بهمن خطیبزاده - روزنامهنگار یکشنبه شب (۱۸ اکتبر)، ایستگاه اتوبوسی در بئرشبع، جنوب اسرائیل.
مرد جوانی با چاقو به یک سرباز اسرائیلی حمله میکند. اسلحه سرباز زخمی را میگیرد و شلیک میکند. تا نگهبان مسلح ایستگاه بکشدش یک نفر را کشته و یازده نفر را زخمی کرده.
دوربین مداربسته ایستگاه وقایع را ضبط میکند.
مردم هراسان میدوند. نگهبان به مرد جوان دیگری شلیک میکند، به خیال آنکه همدست جوان قبلی است. که نیست. اما سیهچرده است. میخورد که 'دشمن' باشد.
مردمی که حس میکنند خطر رفع شده آرامآرام دورش حلقه میزنند. یکی دو نفر میزنندش، از جمله سربازی که با لگد به سرش میزند. تا یکی دیگر به دادش میرسد. چهارپایه بلندی بالای سرش میگذارد که از گزند ضربات احتمالی بعدی دور بماند.
کسانی در جمعیت با موبایل عکس و فیلم میگیرند.
مرد سیهچهرده روز بعد در بیمارستان میمیرد. جوانی است بیست و نه ساله. پناهندهای از اریتره که در غوغای یکشنبه شب ایستگاه اتوبوس، نه سر پیاز بوده نه ته پیاز.
اسرائیلیها فلسطینیها را مقصر میدانند. حملههای روزهای اخیر را، با چاقو، با تفنگ، با ماشینی که به عابران میکوبد. از اول اکتبر هشت اسرائیلی کشته شدهاند و هشتاد و سه نفر زخمی.
فلسطینیها اسرائیلیها را مقصر میدانند. تبعیض و سرکوب را، اشغال را. از اول اکتبر چهل و پنج فلسطینی کشته شدهاند، بیش از دو هزار نفر زخمی. دهها، بلکه صدها نفر هم در بازداشتند.
دیدهبان حقوق بشر از مقامهای اسرائیلی میخواهد در مورد واقعه "تحقیق کنند و مقصران را به دادگاه بکشند."
عفو بینالملل بیانیه میدهد که پناهنده اریترهای "صرفا به خاطر رنگ پوستاش" کشته شد. او را "قربانی نژادپرستی و خارجیهراسی" میداند. میگوید: "این نتیجه (سیاست) دولت و مقامهای اسرائیلی است که اعدام مردم بدون دادرسی را تشویق میکنند."
نخست وزیر اسرائیل پاسخ میدهد: "در این کشور به قانون احترام میگذاریم. کسی نباید خود را مجری قانون بداند."
اما شدت تنش بیش از این حرف هاست. شهردار بیتالمقدس همین چند روز پیش از اسرائیلیهایی که در خانه تفنگ دارند میخواست هرجا میروند تفنگشان را ببرند.
وزیر فرهنگ اسرائیل هم چندی پیش پناهجویان آفریقایی را "سرطانی بر پیکر اسرائیل" خوانده بود. دادگاهی اسرائیلی هم سه ماه پیش حکم داده بود که پناهجوها باید به رواندا و اوگاندا برگردانده شوند – و آنها که برنمیگردند، بازداشت شوند.
آنها که برنگشتهاند و بازداشت شدهاند، دوشنبه در بازداشتگاه برای او که بازداشت نبود عزاداری کردند. برای جوان اریترهای که نه سر پیاز بود نه ته پیاز – اما سیهچرده بود، میخورد که 'دشمن' باشد.
قدیمی ترین هاجدیدترین هابهترین هابدترین هادیدگاه خوانندگان