عقب نشینی یا ...؟
تیتر و عکس های صفحه اول کیهانکیهان در گزارش خبری خود نوشته: روزنامهها با شکلهای گوناگون به انتشار اظهارات دیروز وزیر کشور در مجلس شورای اسلامی پرداختند. رحمانی فضلی در مجلس تصریح کرد اظهاراتش درباره پولهای کثیف هشدار بوده و از اینکه برخی رسانهها از آن سوءاستفاده و آن را تحریف کردهاند عذرخواهی میکند.
به اشاره این روزنامه تندرو: پیش از این علی لاریجانی به اظهارات فاقد سند در این زمینه و متهم کردن نمایندگان مجلس اعتراض کرده بود. نشریات زنجیرهای طی چندماه گذشته برخی اظهارات فاقد سند و اتهامپراکنانه را دستمایه تسویهحسابهای باندی در آستانه انتخابات مجلس دهم قرار داده و در این زمینه رحمانی فضلی را نیز که تا چند ماه پیش خواستار عزل وی بودند، دستمایه عملیات تروریزم! خود علیه اصولگرایان قرار داده بودند.
احمد غلامی در سرمقاله اعتماد به بررسی جلسه یکشنبه مجلس پرداخته و با اشاره به روشی که وزیر کشور زیر فشار جناح مخالف بدان تن داد نوشته: با پذیرش این اشتباه زندگی سیاسی رحمانیفضلی تمام میشود و تنها شبحی از او در مسند وزارت باقی میماند. و باز اگر با تسامح بپذیریم که او بیمناک شده و عقبنشینی کرده است، خسران بیشتری عارض میشود، و آن این است که جایگاه وزیر (صندلی وزارتش) خدشهدار میشود.
سردبیر اعتماد توضیح داده: در سیاست مدرن میان نفس و جایگاه نفس ارتباطی تنگاتنگ وجود دارد. برای مثال سخنرانی رحمانیفضلی بهعنوان یک فرد حتی در یک روزنامه محلی نیز منعکس نخواهد شد. اما همین فرد براساس جایگاهش میتواند روزها و هفتهها تیترِ مهمترین روزنامههای کشور را به خود اختصاص دهد. پس اگر اشتباه او را بپذیریم، بعد از این او به دشواری میتواند بر مسند وزارت تکیه زند و به تمشیت امور بپردازد و مهمتر از همه، استانهای کشور را راهبری و مدیریت کند.
این مقاله فرض دیگری را هم پیش کشیده: اینکه وزیر کشور پروژهای را آغاز کرده و در پسِ پرده به نتایجی که میخواسته دست یافته است، و اینک با خیال راحت در معرض و منظر دیگران عذرخواهی میکند و در واقع خود را قربانی یک پروژه کرده است. اما اینکه وزیر کشور به خواستهاش رسیده یا نرسیده، عقبنشینی کرده یا نکرده، و یا پرونده زیر دستش پر از مدرک و سند بوده و باز نشده، هیچکدام در شکستن اعتماد به او و وزارتش تغییری نمیدهد. بیاعتمادی، هزینه سنگینی است که اغلب مدیران دولتی چندان اعتنایی به آن ندارند.
ساسان آقایی در سرمقاله شرق با عنوان «آدرس فساد» نوشته: اگر میخواهید بدانید که چرا برخی چیزهایمان بر مدار درستی نمیگردد، مرور سخنان وزیر کشور دولت روحانی در مجلس، واکنش برخی اعضای مجلس نهم و صفحههای نخست روزنامههای دیروز کشور کفایت میکند؛ وزیری که با سند «پولهای کثیف» به مجلس میرود اما از گفتن «حقیقت» ابا دارد، نمایندگانی که به جای «اصل» فساد تنها به دنبال کشاندن وزیر به زمین سوخته و فرعی «پوزشخواهی» هستند و رسانههایی که از یک ساعت دفاعیه وزیر تنها «عذر میخواهم» را شنیدهاند.
