ماجرای گدایانی که در چهارراهها پول نمیگیرند!
+58
رأی دهید
-9
پارسینه: این روزها اگر گذرتان به چهارراه پارک وی ( تقاطع خیابان ولیعصر - چمران) خورده باشد، حتما گدایانی را دیدهاید که از رانندگان خودروهایی که در پشت چراغ قرمز هستند، پول نمیگیرند.ماجرا اینگونه است که دو جوان با ماسک و لباس سیاه سراغ ماشینها و عابرها میروند و با حرکات پانتومیم مانند، درخواست پول میکنند. یکی مثلا شیشه خودرو را با دستمال پاک میکند و دیگری روی نرده وسط خیابان آویزان شده و دست به دامن عابرهاست.
نه خیر، اشتباه فکر کردهاید. اینها متکدی نیستند بلکه در حال اجرای طرحی هستند که به دنبال فرهنگسازی برای مقابله با تکدیگری است؛ طرحی که سازمان رفاه و مشارکتهای اجتماعی شهرداری تهران پیادهسازی کرده است. البته جوان سومی هم با لباسی سفید و تابلوهایی در دست که آرم شهرداری تهران بر خود دارند، پیامهایی را برای مقابله با گدایی به مردم می رساند.
جوان سفید پوش «مسعود جلالی راد» نام دارد و در حالی که دوستانش کاملا در نقش خود فرو رفته اند و حتی یک کلام هم حرف نمیزنند، حاضر می شود توضیحی کوتاه از کارشان به خبرنگار پارسینه ارائه کند.
مسعود می گوید: این اجراهای هنری از طرف سازمان خدمات اجتماعی شهرداری تهران برنامه ریزی شده است. به گفته او، این طرح توسط سه گروه جداگانه در نقاط پر رفت و آمد تهران اجرا می شود و برخی از بچه ها هم دانشجوی تئاتر هستند.
طرحی که از مردادماه آغاز شده و قرار است تا پایان مهرماه ادامه داشته باشد، اکنون پارک وی را از کودکان کار، سیدی فروشها و گداها خالی کرده اما بعید است این وضعیت دوام چندانی داشته باشد.
فرزاد هوشیار، مدیر عامل سازمان رفاه و مشارکتهای اجتماعی شهرداری تهران پیشتر نوشته های رو تابلو را مطرح کرده بود. او در اسفند سال گذشته در گفتگو با «خبرگزاری مهر» با اشاره به اینکه روزانه 100 تا 150 گدا توسط مدیریت شهری جمع آوری می شوند، گفت که از این تعداد 50 درصدشان اصلا فقیر نیستند، 35 درصد به صورت خانوادگی و عمدتا غیرایرانی هستند و کمتر از 15 درصد واقعا فقیرند.
با این وجود، همان طور که مرتضی طلایی، نایب رییس شورای شهر تهران متذکر می شود، تبدیل کردن تهران به شهر بدون گدا آرمان خوبی است اما شدنی نیست، چرا که جمع آوری گداها موضوعی بین بخشی است و تنها با اراده یک سازمان حل نمی شود.
در حالی که شهرداری، نیروی انتظامی و سازمان بهزیستی اصلی ترین نهادهای درگیر این موضوع هستند، مشکل به متکثر بودن مسئولیتها محدود نمی شود.براساس مواد 712 و 713 قانون مجازات اسلامی، تکدی گری و کلاشی جرم محسوب می شوند و برای کسانی که مبادرت به چنین اعمالی کنند، یک تا سه ماه حبس در نظر گرفته شده است و چنان چه فرد دارای توان مالی باشد، کلیه اموالی که از این طریق به دست آورده است، مصادره خواهد شد. همچنین هر کسی که کودکی را مجبور به تکدی گر کند، به سه ماه تا دو سال حبس و استرداد کلیه اموالی که به دست آورده است محکوم خواهد شد.
مشکل اینجاست که مصداقهای تکدی گری چندان مشخص نیستند. اگر قرار باشد با گل فروشهای سر چهارراه به عنوان متکدی برخورد شود، تکلیف کفاش و واکسی کنار خیابان و جوانی که با ساز خود کسب درآمد می کند، چیست؟
در کنار این مشکلات ساختاری و قانونی، همچنان درگیری عاطفی شهروندان پابرجاست. حتی اگر بپذیریم که تنها 15 درصد گداهای تهران نیازمند هستند، چگونه می توان آنها را تشخیص داد و تنها به نیازمندان واقعی کمک کرد؟ به احتمال زیاد، این 15 درصد پیش از این که گدایی پیشه کنند، سراغ نهادهایی همچون کمیته امداد رفته اند و آن را برای نیازهای خود کافی ندانسته اند که آبروی خود را کف دست گرفته اند و چشم به کمک دیگران دارند.
این را همه میدانند که برخی از متکدیان درآمدهای میلیون دارند اما زمانی که سازمانهای متولی قادر به رفع نیازهای فقرا نیستند، بسیاری از مردم ترجیح میدهند کمکهایشان مستقیما به دست نیازمندان برسد و در مقابل درخواست مادری که کودکی را در آغوش دارد هم توان مقاومت زیادی ندارند.با تمام اشکالات و مشکلاتی که وجود دارد باید گذر شهرداری تهران از توسل به زور و تمرکز بر فرهنگ سازی را قدر دانست اما این تمام کاری نیست که باید انجام شود. برخورد با معضل بزرگ و چندوجهی گدایی نیازمند همکاری متمرکز نهادهای متعددی است و چه تا زمانی که شرایط اقتصادی به وضعیت مطلوبی نرسیده و نهادهای دولتی کارایی لازم برای کمک به نیازمندان را ندارند، نمی توان به شعار «تهران، شهر بی گدا» چندان امیدوار بود.
۴۰

