یک ایرانی به وسیله گانگسترهای مالزی کشته شد

بند ه خدا !من نمی فهمم اگر امنیت نیست أین هموطن ها مالزی برأی چی میرند

مردم ایران بدبخت پوزن. هر کجا که میرن هر کاری هم که میکنند انقدر پوز میدن که یک عده گله گوسفندی هم اماده تقلید هست. و گرنه 159 میلیون و 476 هزار و 324 دلار به مالزی ۵۰۰ میلیون به عربستان....میلیون میلیون کربلا. اخرش هم میکشند هم تجاوز.. خوب عزیزان این پولها هر سال یک شهر رو اباد میکنه

من مالزی نرفتم اما دوستام اونجا بودن و از بس از این دست وحشی گری ها از اونا برام تعریف کردن دلم میخواد با دستام سر تک تکشون رو بکنم!

والا من ۱۵ سال پیش یکماه آنجا بودم خیلی‌ بهم خوش گذشت منطقه دی‌ سا ویو تاور تامان ملواتی. از بس ایرانی‌‌ها رفتند خلاف کردند آنها هم یاد گرفتند

فکر کنم کسی که اینجا باشه بهتر بتونه جواب بده. اول از همه مالزی در زمینه آی تی و روبات فعلا مرکزیت داره و بهترین برای کسب علم. دوم: دانشگاه یو ام بهترین دانشگاه مالزی است که از دانشگاه های معتبر جهان محسوب میشه. سوم: بخاطر ثبات اقتصادی بعد از بحران اقتصادی جهان خیلی از کمپانی های معروف به این کشور اومدند که این اتفاق هم برای ما افتاد و از دوبی به مالزی اومدیم. چهارم: کشور مالزی در حال حاضر آنچنان هم پرخطر نیست و گنگ ها هم دوره اشون به آخر رسیده. قبلا گنگ های بزرگی داشت که الان به همین حواشی مالزی رفته اند. مثل جزیره پننگ و غیره. بزرگترین مشکل فعلی این کشور پلیس هستش که معمولا در برابر جرائم پشت خودی هاشون می ایستند و تا همین امروز هم چندین کیس شکایتی بنده را بدون رسیدگی بستند. در مجموع اینوری است که تازه به تمدن رسیده و خودشون هم خیلی راحت اعتراف می کنند که حدودا 50 ساله از روی درخت به برج رفته اند. حالا حالاها کار داره تا اینها متمدن بشن. از سه نژاد اندونزیایی مهاجر که میشن مالایی و هندی های مهاجر و چینی های مهاجر تشکیل شدند. خودتون میتونید بفهمید چه میکسی میشه.

[::کارمن مهوش کش - تهران، ایران::]. [::کارمن مهوش کش - تهران، ایران::]. بعید میدونم کسی برای مسائل جنسی بیاد مالزی! وقتی تایلند و فیلیپین هستش چرا اینجا؟ مگه شما هرکشوری میری فقط غذای اون کشور را باید بخوری؟ یعنی اینجا غذای وست فوود و خاورمیانه ای و ایرانی و عربی و لبنانی و ژاپنی و چینی و غیره پیدا نمیشه؟ برخی تحلیل هات واقعا آدم را به فکر فرو میبره. شما اگر به کشوری بری برای غذا و زنهاش میری؟ یعنی توریستی نداریم که بابت تاریخ یک کشور، مذهب و آئین یک کشور، آثار باستانی یک کشور، زیبایی های یک کشور بره؟ نمیدونم از کجا فهمیدی دانشگاه های مالزی اعتبار ندارن اما محض اطلاع میگم. همیشه طرح خانه دوم که باعث سرازیر شدن ارز به کشورهای خارجی میشه یک قرارداد بین دول هستش و خود حکومت ایران این پولها و مردم را سرازیر این کشور میکنه. زمانی که ما اومدیم دیدن یک ایرانی برامون آرزو بود اما الان دیگه هرجا بری و ایرانی نبینی جای تعجب داره. روابط بین این دول هم که طبق معمول همیشه به کدورت تبدیل میشه اولین ضربه ایران غیر معتبر کردن مدارک دانشگاه های اون کشور هستش.

ارمنستان که بودم همین کارها را کردند و اینجا هم به همین شکل. شما برو تحقیق کن و رنک دانشگاه یو ام مالزی را در جهان ببین. دانشگاه های دیگر هم همگی یک تائیدیه از کشورهای اروپایی میگیرن که اعتبار مدرک دانشجو را در همه دنیا بالا میبره. دانشگاه های انگلیس و استرالیا و حتی آمریکا. همانطوری هم که در کامنت اول گفتم فعلا در بخش آی تی و روبات سازی این کشور محوریت جهانی داره و همه برای تحصیل این کشور را پیشنهاد می کنن. در مورد زنهای شکل قورباغه هم من حرفی نزنم بهتره. باهاشون حال نمی کنم و اتفاقا احساس مشابهی دارم اما سعی میکنم آن را به شکل نژادپرستانه ای بروز ندم و تمسخرشون نکنم.

