هاشمی در دانشگاه
تیتر و عکس صفحه اول اعتمادتیتر اول و عکس اصلی بیشتر روزنامه های امروز صبح به حضور هاشمی رفسنجانی در جمع اساتید دانشگاه امیرکبیر اختصاص یافته. روزنامه های میانه رو و هوادار دولت سخنان رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام را در این جمع مهم دیده اند و روزنامه های تندرو به مخالفت عده ای از دانشجویان مخالف اهمیت داده اند که علیه هاشمی در محوطه دانشگاه شعار دادند.
احسان بداغی در گزارش اصلی اعتماد نوشته: دیروز دانشگاه امیرکبیر تا آستانه التهاب پیش رفت؛ هاشمیرفسنجانی در جمع اساتید دانشگاه از «هوشیاری» برای «حفظ وحدت» حرف میزد و بیرون درهای بسته سالن، موافقان و مخالفانش علیه هم شعار میدادند. تقابلشان از یک ساعت قبل از حضور هاشمیرفسنجانی در دانشگاه شروع شده بود و تا نیمساعت بعد از آنکه او دانشگاه را ترک کرد ادامه داشت. یک روز قبل از آن، درخواست مخالفان هاشمی از رییس دانشگاه برای لغو برنامه کارگر نیفتاده بود.
گزارشگر اعتماد با اشاره به التهاب در دانشگاه امیرکبیر نوشته: در مسابقه برای زودتر رسیدن به اتومبیل حامل هاشمی، مخالفان او برنده شدند و با مشت و لگدهایی به بنز آبیرنگ، از رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام استقبال کردند. فریادهای موافقان هاشمی هم راه به جایی نمیبرد، چرا که ماشین در احاطه طرف مقابل بود. هاشمی با کمک محافظانش از در شرقی سالن اجتماعات به داخل هدایت شد و دو گروه دانشجو پشت در ماندند تا بیش از دو ساعت بعد که موعد خروج هاشمی رسید؛ دو ساعتی که تمام و کمال صرف شعارهای مخالفان و موافقان او شد و گهگاهی تا آستانه درگیری فیزیکی هم پیش رفت.
کیهان با تیتر «امیرکبیر به هاشمی خوشآمد نگفت» و آرمان با عنوان «امیرکبیر در مقابل تندروها ایستاد» گزارش های این دیدار را منعکس کرده اند.
کیهان نوشته: دانشجویان که به حضور هاشمی در دانشگاه معترض بودند با تشکیل زنجیره انسانی در محل ورود هاشمی و با در دست داشتن پلاکاردهایی نسبت به سیاسی کاری ریاست دانشگاه در دعوت از سایر شخصیتهای سیاسی، نقش موثر هاشمی در فتنه ۸۸ و سخنان حاشیه ساز اخیر او اعتراض کردند.
این روزنامه شعارهای دانشجویان معترض را چنین گزارش داده: سیاست فرمایشی و سفارشی جایگزین برنامههای دانشگاه شده است. «ستاد تحریف امام و انقلاب»، «روز معلم را در دانشگاه به پادگان نظامی تبدیل نکنیم»، «نقاط مشترک مطهری، خاتمی و رفسنجانی چیست؟»
کیهان که چندی است از رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام بدون عنوان یاد می کند گزارش داده دفتر هاشمی تنها و به بهانه مقابله با تنش به خبرنگاران همسو با خود اجازه حضور در محل سخنرانی هاشمی را داده بود و تلاشهای دیگر رسانهها برای حضور در این برنامه ناکام ماند. تعدادی از دانشجویان نیز با در دست داشتن تصاویری از سران فتنه به استقبال هاشمی رفته و شعارهایی در حمایت از عوامل فتنه ۸۸ سر دادند!
علی محقق در سرمقاله ابتکار با اشاره به تعرض گروه های فشار به چهره های مشهور نوشته: فارغ از سوال برانگیز بودن انفعال ها در برخورد با این خودسریها و خودقانون پنداریها، آنچه عجیب است برگزاری بدون حاشیه چنین مراسم هایی است! مخالف خوانیهای هیستریک، گلوهای متورم و شعارهای تند و تیز و سنگ پرانی و گوجه پرانی و کفش پرانی یک جماعت خاصی علیه بزرگان انقلاب، فرزندان و یادگاران بزرگان انقلاب و حتی برخی مسوولان نظام و خودی ها و سر دادن فریاد «مرگ بر فلان» و « اعدام باید گردد»، هم دیگر چندان غافلگیر کننده نیست.
