گوی جادوگری زن تبهکار در صفحه اینستاگرام

گوی جادوگری از صفحه مانیتور به کمین زنان و مردان خرافاتی نشسته بود تا طلسم را بشکند، بخت‌گشایی کند و مهر و محبت را به دل‌ها بنشاند.

کمی باور اشتباه کافی بود تا انگشتان روی صفحه کیبورد مرتب جابه‌جا شوند تا اینکه شکارچی دنیای مجازی بتواند طعمه‌هایش را یکی پس از دیگری اغفال کند.

زن رمال می‌گفت همسفره جن‌ها است و قدرتی شگفت‌انگیز دارد. او مرتب از انرژی‌های مثبت و منفی حرف می‌زد و ادعاهای جذابی داشت. باورهای اشتباه کافی بود تا خرافاتی‌ها را به همان سمتی بکشاند که گوی بلورین جادوگر اینترنتی می‌خواست. اما هیچ‌گاه ماه پشت ابر نمی‌ماند و راز زن رمال نیز خیلی زود فاش شد و گوی بلورین ترک برداشت.
 
جادوی آنلاین
اسفندماه سال گذشته بود که چند زن فریب خورده پای در دادسرای ناحیه 2 تهران گذاشتند و پیش روی دادیار مهدی صفریان ایستاده و همه از سرنوشت‌های مشابهی  گفتند. یکی از این زنان گفت: چندی پیش از طریق شبکه مجازی اینستاگرام با یک صفحه رمالی و فال‌بینی آنلاین آشنا شدم. صفحه جالبی به نظرم آمد از آنجایی که از دوستانم شنیده بودم ورد و جادو تأثیر زیادی بر حل مشکلات دارد کنجکاو شدم تا با دادن پیام به صاحب صفحه چند سؤال بپرسم.
پس از رد و بدل شدن چند پیام صاحب صفحه که خودش را نادیا معرفی کرده بود اعتمادم را جلب کرد و به گفته خودش از من امواج خوبی دریافت کرده بود  و  گفت که می‌تواند بخوبی با من ارتباط برقرار کند.
بعد از دادن شماره با او تماس گرفتم و مشکلاتم را مطرح کردم که ادعا کرد می‌تواند با نوشتن وردی همه مشکلاتم را برطرف کند ولی در مقابل چون باید با اجنه ارتباط برقرار کند و برایشان سفره پهن کند باید یک میلیون و 700 هزار تومان پول به حسابش بریزم. من به این زن اعتماد کردم و با گرفتن شماره کارت پول میلیونی را واریز کردم.
بعد از واریز کردن پول یکی از کارهایم که زیاد مشکل‌دار نبود حل شد و من فکر کردم کار این زن بوده است؛ برای همین به عروسمان، خواهر و خواهرزاده‌ام نیز پیشنهاد دادم تا با او ارتباط برقرار کنند و نادیا با چرب‌زبانی و فریب‌کاری از همه آنها پولی نزدیک به 6 میلیون گرفت.
بعد از چند روز هرچه با او تماس گرفتم جوابی نداد تا اینکه خودش تماس گرفت و گفت برای کار من به روستاهای لب مرز رفته است تا دندان گراز و موی گرگ پیدا کند و چون پول کم آورده باید 700 هزار تومان دیگر برایش واریز کنم. به رفتارهایش مشکوک شدم وقتی دیدم اعضای خانواده‌ام هم نتیجه‌ای نگرفتند بیشتر شک کردم.
وقتی با نادیا حرف زدم شنیدم تا مرحله آخر کارم باید 11 میلیون تومان پرداخت کنم وگرنه اجنه کل زندگی‌ام را نابود می‌کنند وقتی با او بحثم شد با ناسزاگویی تلفن را قطع کرد. بعد از چند ساعت هرچه تماس با نادیا گرفتم کسی پاسخگو نبود و فهمیدم این زن جادوگر که یکبار هم او را ندیده‌ام و خانه‌اش را نمی‌شناسم یک شیاد است.
تنها سرنخی که از نادیا دارم شماره تماس و شماره کارتی است که برایش پول واریز کرده‌ام. بنابه این گزارش؛ دادیار صفریان با شنیدن ادعاهای این زن خرافاتی شماره تماس و شماره کارت زن رمال را دراختیار مأموران پلیس آگاهی قرار داد تا با ردیابی‌های مخابراتی، این جادوگر اینترنتی شناسایی شده و پرده از جرایم مشابه دیگرش برداشته شود.