ایران وایر , سیما شاه نظری : «شهرام» ۲۹ ساله، بچه جنوب شهر تهران است؛ محله «مولوی». رفته ام آن جا با مردم درباره آگاهی عمومی از ایدز و رابطه امن جنسی صحبت کنم. چیز زیادی دستگیرم نشد، بسیاری از آن ها مثل شهرام تاکنون میانه ای با کاندوم نداشته اند: «من همه اش مشغول کارم، اهل زید بازی نیستم اصلا. سالی، ماهی، چی بشه یکی از بچه ها یکی رو بیاره. دیگه اگر بخوایم واسه اون یه بار هم کاندوم بذاریم، چه کاریه.»
نبود آگاهی در مورد اهمیت رابطه جنسی امن و بیماری هایی چون ایدز در لایه های گسترده ای از جامعه، به همین سادگی است که شهرام نشان داد.
7 مرداد امسال، «مسعود مردانی»، یکی از اعضای «کمیته کشوری ایدز» در مصاحبه با خبرگزاری «شفقنا» اعلام کرد آمار مبتلایان به ایدز در سطح ملی 33 درصد افزایش یافته است.
وی تعداد مبتلایان به این بیماری را که اطلاعات آن ها به طور رسمی ثبت شده است، بیش از 29 هزار نفر اعلام کرد. این آمار در پایان سال 91 ، 26هزار و 125 نفر و در پایان سال 92، 27هزار و 888 نفر اعلام شد که از رشد 11 درصدی مبتلایان رسمی ایدز در مدت تنها دو سال خبر می دهد.
این تعداد البته فقط شمار مبتلایان ثبت شده است؛ دکتر مردانی تخمین زده که تعداد واقعی مبتلایان حدود 90 هزار نفر باشد. «مینو محرز»، رییس «مرکز تحقیقات ایدز ایران» بر اساس الگوی ریاضی «سازمان بهداشت جهانی»( ضرب تعداد مبتلایان واقعی در عدد 4 )، تعداد مبتلایان را 120 هزار تخمین زده است. روزنامه «همشهری» نیز که توسط شهرداری تهران اداره می شود، در یادداشتی که زمستان گذشته منتشر کرد، رقم مبتلایان را بسیار بالاتر از این ها تخمین زد: «فقط 230 هزار مصرف کننده مواد مخدر مبتلا به ایدز هستند. »
اما در آماری که این ماه منتشر شده، به جز افزایش نگران کننده شمار مبتلایان به ایدز، موضوع مضطرب کننده دیگری نیز برای جامعه ایران به چشم می خورد و آن افزایش قابل توجه مبتلایان به ایدز از طریق روابط جنسی در میان شهروندان است.
چهار روز پیش از گفته های مسعود مردانی، «عباس صداقت» که در حال حاضر ریاست «اداره کنترل ایدز و بیماری های آمیزشی» وزارت بهداشت را عهده دار است، گفت در حالی که اواخر دهه 1380 آمارها از کاهش ابتلا به ایدز در میان مصرف کنندگان مواد مخدر خبر می دادند، آمار ابتلا از طریق رابطه جنسی شدت گرفت: «افزایش روند ابتلا به این بیماری از طریق روابط جنسی محافظت نشده در کنار موج دوم این همهگیری قرار گرفت. این الگو، این نگرانی را به دنبال دارد که تعداد بیشتری از زنان به طور خواسته و ناخواسته به این بیماری مبتلا شوند و در نتیجه، بارداریهای مدیریت و مراقبت نشده موجب تولد نوزادانی با ابتلا به HIV شود؛ پدیدهای که به آن موج سوم همهگیری هم اطلاق میشود.»
در واقع، این الگو در حال برابرسازی تعداد مبتلایان به ایدز در میان مردان و زنان است. در حالی که در ایران ابتلا به ایدز از طریق رابطه جنسی رونق گرفته، شمار زنان و دختران جوان آلوده به ویروس این بیماری با افزایش ۱۰برابری، از ۳ به ۳۰درصد(کل مبتلایان) رسیده است.
