پیمان رجبی همسر لیلا،تنها نماینده بانوی دوومیدانی ایران در المپیک، در گفت و گویی با خبرآنلاین ؛توضیحات جدیدی داد درباره اتفاقات حاشیه ای پایان مسابقه همسرش و آنچه درباره غیرت این دختر بلاروس که به خاطر همسرش تابعیت ایرانی پذیرفته است. پیمان از این گفت که همسرش از فرط عصبانیت حتی با او قهر بوده و خیلی درست و حسابی جوابش را نداده است. این مربی بوشهری که 10 سال قبل و بعد از ازدواج با لیلا، او را به ایران آورده و کمک کرده تا لیلا پرافتخارترین بانوی دوومیدانی ایران باشد،درباره اتفاقات ساعات گذشته ، توضیح داد:«راستش از دیشب تا همین حالا هم نه یکی از مسئولان تلویزیون و نه حتی احسان مهاجر و دیگران، تماسی نگرفتند و از ما دلجویی کنند. البته حتی اگر احسان زنگ هم بزند، دیگر جوابش را نمی دهم، فکر می کنم یک رفیقی داشتم که دیگر او را نمی شناسم. متاسفانه احسان این قدر رفته در حس انتقام که اصلا حواسش نیست چه می گوید و بقیه دوستانش را تخریب می کند. او فقط به گرفتن انتقام فکر می کند و هیچ چیز دیگری برایش اهمیت ندارد.»
پیمان بعد از این از مشکلات همسرش و بی مهری هایی که به لیلا شده ، سخن گفت:«لیلا همیشه در دوومیدانی بانوان ایران اولین بوده است. اولین مدال آور از یک تورنمنت مهم. دارنده مدال بازی های آسیایی ، بازی های داخل سالن، رکورددار، دارنده سهمیه المپیک ، موفق ترین عملکرد در بین بانوان در المپیک و ... دیگر او چه باید انجام بدهد تا چنین واژه هایی را درباره اش نگویند. تازه مگر برای لیلا در یک سال گذشته چه کار کرده اند که الان انتظار داشته باشند؟ کدام یک از اعضای تیم اعزامی به ریو سطح آماده سازی شان در این حد بوده است؟ هیچ کدام. هیچ کسی نبوده که این طور رها شده باشد. بروید ببینید لیلا تمام یکسال گذشته را از ابتدا تا انتها در تهران تمرین کرده و مربی اش هم خودمان بودیم. کدام یکی از ورزشکاران دیگرمان را می توانید پیدا کنید که اقلا یک سفر استانی نرفته باشند و اردوی دیگری نداشته باشند. بگذریم که بدون شک هر کدام از این ها اقلا چند اردوی خارج کشور و چند تورنمنت رفته اند. ولی برای لیلا هیچ کاری نکردند و حالا این طور بی رحمانه به او توهین می کنند. لیلا دیشب واقعا از نظر روحی خراب بود. حتی حال جواب دادن به من را هم نداشت و واقعا ماندم که چه چیزی باید به او بگویم که آرام تر بشود. او مگر به چه کسی بدی کرده که چنین حرف هایی می زنید. من واقعا خودم هم ماندم که الان بعد این همه سختی که در این ده سال کشیده ،چه جوابی دارم که به او بدهم؟»