به نظر نویسنده این مقاله: به قاعده، روز یکشنبه باید پرسش نخست افکار عمومی، رسانهها و نمایندگان مجلس این میبود که «آدرس فساد کجاست؟» و وزیر کشور نیز هیچ رسالت دیگری نداشت جز فاش گفتن آشکار و بدون پردهپوشی آن، اما آنقدر عادت کردهایم به نادیده گرفتن فساد که یکشنبه از رادیو نشنیدیم وزیر کشور به شکل رسمی از ١٠ هزار میلیارد تومان پول در گردش مواد مخدر، ٢٥ میلیارد دلار قاچاق کالا، ٢٠ میلیارد دلار فرار مالیاتی، ٢٧ هزار خودروی لوکس وارداتی بدون پرداخت حق گمرکی و محمولههای قاچاق دارویی ٣٠ میلیاردی و ٥٠ میلیارد تومانی خبر میداد. رقمها اصلا کوچک و حقیر نیستند، برخی از آنها در مقام مقایسه بزرگتر و ویرانکنندهتر از فساد سه هزار میلیاردی و ٩ هزار میلیاردی بوده و خواهند بود.
مقاله شرق افزوده: اما با این همه در کشور هیچ کس نگران نشد، حتی و حتی رسانهها که وقتی این رقمها را میشنوند، به قاعده باید چشمهایشان تا بیخ گرد شود و پرسش و پرسش و پرسش را دستور کار خود قرار دهند اما از اساس این آمارهای رسمی را ندیدند و آسان از آن گذشتند.
مهدی وکیلی در سرمقاله ابتکار نوشته: در همان حرف هایی که وزیر کشور در صحن زد به جز تکذیب و متهم کردن رسانه ها، که دیواری کوتاه تر از آنها هیچ وقت پیدا نمی شود، نکته ای جز هشدار درباره پولهای کثیف وجود نداشت که این خود بسیار نگران کننده تر است.
به نظر نویسنده مقاله: با جلوگیری از ادامه این بحث فقط عاملین فساد سود می برند و تنها رسانه ها، به دلیل پیگیری هایی که انجام دادند، هستند که تاوان پس می دهند. با این همه بر هیچ کسی پوشیده نیست که منهای این موضوع، یکی از مهمترین وظایف رسانهها، شفاف کردن مناسبات مالی در گردش یک کشور و افشای تخلفات ممکن است.
سرمقاله ابتکار به این جا رسیده که: انداختن مسئولیت افشای ماجرای پولهای کثیف بر گردن رسانهها، ناجی وزیر از مهلکهای که خود ساخته نیست، بلکه برعکس، آقای وزیر باید به تحلیل رسانهها و افشاگریهای آنان درباره پولهای کثیف استناد میکرد و به همین دلیل موضوع را بیش از پیش در مجلس پروبلماتیک می کرد. افزون بر این یادآوری این نکته نیز قابل توجه است که مردم پول های کثیف را از یاد نمی برند و در ذهن آنها همیشه می ماند حالا اگر صد بار هم تکذیب شود.
پول کثیف به زبان ساده کارتون محسن ایزدی، بی قانونپوریا عالمی در ستون طنز شرق نوشته: پول کثیف پولی است که افتاده باشد توی لجن یا توی لگن و کثیف شده باشد. با توجه به اینکه الان همهجا آسفالت شده است و در سطح شهر لجن نداریم و با توجه به اینکه الان همهجا لولهکشی شده و دیگر لگن نداریم، پس امکانی برای اینکه پول بیفتد توی لجن یا توی لگن وجود ندارد، در نتیجه پول کثیف نداریم.