یک فوق تخصص خون در تهران به شرط ناشناس ماندن، به «ایرانوایر» می گوید: «آمار از 97 درصد مردان و 3 درصد زنان، به 70 درصد مردان، 30 درصد زنان رسیده است. ما با وضعیت واقعا قرمز روبه رو هستیم. جوان ها باید بدانند دیگر خطر خیلی جدی است. مانند دهه 80، ایدز فقط در میان معتادان نمی چرخد، به سطح روزمره شهر و روستا رسیده است.»
می گوید:«این نتیجه ناکارآمدی وزارت بهداشت، نیروی انتظامی، آموزش و پرورش و تمام نهادهایی است که قرار بود به مردم آموزش دهند که در هر سطحی از اقتصاد، فرهنگ یا آموزش هستید، از کاندوم باید استفاده کنید. اما این قدر فشارهای جنسی و محدودیت ایجاد کردند که روابط جنسی که من اسم آن را "متهورانه" یا روابط جنسی از سر خشم و افسردگی می گذارم، بسیار رونق گرفته است. ایدز هم از خدا فقط یک چیز می خواهد، این که مردم یک جامعه دیگر از سکس های پرخطر نترسند.»
گفت و گوی «ایران وایر» با تعداد زیادی از دختران و پسران در تهران نشان می دهد هراس این پزشک چندان بی دلیل نیز نیست. خیلی از جوانان از طبقه های مختلف اجتماعی می گویند «اعتقاد» یا «علاقه» به استفاده از رابطه جنسی امن ندارند؛ مثلا «ندا» 28 ساله، کارمند یکی از دفاتر «قطر ایرویز» در تهران که در شهرک «اکباتان» زندگی می کند، می گوید در زندگی او الکل و کاندوم مانند دو دشمن خونی هستند: «من با دوست پسر خودم که هستم، همیشه استفاده می کنم اما مثلا فکر کن قراره برم خونه یه پسر دیگه، بعد تنها راهی که با هم راحت شیم، اینه که حسابی ویسکی بخوریم که رومون به هم باز شه و بتونیم سکس کنیم. خب، وقتی مست میشم، کلا همه اضطرابم میره و فقط دنبال سکس خوبم دیگه. این فکر که مثلا الان ممکنه از یه پسر خوش تیپ ایدز بگیرم، خیلی مسخره میشه واسم. گمونم پسره هم همین فکر رو می کنه.»
می خندد و ادامه می دهد: «آره مسخره اس، ولی باور کن دلیل اصلی همینه. من یک بار نشده مست نباشم و بدون کاندوم سکس کنم. یک بار هم نشده مست باشم و با کاندوم سکس کنم.»
بهروز 19 ساله هم مثل ندا از رواج چشمگیر ابتلا به ایدز از طریق رابطه جنسی بی خبر است. برای او که در «فلکه دوم صادقیه» زندگی می کند، مهمترین دلیل برای استفاده نکردن از کاندوم، کم رویی است: «تا توی داروخونه میرم، اگر فروشنده زن یا دختر باشه که اصلا روم نمیشه؛ تا میگن چی میخوای، میگم یه ورق ژلوفن بدین لطفا! اگر آقا باشه و جوون، میگم. اونم در صورتی که هیچ دختر یا زنی اطرافم نباشه وگرنه در میرم یهو. بارها شده واسه همین نخریدم و بدون کاندوم سکس کردم.»
سال 87 «ستاد مبارزه با مواد مخدر» در تلاش ناکامی، پنج دستگاه خودپرداز سرنگ، کاندوم و وسایل استریل بهداشتی برای کاهش خطر انتقال بیماری ها در سطح شهر تهران نصب کرد اما وزارت بهداشت جلوی آن را با این استدلال گرفت:«عرضه این گونه لوازم در محیط های غیرآموزشی باعث ریخته شدن قبح رفتارهای پرخطر می شود.»
«بهروز» مرا با بردار کوچک خود، «بهتاش» آشنا می کند؛ 16 ساله و دانش آموز سال دوم دبیرستان. بهتاش می گوید که خیلی از هم کلاسی هایش دوست دختر دارند و خیلی از آن ها با دوست دخترهای خود سکس می کنند؛ بیشتر آن ها از راه مقعد: «والله من تا حالا نشنیدم کسی از بچه ها بگه از کاندوم استفاده می کنه.»
