اعتراف به جنایت ناموسی
+14
رأی دهید
-2
فرهیختگان: بازگشت سرزده پدر و پسر جوان به خانه دختر معتادشان باعث شد تا یک جنایت رقم برخورد. این پدر و پسر که راز جنایت را دو سال در دل پنهان نگه داشته بودند، دیروز پای میز محاکمه ایستادند.رسیدگی به این پرونده از پنجم آذر 91 به دنبال ناپدید شدن پسر 20 سالهای به نام وحید در دستور کار پلیس شهریار قرار گرفت. پدر وحید به پلیس گفت: «پسرم از خانه بیرون رفت و دیگر بازنگشت. همه جا را دنبالش گشتهام، اما هیچ خبری از او نیست.»
تلاش برای افشای راز ناپدید شدن پسر جوان آغاز شده بود که پلیس به بررسی فهرست مکالمات تلفنی پسر جوان پرداخت و به رابطه پنهانی او با یک زن جوان به نام نرگس پی برد. شواهد نشان میداد نرگس به شیشه معتاد است و سه بار از خانه همسرش فرار کرده است. پلیس به بازجویی از این زن پرداخت اما به سرنخ خوبی نرسید.
کشف جنازه دو سال بعد از جنایت
دو سال از این ماجرا گذشته بود که عصر بیستودوم مرداد 93 مردی جوان با پلیس حسنآباد فشافویه تماس گرفت و از پیدا شدن یک جنازه سوخته خبر داد. پلیس به محل مورد نظر در بیابانهای حسنآباد رفت و با پیکر سوخته یک مرد روبهرو شد که شواهد نشان میداد مدت زیادی از مرگش گذشته است. جنازه ناشناس در حالی به سردخانه پزشکی قانونی منتقل شد که نشانیهایی که پدر وحید از پسرش داده بود، با نشانیهای جنازه مطابقت داشت. به این ترتیب پدر وحید به سردخانه پزشکی قانونی رفت و جنازه متلاشی شده پسرش را شناسایی کرد. این مرد گفت: «در مدت دو سالی که پسرم ناپدید شده بود بسیار فکر کردم. پسرم با هیچکسی خصومت شخصی نداشت. من به پدر و برادر نرگس مشکوک هستم.»
دو سال از این ماجرا گذشته بود که عصر بیستودوم مرداد 93 مردی جوان با پلیس حسنآباد فشافویه تماس گرفت و از پیدا شدن یک جنازه سوخته خبر داد. پلیس به محل مورد نظر در بیابانهای حسنآباد رفت و با پیکر سوخته یک مرد روبهرو شد که شواهد نشان میداد مدت زیادی از مرگش گذشته است. جنازه ناشناس در حالی به سردخانه پزشکی قانونی منتقل شد که نشانیهایی که پدر وحید از پسرش داده بود، با نشانیهای جنازه مطابقت داشت. به این ترتیب پدر وحید به سردخانه پزشکی قانونی رفت و جنازه متلاشی شده پسرش را شناسایی کرد. این مرد گفت: «در مدت دو سالی که پسرم ناپدید شده بود بسیار فکر کردم. پسرم با هیچکسی خصومت شخصی نداشت. من به پدر و برادر نرگس مشکوک هستم.»
اعتراف به جنایت ناموسی
به این ترتیب تحقیقات وارد مرحله تازهای شد و ذبیحالله 53 ساله و پسر 25 سالهاش سعید بازداشت شدند.
آنها در همان بازجویی مقدماتی به کشتن وحید به خاطر داشتن رابطه پنهانی با نرگس اعتراف کردند.
به این ترتیب تحقیقات وارد مرحله تازهای شد و ذبیحالله 53 ساله و پسر 25 سالهاش سعید بازداشت شدند.
آنها در همان بازجویی مقدماتی به کشتن وحید به خاطر داشتن رابطه پنهانی با نرگس اعتراف کردند.
پدر و پسر دیروز در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست امین مقدمزهرا و با حضور دو مستشار پای میز محاکمه ایستادند. در این جلسه پدر و مادر قربانی برای ذبیحالله و پسرش اشد مجازات خواستند.