طنزنویس بر همین روال توضیح داده چرک هم نداریم چون برای هر ایرانی یکنفر را گذاشتهاند که حتما دستش را با صابون بشوید، پول نداریم چون همه پولها را خاوری برد بغل سلین دیون خانه خرید. پس وقتی پول نداریم، کثیف هم نداریم. از طرف دیگر دانشمندان ثابت کردند کنترل تلویزیون از کاسهتوالت آلودهتر و کثیفتر است. پس هیچچیز دیگری کثیف نیست، در نتیجه ما پول کثیف نداریم.
اما روزنامه که داریم چرا که به نوشته طنزنویس شرق: کی گفته روزنامهها کثیف نیستند؟ ما خودمان از همین روزنامه برای پاککردن شیشه استفاده میکنیم یا میاندازیم زمین و رویش مینشینیم. پس روزنامهها کثیف هستند. وقتی هم چیزی کثیف باشد، کثیف میکند.
موقع همکاری با ترکیه است
اسدالله اطهری در مقاله ای در اعتماد با اشاره به این که اکنون منطقه یک چیزی بیشتر از اتحاد شیعه و سنی نیاز دارد و اتحاد ژئوپولتیک باید ایجاد شود نوشته: ابتکار عمل ایران باعث شده شرایطی بهتر از دوران جنگ سرد برایش پدید آید. ایران و ترکیه اکنون از کشتار غیر نظامیان حمایت نمیکنند پس میتوانند کنار یکدیگر در بحران یمن فعالیت کنند.
نویسنده با اشاره به گفته های رجب طیب اردوغان بعد از سفر به تهران و تغییر موضع پاکستان بعد از سفر وزیرخارجه ایران بدان کشور نوشته بحران یمن میتواند ترکیه و پاکستان را به ایران نزدیک کند. این همان شکل سنتی است که در دوران جنگ سرد پیمان سنتو را به وجود آورد.
مقاله اعتماد در نهایت به این جا رسیده که: ترکیه، پاکستان و ایران از ساختار مدنی و هویت ملی قویتری نسبت به کشورهای عرب منطقه برخوردارند از همینرو راحتتر میتوانند در کنار یکدیگر قرار بگیرند و این شاید همان چیزی است که منطقه نیاز دارد، یک اتحاد ژئوپولتیک.
فکت شیت مقدس
مصطفی داننده در مقاله ای در شهروند با اشاره به اصرار نمایندگان مجلس برای داشتن فکت شیت ایرانی نوشته نمایندگان مجلس که در سخنان خود بارها از حق مردم سخن به میان میآورند، در حقیقت به سخنان تیم مذاکره کننده اعتماد ندارند و توضیحات آنان را کافی نمیدانند و دوست دارند تمام شنیدهها را به صورت کتبی بخوانند.
به نوشته این مقاله: گویی برای این گروه از نمایندگان مجلس فکت شیت ایرانی یک متن مقدس است که اگر منتشر نشود آسمان به زمین و زمین به آسمان میرسد. جنابان دلواپس حتی میخواهند به خاطر عدم انتشار این یک وری کاغذ، پای روحانی را به مجلس بکشانند و از او سوال کنند. به راستی چرا طرف غربی به تیم مذاکره کننده ما اعتماد میکند و با او ساعتها مذاکره میکند و سخنانش را میشنود و بر اساس آن تصمیم میگیرد اما طرف داخلی بعد از شنیدن تمام استدلالها بازهم اصرار میکند که متن کتبی این تفاهم را نیز منتشر کنید.
مقاله شهروند احتمال داده: فکت شیت بهانهای برای حفظ کرسیهای سبز مجلس دهم است و گرنه امروز اکثر مردم به سخنان ظریف اعتماد کردهاند و منتظر رسیدن تیرماه هستند تا حاصل تلاشهای نمایندگان دیپلماسی ایران را ببینند. بالاخره این روزها وقتی مردم نام احمدی نژاد، سعید جلیلی و دلواپسان را میشنوند یا تحریمها و مشکلات اقتصادی خود میافتند و حسن روحانی، ظریف و تیم مذاکره کننده هستهای را نماد رفع کننده تحریمها و بازکننده افقهای روشن بر روی مردم ایران میدانند.
