متأسفانه تبلیغات گسترده در خصوص غذاهای پرنمک که تأثیر نامناسبی بر روی کودکان می گذارد امروزه ذائقه کودکان را به سمت غذاهای شور، پرنمک و پرچرب سوق داده است.
افزایش مصرف نمک و روغن زمینه ساز بروز بیماری های مختلفی همچون افزایش فشارخون، پوکی استخوان و چاقی خواهد بود. خود چاقی به تنهایی باعث مشکلات اسکلتی، قلبی و عروقی و گوارشی می شود. تمامی این مسائل باعث شده تا تمرکز این مطلب، بیشتر بر روی مصرف صحیح مواد غذایی و تغییر ذائقه باشد. متأسفانه تبلیغات گسترده در خصوص غذاهای پرنمک که تأثیر نامناسبی بر روی کودکان می گذارد امروزه ذائقه کودکان را به سمت غذاهای شور، پرنمک و پرچرب سوق داده است. به طوری که مصرف سرانه نمک در کشور ما دو برابر سایر کشورهاست. در واقع می توان گفت ذائقه ایرانی تغییر کرده است.
خیلی از ما در بچگی همیشه از بو و مزه یک ماده غذایی فرار می کردیم و هنوز هم حتی نمی توانیم ذره ای از آن را به دهان بگذاریم. البته در بچگی گاهی از خوردن یک ماده غذایی متنفر بودیم ولی الان عاشق آن غذا هستیم. می گویند ذائقه آدم ها در طول زندگی تغییر می کند. چرا؟ چطور نظرمان در مورد بو و مزه یک ماده غذایی تغییر می کند؟ پذیرفتن یک بو یا مزه خاص اکتسابی است یا ذاتی؟ چرا برخی افراد در تمام مدت عمرشان از یک ماده غذایی متنفر می مانند و هرچه می کنند، نمی توانند آن را بپذیرند و بدنشان با آن سازگار نمی شود؟ سؤال های بسیاری در این رابطه وجود دارد که در این مطلب به برخی از آن ها پاسخ می دهیم.
چگونه تغییر در ذائقه ایجاد کنیم؟
یکی از مسائلی که روی ذائقه تأثیر دارد عادات غذایی گروه همنشینان و در دسترس بودن ماده غذایی است. به طور مثال در دسترس بودن و ارزان بودن فست فودها، چیپس و پفک باعث شده که عادات غذایی افراد تغییر و ذائقه آن ها به سمت غذاهای شور و پرچرب برود. پس تلاش کنیم تا در سفره و یا وعده های غذایی خود و فرزندانمان غذاهای کم کالری، کم نمک با سبزیجات فراوان قرار دهیم. ذائقه و حس چشایی اکتسابی است و به تماس های محیطی ما با طعم، بو، مزه و شکل های مختلف مواد غذایی در طول زندگی بستگی دارد.
گاهی شرایط محیطی به گونه ای تغییر می کند که خوراکی هایی که فرد در گذشته دوست نداشته بیشتر در اختیار فرد قرار می گیرد و در نتیجه به طعم و بوی آن ها انس می گیرد. مثلاً یک جوان در دوره دانشجویی دور از خانه و حتی شهر خود در شرایطی قرار می گیرد که مجبور می شود طعم و بوهای جدید را امتحان کند. در نتیجه عادت های غذایی اش تغییر می کند. یا به طور مثال آشپزی که به واسطه نوع کارش مجبور است غذاهای مختلف را تست کند بعد از مدتی عادات غذایی متفاوتی پیدا می کند. یعنی گاهی شرایط تغییر می کند و فرد با بوها، طعم ها و رنگ های مختلف آشنا می شود و ممکن است به این نتیجه برسد که برخی مواد غذایی که تاکنون به دلیل داشتن انتخاب های دیگر مصرف نمی کرده است، بد نیستند و با تکرار مصرف، با آن ها انس بگیرد.
