«بهرام مبشر»، کیهان شناس ایرانی و استاد «دانشگاه ریورساید» کالیفرنیا است که موفق به رصد دورترین نقطه جهان شده است. او در پروژههای بزرگ کیهانشناسی مشارکت دارد. مبشر در سابقه کاری خود و فعالیت در «موسسه تلسکوپ فضایی هابل» در «ناسا»، نماینده «سازمان فضایی اروپا» (ESA) است و مسوولیت تصویربرداری «فروسرخ» دوربین نیکموس تلسکوپ فضایی هابل و رصد دورترین کهکشان را دارد. او هم اکنون به همراه تیمی روی رصد اولین نسل ستارهها در جهان فعالیت میکند و به نتایج خوبی هم در این زمینه دست پیدا کرده است. با او درباره فعالیت های تازه اش حرف زده ام.
به تازگی خبری در رسانهها در مورد کشف اولین ستارههای جهان منتشر شد ...
بله، به تازگی کهکشانی پیدا کردیم که تعداد زیادی از ستارگان اولیه در آن وجود دارند؛ یعنی اولین نسل ستارهها در جهان در این کهکشان هستند. به بیانی دقیقتر، ما توانستیم نور اولین ستارهها را پیدا بکنیم. به این ستارهها به اصطلاح « جمعیت سوم ستارهها» (population III stars) گفته میشود. این ها اولین ستارههایی هستند که در جهان به وجود آمده اند و این برمیگردد به حدود ۱۳ میلیارد سال پیش، در حالی که عمر جهان ۱۳.۸ میلیارد سال است. این ستارههای اولیه، چندین میلیون سال بعد از شکلگیری از بین رفتهاند و ما توانستیم نور باقی مانده از این ستارههای اولیه را در کهکشانی که حدود ۱۳ میلیارد سال نوری با ما فاصله دارد، رصد کنیم.
شما در پروژه رصد دورترین نقطه جهان هم مشارکت داشته اید؛ دیدن دورترین نقطه جهان از چه لحاظ اهمیت دارد؟ تمام مواد شیمیایی که در جهان وجود دارد و قسمتی از این مواد شیمیایی هم بدن و اطراف ما را میسازند مثل کربن، هیدروژن و اکسیژن و تمام چیزهایی که مایه حیات میشوند، در یک برهه زمانی در آن ستارهها به وجود آمدند و پخته شدند. یعنی عناصر سبکتر در طول زمان در هم ادغام شدند و عناصر سنگینتر را به وجود آوردند؛ برای مثال، هیدروژن، هلیم را به وجود آورده، سه تا هلیم، کربن را و یک کربن و یک هلیوم، اکسیژن را به وجود آوردند. به این ترتیب، این ها همه ترکیب شدند و در نهایت عناصری به وجود آمدند که ما امروز در جهان می بینیم و بدون این عناصر زندگی غیرممکن می شود. با رصد و شناخت اولین ستارهها میتوانیم به اولین نقطه برای به وجود آمدن «ما» برسیم و ببینیم چه شرایطی فراهم شده تا حیات و ما به وجود آییم.
از تلسکوپهای زمینی بیش تر استفاده می کنید یا فضایی؟
ما از هر دو نوع تلسکوپ استفاده می کنیم. با تلسکوپ فضایی هابل، فاصله خیلی دور را رصد و با آن سیارهها و ستارههای دور را مشخص می کنیم. بعد دادهها را روی تلسکوپهای بزرگ زمینی مثل تسلکوپ «کک»، بزرگ ترین تلسکوپ زمینی که در هاوایی است، مورد بررسی قرار می دهیم. بنابراین، ما از مجموعه ای از تلسکوپ های قوی زمینی و فضایی استفاده می کنیم. در آینده ای نه چندان دور، یعنی چهار سال آینده، تلسکوپ فضایی «جیمز وب» به فضا پرتاب میشود که این تلسکوپ ۹ برابر قویتر از تلسکوپ فضایی هابل است. با آن می توان فاصله خیلی دورتر را دید و دقیقتر مشاهده کرد.
فکرمیکنید هابل تا چهار سال آینده بتواند به فعالیت ادامه دهد؟
میدواریم که بتواند تا زمانی که جیمزوب به فضا میرود، فعالیت کند. اما کنترل جزییات یک پروژه فضایی خیلی دست ما نیست؛ یعنی اگر اشکالی پیش آید، نمیتوانیم آن را با شرایط کنونی که شاتلها هم بازنشسته شده اند و پروازی ندارند، تعمیر کنیم. هابل یک پنجره جدید باز و فهم انسان را نسبت به جهان هستی کاملا متفاوت کرد. تصاویری که هابل منتشر کرده، باعث علاقه بسیاری از مردم به علم نجوم شده است. بسیاری از دانشجوهایی که هم اکنون در رشتههای نجوم تحصیل میکنند، اولین بار توسط تصاویر هابل با نجوم آشنا شدهاند. هابل انقلابی به وجود آورد. برای همین، یک چیز ارزشمندی برای ناسا است و ناسا تمام تلاش خود را می کند تا به هر قیمتی شده این تلسکوپ را زنده نگه دارد. تاکنون بین ۱۰ تا ۱۵ میلیارد دلار برای هابل هزینه شده است.
