باز سازی صحنه قتل توسط متهمفرزندان مردی که ۶ سال پیش در جریان انتقامجویی در خانه زوج جوانی به قتل رسیده بود، بهخاطر فرزندان این زوج از خون پدرشان گذشتند.
این جنایت تابستان سال88 رخ داد. آن روز مأموران گشت پلیس در جاده اسلامشهر متوجه دودی شدند که از داخل چاهی بههوا برخاسته بود. آنها وقتی به نزدیکی چاه رسیدند، جسد مردی جوان را دیدند که داخل چاه افتاده بود و عاملان جنایت با آتشزدن 2حلقه لاستیک روی آن، قصد داشتند آن را بسوزانند. با کشف این جسد تحقیقات برای حل این معمای جنایی شروع شد.
همچنان که کارآگاهان سرگرم تحقیق بودند خبر رسید که خودروی پرایدی در همان حوالی درحالیکه در آتش سوخته، کشف شده است. مأموران از روی شماره پلاک خودرو توانستند صاحب آن را شناسایی کنند و در بررسیها مشخص شد که صاحب خودرو همان مردی است که جسدش در چاه پیدا شده بود.
ردپای یک زن
کارآگاهان در جریان تحقیقات تخصصی به زن جوانی به نام مهدیه رسیدند. از سویی پسر مقتول در تحقیقات به کارآگاهان گفت که آخرین بار که با پدرش بوده زنی با تلفن همراه او تماس گرفته و پدرش را به محلی دعوت کرده است.پازل این جنایت در حال تکمیلشدن بود و چند روز بعد از جنایت مهدیه دستگیر شد. همزمان پزشکیقانونی اعلام کرد که مقتول بر اثر ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده است. هرچند مهدیه سعی داشت خود را بیگناه جلوه دهد اما در نهایت راز جنایت را فاش کرد و گفت که با همدستی شوهرش دست به این قتل زده است.
زن جوان ادامه داد: مدتی قبل با شوهرم دچار اختلاف شدم تا جایی که تصمیم به جدایی گرفتم اما او طلاقم نمیداد. از سویی 2فرزند کوچک داشتم که میخواستم حضانت آنها را هم بگیرم تا اینکه یکی از بستگانم، سجاد (مقتول) را به من معرفی کرد. او گفت که سجاد با نفوذی که دارد میتواند به من کمک کند تا طلاق و حضانت فرزندانم را بگیرم. من هم با سجاد تماس گرفتم اما او به بهانه صحبت مرا به خانهاش برد.
در آنجا از من فیلم سیاه تهیه کرد و گفت چنانچه به ارتباطم با او ادامه ندهم فیلم را پخش میکند.وی ادامه داد: مدتی گذشت تا اینکه چند روز قبل از قتل، سجاد برایم پیامکی فرستاد و شوهرم متوجه رابطه پنهانی ما شد. آن روز مجبور شدم ماجرای آشناییام با مقتول را برای شوهرم تعریف کنم. او مجبورم کرد که سجاد را به خانهام بکشانم تا انتقام بگیرد. وقتی سجاد وارد خانهام شد، شوهرم پشت پرده پنهان شده بود.
او غافلگیرانه به سجاد حمله و او را تهدید کرد که سکوت کند. پس از آن با چاقو چند ضربه به او زد و از من هم خواست تا با چاقو به وی ضربه بزنم. وقتی مطمئن شدیم که جان باخته است، دست و پایش را بستیم و جسدش را داخل پتو پیچیدیم و آن را داخل صندوق عقب خودروی پراید خودش گذاشتیم. بعد هردو راهی بیابان شدیم. شوهرم جسد سجاد را به داخل چاه کم عمقی انداخت و آن را آتش زد. پس از آن ماشین را هم به محل دیگری برد و به آتش کشید و بعد فرار کردیم.
رضایت، پیش از اجرای حکم
با اعتراف این زن، شوهر وی نیز دستگیر شد. هردو پس از مدتی به اتهام مشارکت در قتل در شعبه71 دادگاه کیفری محاکمه شدند. اولیای دم اما در دادگاه زن جوان را بخشیدند ولی برای شوهر وی درخواست قصاص کردند. به این ترتیب زن جوان از لحاظ جنبه عمومی جرم به 3سال زندان و به جرم مشارکت در آتش زدن جسد به 2سال زندان محکوم شد.
شوهر وی نیز به قصاص نفس و 2سال زندان به اتهام آتشزدن جسد محکوم شد که حکم به تأیید قضات دیوان عالی کشور رسید. مرد قاتل فاصله چندانی با مجازات قصاص نداشت تا اینکه فرزندان مقتول به دادسرا رفتند و در دومین اقدام انساندوستانه، بهخاطر فرزندان خردسال عاملان جنایت، مرد قاتل را هم بخشیدند. با گذشت خانواده قربانی، مرد جوان از مجازات مرگ گریخت اما قرار است بهزودی از لحاظ جنبه عمومی جرم محاکمه شود.
قدیمی ترین هاجدیدترین هابهترین هابدترین هادیدگاه خوانندگان