این نوع سکس در انتقال ویروس به شدت کارآمد است.
وقتی در سطح شهر با چندین مرد و زن بین 40 تا 50 ساله و صاحب فرزندان نوجوان پیرامون نگرانی ها در مورد سونامی ابتلا به ایدز صحبت کردم و از آن ها پرسیدم آیا به بچه های خود استفاده از کاندوم در رابطه جنسی را آموزش می دهند، تنها دو نفر از میان 12 نفر در این مورد بحث کردند. باقی یا نگاهی تند و خشمناک داشتند، یا خنده عصبی تحویل دادند، ناسزا بارم کردند و یا گفتند: «به توچه ربطی دارد؟»
اما «حمید» 47 ساله که یک شرکت معماری در خیابان «کریم خان» اداره می کند و پسری 15 ساله دارد، می گوید با فرزندش در این مورد حرف نزده است: «فکر کنم باید حرف زد ولی خب، نمی دونم چه طوری. راستش ما سخت بزرگ شدیم؛ من مذهبی نیستم اما ما ایرانی ها محافظه کار بزرگ شده ایم. بعضی وقت ها فکر می کنم باید به پسرم در مورد این چیزا بگم اما از یک طرف یک چیزی مانع می شه. الان با این چیزهایی که گفتی، فکر می کنم جدی باید با او حرف بزنیم؛ من و مامانش. ولی ببین، من فکر می کنم شاید این مسایل رو باید در مدرسه به بچه ها گفت. هم کار ما راحت تر میشه، هم بچه ها بهتر ارتباط برقرار می کنند.»
در حالی که در میان طرق مختلف انتقال ویروس اچ آی وی، سهم رابطه جنسی این ضیاف مرگبار در سال 93، 36 درصد بوده اما به نظر می رسد برخی مقامات آموزش و پروش هنوز الویت های دیگری در برنامه های کاری خود دارند. دکتر عباس صداقت اواخر سال گذشته در مصاحبه با روزنامه «قانون»، از اکراه این وزارتخانه برای ورود آموزش پیرامون ایدز به کتاب های درسی مدرسه ها خبر داده بود: «در وزارت آموزش و پرورش یک نگرانی وجود دارد که با ورود ایدز به کتاب های درسی، تابوها شکسته می شوند.»
«مریم» 32 ساله که در محله مرفه نشین «سعادت آباد» زندگی می کند، می گوید این قدر روزگارش بد و تیره است که دیگر حال و حوصله فکر کردن به این گونه خطرها را ندارد: «من با خودم فکر می کنم چه فرقی می کنه منتقل شه از کسی یا نشه. حالا دور و بری های من که آدم حسابی اند، بعیده ایدزی باشند ولی فکر می کنم اگر داشته باشند هم اون قدر نمی ترسم. من که این قدر افسردگی دارم، مدام سیگار می کشم، این قدر مشروب می خورم که به این چیزا فکر نمی کنم. همه زندگی مثل نیزه تو شیکمم رفته. گور بابای ایدز؛ بگیریم راحت شیم اصلا.»
حرف های مریم نمونه مهمی از باورهای بخش های مهمی از جامعه است که به دلایل مختلف قصد جدی گرفتن این سونامی در راه و خونبار را ندارند. صداوسیما، وزارت بهداشت، شهرداری و دیگر ارگان های مسوول درمان و اطلاع رسانی هم به دلایل نانوشته ایدئولوژیک، قصدی برای ورود جدی به این بحران اجتماعی و سلامت را ندارند و تنها به مصاحبه در رسانه ها اکتفا می کنند. آن ها به هر مناسبت مرتبطی، تنها به دادن آماری اکتفا می کنند و به نظر نمی رسد برنامه جدی برای شکستن شبکه مخوف ایدز که به طور تصاعدی قدرتمندتر و خونین تر می شود، داشته باشند.
قدیمی ترین هاجدیدترین هابهترین هابدترین هادیدگاه خوانندگان