باخت وزیر در بازی پول های کثیف
تیتر و عکس صفحه اول جهان صنعتمهدی روزبهانی در سرمقاله ابتکار نوشته: رحمانی فضلی عقب نشینی کرد و تمام گناه ها را به گردن رسانه ها انداخت. او از زمانی که بحث ورود پول کثیف را به عرصه سیاست و قدرت مطرح کرد تا به امروز همواره از موضع خود عقب نشینی محسوسی کرده. ابتدا از موضع محکمی صحبت میکرد و میگفت که حاضر است اسناد و مدارک را در هر کجا که لازم باشد ارائه دهد اما دیروز دیواری کوتاه تر از اهالی رسانه هانبود توپ را به زمین خبرنگاران انداخت.
به نوشته این روزنامه وزیر کشور در گفتار دیروز خود آینده را در نظر نگرفت چرا که اگر فردا روزی اسناد این فساد مطرح شود قطعا سکوت وزیر کشور در قبال آن خود یک اتهام بزرگ خواهد بود. با این حال مجلسی ها دیروز بهترین موقعیت را داشتند چون بدون توضیح و ارائه جزئیات سکوت و عقب نشینی وزیر کشور را نشانه گرفتند.
مقاله ابتکار با اشاره به غیبت علی لاریجانی در جلسه حساس دیروز، بدین جا رسیده که: در جلسات مهم مجلس، بهتر است تا رییس این نهاد قانون گذار و حساس، شخصا مدیریت جلسه را برعهده بگیرد تا از هرگونه تنش و تفسیر احتمالی در این باره جلوگیری شود.
ناصر ایمانی هم در قانون نوشته: بسیاری از مواقع سیاستمداران و افرادی که با رسانه ها مصاحبه میکنند ادعاهایی را مطرح کرده و بعد از آنکه به مشکل بر می خورند آن را به گردن نازک خبرنگار و رسانه می اندازند. اتفاقاتی که در مجلس شورای اسلامی رخ داد نیز در همین راستا بود.
نویسنده مقاله پرسیده: پول های کثیف مطلب مبهم و گنگی که سخن گفتن از آن جامعه را ملتهب کرد آیا صحت داشت، آیا اینکه تنها در این مورد هشدار داده شود، درست است؟ ضمن اینکه پول کثیف در هیچ کجا نباید وارد شود! نباید در فرهنگ و اقتصاد نیز وجود داشته باشد.
نکته دیگر مقاله این که: آقای وزیر که در سطح هشدار برای پول های کثیف فقط بسنده کردند، نباید این مطلب را برای نیروهای امنیتی و مسئول ابتدا بیان می کردند و در صورت اثبات آن را رسانه ای می کردند و افکار عمومی را تحت تاثیر قرار می دادند؟
مازیار خسروی هم در مقاله اصلی شرق با عنوان «آقای وزیر ما هم عذرخواهی می کنیم» خبرها و گزارش هایی را که خبرگزاری های اصولگرا و رسمی در همه این ماه ها از گفته های وی درباره پول های کثیف و اثرشان در انتخابات منتشر کرده بودند نقل کرده و به دنبال آن بخشی از نامه معاون اول دولت گذشته را آورده که خطاب به رییس خود به صراحت از میلیاردها پولی نوشته که از یک سرمایه دار دریافت شده و در انتخابات گذشته مجلس خرج کرده است.
آخرین نقل قول این مقاله، از گفته دیروز وزیر کشور در مجلس است «از من انتظار دارید همان جنگ روانی رسانههای داخلی و خارجی را دنبال کنم و در تور و دامی که آنها پهن کردهاند، حرکت کنم... اگر از صحبتهای من بهدلیل انعکاس بد نشریات و روزنامهها سوءاستفاده شده است، من از طرف آنها عذرخواهی میکنم.»
مقاله شرق این طور پایان می گیرد: «آقای وزیر! ما نیز یک عذرخواهی بدهکاریم. نشانی گیرندهاش بماند برای بعد.» این را دیگر یک روزنامهنگار میگوید.
آدم مگر فرجی دانا است؟
آیدین سیار سریع در ستون طنز بی قانون مجلس دیروز را چنین توصیف کرده که وزیر کشور می گوید: نمایندگان محترم! آقایان! دوستان! دلواپسان! نام آوران! امروز آمریکای شمالی، اروپا و بخشی از آفریقا غرق در فساد، پول کثیف و تباهی است و به قول آقای احمدی نژاد آمریکا مثل ماشینی است که با سرعت به ته دره سقوط میکند. بنده نگران حوزه اقتصاد و سیاست این کشورها هستم و اتفاقا در سازمان ملل هم این بحث را مطرح کردیم و با استقبال بیش از صد و بیست صندلی همراه شد. متاسفانه برخی رسانهها از حرفهای من سوءاستفاده کردند.