به نوشته این مقاله: رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام در جمع دانشگاهی ها مطلب خاصی که به مذاق برخی گروههای خاص و بهانه جوی عرصه سیاست کشور خوش نیاید هم نگفت. سخنان وی همان منطق سخنان رسمی دیگر مسولان حکومتی را داشت و حامل مبحث خاص و جنجال برانگیزی برای بهانه جویان نبود.
سرمقاله ابتکار در نهایت یادآور شده که: اما دیروز نه به عنوان یک مقام رسمی و یک مهمان فرمایشی که به عنوان شخص هاشمی و به دعوت یک جریان و انجمن سیاسی دانشگاهی به جای به حضور پذیرفتن دانشگاهی ها در دفترش، راهی دانشگاه امیر کبیر شد. همین حضور این چنینی در دانشگاه و در این مقطع به اندازه کافی معنادار است.
پاکسازی اندیشه چپ از اقتصاد یارانه انرژی به جای نقدی - کارتون محسن عزیزی، فرهیختگانصادق جنان صفت در سرمقاله تعادل نوشته: زمانه دیگر شده است و باقی مانده رسوب فکری به یادگار مانده از برتری بدون چون و چرای چپ تودهیی دهه ۲۰ نیز از ذهن بخش پیشگام جامعه ایرانی پاک میشود. جوان روشنفکر و درسخوانده ایرانی، سیاستورزان، روشنفکران، نویسندگان، آموزگاران، استادان دانشگاه به چشم میبینند که میراث اندیشههای تمامیتخواه و یکسویهنگر مستبد، در اندکی از جامعهها که بر این روش اصرار دارند، جز فقر و مسکنت و بدبختی و بردگی چیزی نبوده و نیست.
به نوشته این روزنامه نگار: در شرایط امروز ایران شمار افرادی که به آرمانهای غیرواقعی چپگرایان دلبسته باشند روندی کاهنده را تجربه میکند و تفکر خصوصی با استفاده از پدیدههای دگرگون شونده جهانی و داخلی به ژرفای همه اندام جامعه را دربرمیگیرد. دور ریختن اندیشههای چپگرایانه برخاسته از آرزوهای خام گروهی که همین امروز ادامه دارد در همه بخشهای اندیشه و عمل جامعه ایرانی دیده میشود.
تعادل که امروز گزارش مفصلی در همین باره دارد در نهایت نوشته: شهروندان ایرانی به آرامی و با بردباری به این نتیجه رسیدهاند که نهاد دولت نمیتواند خوشبختی بیاورد و به همین دلیل است که شاهد رشد قدرت بخش خصوصی و پا پس کشیدن دولت دستکم در سالهای اخیر بودهایم.
به این سادگی هم نیست
عبدالجواد موسوی در مقاله ای در اعتماد با اشاره به واکنش ها به اظهار نظر جواد ظریف درباره نبود زندان عقیدتی در ایران نوشته: بعضی شتابزده نوشتند که ظریف از اوج مصدق بودن به حضیض احمدینژاد بودن درغلتید. خواستم بگویم ماجرا به همین سادگیها هم نیست. البته میتوان از این هیجانات زودگذر نتیجه گرفت که ما مردمی فاقد فکر و ذکر هستیم و به قول معروف با یک غوره سردیمان میشود و با یک مویز گرمیمان و بعد هم بگوییم سیاستمداران ما، نه باید به آن ستایشنامهها و مدایح دلخوش شوند و نه به این دشنهها و دشنامها دلگیر.
به نوشته این مقاله: انصافا این طرز برخوردها و هیجانزدگیها به امروز محدود میشود؟ این همان مردمی نیستند که مشهور بودند صبح در میدان بهارستان درود بر مصدق میگفتند و شبهنگام مرگ بر مصدق؟ از بازرگان مجری حکم قرآن تا آن ناسزاها چقدر راه بود؟ البته سرنوشت و فرجام یک سیاستمدار را شعارها تعیین نمیکنند، عوامل متعددی در نمره دادن به کارنامه یک سیاستمدار موثر است. باید منتظر ماند و دید.