چه تیمهایی روی رصد اولین ستارهها و کهکشانها کار میکنند؟ آیا در این تیمها، ایرانیهای دیگری هم فعالیت میکنند؟ حدود پنج تیم در اروپا و امریکا هستند که به همراه گروه من روی رصد اولین نسل ستارهها کار میکنند و با هم همکاری داریم. تعداد نسبتا زیادی از دانشجویان ایرانی در گروه با من مشارکت می کنند. البته تعدادی از آنها سال جاری فارغالتحصیل شدند و جذب دانشگاههای دیگر شدند و مشغول تحصیل در فوق دکترا هستند.
آیا با دانشگاهها ایران هم همکاری دارید؟
من با دانشگاههای کشورهایمختلف روی پروژههای متفاوت همکاری میکنم اما دانشگاههای ایران جزو همکاران ما نیستند. اگر دانشگاههای ایران هم بتوانند به این پروژه های علمی بینالمللی بپیوندند و مشارکت کنند، خیلی خوب است. من با دانشگاههای ایران در تماس هستم تا بتوانم برخی از دادهها را به آنها بدهم و آنها تحقیقات را در این زمینه آغاز کنند.
شما به ایران رفت و آمد می کنید و علاقهمند بودید که با دانشگاههای ایران همکاری کنید؛ آیا این استقبال از طرف دانشگاه های ایران هم وجود دارد؟
مشکل این جا است که در ایران روی کیهانشناسی مشاهداتی کم تر کار می شود. برای همین، من تلاش میکردم تا کارهایی را با آنها آغاز کنم. مقداری با «آی.پی.ام» (پژوهشگاه دانشهای بنیادی) و «دانشگاه شریف» کار کردیم اما این به معنای همکاری نیست، بیشتر مشاوره بود. تعدادی از دانشجویان از این دو مجموعه آموزشی برای گذراندن دوره دکترای خود به امریکا آمدند. الان در گروه ستارهشناسی کیهان شناسی دانشگاه ما، ۱۲ ایرانی وجود دارد که نجوم مشاهداتی می خوانند. آن ها بعد از اتمام تحصیل می توانند سرمایههای عظیمی برای ایران محسوب شوند. مساله این جا است که آنها از ایران به این جا میآیند و با بزرگ ترین تلسکوپهای دنیا کار می کنند که حتی خیلی از امریکاییها به آن ها دسترسی ندارند. به طور کلی، دانشجویان ایرانی خوب خودشان را این جا نشان دادهاند.
آیا این دانشجویان بعد از فارغالتحصیلی، به ایران برمیگردند؟
نه؛ خیلی از آنها بعد از فارغالتحصیلی به ایران برنمیگردند. تابستان سال گذشته چهار دانشجوی ایرانی از گروه من فارغالتحصیل شدند و همه آنها موقعیت کاری خوبی گرفتند و همچنان در امریکا هستند. حتی اگر بخواهند برگردند، سیستم طوری نیست که آنها را ساپورت کند. منتهی شرایط به گونهای است که هر کس هرجای دنیا باشد، میتواند از بسیاری از این دادهها استفاده کند. امکان این وجود دارد که پروژههای مشترک همکاری تعریف کرد و این دانشجویان در صورت برگشت به ایران، روی این دادهها کار کنند و همزمان افراد دیگری نیز در ایران تربیت شوند. دانشجوهای زیادی در خارج از ایران در زمینه نجوم در حال تحصیل هستند، اگر یک سوم این دانشجوها هم به ایران بازگردند، یک جهش علمی در این زمینه انجام میشود.
شرایط سیاسی کشور هم روی همکاری ها تاثیر گذاشته است؟
بی تاثیر نبوده. یکی از فعالیتهایی که من خیلی دوست دارم انجام بدهم و با آی.پی.ام هم صحبت کرده ام، تبادل دانشجو است؛ یعنی دانشجوها به مدت کوتاه برای تحقیق به امریکا بیایند، آموزش ببیند و به ایران بازگردند. فعلا به لحاظ سیاسی این کار امکان پذیر نیست. دانشجوهای من این جا با دانشجوهای آی.پی.ام اسکایپ می کنند و در مورد تحقیقات خود با هم صحبت میکنند.
شما با تمام مشغلههایی که دارید، به ایران سفر میکنید و در نشستهای علمی و برنامههای علمی عمومی حضور می یابید. کم تر کسی این کار را میکند. چه دلیلی برای این کار دارید؟
این را وظیفه خودم می دانم که اگر آدم یک علمی پیدا میکند، آن را باید با دیگران شریک شود. در واقع، من با ثروت آن کشور درس خواندم و از آن جا که ثروت کشور صرف من شده، باید یک چیزی به آن برگردانده شود. حالا که نمی توانم برگردم آن جا و به طور جدی کار کنم، این تنها طریقی است که میتوانم کمکی کنم. از طرف دیگر، این به افزایش آگاهی جامعه کمک می کند تا با علم روز بیش تر آشنا شوند. تا حدی باعث تغییر طرز فکرشان و اولویت هایشان در زندگی میشود. این خودش طریقی است که می شود جامعه را آموزش داد. البته این کار را در امریکا هم انجام میدهم. سطح علمی جامعه آمریکا بین مردم عادی چندان بالاتر از مردم ایران نیست، این جا هم کارهایی که انجام می دهیم، مفید است.