه چیز بهتر از تصفیه از درون میتوانست نظام مستحکم شاهنشاهی را نابود و سرانجام وطن را به بیگانگان تقدیم کرد، یادت بخیر شاهنشاه اریا مهر کاش مرگ فرا برسد و این بغض فروخرده در درونم التیام یابد
    9
    41
    دوشنبه ۲۹ شهریور ۱۳۹۵ - ۰۲:۴۹
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۶۱
    گذشته میرزا - ایران، ایران

    "به عنوان مثال جمعی از همافران صبح روز ۲۳ بهمن اقدام به حمله به اسلحه‌خانه پایگاه سوم شکاری تاکتیکی شاهرخی همدان کردند و با گرفتن اسلحه فرمانده پایگاه، او را برای اعدام انقلابی به مسجد روستای کبودرآهنگ بردند که با ممانعت روحانی مسجد مواجه می‌شوند." پس خدا پدر اون آخونده رو بیامرزه که از کشتن یک انسان بیگناه جلوگیری کرد. هر چه سراین ملت بیاد حقشونه
    4
    43
    دوشنبه ۲۹ شهریور ۱۳۹۵ - ۰۴:۴۰
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۶۲
    kasra persia - لندن، انگلستان
    دردناک ، دردناک، دردناک، تا وقتی که شعور عامه و اجتماعی پایین هست ما بازیچه ابر قدرت ها هستیم ، از خرج خودمان و به وسیله خودمان وادار به نابودی خودمان میشویم.
    0
    10
    دوشنبه ۲۹ شهریور ۱۳۹۵ - ۲۰:۱۰
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    نظر شما چیست؟
    جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.