ایران وایر , کامبیز فروهر ایران به تصدیق خود، برای جبران خسارتِ حاصل از یک دهه انزوا، سالانه به ۱۵۰میلیارد دلار سرمایه نیاز دارد. ولی از آن سو، کشوری است که حتی وقتی تحریم هایش هم برداشته شوند، همچنان برای بیشترِ سرمایه گذاران خارجی، کشوری پرابهام و هراس انگیز خواهد بود. بنابراین، تهیه این پول برای ایران بسیار دشوار است.
«حمید بیگلری»، ایرانی-امریکاییِ ۵۷ ساله ای است که در دانشگاه «کرنل» تحصیل کرده، بانکدار پیشین شرکت خدمات مالی و بانکداری «سیتی گروپ» (Citigroup) بوده و تجارت را تحت سرپرستی «رابرت روبین» و «سندی ویل» آموخته است. با این که از هیچ مقام رسمی برخوردار نیست، اما طبق گفته ها و شنیده ها، در حلقه های مالی نیویورک، یار و حامیِ حسن روحانی، رییس جمهور ایران است.
بیگلری سرمایه گذاران و افراد صاحب نفوذ را در همایش ها و یا دیدارهای خصوصی گرد هم می آورد تا توجه ها و حمایت ها را به کشور زادگاه خود برانگیزد. او ایران را چند سال قبل از انقلابِ سال ۱۹۷۹ برای تحصیل در امریکا ترک کرده و تا پیش از انتخاب حسن روحانی، یعنی بیش از سه دهه، حتی برای دیدار دوستان و آشنایان نیز به کشور برنگشته بود. حالا نشانه هایی از گسترش نفوذ بیگلری در تهران دیده می شود و دعوت نامه هایی دریافت می کند تا برای حل مشکلات بانک مرکزی ایران به تهران بیاید.
او در مذاکرات و مصاحبه های خود تصریح کرده که از حجم بالای موانع و مشکلات آگاه است. در مصاحبه ای گفته است: «ایران از اواخر دهه ۱۹۹۰ تا سال ۲۰۰۸ دوران طلایی جهانی شدن [اقتصاد] را از دست داد؛ دورانی که پیشرفت های اقتصادی به همه کسانی که در آن سهیم بودند، سود می رساند. ایران نباید فرصت بعدی را از دست بدهد.»
به اعتقاد بیگلری، اقتصاد منزویِ ایران در سال های اخیر عامل مهمی در جذبِ بالقوه سرمایه گذاران محسوب می شود. می گوید:«ایران۸۰ میلیون مصرف کننده دارد که از خوراک و خدمات با کیفیت خوب محروم هستند.»
ولی حتی وقتی تحریم ها برداشته شوند - که بنا است در ماه مارس انجام شود – همچنان عوامل زیادی وجود دارد که سرمایه گذاران را از کار در ایران باز دارد. نهادهای شبه دولتی، بخش اعظمی از اقتصاد ایران را زیر کنترل خود دارند و نظام قضایی کشور هم با [سرمایه گذارانِ] خارجی زاویه پیدا می کند.
از سوی دیگر، بنا بر گزارش بانک جهانی، ایران از نظر سهولت تجارت و بازرگانی، در میان ۱۸۹ کشور جهان، در رتبه ۱۱۸ قرار گرفته است؛ یعنی بسیار پایین تر از همسایگان خود، عربستان سعودی و امارات متحده عربی که به ترتیب در جایگاه ۴۹ و ۲۲ جای گرفته اند. حتی توافق هسته ای هم می تواند به هم بخورد چرا که متن توافق، مکانیسمی را پیش بینی می کند که بنابر آن، اگر ایران به وعده های خود وفادار نماند، تحریم ها دوباره اعمال می شوند.
زمانی که توافق هسته ای زیر حملات مخالفان در کنگره امریکا در موقعیت نامطمئن و متزلزلی قرار داشت، بیگلری تلاش خود را برای لابی گری در جهت امضای توافق به کار می بندد و در نوشتن پیش نویسِ نامه ای در جهت حمایت از قرارداد اقدام می کند؛ نامه ای که به امضای ایرانی-امریکایی های سرشناسی از جمله مدیران فعلی و پیشینِ توییتر، گوکل و دراپ باکس می رسد.