مقاله اعتماد یادآوری کرده: آقای هاشمیرفسنجانی زمانی سردار سازندگی بود و ستایشگران ایشان القابی به رییسجمهور دوره سازندگی عطا میکردند که حرص خیلیها را درمیآورد. در دوره اصلاحات چنان به ایشان تاختند که ورود ایشان به مجلس نیز با دشواریهای عجیبی روبهرو شد. خیلیها که احساساتی بودند و شتابزده، گفتند و نوشتند عمر سیاسی آقای هاشمی به پایان رسیده است. خیلی طول نکشید که ابطال این احکام خام بر همگان روشن شد و آقای هاشمی در جایی قرار گرفت که رشک همه سیاستمداران را برانگیخت.
سعید هوشیار در صفحه بی قانون روزنامه قانون نامه ای فرضی از جانب مارتین لوترکینگ مبارز ضد نژاد پرستی در آمریکا خطاب به مردم ایران نوشته که در آن آمده: ظاهرا در کشور شما تفسیر درستی از نژاد پرستی وجود ندارد! اینکه یک جماعتی را در دنیا و در همسایگیتان ملخ خور و سوسمار خور میدانید، عین نژاد پرستی است! افغانستان هم در همسایگی شماست! خدایی در سال به چند نفر از افغانها بد و بیراه میگویید!
در ادامه این نامه آمده: حالا کشورهای دیگر را بی خیال، به مردم کشور خودتان هم رحم نمیکنید؟ بابا زمان ما نژاد پرستی این طور نبود اصلا! اساسا به این شدت نبود! نژاد پرستی هم یک حرمتی و حیایی داشت! هرکس سرش را پایین نمیانداخت و نمیآمد بگوید که من نژاد پرستم! الان ماشاا... شما دیگر دست همه را در این مورد بستهاید، کسی جرات حرف زدن به شما را ندارد!
و خلاصه این که: شما که این طور نژادهای مختلف را با خاک یکسان میکنید، چرا وقتی در کشورهای غربی با شما بد برخورد میشود ناراحت میشوید؟ شنیدهام که کل مردم دنیا را به پایینتر از خودتان و بالاتر از خودتان تقسیم کردهاید و پایینیها را تحقیر میکنید! همان طور که بالاییها شما را تحقیر میکنند!
دام آماده ریاض برای ایران کارتون جواد تکجو، اعتمادغلامرضا عسکری در سرمقاله اطلاعات با عنوان «درایت در تخاصم» نوشته: عربستان، نمونه دامی را که اکنون در یمن برای ایران گسترده، پیش از این نیز در سوریه، عراق، بحرین و لبنان پهن کرده بود. این دام، چیزی نیست مگر درگیر کردن ما در یک رویارویی مستقیم نظامی در خاورمیانه و طعمه این دام، شیعیان منطقه هستند که بهویژه در یک دهه اخیر با اقدامات و تحریکات مستقیم و غیرمستقیم ریاض، هدف تعدی حکومتهای عرب قرار میگیرند.
به نوشته این مقاله: درست یا غلط، به جا یا نابجا، در محافل سیاسی و رسانهای جهان، اینگونه جا افتاده که تهران متولی امور شیعیان در سراسر جهان است. قابل کتمان نیست که ایران هیچگاه در طول تاریخ چندصد سال اخیر خود، نسبت به سرنوشت مسلمانان بهویژه شیعیان در جای جای گیتی بیتفاوت نبوده است، اما آیا این امر باید موجب شود که کشورما بدون درایت و محاسبه، وارد هر دام و فتنهای شود که با انگیزشهای قومی ـ فرقهای و برای به راه انداختن جنگ مذهبی طراحی شده است؟ مسلماً خیر.
