جنایت پسر سر به زیر محله/ روایتی از محل قتل فجیع ستایش ۶ساله‌ی افغان در ورامین و گفتگو با مادر متهم

جنایتی که خبر آن در آخرین شنبه فروردین ماه امسال شبکه های اجتماعی را درنوردید فقط یک قربانی پنج و نیم ساله ندارد. به جز «ستایش» که مهرماه امسال شش ساله می شد پای پسری ۱۶-۱۷ ساله هم در میان است که گرچه متهم این پرونده جنایی محسوب می شود ولی هنوز با گذشت یک هفته از زمان وقوع قتل هیچ کدام از خیرآبادی ها باور ندارند این جنایت به دست پسر سربه زیر محله آنها روی داده باشد.
 
سینا قنبرپور: تحقیقات جنایی درباره جنایتی که در آن دختری 5 ساله به نام «ستایش» قربانی شده درحالی ادامه دارد که هنوز مشخص نیست متهم این پرونده آنچه روی داده را به تنهایی مرتکب شده باشد. این در حالی است که کارآگاهان پلیس 2 شب قبل این پسر را برای بازسازی صحنه قتل به خانه اشان آوردند. 
 
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، گفته می شود کارآگاهان پلیس علاوه بر پسری که در همسایگی خانه «ستایش» زندگی می کرده از 2 همکلاسی او نیز تحقیق کرده اند و تحقیق درباره این جنایت از یکی دیگر از پسران این محله نیز جریان دارد. با این حال تا لحظه تنظیم این گزارش هیچ اظهارنظر رسمی از سوی پلیس و دستگاه قضایی مبنی بر اینکه این جنایت با همدستی فرد یا افرادی رقم خورده باشد مطرح نشده است.  
یک جنایت دو قربانی ماجرای گم شدن «ستایش» به بیست و یکمین روز بهار امسال در خیرآباد ورامین واقع در جنوب‌شرقی تهران برمی گردد. درست یک هفته قبل از آنکه شبکه های اجتماعی از ماجرا با خبر شوند «ستایش» در کوچه تو در تویی که از خیابان اصلی خیرآباد به سمت غرب می رفت گم شد. هوا تاریک شد و از ستایش خبری نشد. پدر ستایش بعد از آنکه موضوع را به پلیس گزارش داد، عکس او را روی برگه هایی چاپ کرد و به دست کسبه و اهل محل سپرد تا او را در یافتن دختر بچه اش کمک کنند. «شیرآقا قریشی» پدر «ستایش» علاوه بر این دختر که مهرماه امسال 6سالش تمام می شد یک پسر و یک دختر دیگر داشت و به صورت روزمرد در منطقه کار می کرد. اهالی محل در خیرآباد همدیگر را می شناسند و خیلی زود خبر گم شدن «ستایش» سر سفره شام در خانه ها زبان به زبان شد.
 
کوچه ها و خیابان های خیرآباد را با «بوستان» شماره گذاری کرده اند. بوستانی که این ماجرا در آن رخ داد، کوچه ای است که درابتدا عرض آن به زحمت یک خودرو را در خود عبور می دهد، گمان می کنید بن بست است. اما در انتهای این کوچه یک راه باریک هست که مثل علامت یک پیچ خطرناک در جاده ها از میان خانه هایی می گذرد. دو پیچ در راه دارید که کاملا قائمه است. حتی اگر دوچرخه برانید هم نمی توانید این مارپیچ باریک را به راحتی بگذرانید. بعد از دو پیچ قائمه مسیر، یک خانه دو طبقه کوچکِ بدون نما هست که دری خاکستری رنگ دارد و اعلامیه مجلس ترحیم ستایش روی آن چسبیده است.
 