بهای مهاجران
آن چه در کانون تلاش ها و اقدامات بیگلری قرار داشت، هم مهاجران ایرانی بود و هم صنعت تکنولوژی ایرانی. بیگلری از برگزارکنندگان همایش «آی بریج» (iBridges) بود که در ماه ژوئن در برلین برگزار شد. هدف از همایش این بود که کارآفرینان تکنولوژی ایرانی با همتایان خود و نیز سرمایه گذاران خارجیِ بالقوه آشنا شوند و در ارتباط قرار گیرند.
از سوی دیگر، ایرانیانِ مقیم خارج منابع پرسودی برای ایران محسوب می شوند. دولت برآورد کرده که حدود هفت میلیون ایرانی در خارج از کشور زندگی می کنند و دارایی آن ها به دو تریلیون دلار می رسد. ولی بسیاری از آن ها با جمهوری اسلامی مخالف هستند و به این دلیل، از سرمایه گذاری در کشور اکراه دارند. مقامات ایرانی اغلب این افراد را خائن و وطن فروش می خوانند.
ولی موضع روحانی متفاوت است. او در جریان سفر خود به نیویورک در ماه سپتامبر، با جمعی از ایرانیانِ مقیم امریکا دیدار کرد. «وحید علاقبند»، تاجر ایرانی مقیم لندن می گوید: «سیاستمداران ایرانی باید یاد بگیرند که با مهاجرین ایرانی راحت باشند.»
علاقبند مجبور شد تا تجارت فولاد خود را به دلیل تحریم ها تعطیل کند.
از فیزیک تا مدیریت سرمایه
بیگلری خود یکی از مهاجرینی است که در بیرون از مرزهای کشور به موفقیت بالایی دست یافته است. او که در تهران متولد شد، در سال ۱۹۷۷ برای تحصیل در رشته فیزیک و ریاضیات در دانشگاه کرنل به امریکا رفت. سقوط حکومت شاه، دو سال پس از سفر او به امریکا، برنامه بیگلری را برای بازگشت به کشور از مسیر خود خارج کرد. در عوض، تصمیم گرفت تحصیلات خود را تا مدرک دکتری در رشته اخترفیزیک در دانشگاه «پرینستون» ادامه دهد. او سپس در «آزمایشگاه فیزیک پلاسما» در پرینستون مشغول به کار شد.
بیگلری در سال های دهه ۱۹۹۰ حرفه خود را عوض می کند و به شرکت «مک کینزی» می پیوندد. در سال ۲۰۰۰ که مشغول کار در این شرکت بود، با «ویل»، مدیر ارشد وقت «سیتی گروپ» آشنا می شود. سیتی گروپ تلاش می کند تا بیگلری را به خود جذب کند. او در مدیریت بحران مالیِ سال ۲۰۰۸ در بانک سیتی گروپ نقشی حیاتی ایفا و در مقام رییس بخش استراتژی، کمک کرد تا ساختار بانک را پس از آن که دولت برایش ضمانت مالی مهیا کرد، به دو بخش تقسیم کند.
«رابرت روبین» - که وقتی بیگلری در سیتی گروپ کار می کرد، رییس بانک بود - می گوید: «او به شما تنها چیزی را می گوید که از نظرش درست است، نه چیزی را که می خواهید بشنوید. هر کسی از این صداقت برخوردار نیست.»
از سال ۲۰۱۳، بیگلری با یکی دیگر از رؤسای خود در سیتی گروپ به نام «وکرم پندت» مشارکت می کند. پندت از اعضای اصلی گروه «تی جی جی» (TGG Group) است؛ سازمان مشاوره ای مستقر در نیویورک که برای مشاوره به مشتریان خود از شیوه های تحلیل رفتاری استفاده می کند. از جمله همکارانِ سرشناسِ این شرکت می توان به «دنیل کانمن»، برنده نوبل اقتصاد و «استیون لویت»، نویسنده کتاب «Freakonomics»(به همراه «استیون دابنر») اشاره کرد.
