ایران وایر , همایون خیری: زندگی در خاورمیانه صرفنظر از تفاوتهای اجتماعی و دشمنیهای تاریخی به ایجاد یک فرهنگ مشترک جمعی هم منجر شده است. خنده دار به نظر میرسد ولی با هر عقیده سیاسی که بروید فروشگاه مواد غذایی و بخواهید خیارشور بخرید اگر اهل ایران باشید خیارشور اسرائیلی را ترجیح میدهید چون طعم آن شبیه به طعم خیارشورهای ایرانیست. حالا فکر کنید وضع تولید خیارشور خود ما چطوریست و چقدر بهداشتیست. من فکر میکنم طعم خیارشورهای ما ملغمهایست از مزه خیار و چاشنیهای محلی و دستهای نشسته حسن آقا خیارشوری. ولی در خوشمزگیاش شک نمیکنید. احتمال دارد مزه خیارشورهای اسرائیلی هم همینطوری درست شده باشد فقط جای حسن آقای ما با حسن آقای آنها عوض شده. در خاورمیانه چنین چیزی ممکن و بلکه حتمیست. میروید جشن عروسی عربهای خارج کشور میبینید شبیه به عروسیهای خودمان هستند. غذایشان هم همینطور. روابط اجتماعی و جزمیتهای فکریمان هم شبیه به همدیگر است. فرهنگ مشترک خاورمیانهای که شامل همه این چیزهاست گاهی به چشم خود ما نمیآید ولی غیرخاورمیانهایها آن را میفهمند و در نتیجه هنوز دهانتان را باز نکردهاید که بگویید فرق زبان ایرانی و عربی مثل فرانسوی و ایتالیاییست دو سه باری از غربیها شنیدهاید که شما مگر همهتان به یک زبان حرف نمیزنید؟ البته موضوع فقط در مورد خاورمیانه هم نیست. یک سفر که بروید شرق آسیا به نظرتان میرسد همه مردم صورتهایشان گرد است و چشم بادامیاند و تازه مدتی که میگذرد متوجه تفاوتها میشوید. برای همین هم در غرب به ساکنان شرق آسیا میگویند آسیایی. به هند و کشورهای اطرافش میگویند ایندین یا همان سرخ پوست آسیایی. منتها یکی از کشفیات من در مورد فرهنگ خاورمیانهای و در حاشیهاش فرهنگ اسرائیلیها این است که اگر کسی از اروپا به اسرائیل رفته باشد با آنهایی که پیشینه خاورمیانهای داشتهاند بکلی فرق دارند. هر دو در یک کشور زندگی میکنند ولی در دو تا دنیای مختلفند. مثل ماهایی هستند که استرالیایی هستیم ولی هنوز عید نوروز برایمان با تعطیلات سال نو میلادی فرق دارد.
یک دوست اسرائیلی دارم که زیست شناس است ولی پیشینهاش اروپاییست. توی محوطه دانشگاه نشسته بود داشت تخمه آفتابگردان میشکست. در حال رد شدن بودم گفت بیا از اینها امتحان کن.
من: نشستی تخمه آفتابگردان میشکنی وسط روز؟
مرد: مگه اینا رو میشناسی؟
من: آره بابا هفتهای یک بستهش رو در حال کار کردن و نوشتن میخورم. از همینی که دستت گرفتی.
مرد: جدی؟
من: آره جدی. مگه از فروشگاه کولز نخریدی؟
مرد: چرا از همونجا خریدم.
من: خوب اگر رفتی تمام کرده بود برو فروشگاه ایرانی از همینها دارن بخر. فقط بستههاشون فرق داره.
مرد: مگه توی ایران از اینا هست؟
من: مرد حسابی ما از این تخمهها نداشته باشیم فیلم سینمایی تماشا نمیکنیم.
مرد: یعنی چی؟ چه ربطی به فیلم سینمایی داره؟
من: خوب میشینیم فیلم تماشا میکنیم تخمه هم میخوریم. تخمه میخوریم که فیلم رو بفهمیم.
مرد: هاهاهاها ... بدون تخمه فیلم معنا نداره؟
من: فیلم و فوتبال بدون تخمه آفتابگردون معنا نداره.
مرد: هاهاهاها ... خیلی عجیبه.
من: یعنی الان کشف کردی ما ایرانیها تخمه آفتابگردان هم میخوریم عجیبه؟
مرد: خوب فکر میکردم برای ما اسرائیلیها مرسومه. البته برای همه مرسوم نیست ولی من دوست دارم.
من: هاهاهاها ... تو باید بری خاورمیانه رو ببینی متوجه بشی وقتی با دید اروپایی به اونجا نگاه میکنی همه چیز رو عوضی میبینی. عمر تخمه آفتابگردون شکستن توی خاورمیانه از عمر کشور اسرائیل بیشتره.
مرد: خوب توی اروپا کسی اینطوری مثل طوطی تخمه آفتابگردون نمیخوره. خانواده من بهم میخندن.
من: همین دیگه. برو ببین توی خاورمیانه چقدر طوطی هست با فیلم سینمایی و مسابقه ورزشی تخمه آفتابگردون میخورن. همون قفسهای که این تخمهها رو ازش برمیداری زیرش خیارشور اسرائیلی هم هست. ما از همونا میخریم.
مرد: آره دیدم من از همون خیارشورها میخرم. خیارشورهای استرالیا شیرینن.
من: مزه خیارشورهای ایرانی هم همونطوریه. خیارشور که نباید شیرین و بیمزه باشه.
مرد: پس شماها مثل عربها هستید.
من: توی غذاهامون خیلی شباهت داریم. الان به نظرم تو مریض شدی که خیارشور ایرانی و تخمه آفتابگردون دوست داری ... هاهاهاها ...
مرد: هاهاهاها ... پس چرا دشمنید با اسرائیلیها؟
من: ما دشمن نیستیم. یعنی توی خاورمیانه همه با هم دشمنن ولی فامیل هم هستن. اگه دست از غذای اروپایی برداری چند تا غذای دیگه خاورمیانهای بخوری خوب مریض میشی بعد میفهمی وضعیت منطقه چطوریه ... هاهاهاها ...
مرد: ... هاهاهاها ... حالا بیا یک کمی تخمه بردار خوشمزهس.
من: باز گفتی ها. من میدونم خوشمزهس. تو باید بفهمی خوشمزهس ... هاهاهاها ...
مرد: ... هاهاهاها ...
قدیمی ترین هاجدیدترین هابهترین هابدترین هادیدگاه خوانندگان