خانه ستایش حیاط ندارد. بعد از خانه آنها 2 در دیگر، یعنی دو خانه دیگر را که رد کنید به دری آبی رنگ می رسید که خانه ای حیاط دار است. آن شب که ستایش گم شد حرف گمشدن این دختربچه در این خانه درآبی هم مطرح شد. خانه ای که حالا بعد از ازدواج 3 دختر بزرگ خانواده، فقط پدر، مادر و پسری 16 ساله در آن زندگی می کنند. مادر خانواده رو به پسرش کرد و گفت: «امیدجان تو ستایش را ندیدی؟ پدر و مادرش از غروب در به در، در جستجوی او هستند. معلوم نیست چه بلایی سرش آمده است».
 
«امید» اما با تاکید به مادرش جواب داد: «مگر می شود؟ مگر بچه آجی گم نشده بود در مدرسه پیدایش کردیم. حتما او هم جایی است که پیدا می شود».
 
اما حالا مادر امید اصلا باور ندارد که چنین گفتگویی بین او و پسرش رد و بدل شده در حالی که آن شب پسرش می دانسته بر سر «ستایش» چه آمده است.
 
حالا تقریبا بعد از یک هفته تحقیق، پلیس «امید» را به کانون اصلاح و تربیت می سپارد تا تحقیقات پرونده این جنایت کامل شود. اما هیچ کس در این محله باور ندارد که «امید» مرتکب چند جنایت شده باشد؛ سخن از «ربودن»، «آزار و اذیت»، «قتل» و «ریختن اسید روی بدن مقتول» به میان آمده است.
 
خانواده امید که هیچ نمی دانند. از خود می پرسند این اتفاقات در کجای خانه‌شان روی داده است. گویا فردای روزی که «ستایش» گم شده بود «امید» به دوستش گفته بود که چه اتفاقی افتاده است و برای انتقال جسد دختربچه به کمک نیاز دارد. همین سبب شده بود ماجرا به پلیس اطلاع داده شود و راز ناپدید شدن «ستایش» برملا شود. مطابق هر پرونده دیگری که متهم آن فردی زیر 18 سال باشد همه مراحل تحقیق به صورت کاملا محرمانه باید انجام گیرد.
 اما وقتی جمعه گذشته مراسم ترحیم این دختربچه برگزار شد شبکه های اجتماعی از آنچه مردم محل درگوشی می گفتند با خبر شدند و موجی درگرفت؛ موجی که به شکل یک کمپین هم درآمد؛ «#من_ستایش_هستم». حالا جنایتی رقم خورده است که یک قربانی آن دختری شش ساله است که دنیای کودکی اش دوامی نداشت و قربانی دیگر آن پسری است که هنوز به سن قانونی نرسیده و آنچه کرده سرنخ عمق یک زخم است؛ زخمی اجتماعی.
 
اصلا نمی توانیم باور کنیم
 
جمشید یکی از کسبه محل که آهنگری دارد به خبرآنلاین گفت: من خانواده آنها را می شناسم. اصلا این خانواده جوری نیستند که فکر کنید بچه شان دست به چنین کاری بزند. این خانواده شهید داده اند، خیلی خانواده محترمی هستند.
 
مردی که در خیابان اصلی خیرآباد، بساط پهن کرده است هم گفت: من خانواده مادر این پسر را هم می شناسم. همه متدین و مذهبی هستند. پدرش هم فرد آرام و خوبی است. هیچ کس باور نمی کند که چنین کاری کرده باشد.
 
رحمت، یکی از همسایه های این دو خانواده نیز به خبرآنلاین توضیح داد: از وقتی این اتفاق افتاده هر دو خانه خالی است. هیچ کدام از خانواده ها نیستند. هر دو خانواده را می شناختم و با آنها سلام و احوالپرسی داشتم. حتی این پسربچه را هم می شناسم. سر به زیر و آرام است. حتی شیطنتی هم از او ندیده ام.
 