بیکاران تحصیلکرده، آتش زیرخاکستر کارتون سلمان طاهری، شهروندصادق جنان صفت در ابتدای سرمقاله تعادل روزنامه اقتصادی صبح سخن مهندس بازرگان اولین رییس دولت جمهوری اسلامی را به یاد آورده که گفته بود وقتی پدیدههای بینهایت کوچک، بینهایت پرشمار و پرتعداد شوند نیرویی شگفتانگیز پدیدار میشود که جابهجا کردن آن نیرویی بزرگتر میخواهد. وی به جامعه آن روز ایران هشدار میداد که نباید زمان حل مشکلات به ظاهر کوچک را از امروز به فردا انداخت مسایل کوچک را حل ناشده باقی گذاشت و شاهد روزی بود که آن مسایل بینهایت بغرنج شده که حل ناشدنی شود.
به نظر نویسنده: موضوع بیکاری تحصیلکردگان ایرانی هر روز ابعاد پیچیدهتری پیدا میکند و روزی نیست که درباره آن حرف زده نشود. معاون اول رییسجمهور و بالاترین مقام دولتی مرتبط با مناسبات کار روز گذشته هرکدام اعدادی درباره اینکه سالانه باید چه میزان شغل ایجاد شود را بیان کردند که تفاوتی ۲۰۰ هزار نفری داشت که خود این رقم بسیار بالاست.
سرمقاله تعادل افزوده: انبوهتر شدن لشکر بیکارانی که سالهای سال درس خواندهاند و شمار قابل اعتنایی از آنها برای آموزش و گرفتن مدرک از جیب خانوادههای خود هزینه کردهاند به قول وزیر اقتصاد از بمب اتم برای آینده ایران خطرناکتر است. اینکه مدام از خطر و تهدید احتمالی آتی بیکاران بگوییم آیا دردی از دردهای بیکاران را کاهش میدهد؟ آتش زیرخاکستر بیکاران تحصیلکرده ایرانی را ببینیم.
نه به هر نوع اصلاح کارتون جواد تکجو، اعتمادشهرام شهیدی در ستون طنز اعتماد با اشاره به طرح نماینده قزوین برای برخورد با آرایشگاههای زنانه که مشغول ترویج فرهنگ غربی با ارایه خدمات بهداشتی هستند، طرحی ارایه داده که در ابتدای آن آمده: هرگونه اصلاحات - در همه جا و بهویژه در آرایشگاهها - اعم از اصلاحات سیاسی، اقتصادی، علمی، فرهنگی، ورزشی، هنری و نیز اصلاحات شخصی اعم از رفتاری و ظاهری ممنوع و با متخلف برخورد میشود. برخورد با متخلفان شامل جریمه نقدی تا اعزام به سرزمین بیآرایشگاه خواهد بود.
بند دیگر طرح پیشنهادی چنین است: شهروندان در طول روز تنها مجاز هستند یک بار در بیست و چهار ساعت خود را در آیینه نگاه کنند. هرگونه رنگآمیزی، بتونهکاری، ژلمالی و... خلاف امنیت شخصی بوده و دولت مجاز است متخلف را جهت بازپروری به نزدیکترین مرکز دولتی اعزام نماید. در صورت درخواست مجرم، میتوان او را به مراکز خصوصی هم اعزام کرد اما کلیه هزینهها با خود شخص خواهد بود.
در آخرین بند طرح پیشنهادی طنز شهروند آمده: هرگونه استفاده غیرمجاز از این بیت حتی به صورت زیرلبی و زمزمه ممنوع میباشد: «آیینه چون قد تو بنمود راست... خودشکن، آیینه شکستن خطاست.» لذا شکستن هر آیینه با پاداش مواجه خواهد شد.