سهیل ایرانی - برلین، آلمان
وقتی شهردار یک شهر اینقدر احمقه دیگه چه انتظاری میشه از مردم عادی داشت. اگر گدایان لباس مندرس و کثیف میپوشن و حقارت خود را به پیش چشم ما میارن تا ما پولی کف دست اونها بزاریم، در حقیقت اونها آینه ای در دست دارن که حقارت ذهن ما را نشون میدن. چه اشکالی داره یک فقیر کت و شلوار شیک بپوشه و تقاضای کمک کنه و ما بدون اینکه بدونیم اون نیازمند هست یا نه به اون کمک کنیم؟؟ اصلا مگر قراره چقدر بهش کمک کنیم؟؟ اصلا به ما چه ربطی داره که اون به چه دلیلی تقاضای کمک میکنه؟؟ با چندرغاز پولی که میخوایم بهش کمک کنیم قراره تحقیرشم بکنیم؟؟؟ مگر ما مسوول انسان سازی جامعه هستیم؟ به ما چه ربطی داره چرا اون کار نمیکنه و پول در نمیاره؟؟ چون ما مثل احمق ها زمان با ارزش را میفروشیم و در عوضش پول ناچیزی به عنوان حقوق یا حق زحمه میگیریم دلیل نداره عقده و ناراحتی خود را سر یک نیازمند خالی بکنیم. ممکنه بگین کمک کردن ما به فقیر منجر به گداپروری میشه، در جواب باید گفت: اولا هر انسانی حق داره روش زندگی خودش را خودش انتخاب کنه و به ما زندگی دیگران هیچ ربطی نداره. ثانیا، محبت و همدلی زودتر انسان را به مسیر درست برمیگردونه
24
13
چهارشنبه ۳ شهریور ۱۳۹۵ - ۰۴:۳۷
۴۱

MehranIrani - وین، اتریش
اگر آرم شهرداری روی تابلو دستشان نبود موثر تر واقع می شد چون اینقدر مسئولین مملکتی منفور شده اند هر چه بگویند حتی کاملا درست هم باشد که اکثرا نیست و از آنجائیکه ثابت شده همیشه برای اذیت و آزار مردم قدم برداشته اند لذا مردم برای مقابله، عکس آن عمل میکنند.
6
37
چهارشنبه ۳ شهریور ۱۳۹۵ - ۰۵:۱۸
۴۱