سرمقاله اطلاعات در عین حال یادآور شده که نقش ایران در تحولات سیاسی درون عربستان، شاید بدون آنکه خود بدانیم، بسیار حساس است. هرگونه پاسخ منطقی به رفتارهای افراطگرایانه در عربستان میتواند به صعود هرچه بیشتر جایگاه اصلاحگران در شبکه حکومتی عربستان کمک کند. مسلماً روبروی چهرههایی چون محمدبن نایف یا متعببن عبدالله برای گفتگو نشستن ، به مراتب سودمندتر از سرو کله زدن با کسانی چون «بندربن سلطان» و «ترکیفیصل» است که متهمان اصلی پرونده شعلهورکردن جنگهای فرقهای در منطقه هستند.
متین مسلم در سرمقاله شهروند نوشته: آنچه در عربستان سیاسی طی هفته گذشته رخ داد تنها از زاویه نگرانی سعودیها در قبال ایران و نیز روابطی که میان این کشور و ایالات متحده و جامعه بینالمللی درحال شکلگیری است قابل ارزیابی نیست، بلکه حتی اگر از نگاه ایالات متحده به موضوع نگاه کنیم قدرتمندان کنونی بالقوه افرادی نگرانکننده هستند.
نویسنده اظهار نظر کرده: ائتلافی نظامی که سعودیها بنا به گفته خودشان علیه یمن شکل دادهاند در تحلیل نهایی حاوی یک پیام اتحاد سیاسی در برابر سیاستهای ایالات متحده است که طی ٢سال گذشته عمیقا به آن انتقاد داشتهاند. به قول یک تحلیلگر ارشد سیاسی عرب عناصری مانند محمد بن سلمان، عادل جبیر و نایف درصددند با کسب یک پیروزی تعیینکننده و دهان پر کن به ایالات متحده ثابت کنند این ریاض است که قدرت بلامنازع منطقه است، نه ایران.
مقاله شهروند احتمال داده که: این موضوع از سوی رئیسجمهوری اوباما در نشست رهبران ٦ کشور عضو شورای همکاری خلیجفارس در کمپ داوید مطرح شود. تاکید جان کری و نیز سخنگوی کاخ سفید مبنی بر اینکه اعراب خلیجفارس نباید نگران توافق واشنگتن با تهران باشند تنها آشکار کننده دستور کار نشست کمپ داوید نیست بلکه انعکاسدهنده موضع رسمی و استراتژیک کاخ سفید در قبال تهران نیز میتواند باشد.
کپی رایت و ایران
محمود دولتآبادی در مقاله ای در ایران روزنامه دولت از عضویت ایران در کنوانسیون برن و رعایت قانون کپیرایت به عنوان یک الزام دفاع کرده و نوشته: این حتی اگر به مفهوم گرانتر شدن کتاب باشد لازم است، چرا که مهمترین امتیازش این است که وقتی عضو کپیرایت شویم به عنوان جامعهای پیگیر و متعهد نسبت به حقوق دیگران شناخته میشویم. در شرایط کنونی بابت همین تفکر - که ما هیچ حقی را رعایت نمیکنیم- نگاه دنیا نسبت به ما تهاجمی شده است چون رعایت نکردن این نظام حقوقی باعث شده است حقوق من در مملکت خودم هم پایمال شود.
نویسنده رمان تحسین شده کلیدر تاکید کرده: ناچیز بودن سهم ایران در بازارهای جهانی هنر واقعیتی است کتمان نشدنی اما منشأ آن چیست؟ ممیزی! بله اگر ممیزی نبود سهم ما میتوانست در بازارهای جهانی به اندازهای باشد که انتظار میرود کما اینکه الان هم در بازارهای جهانی با وجود اینکه ما عضو کپیرایت نیستیم آنها احتراماً کتابهای من را با معیارهای کپیرایت منتشر میکنند یعنی عملاً به ما میگویند که ما کشورهای متمدنی هستیم و حقوق نویسنده را رعایت میکنیم و وقتی که ما این حقوق را رعایت نمیکنیم خب تعریف دیگری از خودمان کردهایم.
مقاله ایران نظر داده که: رعایت قانون کپیرایت روی کیفیت آثار ترجمه شده هم تأثیر دارد برای اینکه در این صورت مترجم متعهد است. نویسنده یا مدیر برنامه نویسنده نظارت میکند و اینطور نیست که یک کتابی را 5 نفر و هر طور که هر کس دلش میخواهد ترجمه کند. به نظر من ما هر چقدر به سمت قانونمندی برویم به نفع مملکتمان است و بیشتر همین وجهه مثبت بینالمللی مهم است.
