جانی‌کبوترباز، در صف اعدام

حکم قصاص، شلاق و دیه پسر معتاد به شیشه‌ که دختر موردعلاقه‌اش را در لانه کبوتر کشته و جنازه‌اش را به آتش کشیده بود، دیروز در دیوان‌ عالی کشور مهر تایید خورد. رسیدگی به این پرونده از ساعت 3 بامداد ششم دی 89 به دنبال آتش‌سوزی در لانه کبوتران در پشت‌ بام یک مجتمع مسکونی در 13 متری حاجیان خیابان 30 متری جی، در دستور کار ماموران کلانتری 119 مهرآباد قرار گرفت.

ماموران پلیس به همراه آتش‌نشانان به ساختمان مورد نظر رفتند و در لانه کبوتران با پیکر سوخته یک دختر جوان روبه‌رو شدند. به دنبال مهار شعله‌های آتش جنازه به پزشکی قانونی منتقل و تحقیقات آغاز شد.
در بررسی‌های بعدی روشن شد دختر 26 ساله که بهاره نام داشت با یک پارچه خفه شده و بعد پیکرش به آتش کشیده شده بود.

با روشن شدن این موضوع، تحقیقات وارد مرحله تازه‌ای شد و پلیس در پرس و جو از همسایه‌ها متوجه شد بهاره با پسری به نام مهدی که ساکن همان مجتمع مسکونی بود رابطه دوستی داشته و به خانه او رفت ‌و ‌آمد می‌کرده است. با به دست آمدن این سرنخ، مهدی بازداشت شد، اما مدعی شد هیچ نقشی در مرگ دختر مورد علاقه‌اش نداشته است. این پسر که به شیشه معتاد است در بازجویی‌های بعدی لب به اعتراف گشود و گفت: «شش ماه پیش در یک پارک، مشغول مصرف شیشه بودم که به‌طور اتفاقی با بهاره آشنا شدم. آن دختر هم معتاد به کراک و شیشه بود و چون سرپناهی نداشت او را به خانه‌ام دعوت کردم.» او افزود: «در پشت‌بام مجتمع مسکونی که در آن زندگی می‌کردم لانه بزرگی برای کبوترهایم ساخته بودم و شب‌ها برای مصرف مواد با بهاره به آنجا می‌رفتم. چند شب پیش به بهاره گفتم که باید پول موادی را که مصرف می‌کند بپردازد اما داد و فریاد به راه انداخت و تهدیدم کرد آبرویم را جلوی در و همسایه می‌‌برد. من هم حرفم را پس گرفتم تا آرام شد.»

او در تشریح جزئیات جنایت گفت: «نیمه‌ شب ششم دی، من و بهاره به لانه کبوتر رفتیم و سرگرم مصرف مواد بودیم که یاد تهدیدهایش افتادم. فکر می‌کردم اگر او تهدیدهایش را عملی کند باید خانه‌ام را تخلیه کنم. آن موقع، حال خودم را نمی‌فهمیدم. نمی‌دانم چطور شد که پارچه‌ای دور گردن بهاره پیچیدم و خفه‌اش کردم. وقتی به خودم آمدم که کار از کار گذشته و بهاره مرده بود. از ترس پلیس، صحنه‌‌سازی کردم و لانه کبوتران و جنازه را به آتش کشیدم. بعد به خانه‌ام برگشتم و با سر و صدای همسایه‌ها، دوباره به پشت بام رفتم تا کسی به من شک نکند.» این پسر در شعبه 113 دادگاه کیفری سابق استان تهران پای میز محاکمه ایستاد و ابراز پشیمانی کرد. او گفت: «من تحت تاثیر مصرف شیشه دست به این جنایت زدم.» در پایان جلسه هیات قضایی وارد شور شد و این پسر را به درخواست اولیای دم به قصاص، شلاق و به جرم جنایت بر میت به پرداخت دیه محکوم کرد. این حکم دیروز در شعبه چهارم دیوان عالی کشور تحت رسیدگی موشکافانه قرار گرفت و مهر تایید خورد. به این ترتیب مهدی پنج سال بعد از جنایت در یک قدمی چوبه دار قرار گرفت.
+32
رأی دهید
-4

  • قدیمی ترین ها
  • جدیدترین ها
  • بهترین ها
  • بدترین ها
  • دیدگاه خوانندگان
    ۵۵
    oghab - هلسینکی، فنلاند
    تنه لش آویزون....اعدام /
    2
    21
    ‌سه شنبه ۶ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۰:۳۶
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۵۵
    londonlondon - لندن، انگلستان

    بدبخت اون کبوترا
    1
    25
    ‌سه شنبه ۶ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۱:۰۸
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۳۵
    جنوب غرب - استانبول، ترکیه

    این اولیای دم قبلش کجا بودند؟؟!!! موقع دیه گرفتن سرو کله شون پیدا شد... .
    1
    32
    ‌سه شنبه ۶ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۵:۴۷
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۷۱
    senator x - تهران، ایران
    من فکرکنم اگر تمام معتادین بشیشه در تهران را اعدام کنند,علاوه براینکه ترافیک بینهایت عادی میشود هوای تهران هم به50سال قبل برمیگردد و کلا شهرخیلی خلوت خواهد شد
    3
    18
    ‌سه شنبه ۶ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۶:۵۹
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۶۳
    kasra persia - لندن، انگلستان
    اینطور که به نظر میرسه رهبر چلاق هم تحت تاثیر شیشه هست و نمی فهمه چه غلطی داره میکنه
    2
    3
    ‌چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴ - ۰۷:۰۲
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    نظر شما چیست؟
    جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.