Lolitaa - دلفت، هلند
[::سهیل ایرانی - برلین، آلمان::]. حالت خوش نیست و داری هذیون میگی !دوما تو همون اروپایی که تو هم توش هستی میبینی مردم به گدا کمک نمی کنن یا خیلی به ندرت واسه همین گداهایی که ابتکاری دارن میان یه جنگولک بازیهایی می کنن که بهشون پول بدی من به جز یک بار تو این اروپا تا به حال پولی به گداها ندادم دلیل دارم چون اگه پول به کسی(منظور گداست)بدی اونو فقیرتر میکنی و اون نمیره دنبال کار و قوه خلاقیتشو از بین میبری !اون یه بار هم که پول دادم دلیل داشت :چون دختری تقریبا بیست ساله بود نشسته بود ساز(ویالونسل) می زد و خیلی غمگینانه در یک گوشه تقریبا پرتی که ادم زیادی رفت و امد نمیکرد اواز میخوند هم قشنگ به انگلیسی میخوند هم قشنگ ساز میزد(شاید هم برای دل خودش میخوند) و من نه اینکه فکر کنم اون گداست بلکه از روی حسی که در من ایجاد کرد بهش پول خیلی زیادی دادم وسریع از انجا رد شدم چون نمی خواستم حتی چشمش به من بیفته!
6
6
چهارشنبه ۳ شهریور ۱۳۹۵ - ۱۱:۳۵
۴۰

سهیل ایرانی - برلین، آلمان
[::Lolitaa - دلفت، هلند::]. اولا، اون دختری که ویولن سل میزده گدا نبوده. اینا دانشجویان هنر هستن که واسه اینکه ترسشون موقع زدن در برابر جمعیت بریزه میان و در خیابون بساط پهن میکنن و واسه مردم موزیک میزنن و پول میگیرن. من با چند تا از اونها در ارتباطم اتفاقا یکی دو هفته دیگه مسابقه مرحله اول ویولن سل برگزار میشه. البته شاید بعضی از اینا hitchhiking هستن و واسه اینکه خرج سفر توریستیشون در بیاد با این کار سفر مجانی میکنن. ثانیا، تو به چه حقی به خودت اجازه میدی در مورد مردم قضاوت کنی؟ اصلا به تو چه که چرا کار نمیکنه؟ اصلا تو در مورد دیگران چی میدونی که اینطور راحت در موردشون قضاوت میکنی؟ یکی ازت کمک خواسته و تو بدون اینکه در موردش حق قضاوت داشته باشی یا کمک میکنی یا نمیکنی. در همین اروپا هم خیلی وقتها فقرا میان در مترو تقاضای کمک میکنن و خیلی ها کمک نمیکنن اما وقتی من کمک میکنم اونها هم ترغیب میشن و کمک میکنن. مگه قراره چقدر کمک کنم؟ حداکثر بیست سنت. در ضمن یادت باشه با ارزشترین چیزها در زندگی مثل نور خورشید یا مهر مادر به طور مجانی در اختیار ما قرار گرفته.
0
2
پنجشنبه ۴ شهریور ۱۳۹۵ - ۰۹:۳۲
۴۱

Lolitaa - دلفت، هلند
[::سهیل ایرانی - برلین، آلمان::]. اون جمله اخرو کی بهت یاد داده؟
1
0
پنجشنبه ۴ شهریور ۱۳۹۵ - ۱۴:۴۳
۴۰

سهیل ایرانی - برلین، آلمان
[::Lolitaa - دلفت، هلند::]. درست یادم نیست یه جا خوندم که یه بزرگی گفته بود: ارزشمندترین چیزها در زندگی مجانیه.
0
2
پنجشنبه ۴ شهریور ۱۳۹۵ - ۱۹:۱۱