فرزند آخر یک خانواده معمولی
 
امید فرزند چهارم یک خانواده است که او تنها پسر آن و آخرین فرزند آن محسوب می شود. پدرش کارمند یکی از نهادهای دولتی و مادرش خانه دار است. بنابر شواهد موجود پدرخانواده همه تلاشش برای تامین خانواده و سامان دادن دختران بوده است. هر سه خواهر امید ازدواج کرده اند و او دایی 5 کودک محسوب می شده است. امید کلاس سوم راهنمایی (سوم متوسطه اول) است. گویا وقتی سه ماهه بوده تشنج کرده مادرش در حالی که به هنگام خواب دهان او را پر از کف دیده به بیمارستان منتقلش کرده است. بعد از آن مرتب دارو مصرف می کرده و به گفته مادرش پای چپش را نمی توانسته درست حرکت دهد. اما هیچ کس هیچ رفتار مشکوک و سئوال برانگیزی از امید ندیده است که کوچکترین ظنی به دست داشتن او در این کار منتهی شود.
 
مادرش درباره روز حادثه به خبرآنلاین گفت: آن روز می خواستم با دخترم برای خرید رویه مبل به بازار برویم که وقت آمدن پسرم از مدرسه شد. دلشوره داشتم. این اواخر مدرسه گفته بود با دانش آموزی رفت و آمد دارد که اهل شر و شیطنت است. برای همین زود برگشتیم. حتی غروب که گفتند «ستایش» گم شده از امید هم درباره اش پرسیدم.
 
هیچ مشکل انضباطی نداشت مدرسه ای که امید در آن درس می خواند هم در همین محله است. تقریبا 10 دقیقه پیاده روی است. مدرسه همان اوایل خیرآباد است و بعد از چند کوچه نوبت به کوچه محل زندگی امید می رسد. مدیرمدرسه ای که «امید» در آن درس می خواند نیز به پرسش های خبرنگار خبرآنلاین پاسخ داد. او تاکید کرد که «امید» هیچ مشکل انضباطی نداشته است.
 
مدیر مدرسه اما در پاسخ به این پرسش که مادر متهم ادعا کرده نسبت به نشست و برخاست پسرش با یکی از بچه های مدرسه به آنها تذکر داده اند گفت: هیچ مورد انضباطی نبود که بخواهیم به خانواده امید اطلاع دهیم، اما وضع درسی امید مناسب نبود.
 جایی که جنایت رخ داد کجاست؟ با توجه به اینکه پلیس هنوز در حال تحقیق است و از جزییات این ماجرا گزارشی منتشر نکرده است مشخص نیست جسد «ستایش» به طور مشخص در کدام نقطه از خانه ای که امید در آن زندگی می کرده کشف شده است. بنا به گفته اعضای خانواده امید، از چندی قبل پدر خانواده واحدی در طبقه فوقانی خانه ساخته بوده است. امید نیز مدتی بوده که وسایلش شامل لپ تاپ و کتاب های درسی اش را به طبقه بالا برده بوده است. این طبقه بنا به توصیف اعضای خانواده شامل یک هال، یک اتاق، یک سرویس بهدشتی و یک حمام و آشپرخانه کوچک می شود.
 
مادر «امید» به خبرآنلاین گفت: من آن روز با جارو برقی خانه را جارو کردم اما هیچ چیز مشکوکی نظرم را جلب نکرد. اصلا نمی توانم باور کنم که این کار در خانه ما انجام شده باشد.
 
با این حال هیچ یک از اعضای خانه بعد از فک پلمپ خانه به آنجا نرفته اند و از آخرین وضع خانه با خبر نیستند.
 
از سفارت افغانستان هم آمدند یکی از همسایه ها درباره خانواده «ستایش» به خبرآنلاین گفت: چند روزی هست که در خانه نیستند. اما شنبه بعدازظهر از سفارت افغانستان آمده بودند با آنها صحبت کنند. 
 
