"برای جوانان ایرانی ثروت مهم‌تر از آزادی است".

همیشه نه ولی گاهی ثروت خودش آزادی میاره (اگه حرص ثروت دست و پای آدم رو نبنده که مثه درخت پرمیوه خم شه)، از طرفی یکی دقیقا بگه جوانان چیکار میتونن بکنن (همه حرف خوب میزنن اما کی خوبه این وسط؟). مورد دیگه اینکه وقتی لذت چیزی رو درک نکرده باشی برای داشتنش تلاش نمیکنی. به امید روزی که وقتی اسم آزادی میاد تک تک مردم ذهنشون بره سمت معنی و مفهوم واقعی آزادی ( نه یه برج و یه میدون) و با تمام وجود درکش کنند

[::sarbaz rahbar - لندن، انگلستان::]. در ایران ازادی نیست اگر ثروت هم داشته باشید ! میدانید جوانان ایران چرا میخواهند ثروت مند شوند ؟ برای اینکه بتوانند با ثروتشان ویزا کشورهای اروپای و غربی داشته باشند که هروقت خواستند مقیم کشورهای خارجی شوند .همانطور که بارها در مورد فوتبالیستهای ثروتمند ایران شنیده ایم که فلان فوتبالیست در فلان کشور امریکای یا اروپای مقیم شد. اری سرباز رهبر چلاق بدان جوانهای ایران برای چی می خواهند ثروتمند شوند !

[:: judy - ایران، ایران::]. پر واضح هستش که مقصود ایشون ارجحیت مادیات به دیگر فاکتورهای زندگی است. دیگر فاکتورها هم فقط به تفریح مبسوط نمیشه. حوصله توضیح واضحات ندارم اما تقاضا می کنم یکبار دیگه متن را بخوان. علی الخصوص قسمتی که به امکان رشد فکری در برابر مادیات اشاره می کنه. ثروت را بگذاری کنار تنها فاکتور باقیمانده تفریح نمیشه که شما اینگونه برداشت کردی!

لپ کل داستان که شدیدا باهاش موافق هستم: "برداشت کلی من از تمام صحبت‌هایی که با جوانان ایرانی داشتم این است که نسل جوان بلندپروازی کمتری برای ایجاد تغییر دارد. حوصله نبرد و جدل ندارد بلکه تلاش می‌کند با شرایط به تعامل برسد." ایول!

[::sarbaz rahbar - لندن، انگلستان::] تو که راست میگى ادم دروغگو !! یا تهى مغزى یا خودت رو زدى به تهى مغز بودن ! پس چرا مهر به شناسنامه میزنین !!؟ این یعنى اجبار ! چون اگه مهر نباشه اون شخص خیلى جاها کارش با مشکل روبرو خواهد شد !! به همین دلیل خیلیها میرن فقط یه مهر تو شناسنامه شون باشه و اخرش هم مهم مردم یا نظر مردم نیست ! تو که سربازش هستى چطور نمیدونى ؟ بگم اقا توبیخت کنه سرباز وظیفه نشناس که چطور نمیدونى در اخر " باید دید نظر اقا به کى نزدیکه " ! چون به عنوان سرباز رهبر به این اخلا ق اقا رو نمیدونى از نظر من توبیخ هستى ! ...!! ولى با قسمت دوم نظرت موافقم !! در امریکا براى لابى صهیونیست واق واق نکنى رأى نخواهى داشت !! همین چند روز پیش بود هیلارى یه پارس جانانه کرد !!! .

این الگوی فرهنگی است که خود اروپاییها و آمریکاییها توی دنیا جا انداخته اند. پول یعنی همه چیز. البته شاید این اخلاق به مراتب بهتر از اخلاق نسل گذشته باشد که برای ایدئولوژی و یک مشت شعار توخالی انقلاب کردند. و خارجی آنها را با این شعارها فریب داد.