نمایندگان: یعنی شما اسفند ماه سال گذشته راجع به معضل پول کثیف صحبت نکردید؟
رحمانی فضلی (با تعجب): کی؟ من؟
نمایندگان : بله
رحمانی فضلی: من اسفند ماه سال گذشته صدایم گرفته بود اصلا نمیتوانستم صحبت کنم.
نمایندگان: یعنی شما هیچ وقت نگفتید که با ورود و حضور این پولها (پول کثیف) در حوزه سیاست رو به رو هستیم؟
رحمانی فضلی: سیاست چی هست اصلا؟
نمایندگان: همه آن فعالیتهایی که مستقیم یا غیرمستقیم برای کسب قدرت، تحکیم قدرت و استفاده از قدرت همراه است سیاست نام دارد. (نولی)
توافق لوزان چرا فرو ریخت؟ کارتون احمدرضا صدیقی، قانونکیهان در یادداشت روز خود نوشته: تب تند مذاکرات لوزان زود به عرق نشست. هیجان القایی به بهانه صدور بیانیه حتی به اندازه چند روز هم پایدار نماند. واقعیتها معلوم کرد جشن و تبریکهای کذایی هیچ پایهای نداشته است. واکنش مردم و بازار با وجود اهمیتی که توافق در ذات خود میتواند داشته باشد، توأم با خونسردی و به دور از هیجانزدگی برخی محافل خاص بود. مذاکرات در وین ادامه یافت و فردا در نیویورک- در حاشیه نشست بازنگری معاهده NPT - از سر گرفته میشود.
این روزنامه در توجیه نظر خود نوشته: هدف اصلی آمریکا از روند فعلی، مشغولسازی و انجام عملیات فریب برای عملیات در محورهای دیگر یا دست کم کاستن از سرعت پیشروی و پیشرفت ایران است. مکمل این ایدهآل دشمن میتواند وضعیتی از تعلیق و انتظار و بیعملی و بیتدبیری در رفتار مسئولان یا احاله همه گشایشها به توافق کذایی باشد؛ این دغدغه مهم را حتی برخی حامیان دولت نظیر کرباسچی نیز اخیرا هشدار دادهاند که دو سال از عمر فرصت دولت با همین انتظار محض گذشت.
کیهان در نهایت نوشته: یک علت مهم عدم توافق و طلبکارتر شدن حریف، همین حالت تعلیق و انتظار و امید به خارج به جای اجرای نقشه بدیل (طرح B که همان ساماندهی اقتصادی در قالب اقتصاد مقاومتی است) میباشد. حتی اگر چالش فعلی را معامله فرض کنیم، منطقا داشتن گزینههای بدیل به ما فرصت مانور و چانهزنی بیشتر و خروج از جبریت القایی برخی شبهروشنفکران مدعی آزادی و اختیار را میدهد. به قول معروف همه تخممرغهای آرزوی خود را در سبد مذاکره و توافق با آمریکا نگذاریم که با تلنگری از واقعیات درهم بشکند.
ابو القاسم قاسم زاده در سرمقاله اطلاعات نوشته: بسیاری از محافل سیاسی داخل و خارج از کشور مرحله کنونی برای تنظیم متن توافقنامه جامع را حساسترین و البته «نفسگیرترین» مرحله خواندهاند. از یک طرف بعد از مراحل گفتگوها و رسیدن به بیانیه توافقی «لوزان»، معتقدند، جاده رسیدن به توافق نهایی از پیچ و خمهای بسیار عبور کرده است و حداقل دو طرف به صورت روشن و آشکار میدانند که چه میخواهند و چه نمیخواهند! هر دو طرف طالب توافق «خوب» هستند، حال این خوب بودن را بازی بُرد، بُرد بدانند یا توافقی که اطمینان و البته اعتماد هر دو طرف را موجب گردد.
این مقاله اشاره کرده که: دستیابی به توافق نهایی موافقان و مخالفانی دارد که به صورت «لابی فشار» در داخل کشورهای دو گروه مذاکرهکننده، علیالخصوص در ایران و آمریکا و در حاشیه اسرائیل و عربستان و در اروپا مشهود است.
سیر گفتگوهای هستهای اگرچه هنوز در چرخه سیاسی و امنیتی نقد میگردد، اما بسیاری از کشورها از جمله روسیه، چین و اتحادیه اروپا، ارزیابی اقتصادی و وسعت بازار تجاری در غرب آسیا از مسیر ایران را در اولویت خود قرار دادهاند.
