۲ میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومان برای زندگی

فرهیختگان : پسر جوان که در هواخواهی از پسرعمویش دست به قتل زده و دوبار پای چوبه دار رفته بود، با پرداخت دیه دو میلیارد و 600 میلیون تومانی رضایت ولی دم را گرفت. این پسر دیروز از جنبه عمومی جرم محاکمه شد.

محمد 25 ساله هجدهم آبان 91 وقتی 22 سال داشت در یک درگیری دسته‌جمعی مقابل خانه پدری‌اش در چهاردانگه اسلامشهر اسماعیل 22 ساله را با یک ضربه چاقو به سینه‌اش کشت. این پسر پس از دستگیری و اعتراف به قتل، پای میز محاکمه ایستاد و به درخواست مادر قربانی به قصاص محکوم شد. حکم صادره در دیوان عالی کشور تایید شده و محمد پای چوبه دار رفته بود که با التماس توانست رضایت تنها ولی دم را جلب کند. به این ترتیب از قصاص رهایی یافت و دیروز از جنبه عمومی جرم محاکمه شد.

در جلسه رسیدگی به این پرونده که در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست محمدباقر قربان‌زاده و با حضور دو مستشار تشکیل شد، ابتدا نماینده دادستان کیفرخواست را خواند.

او گفت: «با توجه به رضایت اولیای دم از آنجا که جرم محمد منجر به اخلال در نظم عمومی جامعه شده است برایش تقاضای کیفر دارم.»

سپس محمد پشت تریبون دفاع ایستاد و گفت: «من قبلا حتی پایم به کلانتری هم نرسیده بود. از خدمت سربازی به مرخصی آمده و سر سفره نهار نشسته بودم که صدای فریادهای پسرعمویم را شنیدم و مقابل در رفتم. وقتی دیدم پسر‌عمویم با چند پسر درگیر شده است به هواخواهی از او وارد دعوا شدم. اسماعیل و دوستانش بی‌رحمانه پسرعمویم را کتک می‌زدند، به همین خاطر به خانه برگشتم و از سر سفره ناهار کارد میوه‌خوری را برداشتم. می‌خواستم به دعوا پایان بدهم اما نمی‌دانم چطور چاقو به سینه اسماعیل خورد.»

او افزود: «در آن درگیری خودم هم چاقو خوردم و به‌شدت مجروح شدم. خانواده‌ام برای جلب رضایت سختی زیادی کشیدند و با پرداخت دو میلیارد و 600 میلیون تومان توانستند رضایت مادر اسماعیل را جلب کنند. من در مدت سه سالی که در زندان هستم هر شب برای مقتول قرآن و نماز شب می‌خوانم و در این مدت به اندازه کافی تنبیه شده‌ام. حالا از هیات قضایی تقاضا دارم در مجازاتم تخفیف قائل شوند.»

 در پایان جلسه، هیات قضایی وارد شور شد تا طبق ماده 612 قانون مجازات اسلامی برای محمد حکم صادر کند. او به سه تا 10 سال حبس محکوم می‌شود.

چقدر درس خوانده‌ای؟
تا دوم دبیرستان درس خواندم.
چرا ادامه تحصیل ندادی؟
به درس خواندن علاقه‌ای نداشتم برای همین درسم را رها کردم و به خدمت سربازی رفتم که این ماجرا پیش آمد.
علت درگیری پسرعمویت و مقتول چه بود؟
نمی‌دانم. فقط شنیدم آنها در قهوه‌خانه با هم درگیر شده بودند و این دعوا تا مقابل خانه ما هم کشیده شد.
چرا همراه خودت چاقو بردی؟
می‌خواستم طرفین دعوا را بترسانم تا به دعوا پایان دهند.
چرا دو بار پای چوبه دار رفتی؟
 اولین بار پای چوبه دار پدر و مادرم به پای مادر اسماعیل افتادند و به او التماس کردند تا مرا ببخشد. او هم گفت با دریافت دیه یک میلیاردی رضایت می‌دهد، اما منصرف شد و چند ماه بعد دوباره برای اجرای حکم به پای چوبه دار رفتم.
چه حالی داشتی؟
بار دوم و شب قبل از اجرای حکم، وقتی مرا به سوئیت بردند تا صبح نخوابیدم. می‌دانستم همه‌چیز برایم تمام شده است. تا صبح نماز خواندم و دعا کردم. صبح 6 نفر بودیم که پای چوبه دار رفتیم. آن پنج نفر که همگی اتهام قتل داشتند مقابل چشمانم اعدام شدند و من تنها کسی بودم که توانستیم رضایت ولی دم را جلب کنم. ولی این ماجرا در روحیه‌ام تاثیر بدی گذاشته و هنوز هم شب‌ها کابوس اعدام می‌بینم.
چطور توانستی مبلغ درخواست شده برای دیه را بپردازی؟
پدرم چند واحد آپارتمانی داشت که همه آنها را فروخت. عمو و پسرعموهایم هم خانه‌هایشان را فروختند تا توانستیم مبلغ درخواست شده را بپردازیم. حالا پدرم، عمو و پسرعموهایم همگی در خانه‌های اجاره‌ای در جاده کرج زندگی می‌کنند و من شرمنده آنها هستم.
بعد از آزادی از زندان چه تصمیمی داری؟
پدرم برای تهیه مبلغ دیه از افراد زیادی پول قرض کرده و بدهکار است. می‌خواهم بدهی‌هایمان را بپردازم.