مادر داغدار در حالی که اشک میریخت گفت: «دو سال چشمانتظار بازگشت پسرم نشستم. این دو متهم میدانستند چه بر سر پسرم آوردهاند اما سکوت کردند و حرفی نزدند. من به هیچ قیمتی از خون پسرم گذشت نمیکنم و برای آنها حکم قصاص میخواهم.»
سپس سعید در جایگاه ویژه ایستاد و به قتل وحید اعتراف کرد. این پسر گفت: «من به تنهایی وحید را کشتم و جنازهاش را به آتش کشیدم. پدرم در این ماجرا دستی نداشت.»
او در تشریح جزئیات ماجرا گفت: «خواهرم نرگس به شیشه معتاد شده بود و رابطه خوبی با شوهرش نداشت. به همین خاطر شوهرخواهرم همراه فرزند خردسالش به خانه پدریاش رفته بودند. نرگس سه بار به خاطر وحید از خانه فرار کرده بود، به همین خاطر من و پدرم او را ترک داده و به خانه خودمان برده و مراقب او بودیم تا اینکه یکباره دیدیم نرگس از خانه بیرون رفته است. من و پدرم به خانه نرگس رفتیم و هر چه در زدیم کسی پاسخ نداد. من از روی دیوار وارد خانه خواهرم شدم. نرگس به محض دیدن من دستپاچه شد و از در حیاط بیرون رفت. من به محض اینکه وارد خانه شدم ناباورانه با وحید روبهرو شدم و به خاطر غیرتم او را با دو ضربه چاقو کشتم، سپس جنازه را لای پتو پیچیدم و در صندوق عقب ماشین گذاشتم. من و پدرم آن را با هم به بیابانهای فشافویه بردیم و من به تنهایی او را آتش زدم تا راز جنایت پنهان بماند.»
او ادامه داد: «من از این جنایت پشیمان نیستم چون وحید مستحق مرگ بود.»
انکار معاونت در قتل
نوبت دفاع به ذبیحالله که رسید منکر معاونت در قتل شد. این مرد گفت: «من وقتی وارد خانه دخترم شدم دیدم که سعید با چاقو وحید را زده است. من ضربهای به پسر جوان نزدم و فقط در حمل جنازه به سعید کمک کردم.»
نوبت دفاع به ذبیحالله که رسید منکر معاونت در قتل شد. این مرد گفت: «من وقتی وارد خانه دخترم شدم دیدم که سعید با چاقو وحید را زده است. من ضربهای به پسر جوان نزدم و فقط در حمل جنازه به سعید کمک کردم.»
او افزود: «من و پسرم به دروغ و از ترس آبرویمان در اداره آگاهی گفتیم که وقتی در خانه دخترمان با وحید که همراه نرگس مشغول مواد کشیدن بود روبهرو شدیم دست و پای او را بستیم و او را به صندوق عقب ماشین انداختیم تا او را به بیابان ببریم و ادب کنیم، اما در میان راه او را خفه کردیم. اما حالا واقعیت را میگوییم. پسرم در خانه نرگس وحید را کشت.» در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر کند.
۴۶

amirHassna - سیدنی، استرالیا
این غیرت هم تو فرهنگ ما ایرانیها کلا بلای جونمون شده. در مورد گرانی و بیکاری و فحشا و دزدی اخوندکها غیرت نداریم اما فقط در مورد موی خواهر و مادر و همسر غیرتی می شیم. کلی زمان لازم داریم تا مغزمون پیشرفت کنه.
3
28
یکشنبه ۲۷ دی ۱۳۹۴ - ۰۵:۲۵
۵۸

ایران مظلوم - سوست، هلند
شما که اینقدر غیرتی بودی چرا خواهرت را نکشتی ؟ مگر خواهرت تقصیر نداشت ؟ آقای غیرتی
1
11
یکشنبه ۲۷ دی ۱۳۹۴ - ۱۷:۴۲
۵۵

londonlondon - لندن، انگلستان
شما غیرتی بودی کشتی مطمئن باش قانون تو را خواهد بخشید ایران اسلامی از تو حمایت خواهد کرد
1
1
دوشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۴ - ۱۱:۴۵