فرهیختگان : مرد زندانی که پس از کشتن همبندیاش در زندان رجاییشهر دو بار پای چوبه دار رفته بود، با جلب رضایت تنها ولی دم از قصاص رهایی یافت و دیروز از جنبه عمومی جرم محاکمه شد.
هیات قضایی حکم آزادی این مرد سالخورده را صادر کرد.
رسیدگی به این پرونده از چهاردهم تیر 85 به دنبال درگیری دو زندانی در اندرزگاه اول زندان رجاییشهر در دستور کار پلیس قرار گرفت. شواهد نشان میداد جدال دو زندانی به خون کشیده شده و احمد 29 ساله با ضربههای چاقوی دستساز همبندیاش صلاحالدین 50 ساله جان سپرده است. صلاحالدین که به اتهام کلاهبرداری و فروش مال غیر در زندان به سر میبرد در بازجوییها گفت: «به خاطر اختلاف حساب، با احمد درگیر شدم و او را کشتم.» این مرد پای میز محاکمه ایستاد و به درخواست مادر قربانی به قصاص محکوم شد. صلاحالدین بامداد چهارم دی سال 87 پای چوبه دار رفت، اما اجرای حکم به خاطر غیبت نابهنگام تنها ولی دم، متوقف شد. یک سال بعد مرد میانسال برای دومین بار پای چوبه دار رفت. او قبل از اینکه طناب دار به گردنش آویخته شود با التماس توانست از مادر قربانی مهلت دو ماهه بگیرد. او در این مدت با پرداخت دیه رضایت ولی دم را جلب کرد و از قصاص رهایی یافت و دیروز از جنبه عمومی جرم محاکمه شد.
تشریح ماجرا در دادگاه
در جلسه رسیدگی به این پرونده که دیروز در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست اصغر عبداللهی و با حضور دو مستشار تشکیل شد، ابتدا نماینده دادستان کیفرخواست را خواند. او گفت: «با توجه به گذشت ولی دم از آنجا که جرم صلاحالدین منجر به اخلال در نظم عمومی جامعه شده است، طبق ماده 612 قانون مجازات اسلامی برایش تقاضای کیفر دارم.»
سپس صلاحالدین که حالا 60 سال دارد در جایگاه ویژه ایستاد و در تشریح جزئیات ماجرا گفت: «به جرم کلاهبرداری به هشت سال و هشت ماه زندان محکوم شده بودم. دوره محکومیتم را میگذراندم که در بند با احمد دوست شدم. ما با هم صمیمی بودیم که مبلغ 80 هزار تومان از او قرض گرفته بودم، اما توان پرداخت بدهیام را نداشتم. احمد هر روز سر این پول به سراغم میآمد و به من ناسزا میگفت تا اینکه آخرین بار با هم درگیر شدیم. او به سمت من حمله کرد و من هم با چاقوی دستسازی که در زندان و در اوقات بیکاری آن را درست کرده بودم چند ضربه به سینهاش زدم.» او ادامه داد: «من با احمد دوست بودم و واقعا قصد کشتن او را نداشتم. دو باری که پای چوبه دار رفتم زندگی برایم تمام شده بود تا اینکه با بزرگواری مادر احمد از قصاص رهایی یافتم. حالا 10 سال است که در زندانم و از هیات قضایی تقاضا دارم در مجازاتم تخفیف قائل شوند.»
اعلام رضایت به خاطر شادی روح قربانی
سپس مادر سالخورده قربانی که در دادگاه حاضر بود، گفت: «من بعد از مرگ همسرم فرزندم را به سختی بزرگ کردم، اما او به جرم سرقت به زندان افتاد و به دست همبندیاش کشته شد. من برای قصاص قاتل پسرم مصمم بودم، اما روز اجرای حکم نتوانستم در زندان حاضر شوم، به همین خاطر اجرای حکم متوقف شد. دومین بار که صلاحالدین پای چوبه دار رفت وقتی گریه و التماسهای همسر و دختر او را دیدم به او مهلت دو ماهه دادم. در این مدت یک شب پسرم به خوابم آمد و از من خواست قاتل او را ببخشم. من هم به خاطر شادی روح فرزندم از خونخواهی گذشت کردم و حالا از این بابت خوشحالم.» در پایان جلسه هیات قضایی وارد شور شد و طبق ماده 612 قانون مجازات اسلامی حکم آزادی صلاحالدین را صادر کرد.
