مرکز مطالعات لیبرالیسم-یوحنا نجدی: دو دهه قبل در منطقه مهرآباد جنوبی، ۲۰ متری زاهدی (شمشیری کنونی) در تهران خانوادهای زندگی میکرد که همچون سایر ساکنان این منطقه در آن روزگار، با تنگناهای اقتصادی فراوانی روبرو بود. علی انصاری اگرچه در چنین خانواده و محلهای رشد یافت، اما امروز ساکن قصری در شمال تهران است که بهای آن بیش از ۲۰۰ میلیارد تومان تخمین زده میشود؛ افرادی که از کنار این قصر گذر کردهاند، میگویند که گهگاه دو طاووس زنده را بر سردر آن مشاهده کردهاند و محافظانی نیز برای جلوگیری از عکسبرداری عابران از این قصر، در اطراف آن پرسه میزنند. دربارهی ثروت بیاندازهی علی انصاری، همین بس که بخش وسیعی از زمینهای یافتآباد تهران، اصلیترین بازار مبل ایران، تنها بخش کوچکی از داراییهای وی به شمار میرود.
مبلفروشی که “سلطان” یافتآباد شد
پدر خانواده انصاری در صنعت ساختمان کار میکرد و گفته میشود که در دهه ۴۰، از بازاریان نسبتا شناختهشده به شمار میرفت اما پسرانش، به گفته علی انصاری، به “بساز بفروشی” روی آوردند: «پدر بزرگوارم، فعالیت حرفهایاش را از صنعت ساختمان آغاز کرد… بنده و برادرانم، شغل پدرمان را ادامه ندادیم، بلکه… گسترهی فعالیت را به بساز و بفروشی، هدایت و مدیریت کردیم.»
علی انصاری در ابتدای کارش، صاحب یک مبلفروشی ساده بود؛ سپس آرام آرام به “بساز بفروشی” روی آورد. وی اولین دفتر خود را در محله شادآباد (راسته آهنفروشان تهران) تاسیس کرد و در ضلع جنوبی همین منطقه نیز دو ساختمان بهاران ۱ و ۲ را احداث کرد و از این راه به ثروت قابل ملاحظهای رسید. این دو ساختمان، آغار فعالیتهای گسترده وی در زمینه ی ساختمانسازی و برجسازی شد و به برکت اقتصاد نفتی جمهوری اسلامی و نوسان شدید بهای ملک و زمین، در مدتزمان کوتاهی از میانههای دهه ۷۰ تا اواسط دهه ۸۰ به ثروت خیرهکنندهای رسید. انصاری همزمان با فعالیتهای اقتصادی البته تحصیلات خود را تا اخذ لیسانس معماری ادامه داد.
با این حال، نام علی انصاری و برادرانش (ابوالفضل، محمد و مصطفی) به بازار مبل یافتآباد تهران گره خورده است؛ او همزمان با رونق تجارتش در ساختمانسازی و بازار آهن، روزبهروز بر وسعت املاکش در “یافتآباد” اضافه کرد به طوری که قسمت اعظم زمینها و بازار مبل این منطقه متعلق به انصاری است و وی در مقام ریاست “انجمن صنفی مبل و دکوراسیون” عملا به عنوان “سلطان مبل ایران” شناخته میشود.
بانک تات؛ دولت مستعجل
علی انصاری هرچند تا زمان دست یافتن به چنین ثروتی سعی میکرد از مطرح شدن نامش در رسانهها جلوگیری کند اما رفتهرفته با تغییر رویه، به روی صحنه آمد و حتی وارد رقابتهای سیاسی شد. او با حمایت مالی از کمپین انتخاباتی محمود احمدینژاد به ویژه در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۴ علیه علیاکبر هاشمی رفسنجانی، گرایش سیاسی خود را نیز آشکار ساخت و البته بعدها، پاداش این حمایت را با دریافت مجوز تاسیس بانک “تات” –نخستین بانک خصوصی در دولت محمود احمدینژاد- گرفت.
انصاری در زمان تاسیس “بانک تات” برخلاف مقررات بانکی، به جای واریز کردن ۲۰۰ میلیارد تومان وجه نقد به حساب بانک مرکزی، تنها ۲۰ میلیارد تومان به این حساب واریز کرد و این مبلغ را نیز البته با کمک نزدیکترین یاران احمدینژاد، یعنی اسفندیار رحیممشایی و به ویژه محمد علیآبادی (رییس وقت “سازمان تربیت بدنی“) تامین کرد؛ آنچنانکه در میان اسامی سهامدارن این بانک، نام موسسات و نهادهای دولتی و شبهدولتی همچون “صندوق اعتباری حمایت از قهرمانان و پیشکسوتان ورزش“، “کمیته ملی المپیک“، “فدراسیون پزشکی ورزشی“، “فدراسیون فوتبال” و باشگاههای “استقلال” و “پرسپولیس” به چشم میخورد. بقیه وجه نقد لازم نیز از طریق وثیقه گذاشتن اسناد ملکی تامین شد.