مقاله اطلاعات به این جا می رسد که: تا تیرماه فاصلهای حداکثر سه ماهه قرار دارد که در این مدت متن نهایی یا «جامع» توافقنامه باید تهیه و مکتوب گردد. بحران در خاورمیانه چنان عمیق و گسترده شده است که بسیاری رسیدن به توافق جامع در این فاصله را نقطه عطف بزرگ تحول در خاورمیانه بحران زده ارزیابی میکنند.
آغاز مبازرات انتخاباتی
آفرین چیت ساز اول در سرمقاله روزنامه ایران به آغاز مبارزات انتخاباتی اشاره کرده و شوری که در این موارد کشور را در بر می گیرد و از محافل دانشجویی به عنوان «کانون جوشش تحرک سیاسی» یاد کرده و نوشته شواهد مختلف دلالت بر این دارد از زمان اقبال جریان دانشجویی به صدای اعتدال، مخالفت و مزاحمتها علیه این طبقه بیشتر شده است.
جناح تندرو هنوز جریان دانشجویی را به چشم یک رقیب سیاسی مینگرد و مشارکت او در عرصه انتخابات را تهدیدی برای موقعیت خود ارزیابی میکند. عصبیت و نابردباری این جریان در قبال نشستها و میتینگهای دانشجویی از همین نگرش ناشی میشود. طبق جدولی که وزارت علوم منتشر کرده، از ابتدای سال جدید و با رونق گرفتن نشاط سیاسی در دانشگاه ها، تندروها چند نشست را صرفاً به دلیل حضور چهرههای اعتدالی یا اصلاح طلب لغو کردهاند.
مقاله روزنامه ایران تاکید کرده: اما تجربه انتخابات گذشته نشان داد نه تنها دوران تأثیرگذاری این روشهای تحکمآمیز در فضای دانشگاه سپری شده بلکه هزینه و زیان آن بیش از مزایای آن است.زیرا با ظهور شبکههای اجتماعی و انتشار لحظهای خبرها، هر رفتار غیر قانونی و خشونتآمیز در دورترین نقاط ایران بازتاب پیدا میکند. در قاموس سیاست امروز بدترین حرکت برای یک گروه و جناح این است که حقوق اولیه رقیب خود مثل حق بیان یا حق آزادی تبلیغات را انکار کند یا برای سلب حقوق او خیز بردارد.
کوچ آینده میلیون ها ایرانی تیتر صفحه اول شهروندشهروند تیتر اول خود را به هشدار دکتر عیسی کلانتری وزیر پیشین کشاورزی نسبت به وضعیت آب در کشور اختصاص داده و نوشته: بحران آب در ایران هنوز برای بسیاری از اقشار جامعه به یک باور تبدیل نشده است؛ چرا که به باور انبوهی از مردم، این سرزمین همیشه با مشکل کمآبی دستوپنجه نرم کرده و حالا هم وضع بحرانی نیست! همین نگاه تا چندی پیش در بدنه مدیریتی کشور هم دیده میشد و کسی باور نداشت که مشکل داریم.
بحث گسترده کردن جمعیت تازه و بیشتر ایرانی در عرصههای خاکی ایران هم یکی از همین استدلالها بود که در دورههای اخیر مطرح میشد. اما حالا با تغییر رویکردهای مدیریتی کشور برخی مسائل اندکاندک روشن شده و برخی مسئولان متوجه وخامت اوضاع شده و کارهایی را برای مدیریت این بخش شروع کردهاند.
شهروند از قول عیسی کلانتری نوشته در سالهای گذشته وزارت نیرو جرأت اعتراف به واقعیت را نداشت؛ اما حالا بحران خشکسالی به اندازهای رسیده که مسئولان متوجه قهقرای کشور شدهاند، زیرا درحال حاضر ٧٠درصد جمعیت کشور با سرانه زیر ٩٠٠ مترمکعب آب در سال زندگی میکنند و این از نظر استانداردهای جهانی یعنی رخداد فاجعه بزرگ. ایران با بهرهبرداری از ٩٧ درصد آبهای سطحی خود عملا تمام رودخانههای خود را خشک کرده است و دیگر آبی در طبیعت باقی نمانده است.
هشدار گزارش شهروند این است که: اگر به همین وضع ادامه دهیم حدود ٧٠درصد ایرانیان یعنی جمعیتی معادل ٥٠میلیون نفر برای زنده ماندن ناچار به مهاجرت از کشور هستند. کلانتری با بیان اینکه سرانه آب تجدیدپذیر کشور به ١٠١میلیارد مکعب رسیده است.
