بازیکن بلژیکی که در جریان مسابقه بیهوش شده بود، درگذشت

گرگوری مرتیز، بازیکن ۲۴ ساله بلژیکی، سه روز پس از آنکه در جریان مسابقه فوتبال بیهوش و در بیمارستان بستری شد، به دلیل مشکل قلبی در‌گذشت.
 
این بازیکن در نیمه اول بازی تیم لوکه‌رن با خنک بیهوش شد و تحت احیای قلبی قرار گرفت.
او سپس به بیمارستان منتقل شد و در آنجا با کمک دستگاه به مدت سه روز در کما به سر برد.
 
باشگاه اسپورتینگ لوکه‌رن با انتشار بیانیه‌ای در این مورد گفت: "گروه پزشکی همه تلاش خود را برای نجات گرگوری انجام دادند اما سرانجام به ناتوانی خود در نجات جان او اذعان کردند. گرگوری ساعت ۱۶:۳۰ (به وقت محلی) درگذشت."
 
هنگامی که مرتنز به بیمارستان انتقال یافت، پزشکان گفتند که او برای زنده ماندن شانس کمی دارد.
 
امروز، پنجشنبه خانواده گرگوری مرتنز بازیکن سابق زیر ۲۱ سال تیم ملی بلژیک با خاموش کردن دستگاه تنفس مصنوعی موافقت کردند.
به گفته باشگاه لوکه‌رن هنوز علت دقیق مشکل قلبی گرگوری مرتینز مشخص نشده است.
 
مرتنز همه آزمایش‌های پزشکی مورد تایید یوفا را پیش از شروع فصل با موفقیت پشت سر گذاشته بود و جزو سالم‌ترین بازیکنان باشگاه محسوب می‌شد.
 
او در ژانویه ۲۰۱۴ از سرکل بروژ به لوکه‌رن پیوست و در ۱۵ بازی برای این تیم حضور یافت.
در ادامه بیانیه باشگاه آمده است: "گرگوری تنها یک سال و نیم در باشگاه بود اما فروتنی او در این مدت کوتاه او را به فردی دوست داشتنی تبدیل کرد. حال باید با فقدان او روبرو شویم."
+34
رأی دهید
-1

  • قدیمی ترین ها
  • جدیدترین ها
  • بهترین ها
  • بدترین ها
  • دیدگاه خوانندگان
    ۷۳
    فراتر از اندیشه - آلپ، سوییس

    فاصله بین مرگ و زندگی‌ خیلی کوتاهتر از آن هست که ما فکر می‌کنیم. و این فاصله ممکن هست در هر سنی‌ و یا مکانی به صفر برسد. شاید این درس عبرتی باشد که نگاهی‌ به طرز زندگی‌ و رفتارمان بکنیم.
    0
    27
    جمعه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۰۹:۲۰
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۷
    دایره مینا - کراکف، لهستان
    البته بنده نمی خواهم به اصطلاح - مته به خشخاش - بگذارم ولی اسم صحیح ایشان Gregory Mertensگریگوری مرتنزمی باشد ! دنیای فانی و گذرا همین است ! ما یک عطش و حرص ِ سیراب نشدنی برای زندگی ابدی داریم ولی به قول این شعر " فریدون توللی" : " ای داد ! چهر ِ عمر غبارزمان گرفت- خورشید عشق تیرگی جاودان گرفت -دست ِ فسوس بر سر امواج ِ خاطرات - بس عشق های مرده که از هر کران گرفت - پایِ امُید, پیشرو ِ کاروان ِ عمر - آزرده شد ز راه و دل از کاروان گرفت - تصویر ِ آرزو چو غباری به دست ِ باد - آهسته از نظر شد و رخت از میان گرفت - اندیشه بال و پر زد و بیزار ِ از این جهان - راه ِ سپهر ِ تیره ی وهم و گمان گرفت - تابوت کودکی به سراشیب زندگی - درهم شکست و هر هوس ِ مرده جان گرفت - من خواستار مرگم و آوخ که دست مرگ - دام ِ حیات ِ این شد و دامان ِ آن گرفت ! "
    0
    4
    جمعه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۱۲:۴۰
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    نظر شما چیست؟
    جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.