سرانجام اولین شعبهی “بانک تات” با تبلیغات فراوان در تاریخ ۸۸/۸/۸ در مشهد افتتاح شد؛ در آن زمان “تات” را مخفف «تجربه، اعتماد و توسعه» اعلام کردند اما “تات” نام یکی از اقوام آریایی هم بود که زادگاه پدری برادران انصاری در نزدیکی بویینزهرای قزوین ساکن بودند. برادران انصاری در مجموع ۲۰درصد از سهام این بانک را تحت کنترل خود داشتند.
در همان زمان گزارشهایی دربارهی دکوراسیون مجلل فضای داخلی ساختمان مرکزی این بانک در ابتدای خیابان وزرای تهران منتشر شد. این گزارشها میگفتند که دفتر مدیرعامل و رییس هیات مدیره “تات” با درهای الکترونیکی و مجهز به “کدهای رمز عبور” محافظت میشوند و اغلب مساحت آن نیز با فرشهای ابریشم دستباف پوشیده شده است.
اما علی انصاری برای راهاندازی “تات” به سراغ یکی از شناختهشدهترین مدیران بانکی رفت: جلال رسولاُف؛ آقای رسولاُف، مدیرعامل پیشین بانکهای “دی” و “کشاورزی” بود و در راهاندازی بانکهای “اقتصاد نوین” و “کارآفرین” نیز نقش پررنگی داشت. بهاءالدین هاشمی، مدیرعامل پیشین بانک صادرات نیز دیگر چهرهی بانکی در تیم مدیریت بانک “تات” بود.
“تات” در مدتزمان کوتاهی، ضمن کسب سود ۵۷ درصدی، سرمایه خود را به ۴۰۰ میلیارد تومان در پایان خردادماه سال ۱۳۹۰ رساند اما با این حال، رفتهرفته در سراشیبی سقوط قرار گرفت؛ ابتدا “بانک مرکزی” در مهرماه سال ۱۳۹۰ از این بانک خواست ضمن برکناری آقای انصاری،، رییس جدید هیات مدیره “تات” را معرفی کند؛ بدینترتیب، علی انصاری، جای خود را به علیاکبر اصغری واگذار کرد.
سرانجام در حالی که زمزمهها در خصوص انحلال این بانک بالا گرفته بود، با تصمیم “شورای پول و اعتبار” در اردیبهشت ماه ۱۳۹۱، مجوز بانک “تات” به دلیل آنچه “انجام تخلفات عدیده” و “طی نکردن مسیر قانونی” اعلام شد، لغو گردید. تنها دوماه بعد نیز “شورای پول و اعتبار” اعلام کرد که با ادغام “بانک تات” با دو موسسه اعتباری “صالحین” و “آتی“، بانک جدیدی به نام “آینده” شکل گرفته است. “آینده” در حال حاضر با ۱۶۵ شعبه در سراسر کشور به فعالیت خود ادامه میدهد و علی انصاری همچنان درصد کمی از سهام آن را در اختیار دارد.
به این ترتیب، دولت مستعجل “تات” را میتوان تجربهای ناموفق برای علی انصاری در زمینه بانکداری دانست هرچند که وی بارها ضمن دفاع از عملکرد “گروه سرمایهگذاری تات“، انحلال آن را تلویحا نوعی “بازی سیاسی” دانسته و مدعی شده که “هیچ تخلفی” در این بانک صورت نگرفته بود: «درحالی طی یک هجمه سیاسی و غیرکارشناسی، از “تخلف” حرف میزنند که سه شرکت تأسیس کردم اما سایر بانکها ۸۰ تا ۱۰۰ شرکت تأسیس کردند و هزاران میلیارد تومان تسهیلات به آنها دادند. من به شما میگویم کدام بانکها… قرار نبود وارد فضایی بشویم که بگویند در بانک تات تخلف کردهایم. ما بچه کف بازاریم.»
با این حال، حمایت علی انصاری از محمود احمدینژاد باعث شد تا ثروت وی در دورهی هشت سالهی او از چند میلیارد به “چندین هزار میلیارد تومان” برسد؛ هرچند که با افول ستاره بخت احمدینژاد در سپهر سیاسی جمهوری اسلامی، رفته رفته همای سعادت نیز از شانههای انصاری پرکشید.
