پارسینه :توی سال هایی که "روایت فتح" شبهای جمعه پخش می شد، یه خاطره از یه رزمنده پخش شد که داستان اینجوری بود :
دو تا قایق کنار هم ایستاده بودن که یکی پشت جبهه می رفت یکی سمت عملیاتی بی بازگشت !!
راوی می گفت : دو دل بودم؛ یه پام تو این قایق بود یه پام تو اون قایق
شهید (که اسم اش خاطرم نیست) به راوی می گه : یه پا تو بردار!..
حالا هم یکی باید پیدا بشه تا به بعضی از ما بگه : یه پاتو بردار ...
بگه :
تویی که پیش از ماه رمضون یخچالت رو از گوشت و مرغ پر کردی !! از طرفی به هیچ مرجعی هم اعتقاد نداری !!
ولی روز عید فطر منتظری ببینی مراجع چی تصمیم می گیرن تا بفهمی چند کیلو گندم باید فطریه بدی!...یه پا تو بردار !!
تویی که میگی اسلام مال ۱۴۰۰ سال پیشه، ولی ارثیه خواهرت رو نصف دادی، یه پاتو بردار ...
آهای خانم ! خواهرم ! تویی که هم میخوای امتیاز زن شرقی رو داشته باشی و مهریهات رو بگیری و هم از مزایای زن غربی بهره مند باشی؛