نکته: «امید» نام مستعاری است که برای متهم انتخاب شده.
+66
رأی دهید
-18

  • قدیمی ترین ها
  • جدیدترین ها
  • بهترین ها
  • بدترین ها
  • دیدگاه خوانندگان
    ۴۰
    Liberte - ارومیه، ایران

    نکته قابل تامل ، از سفارت افغانستان آمده بودند تا بررسی کنند. شما اگه می خوایید کارتونو انجام بدین به فکر فرهنگ افغانی و آوارگان باشید ،رسیدن به مسائل جنایی رئ به پلیس ایران بسپارید.
    121
    63
    دوشنبه ۳۰ فروردین ۱۳۹۵ - ۰۷:۳۳
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۹
    persik - کیف، اوکراین

    با انصاف بخواهیم به این قضیه نگاه کنیم اگه یک افغانی کودک ایرانی را کشته بود الان سیل نفرت علیه افغانی ها جاری میشد.من بعنوان یک ایرانی یه سی و هشت سالی هست که شرمنده خاک پاکم و جهانیان هستم چون آبروی چندین هزار ساله ایران و ایرانی رفت به چاه ...و جمکران.
    50
    181
    دوشنبه ۳۰ فروردین ۱۳۹۵ - ۰۷:۳۸
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۵۵
    آریان هامبورگ - هامبورگ، آلمان

    من بارها گفته ام که مردم ایران همیشه در حال افتادن هستند. یا از اینور بام و یا از آنور بام. باور ندارید؟ کمی به اخبار ها و رفتار مردم نگاه کنید تا متوجه منظور من بشوید.
    17
    102
    دوشنبه ۳۰ فروردین ۱۳۹۵ - ۰۷:۴۱
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۹
    Sharmandeh hastam - لندن، انگلستان

    الان در ایران اینجوری شده . همه وحشی هستن و بهم حمله می‌کنن! وحشی بودن الان افتخار هست در ایران! وقتی‌ میری ایران احساس میکنی‌ با یک مشت... طرف هستی‌! نگاه کنه به رانندگی‌ کردنشن تو خیابون، نگاه کن به دعوا تو خیابون، نگاه به رعایت حقوق همدیگه توی بیرون از منزل ! باید واقعا سازمان ملل ایرانی‌‌ها رو تحریم کنه بخاطر این خوی .... من که شرمندم از ایرانی‌ بودنم. واسه همین ایران زندگی‌ نمیکنم!
    70
    134
    دوشنبه ۳۰ فروردین ۱۳۹۵ - ۰۷:۴۴
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۲
    باور عمیق - قم، ایران

    [::Sharmandeh hastam - لندن، انگلستان::]. من هم دقیقا همین حس رو نسبت به کسایی که تو لندن زندگی میکنن دارم . یک مشت وحشی، احمق و آشغال هستند که بر اثر نشست و برخاست با جماعت مغرور و از خورراضی بریتیش ، حرف مفت زیاد میزنن
    136
    63
    دوشنبه ۳۰ فروردین ۱۳۹۵ - ۰۸:۲۸
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۵۱
    XMAN2 - کارا کاس، ونزوئلا

    جون آقا جون فقط باید ببرنش بالای دار ، قاتل داداشی هم هنوز به سن تکلیف نرسیده بود که دارش زدن . حیف اکسیژن برا این بی‌ معرفت کثیف . شرارت از صورت کثیفش میباره ، کجای قیافش سر بزیره !!؟ خوبه که این مملکت ، مملکت آقا امام زمانه ، اگه اینجور نبود چه جنایت‌هایی‌ که نمیکردن !!!!؟ بی‌ شرف کثیف . حالا برو داییتو دیوونه کن .
    25
    99
    دوشنبه ۳۰ فروردین ۱۳۹۵ - ۰۸:۳۰
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۵۷
    shaboruz - پاریس، فرانسه

    پدر که تو نهاد دولتی کار میکنه ! شهید هم که دادن ! اسمشم که از حسن و حسین به امید تغییر پیدا کرده ! خدا به خیر کنه حالا بدو دنبال محاکمه عادلانه حتمأ بِهش میرسی !
    8
    63
    دوشنبه ۳۰ فروردین ۱۳۹۵ - ۰۹:۴۶
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۳۵
    *پسر شجاع* - تهران، ایران