علی انصاری در کنار امیر قلعهنویی و امیررضا واعظ آشتیانیاسپانسر استقلال تهران: کار “خیر” و “عامالمنفعه“علی انصاری از نوجوانی به ورزش علاقمند بود و به گفتهی خودش، حدود ۱۲ سال کشتی میگرفت؛ در اواخر دهه ۷۰ با امیررضا واعظ آشتیانی، از اعضای وقت “جمعیت مؤتلفه” (تشکل سیاسی راست سنتی) و عضو سالهای بعد “شورای اسلامی شهر تهران“ آشنا شد. واعظ آشتیانی زمانی که ریاست “فدراسیون دوچرخهسواری” را برعهده گرفت، علی انصاری را نیز در سال ۱۳۸۴ به این فدراسیون برد و پس از آشتیانی، این علی انصاری بود که در راس “فدراسیون دوچرخهسواری” قرار گرفت.
واعظ آشتیانی در سال ۱۳۸۷ و در حالی که “معاون وزارت صنایع و معادن” بود، مدیرعامل باشگاه “استقلال تهران” شد و علی انصاری را به عنوان حامی مالی این باشگاه، به عضویت هیات مدیره آن درآورد. حضور در ورزش اما بیتردید علی انصاری را به چهرهای آشنا حتی برای تیفوسیهای طرفدار تیمهای فوتبال پرطرفدار تهران تبدیل کرد و او و حسین هدایتی پس از مدتی لقب عابربانکهای استقلال و پرسپولیس را از هواداران این دو تیم گرفتند.
با این وجود، آقای انصاری از ورزش به عنوان فرصتی برای “تجارت” و “تبلیغات” یاد میکند و در عین حال میگوید: «خدمت به ورزش را بهعنوان یک کار خیر و عامالمنفعه تعریف میکنم. ورزش، امروز نیاز اساسی یک جامعه برای معرفی است.»
حسین هدایتی و علی انصاری، عابربانکهای فوتبال ایران بازار موبایل ایران و شرکت تولید لحاف و تشکعلی انصاری در میان بیزنسهای متعددش، دستی هم در تجارت پرسود گوشیهای تلفن دارد؛ او در سال ۱۳۸۸، “بازار موبایل ایران” را ۲۰۰ متر پایینتر از پاساژ معروف علاءالدین (متعلق به حاج رضا علاءالدین) در تقاطع خیابانهای حافظ و جمهوری تهران راهاندازی کرد و این این مجتمع ۵ طبقهای با ۱۸۰ فروشگاه ، رستوران، شهربازی و پارکینگ اختصاصی، در حال حاضر، یکی از اصلیترین بازارهای لوازم صوتی و تصویری و موبایل در ایران به شمار میرود.
گفته میشود که آقای انصاری گهگاه برای تمدید قرارداد برخی از بازیکنان تیم فوتبال استقلال، از جمله مجتبی جباری، یک باب مغازه در این پاساژ به آنها داده است.
شرکت “ویستر“، تولیدکنندهی انواع تشک و بالشت و لحاف نیز متعلق به علی انصاری است. این شرکت وابسته به بانک “تات“، در مردادماه سال ۱۳۸۹ در “شهرک صنعتی البرز” قزوین افتتاح شد و امیررضا واعظ آشتیانی، یار دیرین علی انصاری نیز بر مدیرعاملی آن تکیه زد.
آقای انصاری با حضور در عرصههای مختلف تجاری نشان داده که به تمرکز در یک تجارت اعتقادی ندارد و در این راه حاضر است دست به ماجراجویی هم بزند. آنچنانکه گفته میشود وی سالها قبل حتی قصد داشت صحن “امامزاده زید” در بازار تهران (انتهای جنوبی بازار بزازان) را نیز خریداری و به یک “بازارچه” تبدیل کند که با مخالفت برخی نهادها از انجام آن بازماند.
کارخانجات “لوله و پروفیل تهران” و کارخانجات تولیدی و صنعتی “خوشخواب نوین” نیز از دیگر عرصههای فعالیت اقتصادی علی انصاری و برادرانش به شمار میروند.
او در یکی از آخرین اقدامات خود، در معاملهای پرابهام، خانهی مصادرهای “ثابت پاسال” معروف به “کاخ ورسای تهران” را از شرکت “صبامیهن” متعلق به “صندوق بازنشستگی وزارت اطلاعات” خرید و انتظار میرود که به زودی در زمین پرارزش آن در خیابان جردن تهران، برج تجاری مرتفعی بسازد.
قدیمی ترین هاجدیدترین هابهترین هابدترین هادیدگاه خوانندگان