محاکمه دوباره اعضای یک خانواده به اتهام قتل پدر

نقض حکم اعدام زن میانسال و حکم زندان دختر و پسر نوجوانش در دیوان عالی کشور، موجب شد آنها این بار در دادگاه اطفال محاکمه شوند.

زن میانسال که پیشتر به اتهام قتل شوهرش به قصاص محکوم شده بود پای میز محاکمه، جنایت را گردن پسر نوجوانش انداخت و گفت قبلا هم به خاطر پسرش به دروغ به همدستی در جنایت اعتراف کرده بود.
عصمت 40 ساله متهم است سی و یکم مرداد 92 با همدستی دختر 20 ساله‌اش روناک و پسر 16ساله‌اش محسن همسرش را در خانه‌شان کشتند و جنازه‌اش را در بیابان‌های رمز‌آباد شهریار رها کردند. آنها که در اداره آگاهی به مشارکت در جنایت اعتراف کرده بودند، در شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه ایستادند.

 در پایان آن جلسه هیات قضایی با توجه به گفته متهمان و مدارک‌ موجود در پرونده عصمت را به قصاص و محسن را طبق ماده 91 قانون مجازات اسلامی جدید-که امتیازی نسبت به قانون پیشین، برای محکومان زیر 18 سال که ماهیت جرم انجام شده را درک نکرده‌اند در نظر گرفته است- به پرداخت دیه و پنج سال زندان محکوم کرد. روناک نیز به اتهام معاونت در قتل به سه سال زندان محکوم شد، اما این حکم در دیوان عالی کشور تحت رسیدگی قرار گرفت و تایید نشد.

به این ترتیب پرونده برای از سرگیری تحقیقات به شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد، ولی با توجه به اینکه محسن هنگام قتل نوجوان بوده پرونده به شعبه اطفال دادگاه کیفری فرستاده شد.

در جلسه رسیدگی به این پرونده که دیروز در شعبه چهارم به ریاست اصغرعبداللهی و با حضور دو مستشار تشکیل شد محسن که در کانون اصلاح و تربیت نگهداری می‌شود روبه‌روی هیات قضایی ایستاد و گفت: «از بدرفتاری‌های پدرم خسته شده بودم. شب قبل از این ماجرا او بار دیگر سر غذا با مادرم درگیر شد. او با زنان زیادی در ارتباط بود و قصد داشت مادرم را طلاق دهد. به همین خاطر تصمیم گرفتم او را بترسانم تا دست از این رفتارها بردارد. صبح وقتی او برای خواندن نماز بیدار شد برای ترساندن او چاقو برداشتم، اما پدرم به جای اینکه با من صحبت کند و حرف‌هایم را بشنود شروع به داد و فریاد کرد که با هم درگیر شدیم و من چند ضربه چاقو به او زدم. وقتی مادرم بیدار شد و سعی کرد مانع دعوا شود من یک ضربه چاقو هم به دست او زدم.»

سپس عصمت نیز خودش را بی‌گناه خواند و گفت: «قبلا و در اداره آگاهی تحت فشار و به خاطر پسرم به مشارکت در قتل اعتراف کرده بودم. من و دخترم به تهدید محسن در حمل جنازه به او کمک کردیم.»
روناک نیز که هنگام جنایت دانشجوی رشته حقوق بود، گفت: «وقتی از صدای دعوای پدر و برادرم بیدار شدم، شوکه بودم و با دیدن پیکر خونین پدرم از هوش رفتم. من فقط به خاطر برادر و مادرم اعتراف کردم که در قتل و حمل جنازه به آنها کمک کردم.»

در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر کند.
+8
رأی دهید
-0

  • قدیمی ترین ها
  • جدیدترین ها
  • بهترین ها
  • بدترین ها
  • دیدگاه خوانندگان
    ۵۷
    دوستدار - استهکلم، سوئد
    لعنت بر هر سه اشان باد . خیلی از زنان که به سن چهل سالگی میرسند دوستداران از شوهرانشان جدا شوند و برای خودشان زندگی مستقلی درست کنند . بخصوص ان زنان که بچه های دارند و بچه هایشان سنشان بالا امده , فکر میکنند دیگر احتیاجی به فرمان بردن از شوهر ندارند و می توانند در کنار فرزندانشان باقی زندگی را به خوشی به پایان ببرند.
    9
    6
    ‌پنجشنبه ۷ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۲:۲۴
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    نظر شما چیست؟
    جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.