با پدیده های جدید
مصطفی عابدی در مقاله ای در شهروند نوشته: هر پدیده و فنآوری جدیدی که به بازار وارد میشود، به ناچار سود و زیانهایی دارد، پدیدهای که بهطور کامل مطلق و بیضرر باشد وجود ندارد. بنابراین موضع ما نسبت به یک پدیده یا فنآوری از روی زیانهای آن تعیین نمیشود. بلکه باید موازنه سود و زیان را در نظر داشت و سپس اختیاری یا الزامی بودن را.
نویسنده به عنوان مثال یادآور شده: خودرو و موتورسیکلت یکی از پرهزینهترین وسایلی بوده که به ایران وارد شده. تا چندسال پیش روزانه بهطور متوسط ٧٠ نفر بر اثر استفاده از این وسایل کشته و بیش از ١٠ برابر این رقم مجروح و مصدوم میشدند. ولی آیا کسی هست که بگوید استفاده از خودرو را به کلی کنار بگذاریم؟ اگر کسی چنین حرفی بزند او را مسخره نخواهیم کرد؟
مقاله شهروند اظهار نظر کرده که وضعیت پدیده های جدید ارتباطی در کشور نشان از یک شکست سخت دیگر برای معترضین به فنآوریهای جدید دارد. وقتی که از ابتدا اصل ماجرا با مخالفت روبهرو شود، چگونه میتوان عوارض سوء آن را شناسایی کرد؟ تجربههای مکرر گذشته درباره اینترنت، ماهواره، تلفنهای هوشمند همگی نشان میدهد که زمان آن فرا رسیده که تجدیدنظری اساسی در نحوه مواجهه رسمی با این پدیدهها صورت گیرد.
سند ورزی در روز اسناد ملی کارتون جواد علیزاده، قانون شهرام شهیدی در ستون طنز شهروند به مناسبت روز اسناد ملی خواسته دریابد مردم چقدر به سند اهمیت می دهند و با چند نفر مصاحبه کرده . در پارک ملت صنم – خانهدار گفته است: راستش سند خیلی چیز مهمی است. همین چند روز پیش یکی از دوستان خیلی خیلی صمیمیام بهم گفت حواست به این شوهرت باشه. من همون شبونه میخواستم پوستش را غلفتی بکنم اما فریبا – اون یکی دوستم – کمی آرومم کرد و گفت باید سند و مدرک داشته باشی. راستم میگه. شاید دوستای دیگهام به زندگی ما حسودی میکنن. سازمان اسناد به من بابت این موضوع سندی میده؟
اسفندیار – خیابان بهار: همونطور که برخی بزرگان فرمودند سند و مدرک کاغذ پارهای بیش نیست و به پشیزی نمیارزه. من اگر جای مسئولان بودم روز اسناد ملی را از تقویم یکهو و بهطور کامل حذف میکردم و جای آن یک روز را روز ملی ریختن آب بر مواضع سوزان اعلام میکردم. خیلی هم برنامه مفرحی میشد. ملت ما به شادی نیاز دارد برای همین ما با بهار برمیگردیم. پرفسور زینال پشم آوران، مدیرعامل بزرگترین شرکت گوسفند زنده در سراسر خاور وسط در اهمیت سند به طنزنویس شهروند گفته: بنده میخواستم پرسپولیس را بخرم اما از من سند در مورد تحصیلات و سپرده بانکی و این جور چیزا خواستن. من کلی گوسفند زنده خرید و فروش میکنم. مملکت رو پشم گوسفندای من میچرخه. از دانشگاه پیامنور پاریس دکترای سیرابی دارم. اون وقت برای خرید پرسپولیس سند باید رو کنم؟ بنده اگر پرسپولیس را مال خودم میکردم از پیشکسوتانش مثل ناصر حجازی و نویدکیا دعوت میکردم تیم را بچرخونن. فرگوسن را هم میآوردم برای آنالیزوری. اما همهاش سند سند میکنن.