شانزدهم خردادماه سال جاری «امین دهقانی» که مردم به او لقب «مرد ژله ای» داده بودند، در منطقه «کوشک میدان» شیراز در میان هلهله وهیاهوی مردم اعدام شد. او در جریان بازجویی، ورود به 100 خانه و آزار و اذیت 23 زن را پذیرفته بود.
با اعدام مرد ژله ای که در مدت کم تر از یک سال پس از بازداشت رخ داد، پرونده او مانند پرونده افرادی هم چون «سعید حنایی»، «غلامرضا خوش رو» موسوم به «خفاش شب» و «محمد بسیجه» معروف به «بیجه» قبل از آن که دستمایه تحقیقات جرم¬شناسانه جدی در حوزه شناخت شخصیت مجرمانه و ویژگی¬های تیپیکال آن ها باشد، بسته شد.
دکتر «مهرداد درویش پور»، جامعه شناس و محقق علوم اجتماعی انگیزه بسته شدن سریع پرونده این مجرمان را پاک کردن صورت مساله برای آرام کردن مردم می داند: «در جوامع پلیسی و استبدادی معمولا با عکس العمل سریع و خشن می کوشند وحشت عمومی ناشی از جنایت های زنجیره ای یا دیگر بزه کاری ها را با پاک کردن صورت مساله از بین برده و امنیتی ولو موقتی و کاذب ایجاد کنند.»
از این جامعه شناس می پرسیم چرا موضوع اصلی اقدامات جنایتکاران زنجیره ای، خشونت علیه زنان است؟ او به تاثیر ساختار خشن و مردسالارانه جامعه ایران اشاره می کند: «در جامعه ای که زن ستیزی بخشی از ایدئولوژی رسمی حاکمیت است و در جامعه نیز درونی شده، نمایش "اقتدار مردانه" اهمیت ویژه ای در هویت یابی مردان داشته و خشونت علیه زنان راهی برای قدرت نمایی یا کسب اقتدار است؛ امری که می تواند مشوق مستعدان بزهکاری شود تا به سمت جنایت سوق پیدا کنند.»
به یکی از زنانی که جزو نخستین قربانیان مرد ژله ای است، زنگ می زنیم. او متاثر از شرایط بدی که گذرانده، حاضر به مکالمه نیست.خواهرش چند جمله کوتاه در مورد شرایط پیش آمده به «ایرانوایر» می گوید: «شوهرش درخواست طلاق داده و او برگشته این جا خانه پدرم. پدرم میوه فروشی کوچکی دارد در خیابان "احمد بن موسی" و ما را با بدبختی بزرگ کرده. حالا او ساعت ها به یک نقطه خیره می شود و با کسی حرف نمی زند. خواهرم یک دختر شش ساله هم دارد که خوشبختانه شب حادثه این جا بود.»
از او در مورد شب حادثه می پرسیم: «شوهر خواهرم توی هال، جلوی تلویزیون خوابش برده که نصف شب با یک صدای مبهم بیدار می¬شود . اولش تصور می کرده که دزد به آن جا زده، بعد می بیند یک مرد غریبه توی اتاق است. اتاقشان یک پنجره مشرف به پشت بام خانه همسایه دارد و پنجره ای که سه متر با سطح پشت بام فاصله دارد. همسایه آن ها خانواده متدینی هستند و با خانواده خواهرم مراوده دارند؛ برای همین هم خیال خواهرم راحت بوده.»
او در مورد زمان حادثه می گوید: «روزهای اول شهریور ماه سال 93 بود. وقتی همسر خواهرم می-خواسته واکنش نشان دهد، او با تیغ موکت بری تهدیدش می کند. حتی بازوی مرد را می گیرد ولی از زیردستش لیز می خورد و از پنجره خودش را پرت می کند پایین. آن ها اولش هم شکایت نکردند اما وقتی شوهر خواهرم به طلاق اصرار کرد، خواهرم تصمیم گرفت موضوع را با پلیس در میان بگذارد.»
مشخص نیست چه تعداد از قربانیان مرد ژله ای قراراست طلاق بگیرند یا برای باقی زندگی خود منزوی شوند؛ مردی که به سادگی به مدت سه سال نقشه خود را پیش می برده بدون آن که کسی را به خودش ظنین کند.
اطلاعاتی در مورد بهره هوشی، شرایط زندگی خانوادگی و سطح تحصیلات این مجرم زنجیره ای منتشر نشده اما دکتر «شهلا. ی» ساکن ایران که پایان نامه اش را در مورد افرادی نوشته که درگیر اختلال شخصیت هستند، می گوید: «این افراد معمولا بهره هوشی بالاتری دارند. حتی اگر بی سواد بوده یا در محیط های به شدت فقرزده رشد کرده باشند، برای انجام اعمال جنایتکارانه خود تخیلات قوی دارند.»