برعکس این موضوع هم امکان دارد و این مورد بیشتر به مشکلات فیزیولوژیک مربوط می شود. مثلاً گاهی نوزاد یا شیرخواری تا 2 سالگی شیر می خورده و حتی از یک سالگی نوشیدن شیر گاو را آغاز کرده، ولی بعد از این دوران، میزان مصرف شیر در برنامه غذایی اش کاهش می یابد یا قطع می شود و دوباره در بزرگسالی به دلیل فشارهای اطرافیان و ترس از بروز مشکلات استخوانی و کمبود کلسیم و پوکی استخوان دوباره به مصرف شیر رو می آورد، دچار بیماری های گوارشی مثل اسهال، استفراغ، نفخ، دل درد، دل پیچه و... می شود. دلیل این موضوع، کاهش تولید آنزیم های گوارشی هیدرولیز کننده قند شیر در بدن به دنبال وقفه طولانی در مصرف شیر است. از نظر ژنتیکی، تولید آنزیم های گوارشی با مواد غذایی ای که مصرف می کنیم، ارتباط دارند و مصرف نکردن یک ماده غذایی باعث تولید نشدن آن آنزیم ها و ایجاد مشکلات گوارشی می شود.
مورد دیگر در ویارهای دوران بارداری است که ممکن است به دلیل کمبودهای مواد مغذی ایجاد شود که گاهی در بعضی افراد این تمایلات ماندگار هستند.
برخی از ما به دلایل روانشناختی که معمولاً ریشه در نوع تربیت خانواده و یا الگوی رفتاری خاص دارد نسبت به برخی غذاها واکنش نشان می دهیم. دوست نداشتن یک ماده غذایی، موضوعی روان شناختی است و به مشکلات فیزیولوژیک مربوط نمی شود و اگر مصرف ماده غذایی در شرایط گوناگون اتفاق بیفتد، بدن به تدریج این ماده غذایی را می پذیرد و فردی که یک ماده غذایی را هیچ وقت مصرف نکرده و بعد هم در دوره های خاص زندگی مثل مهد کودک، مدرسه، دانشگاه، سربازی و... به خود این فرصت را ندهد، حالت مقاومت در برابر آن طعم را تا ابد خواهد داشت.
بهترین زمان اصلاح ذائقه یک فرد چه دوره ای است؟
از نظر روان شناسی تغذیه، مهم ترین زمان برای شکل گیری عادت های غذایی، دوران کودکی است. اگر مادری در زمان تغذیه کمکی به شیرخوارش گروه های مختلف غذایی با طعم و بو و مزه های مختلف بدهد و او را به مزه و طعم های مختلف عادت دهد، مقاومت کودک در مقابل مصرف مواد غذایی مختلف در آینده کاهش می یابد ولی اگر انتخاب های غذایی و مزه و بوها محدود باشد، در سال های بعد احتمال نپذیرفتن مواد غذایی ای با طعم ها و بوهای جدید بیشتر می شود.
راهکارهایی برای عادت به مصرف مواد غذایی که آن ها را دوست نداریم
با توجه به اینکه دوست نداشتن بیش از آنکه عامل فیزیولوژیک داشته باشد یک مسئله روانی است، توصیه می شود خوراکی های ناخوشایندتان را با رنگ و مزه و شکلی که بیشتر می پسندید، تهیه کنید؛ مثلاً اگر مزه ترشی را می پسندید، ماده غذایی را حین طبخ با طعم دهنده های خاصی مثل آب لیمو مزه دار کنید تا تطابق پذیری و امکان مصرف آن ماده غذایی برایتان افزایش پیدا کند. برای کودکان نیز می توان از ظروف زیبا یا طرح های زیبا استفاده کرد. دوست داشتنی کردن شرایطی که در آن غذا صرف می شود نیز اهمیت قابل توجهی دارد.
کودکی که در سنین پایین به مصرف میان وعده هایی مانند سالاد، میوه و سبزی عادت کند، در سنین بالاتر برای مصرف این خوراکی ها از خود مقاومت نشان نخواهد داد اما اگر مادر از همان سنین پایین از غذاهای فرآوری شده و صنعتی و حتی آماده برای تغذیه فرزندش استفاده کند، کودک به این روند عادت می کند.
همچنین همیشه به یاد داشته باشید کودکان بسیار باهوش هستند بعد از مدتی عادات غذایی شما را تکرار خواهند کرد. مادری که نوشابه و نمک را به دور از چشم کودک استفاده می کند مسلماً عادات غذایی خانواده را ناخواسته به سمت شیرینی و شوری می برد و قطعاً کودک وی بعد از مدتی این موضوع را کشف خواهد کرد. پس به واقع یک عادت غذایی سالم را در خانواده خود پایه ریزی کنید تا نسلی سالم داشته باشید.