جنایت در زندان
درگیری، فحاشی، ضرب و جرح و حتی جنایت و گاه خرید و فروش مواد مخدر که برخی نمایندگان مجلس نیز به آن اذعان کردهاند، اتفاقاتی هستند که در بندهای زندانها رخ میدهند و بالا بودن تعداد زندانیان در ایران، روی آمار چنین وقایعی بیتاثیر نیست. آمار بالای 210 هزار زندانی باعث شده میانگین فضایی که برای هر زندانی در ایران وجود دارد، یک سوم استاندارد جهانی باشد. گذشته از درگیریهایی که به دلایل واهی و فقط به خاطر فشارهای روانی زندانیان در بندها رخ میدهد میتوان به نمونهای از جنایتهایی که در زندانهای ایران رخ داده، اشاره کرد.
قتل در زندان مرکزی تهران
دوم آذر 92 به دنبال درگیری خونین در اتاق شماره 16 یکی از بندهای زندان مرکزی تهران در کهریزک ستار 48ساله که به اتهام سرقت خودروی پلیس در زندان بود همبندی 30سالهاش به نام مهدی را با درفشی که در زندان ساخته بود، کشت. این مرد در تشریح ماجرا گفت: «در حال صحبت کردن با تلفن بودم که مهدی به من اعتراض کرد. او میگفت باید زودتر تلفن را قطع کنم. او به سمتم حمله کرد و با قیچیای که در دست داشت به دستم زد. من هم با درفش دستسازی که داشتم ضربهای به سینهاش زدم.»
دسیسه چهار زندانی برای قتل در زندان عادلآباد
بیست و هشتم آبان 84 جدال در بند جوانان زندان عادل آباد شیراز با جنایت پایان یافت و چهار نفر از زندانیان با یکی از هم بندیهایشان درگیر شدند و او را خفه کردند.
جنایت در زندان زنان
نیمهشب 12 خرداد 84 نیز در بند زنان زندان رجاییشهر دختر جوانی به نام هانیه توسط چهار هم بندیاش خفه شد. چهار متهم که همگی 19 تا 27 ساله بودند پای میز محاکمه ایستادند اما قبل از صدور حکم، یکی از آنها در زندان خودکشی کرد.
تراکم زندانیان عامل وقوع جرائم در زندانها
بهمن کشاورز حقوقدان تردیدی نیست تراکم جمعیت بیش از حد گنجایش محیط، به خودی خود جرمزاست. این محیط میتواند یک خانه، یک مدرسه، یک دانشگاه، یک محله، یک شهر یا یک کشور باشد. زندان از این قاعده کلی مستثنی نیست. با کمبود فضا به علت کثرت غیرتعارف افراد فضای حیاتی برای هر زندانی کاهش مییابد و امکان برخورد و رودررویی زیاد میشود. وقتی در تقسیم زندانیان بر حسب نوع جرم یا اتهام دقت کافی معمول نشده باشد احتمال بروز تنش بیشتر است. از طرفی نظارت بر اعمال زندانیان در داخل بندها نیز ممکن است با نصب وسایل صوتی و تصویری مانند دوربینهای مداربسته وجود داشته باشد، اما مطمئنا دخالت عملی و فیزیکی در این گونه موارد با سرعت کافی ممکن نیست. از این رو فراوانی تعداد زندانیان خواهناخواه عوارض و عواقبی از این قبیل را در پی دارد.
چارهکار را باید در موارد زیر جستوجو کرد:
1- در مورد قرارهای بازپرس بهمنظور در دسترس بودن متهم باید تا جای ممکن از صدور قرار بازداشت یا قرارهایی که به علت سنگینی مبالغ منتهی به بازداشت میشود، خودداری شود.
2-در تعیین حبس بهعنوان مجازات نهایت احتیاط به عمل آید و گزارش کلی به تعیین حداکثر حبس نباشد.
3- آنجا که دادگاه بین تعیین مجازات حبس و جزای نقدی اختیار دارد گرایش به تعیین مجازات نقدی باشد تا از مجازاتهای جایگزین که اینک امکان اعمال آنها فراهم شده است، بیشتر استفاده شود.
4- از روشهایی مانند تعلیق تعقیب، تاخیر صدور حکم، تعلیق اجرای مجازات و آزادی مشروط بیشتر استفاده شود.
5- در مواردی که محکوم علیه به نوعی قادر به پرداخت دین خود به محکومله تحت شرایط خاص است، با اخذ تامینات کافی، از حبس الی یوم الادا خودداری شود.