ایران وایر , شیما شهرابی در چند سال گذشته بارها نامش در سر خط خبرهای مهمترین رسانههای کانادا و جهان بوده است. او یک ایرانی - کانادایی است که شهرتش به خاطر موفقیت در تحصیل، کار، تجارت، مقام و ... نیست. او اولین نفری است که در تاریخ بریتیش کلمبیا متهم به قاچاق انسان است.
پرونده رضا معظمی در چهار سال گذشته یکی از پرسرو صداترین پروندههای قضائی در بریتیش کلمبیا بوده است. روز گذشته، دادگاه او را به بیست و سه سال حبس محکوم و اعلام کرد در سی مورد از اتهاماتش گناهکار شمرده شده است.
قاچاق انسان، قوادی، تعرض و بهرهکشی جنسی از دختران زیر سن قانونی عمده اتهامات رضا معظمی است. او در زمان دستگیری (اکتبر 2011) بیست و هفت وساله بوده و دادستان اعلام کرده جرائم او در فاصله سالهای 2009 تا 2011 صورت گرفته، یعنی از بیست و پنج سالگی معظمی تا قبل از دستگیریاش.
تماس تلفنی شخصی که از رفتو آمدهای مشکوک آپارتمانی به پلیس ونکور خبر میدهد، باعث دستگیری او میشود. در زمان دستگیری با هجده اتهام رو به رو میشود؛ چهار اتهام او مربوط به قاچاق انسان است. از سوی دیگر متهم است یازده دختر بین 14 تا 19 ساله را با تهدید و ارعاب در ونکور کانادا وادار به فحشا کرده است.
رضا معظمی در ابتدا هیچکدام از اتهاماتش را نپذیرفت اما بسیاری از دختران جوانی که برای رضا معظمی کار میکردند بعد از دستگیری او راهی دادگاه میشوند و علیه او شهادت میدهند. یکی از قربانیان او حالا بیست و چهار ساله است اما نوزده ساله بوده که با معظمی آشنا میشود.
شهادتنامه او در سایت روزنامه دات نت که اخبار مربوط به ونکور را منتشر میکند، به چاپ رسیده. دختراز وضعیت بد زندگیاش حرف زدهو موقعیت آن روزهایش را توصیف کرده است: «من تا ۱۶ سالگی در خانه کودکان بیسرپرست زندگی میکردم. هیچ وقت پدر و مادری کنارم نبود. در ۱۳ سالگی به مشروب رو آوردم و بعد نوبت کوکائین رسید. برای مدتی در یک مرکز ترک اعتیاد بستری شدم اما خسته شدم و نتوانستم ترک کنم. وقتی از مرکز ترک اعتیاد بیرون آمدم، با یکی از دوستانم به کافهای در مرکز شهر ونکور رفتیم و در آنجا از طریق دوستم با رضا معظمی آشنا شدم. معظمی همانجا به من قول داد که زندگی شیک و معرکهای برایم درست میکند و کوکائین هم برایم فراهم میکند.»
همین وعدهها باعث میشود، زن جوان تصمیم به همکاری با رضا معظمی بگیرد: «روزی حداقل ۴ مشتری داشتم. نمیتوانستم به شرایط انتقاد کنم چون معظمی تهدیدم میکرد و کلا آدم خشنی بود. من تمام مدت مواد می کشیدم، بخصوص موادی که رابطه را آسان میکرد. نمیتوانستم از دستش فرار کنم یا شاید هم - برای مدتی کوتاه - اصلا نمیخواستم فرار کنم.» او تنها کسی نیست که برای شهادت به دادگاه رفته، هر چند هیچکدام از متهمان حاضر به نوشتن دادخواست نشدهاند اما شهادتهایشان تا حدود زیادی جرائم رضا معظمی را روشن کرد.
وقتی شمار شهادت نامهها زیاد میشود، معظمی که به قید وثیقه صد هزار دلاری از زندان آزاد شده بود، با ساختن یک آی دی تقلبی، از طریق فضای مجازی قربانیان را تهدید میکند تا آنها را از شهادت منصرف کند، اما پلیس کانادا متوجه موضوع میشود و وثیقه او را به دلیل زیر پاگذاشتن شرایط و برقراری ارتباط با قربانیان لغو میکند و او را به زندان باز میگرداند.
پس از بازگشت به زندان اتهامات بیشتری علیه او اقامه میشود. دادستان در اولین جلسه رسیدگی به پرونده او اعلام کرده بود رضا معظمی، یازده دختر چهارده ساله را به امید زندگی مجلل فریب داده و وارد تجارت سکس کرده است.
بعضی دخترها در شهادتهایشان اعلام کردند که هیچوقت رنگ پولهایی را که از طریق فحشا در میآوردند، ندیدهاند. رضا معظمی در وسط شهر ونکور، صاحب یازده خانه مجلل بوده است. خانههایی که دختران در آنجا زندگی میکردند اما به گفته دادستان حتی به کلیدش هم دسترسی نداشتهاند. یکی از دختران قربانی در شهادتش عنوان کرده روزانه حدود دو هزار دلار کار میکرده اما هیچوقت معظمی به او پول نمیداده است.
در بعضی شهادتها دختران به برخوردهای خشونتامیز معظمی اشاره کرده بودند. او متهم بود که روی یکی از قربانیان اسپری فلفل پاشیده و یکی دیگر را با چاقو تهدید کرده است. او این اتهامات را در دادگاه انکار کرد اما نکته دیگری بازگو کرد و گفت از طریق دوربین مخفیای که در یک عروسک کار گذاشته بوده، قربانیان و مشتریها را زیر نظر میگرفته است.
بعضی از قربانیان نیز عنوان کردهاند که معظمی هیچگاه آنها را کتک نزده اما آنها را وادار کرده با کسانی که دوست ندارند، همبستر شوند. به گزارش «گلوبال بی سی»، جیمز فیشر کارآگاه پلیس ونکوور و مامور اصلی رسیدگی به این پرونده گفته است: «یکی از دخترها به ما گفت همیشه لازم نیست به تخت زنجیر شوی؛ راههای دیگری هم برای زنجیر شدن هست. یکی دیگر هم می گفت انگار در سگدانی حبس بودم؛ سگ کوچک او بودم و هر کار می خواست می کردم.»
معظمی تنها از یک مورد قاچاق انسان تبرئه شده است. در طول دادگاه او بارها وکیلاش را عوض کرده و این موضوع هربار اجرای حکمش را به تاخیر انداخته است. در آخرین دادگاه اما قاضی هشدار داد که حتی اگر وکیل مدافعش را هم تعویض کند، حکم او اعلام و دوران محکومیتش آغاز میشود. روز گذشته دادگاه او را به بیست و سه سال حبس محکوم کرده است و قاضی اعلام کرده به دلیل این که معظمی مدتی پیش از اعلام حکم قطعی دادگاه را در زندان گذرانده، حکم او به هفده سال کاهش یافته است. با این حساب حکم زندان او در چهل وهشتسالگیاش به پایان میرسد.
قدیمی ترین هاجدیدترین هابهترین هابدترین هادیدگاه خوانندگان