شهروند : پسر جوانی که در یک درگیری دست به جنایت زده بود، صبح دیروز رضایت اولیایدم را جلب کرد ولی به اتهام حمل موادمخدر قرار است اعدام شود.
اول خرداد سال ٨٨ به کارآگاهان پلیس خبر یک درگیری خونین رسید. تیم تحقیق خیلی زود، برای تجسس و پیگیری ماجرا راهی محل حادثه در خیابان شکوفه پیروزی شد. با حضور کارآگاهان جنایی در محل مشخص شد که دو جوان با یکدیگر درگیر و یکی از آنها با ضربه چاقو به گردنش به شدت زخمی شده است. پسر زخمی به بیمارستان منتقل شد ولی ١٠ روز بعد از درگیری جان خود را از دست داد، بنابراین ضارب که دستگیر شده بود، تحت بازجوییهای قضائی و پلیسی قرار گرفت. وی در بازجوییها با اعتراف به قتل، به ماموران گفت: «من اصلا مقتول را نمیشناختم حتی یکبار هم او را ندیده بودم. روز حادثه داخل خودرو خودم نشسته بودم که ناگهان مقتول به سمتم حمله کرد. او شیشه ماشینم را شکست و شروع کرد به کتک زدن من. هرچه با او صحبت کردم که مرا اشتباهی گرفتهای و اصلا ما همدیگر را نمیشناسیم، فایدهای نداشت. او با چوب به جانم افتاده بود و مرتب کتکم میزد، تا اینکه من هم وقتی این وضعیت را دیدم، برای دفاع از خودم چاقو کشیدم.» این پسر پس از اعتراف، صحنه جرم را بازسازی کرد، این درحالی بود که از خانه متهم هنگام دستگیری مقدار زیادی کراک پیدا و پرونده این کشف نیز به دادگاه انقلاب فرستاده شد. پرونده قتل هم برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. این پسر در دادگاه محاکمه شد و با ابراز پشیمانی گفت: «باور کنید من قصد قتل نداشتم.» با این حال، خانواده اولیایدم درخواست قصاص کردند و هیات قضائی نیز پس از مشورت، حکم قصاص متهم را صادر کردند. این پرونده با اعتراض متهم به شعبه ٢٠ دیوانعالی کشور فرستاده شد ولی هیأت قضائی این شعبه حکم را تأیید نکردند. آنها با توجه به برخی ایرادات، پرونده را بار دیگر برای رسیدگی دوباره به شعبه ١١٣ دادگاه کیفری استان تهران فرستادند. این درحالی بود که متهم در دادگاه انقلاب بهخاطر پرونده موادمخدرش به اعدام محکوم شد. صبح دیروز متهم در این شعبه بار دیگر محاکمه شد. در این جلسه اولیایدم باز هم از دادگاه تقاضای قصاص کردند. پدر متهم گفت: «پسرم بیگناه بود که کشته شد و من هم نمیتوانم رضایت دهم.» در ادامه متهم نیز در جایگاه ایستاد و به قضات گفت: «من قتل عمدی را قبول ندارم. آن روز مقتول خودش بیدلیل به من حمله کرد و باید از خودم دفاع میکردم. الان هم از اولیایدم تقاضا دارم مرا ببخشند و رضایت دهند. من به اندازه کافی تنبیه شدهام و از آنها میخواهم گذشت کنند. با اینکه در دادگاه انقلاب حکم اعدام برایم صادر شده ولی از اولیای دم میخواهم مرا ببخشند.» بنابراین در ادامه پدر و مادر مقتول تحتتأثیر صحبتهای متهم قرار گرفتند و او را بخشیدند و اعلام کردند با دریافت دیه از قصاص میگذرند. در پایان نیز هیأت قضائی وارد شور شدند و با توجه به رضایت اولیایدم، متهم را به پرداخت دیه و زندان محکوم کردند. این درحالی است وی به اتهام حمل موادمخدر به اعدام محکوم شده است.
+38
رأی دهید
-2
قدیمی ترین ها
جدیدترین ها
بهترین ها
بدترین ها
دیدگاه خوانندگان
۵۵
londonlondon - لندن، انگلستان
من پسرم کشته شده به هیچ وجه رضایت نمیدهم قصاص میخواهم اوکی باشه دیه بدهید میبخشم واقعا که خنده داره
1
6
پنجشنبه ۱۶ مهر ۱۳۹۴ - ۱۰:۲۰
پاسخ شما چیست؟
0%
ارسال پاسخ
۳۵
تی تی گل - گراتس، اتریش
نمیبخشیدن و میبخشیدن اعدام میشد حالا یه دیه هم باید بده
0
2
شنبه ۱۸ مهر ۱۳۹۴ - ۱۸:۴۳
پاسخ شما چیست؟
0%
ارسال پاسخ
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.