مشاوره های مستدل
آخرین کار بیگلری در سیتی گروپ، ریاست بخش «مطالعه ظهور تقسیم بندی بازار» بود که تقریباً نیمی از درآمد بانک را تولید کرد. «افشین مولوی»، تحلیلگر ایرانی و مشاور ارشد شرکت «آکسفورد آنالیتیکا» (Oxford Analytica) بر این نظر است که این تجربه به خصوص می تواند برای ایران ارزشمند باشد:«بیگلری کسی است که به مقامات و رهبران عالی رتبه ترکیه، نیجریه و هند در بالاترین سطح، مشاوره هایی مستدل، مستحکم و سنجیده ارایه داده است. وقتی در سیتی گروپ کار می کرد، در این مورد نیز تحقیق می کرد که آیا مهاجرین کشورها در زادگاه خود سرمایه گذاری می کنند یا خیر. می خواست سراغ ایرانی-امریکایی ها هم برود و با آن ها صحبت کند.»
بیگلری با روحانی اولین بار در سال ۲۰۱۳ ملاقات می کند؛ وقتی رییس جمهور که تازه بر صندلی ریاست جمهوری خود نشسته بود، برای سخنرانی در اجلاس سازمان ملل به نیویورک رفت و با باراک اوباما تلفنی صحبت کرد و تابویی چند دهه ای را شکست.
با این حال، بیگلری برای سفر به ایران پس از ۳۷ سال در اوت سال ۲۰۱۴، یک سال دیگر هم صبر می کند تا ببیند آیا روحانی می تواند از پسِ تنش ها و اصطحکاک های تندروها بر آید. خودش می گوید تا آن زمان دلایل و شواهد کافی در اختیار داشته مبنی بر این که روحانی مدیر قابلی است که می تواند ایران را به ظرفیت های هنگفتش نزدیک کند.
رسانه های تندرو
منتقدان داخلی هم چنان بر روحانی می تازند و اخیراً بیگلری را هم از حملات خود بی نصیب نگذاشته اند. بیگلری نیز مثل بسیاری از شخصیت های نزدیک به روحانی که تحصیل کرده غرب هستند - شاخص تر از همه، محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه - در رسانه های محافظه کاران، عامل امریکا خوانده می شود.
چنین القاب و اشاراتی می تواند خطرهایی جدی در پی داشته باشد، چنان که به نوشته وبسایت «تقاطع»، ماه گذشته «سیامک نمازی» در تهران بازداشت شد. نمازی نیز یکی از ایرانی-امریکایی هایی است که از مدافعانِ روابط بسیار نزدیکِ ایران با کشورهای غربی به شمار می رود و خود نیز همکار یکی از شرکت های مشاوره ای بود و به شرکت های تجاری که خواهان سرمایه گذاری در ایران بودند، مشاوره می داد.
با این اوصاف، روحانی تقریباً از رقبای خود پیش افتاده است؛ توافق هسته ای به تصویب آیت الله خامنه ای رسیده است و حکومت قصد دارد در جهت گسترش میدان های نفتی، تا آخر ماه مارس در مناقصه های بین المللی شرکت کند که در این شرایط سخت، اقدامی است بسیار مهم و حیاتی.
علاوه بر نفت و گاز، بیگلری بخش پتروشیمی، توریسم و کالاهای مصرفی را برای سرمایه گذاری آماده می بیند. به اعتقاد او، ایران باید در سال های آتی دارای هایی دولتی خود را بفروشد، بانک مرکزی را مستقل تر کند و در قوانینِ مربوط به سرمایه گذاری خارجی، تغییراتی اساسی به وجود آورد.
او معتقد است هیچ کدام از این کارها ساده نیست: «ولی با نگاهی خوشبینانه می توان گفت که با انجام سه پروژه، سودهای تولیدیِ هنگفتی نصیب کشور می شود.»
قدیمی ترین هاجدیدترین هابهترین هابدترین هادیدگاه خوانندگان