«دیبا عاشقت بودم، دیبا دارم میپرم، خیلی ترسناکه، فکر نمیکردم این ثانیه اینقدر ترس داشته باشه، باید بپرم، میگه بپر میگه بپر میگه بپر». این کلمات، آخرین صداهای ضبطشدهای است که هامون ثانیههایی پیش از پریدن از تراس ضبط کرده و در گروه تلگرام گذاشته است. اما صداهای ضبط شده همه آن چیزی نیست که هامون در ثانیههای آخر به جا گذاشته و دل خانواده و دوستانش را با آن میلرزاند، بلکه هامون در اقدامی عجیب، پیش از پریدن از خود چند سلفی نیز گرفته و در گروهها یادگاری گذاشته است. حتی گفته میشود هامون یک فیلم هم در لحظه پریدن از خود گرفته است، اما همه اینها هیچ تغییری در اصل ماجرا ندارد. نهایت چیزی که به جا مانده این است که: «پسر 16 سالهای به خاطر نرسیدن به معشوقهاش خود را پرت کرد.»
فوت بلافاصله پس از سقوط
ظهر هفتم اسفند بود که خانواده هامون با جسد پسرشان در حیاط منزل روبهرو شدند. بلافاصله ماموران انتظامی، آتشنشانی و اورژانس در محل و بالای سر جسد حاضر شدند و پس از چند ثانیه مشخص شد هامون هیچ علائم حیاتی ندارد و فوتش از سوی امدادگران اورژانس تایید شد. پس از آن بازپرس کشیک قتل، کارشناسان پزشکی قانونی و اکیپ حفظ صحنه جرم به محل اعزام شدند.
به گفته همسایههای این خانواده، هامون زمانی که جسدش پیدا شد هنوز موبایلش را در دست داشت؛ موبایلی که در طول مسیر پرت شدن روی حالت فیلمبرداری بوده و پیش از پریدن نیز چند سلفی از خود گرفته بود. مراسم سومین روز درگذشت هامون عصر سهشنبه گذشته برگزار شد. یکی از بستگان این خانواده که در مراسم حضور داشت درباره این ماجرا به «فرهیختگان» گفت: «هیچ کدام از ما باور نمیکنیم که این بچه اینچنین خانواده را داغدار کرده است. اصلا به او نمیآمد که بتواند چنین اقدامی انجام دهد.»
یکی دیگر از بستگان این خانواده گفت: «آخرین دفعهای که هامون را دیدم به نظرم پسری درسخوان آمد که اهل شیطنت نیست، وقتی شنیدم برای یک دختر این کار را کرد است بسیار شگفتزده شدم. البته این ماجرا نهتنها برای من که برای خانوادهاش هم بسیار عجیب است. هیچ کس انتظار این رفتار را از او نداشت.»
تهدیدهای پیش از خودکشی هامون که کوچکترین عضو یک خانواده چهار نفره بود در کلاس نهم درس میخواند و به گفته دوستانش به خاطر جدایی از دوستش این اقدام را انجام داد. یکی از دوستان هامون به «فرهیختگان» گفت: «دیبا و هامون حدود 6 ماه با هم دوست بودند و همین تازگیها ارتباط شان تمام شده بود.» او همچنین گفت: «هامون در این مدتی که ارتباطش با دیبا قطع شده بود بارها از او خواست برگردد و چند بار نیز او را تهدید کرد.» دوست هامون درباره این تهدیدها گفت: «هامون هم در گروه دوستان و هم در کانالی که خودش در تلگرام داشت بارها صدای ضبطشدهای از خود منتشر کرده و به دیبا هشدار داد اگر به آن رابطه برنگردد جایی میرود که هرگز دستش به او نخواهد رسید. یک بار هم فیلمی از خود در کانال منتشر کرد و در آن فیلم گفته بود اگر به دیبا نرسم خود را خواهم کشت.»