[::Adamat - خارکف، اوکراین::]. [::Adamat - خارکف، اوکراین::]. [::Adamat - خارکف، اوکراین::]. [::Adamat - خارکف، اوکراین::]. شما احتمالا مالایی اصیل که بهشون میگن مالایو ندیدی! اتفاقا اگر اینها را از نزدیک ببینی تصور می کنی از اینها آرامتر و سر به زیرتر وجود نداره. احتمالا منظور شما قشر چینی مالایی باید باشه. یعنی نژاد چینی ساکن مالزی. من تابحال مالایی موزمار ندیدم. تنبل، از کار در رو، بدقول، مفت خور، خنگ هستند اما حیله گر بعید میدونم. چینی ها همه جای دنیا قشر کثیفی هستند و اینجا هم نقش رئیس و ارباب دارند و تمام بیزینس ها تو دستشونه. از بانک و ساخت و ساز ها و هتل ها بگیر تا تولیدات و بازار. چینی ها طی یک قرارداد با پادشاه مالزی در برابر اجازه اقامت در این کشور ساخت و ساز و شهرسازی را به دست گرفتند. به سرعت هم تبدیل شدن به سرمایه داران اصلی کشور و مالزی را تو چنگ خودشون گرفتند. چندین بار هم مالایو ها اعتراض و اعتصاب کردند اما پادشاهشون تا خرتناق بین چینی ها گیر کرده و نمیتونه اونها را حذف کنه. اینها اگر زرنگ بودند که این روزگارشون نبود قربونت.

شاید یک مثل معروف خودشون که یک راننده تاکسی برام تعریف کرد بهترین توضیح در مورد زندگیشون باشه. میگن: اگر یک جزیره را در نظر بگیری که یک درخت نارگیل داشته باشه میشه زندگی 3 نژاد مالایو، هندی و چینی را اینطوری بیان کرد. ملایو میره زیر درخت آنقدر بیکار میخوابه تا یک نارگیل بیافته پایین. دست آخر هم اونو میخوره و میره تا دوباره گشنه اش بشه و بیاد پای درخت بخوابه. اما چینی زیر اون درخت بیکار نمیشینه. از هرچی که داره حتی لباس تنش بیزینس راه می اندازه تا یک هندی از کنارش رد بشه. با قول پول بیزینس ای که کرده اون هندی را استخدام میکنه که بره بالا و تمام نارگیل ها را براش بچینه. حالا تنها نارگیل های کل جزیره در دست اون چینیه است و در عرض 1 ثانیه قیمت اونها را چند برابر میکنه و در عوض پول هم به اون هندی بدبخت میگه: پول ندارم، اما میتونم یک نارگیل را به قیمت مابه التفاوت پولی که باید بهت بدم بفروشم. هروقت باقی پول را آوردی بیا نارگیلت را ببر. مالایو: تنبل، هندی:خنگ و کارگر زاده، چینی: زرنگ شیاد.

[::sleepyhollow - کوالا لامپور، مالزی::]. از توضیحات کامل و بجایی که فرمودید ممنونم. شکی‌ نیست که چون شما در مالزی مقیم هستید پس از هر جهت، شناخت بهتری دارید. من هم بر اساس تجربیاتی که با آنها در محیط آموزشی و همچنین کاری و بازار در اینجا داشتم آن مورد را گفتم. یعنی‌ آنها هم مهاجرانی‌ بودند که به اینجا می‌آیند تا یا تحصیل کنند و یا کار در بازار، که البته کارگری نمیکنند بلکه خودشان کارفرما هستند چون با پول و سرمایه می‌آیند. چینی‌ها نیز بهمین ترتیب. در ضمن این نژادهایی‌ که گفته شدند، یک ویژگی‌ خیلی‌ خوبی‌ دارند و آن حمایت از یکدیگر است. یعنی‌ به فرض یک چینی‌ یا مالزیایی یا ویتنامی اگر همین امروز بیاید و بخواهد در بازار کار کند، هموطنانش به عنوان حمایت، جنس و کالا به او میدهند و آن شخص بدون دوندگی های اولیه و دردسرهای رایج، زود مشغول کسب و کار میشود. اگر کارش بگیرد که چه بهتر، او هم بعدا باید دست نفر دیگری را بگیرد، اما اگر با وجود حمایت ها شکست بخورد، نزد هموطنانش انسانی‌ بی‌ دست و پا شناخته شده و دیگر کمکی‌ به او نخواهد شد.