سعید حنایی یکی از قاتلان زنجیرهای ایران بود که در شهر مشهد به انجام قتل زنان خیابانی میپرداختاین کارشناس به شخصیت «سعید حنایی»، قاتل زنجیره ای زنان در مشهد به عنوان نمونه اشاره می کند: «دکتر "محمد حسین رستگار" گفته بود سعید حنایی که زمانی بیمارش بوده، به بیماری "شور افسردگی" حاد مبتلا است. نوعی بیماری که دو مرحله متناوب و پشت سر هم دارد؛ افسردگی و بی حالی با شادی و پرتحرکی همراه با حرافی و احساس قدرت. به گفته دکتر رستگار، حنایی ذهن خلاق و هوشمندی برای اجرای نقشه هایش داشته است. »
محمد بسیجه معروف به بیجه متهم اصلی جنایات پاکدشت «منصور یاورزاده»، قاضی دادگاه کیفری که قضاوت در مورد پرونده «محمد بسیجه» را بر عهده داشت، آن روزها در گفت و گو با «جام جم آنلاین»، به هوش و ذکاوت این قاتل زنجیره ای اشاره می کند: «جوان بسیار باهوش و با استعدادی بود که فقر و سرخوردگی او را به یک قاتل سریالی تبدیل کرد... بیجه علاقه شدیدی به درس خواندن داشت. او برای اینکه نمیتوانست کتاب بخرد و مطالعه کند، تکههای روزنامهها را که روی زمین پیدا میکرد، میخواند و همین باعث شده بود ذهنش رشد کند. طوری حرف میزد که به نظر نمیرسید او فردی بیسواد باشد.»
محمد بیجه، جوان 22 ساله ای بود که به اتهام تجاوز و کشتن 22 کودک در منطقه «پاکدشت» ورامین اعدام شد.
تصویر به دادگاه رسیدگی به پرونده غلامرضا خوشرو مشهور به خفاش شب از قاتلان زنجیره ای تهران در دهه 70 و فضای ملتهب آن تعلق دارد«غلامرضا خوشرو»، یکی از مشهورترین جنایتکاران زنجیره ای در ایران نیز موجود ویژه ای بود. «ایسنا» در بازخوانی پرونده این قاتل حرفه ای نوشت او خونسرد، باهوش و بدون عذاب وجدان بود. با این که سواد خواندن و نوشتن به زبان فارسی را نداشت، با همان اندک دانشی که از زبان روسی و انگلیسی داشت، متهم بود وارد کارهای جاسوسی هم شده و حتی بابت این اتهام به زندان رفته بود.
«علم ناز حسن زاده»، روان شناس و مشاور خانواده در مورد شخصیت افرادی چون مرد ژله ای به «ایرانوایر» می گوید: «به باور من، این ها از نوع تیپ های شخصیتی مشکل زا با گذشته درک نشده هستند. شک ندارم اگر کسی گذشته این مجرم را بررسی کند، می تواند نمونه های تایید کننده پیدا کند؛ مثلا این که با مادرش رابطه درستی نداشته و یا در دوران رشد، یعنی بین سه تا پنج سالگی بحران های جدی داشته است.»
او این امر را مختص مرد ژله ای نمی داند: «تحقیقات علمی جرم شناسان نشان داده مادران جنایت کاران زنجیره ای در سراسر دنیا تیپ شخصیتی خاصی داشته اند که به آن می گویند "مادران یخچالی". آن ها زنان افسرده ای بوده اند که نوزادان خود را حتی پیش از شش ماهگی طرد کرده و به ندرت مورد نوازش قرار داده اند. خود افراد جنایت کار نیز معمولا از مادران خود بسیار خشمگین هستند و این تنفر را به صورت یک عقده در خود فریز می کنند. آن ها در سن جوانی دارای افکار ضد اجتماعی می شوند و این عقده ها را علیه زنان دیگر خالی می کنند. به نوعی می خواهند آن خشم درونی را آرام کنند؛ خشمی که در کودکی نسبت به مادران خود داشته اند.»
مهرداد درویش پور، جامعه شناس هم در این مورد به «ایرانوایر» می گوید: «جنایت ها ریشه در دو گروه عوامل دارند؛ یا ناشی از نابسامانی های فردی هستند که ریشه در آسیب های اجتماعی دارند؛ برای نمونه نمی توان رفتار مجرمی که از سر فقر یا عقده های سر کوفته جنسی اقدام به جنایت می کند را از تاثیرات محیط پیرامون و ناهنجاری های رایج در جامعه به طور کامل تفکیک کرد. عامل دیگر، نابسامانی های ساختاری هستند که زمینه بروز یا رشد جرایم را مهیا می کنند.»
او هم بر این باور است که نباید ناکامی ها و تحقیر در دوران کودکی و نوجوانی، اعتیاد، فقر، پرورش در خرده فرهنگ های محیط های بزه کار، تجربه خشونت و تجاوز در خانواده و اجتماع، نادیده گرفته شدن یا انکار شدن و آسیب های روانی و شخصیتی را نادیده گرفت: «این موارد می توانند از یک انسان زخمی، سرخورده و پرخاش گر، جنایت کاری بسازند که در فکر انتقام گرفتن از جامعه و افراد یا تولید وحشت و نمایش اقتدار به قصد هویت یابی از طریق جنایت بیفتد.»
قدیمی ترین هاجدیدترین هابهترین هابدترین هادیدگاه خوانندگان