عشق به سلفی
اگرچه تهدیدهای هامون به خودکشی چندبار و در چند مرحله تکرار شده، اما اینطور که گفته میشود، هیچ کس این موضوع را تا زمانی که عملی نشده، جدی نگرفته است. اما آنچه در میان این حادثه تامل برانگیز است، ضبط کردن صدا و تصویر هامون پیش از سقوط و سلفی گرفتن لحظه به لحظه از خود است. سلفی گرفتنی که این روزها تب تندی دارد و در خیلی از موارد نیز حوادثی برجای گذاشته، مثل سلفی گرفتن پشت فرمان که تاکنون جان چندین نفر را گرفته است. البته خطرات ناشی از سلفی گرفتن در شرایط خاص به همین ختم نمیشود و در بسیاری از حوادث و تصادفات نیز امدادگران از تجمع مردم به خاطر سلفی گرفتن با آن حادثه گلایه دارند. اما این بار عشق به سلفی برای این پسر نوجوان به اندازهای بود که حتی مهمترین و آخرین صحنه زندگیاش را هم ثبت کرد و به اشتراک گذاشت. سه روز از این خودکشی نگذشته بود که یک دختر دانشآموز دبیرستانی نیز در شمال تهران، پس از خواندن کتابی فلسفی خودکشی کرد. او پیش از خودکشی روی یکی از صفحههای کتاب نوشته بود: «من هیچ دنیا هیچ، چرخش من و دنیا هیچ در کل هیچ هیچ هیچ»!
به هر حال هامون 16 ساله در هفتمین روز از اسفندماه امسال در ردیف 53 در قطعه 310 بهشتزهرای پایتخت آرام گرفت.
نظر کارشناس
علی سعیدپور، روانشناس کودک در گفت وگو با فرهیختگان با اشاره به تفاوت بسیار فاحش بین نسلی که دهههفتادی شناخته میشوند با نسل قبل از آنها، گفت: «یکی از دلایل این تفاوت وسایل ارتباطی و شبکههای اجتماعی است. این نسل با سرعت زیادی از نسل قبل فاصله میگیرد و جلو میرود.»
او افزود: «به همین دلیل است که حتی متولدین دهه 60 هم از درک بسیاری از رفتارهای این نسل عاجزند و بسیاری از کارهای این افراد برای آنها قابل درک نیست.»
به گفته این روانشناس کودک، تفاوت یادشده را باید در بستری منطقی و با توجه به شرایط روز دنیا تحلیل کرد؛ اینکه بنشینیم و با تعجب رفتارهای این نسل را تعریف کنیم ما را به نتیجهای برای رفتار با این نسل نمیرساند.
سعیدپور تصریح کرد: «نکته مهم این است که با توجه به اینکه دهههفتادیها با تکنولوژی روز ارتباطی پیش میروند، خانواده آنها نیز درک و اطلاعی از رفتارها و روابط آنها ندارند. بهعنوان مثال پدر و مادری که احتمالا از متولدین دهه 40 و 50 هستند تصورش را هم ندارند که فرزند 15 سالهشان ممکن است با جنس مخالف رابطه داشته باشد یا اینکه در گروههای شبکههای اجتماعی روابطی پیچیده ایجاد کرده باشد.»
به گفته این روانشناس، برای تحلیل این رفتارها و واکنش درست نسبت به آن ابتدا باید واقعیتهای رفتاری این نسل را کشف کرد و پذیرفت. باید قبول کرد هنجارهای یک دهههفتادی با هنجارهای خانوادهاش متفاوت است و این تفاوت بیش از آن چیزی است که ما تصورش را میکنیم.
او افزود: «بعد از پذیرش این تفاوت، کارشناسان آموزشی و وزارتخانههای آموزش و پرورش و ورزش و جوانان باید راهکارهایی ارائه دهند. در حال حاضر بیشتر خانوادهها در نوع برخورد با رفتارهای عجیب فرزندانشان دچار مشکل هستند و نمیدانند باید چه کنند. روانشناسان کودک و نوجوان بهطور خاص و نهادهایی مثل وزارتخانههای آموزش و پرورش و ورزش و جوانان باید برای ارتباطگیری با این نسل برنامه داشته باشند. البته قبل از هرچیز با توجه به شکستن بسیاری از تابوها برای آنها، باید تابوی آموزش مسائل مربوط به روابط افراد و حتی روابط جنسی در آموزش و پرورش بشکند تا حداقل جلوی انحراف گرفته شود.»
این روانشناس تاکید کرد: «نوجوان و جوان با دنیای مدرن ارتباط دارد و خودش را همسان با نوجوان و جوان در کشورهای اروپایی میداند، اما آموزشهایی را که یک نوجوان در مدارس کشورهای اروپایی میبیند، نمیبیند.»
قدیمی ترین هاجدیدترین هابهترین هابدترین هادیدگاه خوانندگان