مرد جوان که با شلیک گلوله شوهر خواهرش را کشته بود دیروز پای میز محاکمه ایستاد و گفت از قتل پشیمان نیست. خواهرزادههای این مرد برایش حکم قصاص خواستند.
جواد 38 ساله ظهر پنجم آبان 92 با شلیک گلوله، شوهر خواهر 40 سالهاش علیمحمد را در شهرک وایین شهریار کشت و فرار کرد. این مرد دیروز در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست باقر قربانزاده و با حضور دو مستشار پای میز محاکمه ایستاد.
در ابتدای جلسه رسیدگی به این پرونده نماینده دادستان کیفرخواست را خواند. او گفت: «رئیس قوه قضائیه با بررسی این پرونده از طرف فرزند صغیر قربانی درخواست دیه را مطرح کرده است. اکنون با توجه به مدرکهای موجود در پرونده برای او تقاضای کیفر دارم.»
سپس همسر قربانی در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: «من حاضر به قصاص برادرم نیستم. به همین خاطر بدون قیدوشرط از خون همسرم گذشت میکنم.»
این زن در حالی که اشک میریخت، گفت: «مدتی بود به رابطه پنهانی همسرم با زن برادرم مشکوک شده بودم. چندبار در این باره با شوهرم صحبت کردم، اما علیمحمد منکر رابطه پنهانی بود. تا اینکه برادرم و همسرش از هم جدا شدند. همان موقع بود که همسرم زنبرادرم را به عقد موقت خودش درآورد و این ماجرا باعث درگیری شوهر و برادرم شد.»
سپس دو دختر 12 و 20 ساله قربانی در جایگاه ویژه ایستادند و برای داییشان حکم قصاص خواستند. آنها گفتند حاضریم سهم دیه برادر خردسالمان را تامین کنیم تا قاتل پدرمان قصاص شود.
وقتی نوبت دفاع به متهم رسید، گفت: «18 سال اعتیاد داشتم. مدتها کراک میکشیدم و کارتنخواب شده بودم، اما 9 سال پیش مواد را ترک کردم و در همان کمپی که مواد را کنار گذاشته بودم مشغول به کار شدم. زندگی خوبی داشتیم، اما کمکم اختلافهای ما شروع شد و از هم جدا شدیم. چند ماه بعد بهخاطر دخترمان زندگی مشترک را دوباره شروع کردیم. اما همان موقع بود که به رابطه همسرم و شوهر خواهرم مشکوک شدم، به همین خاطر بار دیگر از هم جدا شدیم.»
او ادامه داد: «بعد از طلاق متوجه شدم علیمحمد، همسر سابقم را صیغه کرده است. خیلی عصبانی شده بودم و میدانستم علیمحمد باعث شده زندگیام خراب شود. به همین خاطر تصمیم به قتل او گرفتم. به کرمانشاه رفتم و یک کلت کمری به مبلغ 700 هزار تومان خریدم و به خانه خواهرم ر فتم. علیمحمد را به بهانه صحبت با هم به یک خیابان خلوت کشاندم و سپس او را کشتم.»
دو روز در خیابانها آواره بودم تا اینکه به کلانتری شهریار رفتم و تسلیم شدم.
وی در حالی که سرش را پایین انداخته بود، ادامه داد: «من بهخاطر ناموسم دست به این جنایت زدم. من علیمحمد را مثل برادرم دوست داشتم، ولی وقتی فهمیدم در حقم خیانت کرده است این تصمیم را گرفتم. من از قتل او پشیمان نیستم و برای مرگ آمادهام.»
در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر کند.
قدیمی ترین هاجدیدترین هابهترین هابدترین هادیدگاه خوانندگان