[::sleepyhollow - کوالا لامپور، مالزی::]. البته منظور من اصلا جنبه تفریحی قضیه نبود، منظورم رو واضح تر بگم: چرا جوانان حوصله نبرد و جدل ندارند چون در تامین احتیاجات اولیه موندن، از قدیم گفتن شکم گرسنه دین و ایمان نداره، یعنی چی؟ یعنی باید نیازهای اولیه ی یک فرد برطرف بشه تا به دنبال ارضای نیازهای برتر مثل آزادی بره، یک آدم فقیر برای آزادی نمیجنگه اول برای حفظ حیاتش میجنگه، کسی که در جامعه ایران نیاز به خودنماییش هنوز برطرف نشده قبل از دنبال آزادی رفتن دنبال بینی زیبا میره. اینجاست که گاهی ثروت میتونه مقدمه تلاش برای آزای باشه چون دغدغه ی نیازهای دیگت رو نداری. از طرفی جوانان ایران طعم آزادی رو نچشیدن، طعم آزادی حتی در اظهار عقیده و به این روش عادت کردن و به دنبال تغییر نیستن و به همون لذت های کوچک جراحی بینی و جنگیدن برای اون خوشحالن. توقع هم نمیشه داشت که جوانان ایران در این محیط بسته به یکباره طرز فکر و رویشون عوض بشه کما اینکه هر کس به نوبه خود داره تلاشی هر چند کوچک برای نشون دادن تمایلش به آزادی میکنه، یکی با گذاشتن کامنت و یکی با یه روش کوچیک دیگه

[:: judy - ایران، ایران::]. خوب دوست عزیزم مسئله دقیقا به همین نکته بر میگرده. جوانی که رشد کامل فکری نداشته باشه ارجحیت را بر مسائل حاشیه ای می گذارد. کسی که عقل کاملی نداشته باشه تکمیل خودش را فقط در جراحی بینی و مادیات میبینه و آنها را در اولویت اول قرار میده. اینها اقدام برای آزادی نیست! اقدام برای آزادی اول از همه فهمیدن معنای آزادی است، درک درست از حقوق انسانی و رعایت آن.پس قدم اول بالا بردن شعور و فرهنگ آزادی است که آن هم مشخصا در گرو تحصیلات و آموزش آن است. یک مثال برات میزنم. یک دوستی داشتیم که یک مدت کوتاه خارج از ایران زندگی کرد (همون زمان که برج دوقلو را زدن) و سریع برگشت خورد. این دوستمون از نوع زندگی و فرهنگ خارج از ایران خوشش اومده بود و دوست داشت داخل ایران آنها را اجرایی بکنه. مثلا دوست داشت وقتی چراغ عابر قرمز هست از خیابان رد نشه. موقع رانندگی بوق نزنه و جلوی دیگران نپیچه و مواردی کوچک از همین قبیل. اما به یک هفته هم نکشید و هم رنگ جماعت شد! چرا؟ چون تنها کسی بود که داشت خلاف جهت آب حرکت می کرد و تحمل این همه فشار را هم نداشت و برگشت به فرهنگ خودمون.

اگر روی همین مثال ساده کمی تامل کنی متوجه خواهی شد که چرا جوون مملکت فکر می کنه اولویت با ثروت و جراحی بینی است. چرا مردم تمایل کمتری نسبت به یادگیری دارند و کسی حاضر نیست بت شکن این رویه های غلط باشه. چرا بقول رابرت فوکس جوانهای نسل جدید سعی بر تطبیق و سازگاری دارند! احتیاجات اولیه هر انسانی دانش و درک درست از حق طبیعی و انسانی و حقوق مدنی اش است که تو ایران کمتر کسی از اینها اطلاع کافی داره. احتیاجات اولیه همزیستی مسالمت آمیز در یک جامعه است که هزار ماشالا همدیگر را حتی تو غربت هم میبینیم رومون را بر میگردونیم که یعنی متوجه نشدیم چه برسه به کمک و مشورت. جامعه از هم پاشیده و قهر به همین روزی هم میافته که امروز میبینیم. هرکسی به فکر خودش خواهد بود و چشم و هم چشمی به راه میافته و دیگران باعث تصمیم های سرنوشت ساز زندگیمون میشن.

[::مهرداد2538 - تهران، ایران::]. خیلی دوست دارم یک نمونه مثال بزنی تا من هم قانع بشم. اما اگر جوابی نداشتی بگو یک کتاب مثال برات بزنم تا بفهمی هیچ کشور غربی و آمریکا هم مقصر نیستند و این از بی فرهنگی خودمونه. اونها اتفاقا فوق العاده مقتصدانه زندگی می کنند و ما اولین آموزشمون بعد از اینکه از ایران خارج شدیم همین بود که سوراخ سنبه های واقعی زندگی کجا است و تا چه حد آفتابه خرج لحیم تو ایران داشتیم.