    با خواندن این مطلب یاد تروریستهای اسلامی افتادم که وقتی در موردشون در محله محل زندگی شون تحقیق میکنن اکثرشون آدمهای سر به زیر و آرومی بودن واقعا تربیت دینی با آدمها چکار می کنه؟..شاید بهترین جواب این باشه که ظاهر آدمها رو عوام فریب و موجه جلوه میده و باطنشون رو تبدیل به یک حیوان وحشی میکنه..همون فریب بزرگی که مردم ایران 37 سال پیش با دیدن ظاهر عوام فریب وحرفهای گول زننده اسلامیها خوردن....
    5
    65
    دوشنبه ۳۰ فروردین ۱۳۹۵ - ۱۰:۱۳
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۳۵
    *پسر شجاع* - تهران، ایران
    [::Sharmandeh hastam - لندن، انگلستان::]. بهتره شرمنده خودت باشی که دامنه فکرت از چند متری خودت و ... فراتر نمی ره اگه ....دلیل نداره اون رو به همه مردم ایران نسبت بدی ....یعنی همین تا پاش برسه بیرون با هزار دور و کلک پناهندگی بعد ادعای تحریم کل مردم ایران توسط دنیا میکنه انگار خودش از مریخ رفته اونجا اگه قرار به تحریم بشه که امثال تو رو باید بندازن بیرون..
    47
    55
    دوشنبه ۳۰ فروردین ۱۳۹۵ - ۱۰:۳۱
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۸
    saeid-nik - بوداپست، مجارستان

    اگه این قضیه تجاوز واسه یه کودک سوری از مهاجرین سوریه به اروپا رخ داده بود تا الان صدا و سیما کل جامعه بین الملل رو به صلابه کشیده بود
    3
    70
    دوشنبه ۳۰ فروردین ۱۳۹۵ - ۱۰:۴۲
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۸
    alvares - زوریخ، سوییس

    مطمئن باشید نه اعدامش میکنند نه زندانی، چون از خانواده ریا کار مومن و شهدا هسیند، اگر از قیام کنند‌های سبز بود الان کهریزک بود با شیشه بطری در ماهتهش، ۶ ماه میفرستنش بهزیستی و بعد هم جزو بسیج منطقه میشه از اوامر نهی از منکر، میگید نه حالا ببینید.
    15
    49
    دوشنبه ۳۰ فروردین ۱۳۹۵ - ۱۱:۳۳
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۵۴
    نیایش - تهران، ایران
    آدمهای نادان و کوتاه فکر همه رو مقصر میدونند ان نوجوان اون کارو کرده که باید بررسی بشه چه ربطی به خانواده بیچاره اش داره چرا سعی میکنید همشون حتی فرزند شهید اون خانواده رو زیر سوال ببرید ؟!
    17
    33
    دوشنبه ۳۰ فروردین ۱۳۹۵ - ۱۱:۳۷
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۳۶
    araz kartuli - شانگهای، چین