استفاده از متخصصان خارجی
هوشیار رستمی در مقاله ای در روزنامه اقتصادی تعادل ضمن اشاره به موفقیت مربیان خارجی در رساندن تیم های والیبال و فوتبال و وزنه برداری کشور به موفقیت احتمال داده دولت فعلی هم رویکرد جدی در استفاده از دانش دنیا اتخاذ کرده است. از اظهارنظرهای مقامها و صاحبنظران اقتصادی در بدنه دولت اینطور برمیآید که هم نیاز به مشاوران خارجی وجود دارد و هم اقدامهایی در راستای رفع این نیازها صورت گرفته است.
این مقاله به نقل از معاون وزیر اقتصاد نوشته برای حل معضل مطالبات معوقه به شرکتهای ایرانی فرصت محدودی برای یافتن راهحل تعیین سطوح اعتباری دادهایم و اگر به نتیجه نرسیم سراغ شرکتهای خارجی خواهیم رفت. رییس پژوهشکده پولی و بانکی هم در یک میزگرد تخصصی عنوان کرده که بانک ها نیاز به حسابرسی دقیق دارند که به نظر ایشان این امکان در ایران فراهم نیست و وزیر اقتصاد هم خبر داده که برای راهاندازی طرح جامع مالیاتی از مشاوران خارجی بهره گرفته شده که براساس شنیدهها شرکت بول فرانسه عهدهدار انجام این پروژه است و برآورد مثبتی هم از نتیجه عملیاتی شدن طرح دارد.
به نظر نویسنده مقاله: اعلام نیاز به دانش دنیا و تلاش برای جذب آن حداقل در بخشهای فنی، گام مثبت دولت برای سرعتبخشی به تلاشهایش در جهت توسعه زیرساختهاست که باید ارج گذاشته شود. البته ناگفته نماند چنین تجربهیی زمانی در دولت اصلاحات هم برای عملیاتی کردن بودجهریزی عملیاتی بهکار گرفته شده بود اما متاسفانه با روی کار آمدن دولت بعدی این روند به کلی قطع شد.
لطفا دندانهایتان را مسواک بزنید! کارتون احمد عربانی، شهرونداحمدرضا کاظمی در ستون طنز شهروند توصیفی از جامعه داده است: مثلا راننده تاکسی و مسافرش درحالی که رادیو دارد خبر یک اختلاس ٢٠٠هزار میلیارد تومانی را به سمع و نظر شهروندان گرامی میرساند، بر سر زیاد و کم بودن دویست عدد تکتومانی از کرایه مسیر چنان دست در یقه هم مینهند به مهر که انگار میخواهند میهن خویش را کنند آباد! یا بقالی محله با مشتریاش بر سر قیمت یک شارژ دوهزار تومانی، کلیه اقوام پدری و مادری همدیگر را شارژ میکنند. حالا این تازه مال بیرون از خانههاست. داخل خانهها این ابراز محبت به همنوع در قالب «توجه و حمایت از حقوق حیوانات» هم دیده میشود. برادری که خواهرش را «بوزینه» خطاب میکند و در مقابل خواهری که برادرش را «مارمولک» صدا میزند در کنار پدر و مادری که هردوی آنها را «تولهسگ» میخوانند؛ مصادیق دقیقی برای این روابط فراانسانی هستند.
به نوشته این طنزپرداز: در دنیای مجازی اما اوضاع خیلی بهتر است. مردم همین یک نمه تعارف را هم کنار گذاشتهاند و بهحدی رُک و شفاف و بدون پرده با هم ارتباط برقرار میکنند که گویا شاهد یک جوشش ملی برای افزایش جمعیت کشور هستیم. جوششی که برایش مرده و زنده، پیر و جوان، زن و مرد، بازیگر و خواننده، نویسنده و عکاس، فوتبالیست و داور و کلا هیچچیز و هیچکس فرقی نمیکند و تمامی ساکنان کره زمین را از هر رنگ و نژاد و از هر فرهنگ و زبانی شامل میشود!
در پایان طنز شهروند آمده: این همه روابط عاطفی و احساسات قلیانکرده نوید فردایی بسیار بسیار درخشان میدهد و جای بسی امیدواری است که اگر با همین فرمان پیش برویم بهزودی میتوانیم با «تغذ یه کردن» از گوشت یکدیگر به سطح جدیدی از همدلی و همزبانی برسیم و بعنوان اولین کشور خودکفا در زمینه تولید مواد غذایی در سطح جهان مطرح بشویم. فقط هموطن یادمان باشد که بعد از خوردن یکدیگر دندانهایمان را مسواک بزنیم!