البته صحبت های شما زیباست ولی شعارگونه و آرمانیست. به احتیاجاتی اولیه گفته میشه که بقای فرد رو حفظ کنه و انسان به طور غریزی ابتدا در جهت رفع اونهاست، من هم به شما پیشنهاد میکنم حتما نظریه نیازهای مزلو رو مطالعه کنید. بله همه ی ما دوست داریم دغدغه ی افراد جامعه دانش و همزیستی باشه ولی واقعیت اینه که ذات آدمی یه چیز دیگست. افراد بزرگی مثل گاندی، ماندلا یا هر کسی دیگه ای هم که تونستن به معنی واقعی کلمه به دنبال همزیستی باشن به این دلیله که تونستن از نیازهای اولیش گذر کنن، حالا یا به دلیل ارضای نیازهاشون و یا با ریاضت و اگه غیر از اینه واقعا انسان های اسثنایی بودن. نیاز به توجه، امنیت و اعتماد به نفس باید برطرف شده باشه تا فرد بره سراغ برطرف کردن نیاز به خودشکوفایی، زیبایی شناسی و غیره. هرچند قبول دارم که اعتماد به نفس و توجه از راه نامناسبی داره در ایران ارضا میشه. بله فرهنگ سازی خیلی عالیه ولی شما نمیتونید در یک جامعه آفریقایی گرسنه فرهنگ سازی کنید مگر اینکه اول اونها را از جهت رفع نیازهای فیزیولوژیک وعزت نفس آسوده خاطر کنید.اون موقع میتونید فرهنگ سازی رو شروع کنید و شاهد رشد فکری باشید

[:: judy - ایران، ایران::]. دوست عزیزم نمیدونم، شاید واقعا الکن تر از اونی هستم که شما را متوجه اصل موضوع کنم. چون هرچه جلوتر می رویم بیشتر از شاخه اصلی دور میشیم و مشخصا جالب نخواهد بود. مقصود بنده از نیازهای اولیه در باب به دست آوردن آزادی بود اینکه اول یک زیر ساخت مناسب داشته باشیم و بعد بدنبال آن برویم نه نیازهای اولیه بشر جهت زندگی! پس وقتی هنوز زیرساخت مناسبی نداریم چرا بهانه نداشتن تفریح و سوالات نخ نمای جوان تو اون مملکت چه کنه بیاریم؟ همانطوری که عرض کردم به گفته همین رابرت فوکس جوانان آینده ساز مملکت ما فعلا راه تعامل را در پیش گرفته که صد در صد برای حفظ همان اندک زیرساخت هم خطرناک است. نمیدونم چرا به بازی با کلمات روی آوردید و بحث گرسنگان آفریقایی را پیش کشیدید چرا که بحران اجتماعی مملکت ما زمین تا آسمون با گرسنگان آفریقایی فرق دارد و هنوز به اون درجه نرسیدیم. بحران اصلی ما عدم دانش مردم نسبت به حقوق خودشون است و بر همین اصل هم توقع خاصی دیگر ندارند و تعامل پذیر می شوند. مردم فقط به پول بها می دهند و اصول اولیه را فدای همان پول می کنند.

این بحران فقط در یک بخش از فعالیت های اجتماعی ما هم وجود ندارد که مثلا بگوئیم بخاطر حکومت مردم در فعالیت های سیاسی به این وضع افتاده اند. در تک تک فعالیت های اجتماعی این سرخوردگی و بی تفاوتی را در مردم میبینیم. در حوزه هنر، فرهنگ، ورزش، اقتصاد و ... الی ماشالا. مردم دیگه حتی برای سینمای افتضاحی که وقت و پولشون را هدر داده هم اعتراضی ندارند چه برسد به مسائل کلان مملکت! این میشه همان بی توجهی به حقوق اولیه خودشان! وقتی یک چنین بی توجهی ای پیش میاد برای جبران هم باید دغدغه اولیه این مردم پول بشه. باید هم رتبه و اعتبار وابسته به پول باشه! باید هم درجه اجتماعی با پول سنجیده بشه! باید هم اعتباری که یک زمان دانشجو و استاد و معلم داشت حالا برسه به حاجی بازاری! لپ مطلب: جامعه ما چون از حقوق اولیه خودش مطلع نیست و توجهی هم بهش نمی کنه به مشکلات بزرگی میخوره. برای حل این مشکلات هم سعی می کنه به پر سود ترین مسیر بره که اینجا میشه کم نوسان ترین مسیر. که در جامعه فعلی ما یعنی تعامل و پول پرستی.