    [::Sharmandeh hastam - لندن، انگلستان::]. اتفاقا یه سری از وحشیها رو صادر کردن انگلستان،که ایکاش فرستاده بودنش ور دل همین افغانیها که حسابی از شرمندگبشون در بیان
    46
    22
    دوشنبه ۳۰ فروردین ۱۳۹۵ - ۱۱:۵۶
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۵۴
    oghab - هلسینکی، فنلاند
    حقیقتا روز بروز به این نتیجه میرسم ...که ملیت دوم خودم را قدر بدانم .و از ملیت اول خودم ..را به یادگار و بایگانی بفرستم ...و فکر قبر هم در اینجا باشم ..چون ایران حتی برای دستشویی رفتن هم مناسب نیست ..با آون ملت و طرز برخوردها و رفتار های اجتماعی ..از انسان بودم شرمسار میکنند .
    28
    28
    دوشنبه ۳۰ فروردین ۱۳۹۵ - ۱۲:۱۱
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۳
    Afgbidin - کرک، ایرلند
    ایا اگر این دختر بچه ایرانی‌ بود و مجرم افغان،باز هم میگتید، این جرم چه ربطی‌ به خانواده آش و بقیه داره؟؟؟؟ به عنوان نمونه، در خرداد ماه سال ۱۳۹۳ انتشار خبر تجاوز دستجمعی به یک دختر ناتوان ذهنی در روستایی از توابع قزوین، منجر به حمله گروهی عده ای به خانه های اتباع افغانستان در آن روستا شد که به دنبال آن، ده ها خانوار که هیچ جرمی مرتکب نشده بودند، به همراه کودکانشان ناچار به فرار از منازل خود شدند. یا در تیرماه ۱۳۹۱، کشف جسد یک قربانی تجاوز در حوالی یزد باعث شد گروهی که "گمان می کردند" عامل قتل این زن تبعه افغانستان است، خانه های تعدادی از خانواده های افغان را به آتش بکشند.
    17
    32
    دوشنبه ۳۰ فروردین ۱۳۹۵ - ۱۲:۳۳
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۵۴
    londonlondon - لندن، انگلستان
    ازو و جزا شروع شد پسره خوبی‌ بده من که بی‌ صبرانه منتظره خبره اعدامش هستم
    16
    20
    دوشنبه ۳۰ فروردین ۱۳۹۵ - ۱۳:۱۹
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۴
    amirir - تهران، ایران

    این منطقه ورامین و پیشوا رسما ..دونی هست. با احترام به عده ای مردم درست این منطقه باید بگم اکثر پسراش اوشگول و نفهم هستن و این وحشیگری رو لات بودن میدونن. واقعا چهره و بدن نحیف این دختر کوچیک رو چطوری به خون آغشته کردی. من عاشق دختر بچه ها هستم و حتی دلم نمیخواد کسی بهشون اخم کنه. نازترین و بانمکترین موجودات خلقت دختر بچه ها هستن که حس پدری رو در انسان به اوج میرسونن. :(
    1
    34
    دوشنبه ۳۰ فروردین ۱۳۹۵ - ۱۴:۵۲
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۷
    Cocoo - ونکوور، کانادا
    خدا رحمتش کنه دختر بچه به این نازی را به خانوادش صبر بده. حالا اسم مستعار این پسره شده "امید"؟ در حالی‌ که ۹۰ درصد اسامی ایرانی‌ همه دوتا دوتا از اماما و پیغمبر هستش مثل محمد علی‌ و حسین علی‌ یدفه‌ای اسم این پسره شده امید؟!! یه اسم ایرانی‌ اصیل.....
    1
    16
    دوشنبه ۳۰ فروردین ۱۳۹۵ - ۱۹:۰۲
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۵۷
    دریانورد - اسلو، نروژ
    [::oghab - هلسینکی، فنلاند::]. [::Sharmandeh hastam - لندن، انگلستان::]. این منحصر به ایران نیست قاتل و جانی بالفطره در همه جای دنیا پیدا میشود، در همین نروژ چند سال پیش یکی از همین بالفطره ها ده ها کودک و جوان بی گناه را قتل عام کرد، تنها فرق ما با این نروژی ها این است که اعمال منفور این جنایت کاران را به همه ملتمان تعمیم نمیدهند و هموطنان خود را وحشی و جانی نمیخوانند!
    5
    15
    دوشنبه ۳۰ فروردین ۱۳۹۵ - ۱۹:۱۲
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۳۷
    shana - خوزستان، ایران
    . Sharmandeh hastam - لندن، . نظرتون اصلن به دل نمی شینه ولی تا حدودی واقعیت امروز جماعت ایرانی رو بیان کردید
    1
    7
    دوشنبه ۳۰ فروردین ۱۳۹۵ - ۲۰:۵۰
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۶
    aliuk60 - لندن، انگلستان
    [::Sharmandeh hastam - لندن، انگلستان::]. از نوشتنت معلومه که ایرانی‌ نیستی‌. پس همچنان واسه خودت و ملتت شرمنده بمون
    5
    9
    دوشنبه ۳۰ فروردین ۱۳۹۵ - ۲۲:۵۰
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    نظر شما چیست؟
    جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.