کارتون مهدی عزیزی، شهروند سعودی بعد از بیانیه لوزان
محمد امین قانعیراد در اعتماد نوشته: درست در زمانی که دستگاه دیپلماسی ایران موفق میشود با همه بیاعتمادیهای طرف مقابل و با وجود میل کنگره امریکا و جنجالهای نتانیاهو، شرایط خود در مورد قضایای هستهای را به ١+٥ بقبولاند، اتفاقاتی برای بیاعتبار کردن این دستگاه دیپلماسی در مقیاس ملی و بینالمللی رخ میدهد. موضوع بیانیه هستهای و حادثه فرودگاه جده با زندگی مادی و منزلت اخلاقی مردم ما رابطه داشت و تا حدی حساسیت مردم در این دو مورد قابل درک است.
نویسنده جامعه شناس اما انتقاد کرده که: برخی این احساسات را دامن زدند و آن را به پوپولیسم و تلاش برای نهادزدایی از سیاست و تضادهای فرقهگرایانه و شؤونیستی با پیامدهای خطرناکش برای صلح منطقهای کشاندند. دو اتفاق مشکوک در منطقه حادث میشود که در هر دو آنها جدال شیعه و سنی، از نو برساخته میشود.
اعتماد دو اتفاق هفته های اخیر را یکی لشکرکشی عربستان به یمن و دیگری هم حادثه فرودگاه جده دانسته و نوشته: درست بعد از بیانیه هستهای یک موضوع که در حد دیپلماتیک قابل رسیدگی است، در بین مردم شایع میشود و واکنشهای احساسی تند و غیر قابل کنترل از یک سو و جوکهای سیاه از سوی دیگر سر درمیآورد. شرایطی فراهم شده که همه به گونهای هیجانی در مورد حادثه فرودگاه جده اظهارنظر کنند.
سکوت خردمندان روا نیست
محمد نوری در سرمقاله ایران روزنامه دولت با تاکید بر خطای دولت سعودی و اقدامات دیپلوماتیک دولت ایران از کسانی که از رسانه قدرتمند و فراگیر شبکههای مجازی برای دمیدن در اختلاف قومی ایران و اعراب یا فارس و تازی بهره جستند انتقاد کرده و آن را تحلیلی خوانده که شیرازه و شالوده آن چیزی جز تعصبات کور تاریخی نیست.
به نوشته این مقاله: واقعیت این است اختلاف میان ایران و عربستان در یمن یا عراق یا حتی بدرفتاری با زائران ایرانی قصه امروز و دیروز نیست و برای بسیاری از ناظران تازگی ندارد. اما دولتمردان تهران در همه سالهای گذشته با تدبیر بر این موج اختلافها فایق آمدهاند. حال اگر امروز عدهای این دست اختلافها را به مسائل فرقهای و نژادی گره میزنند حرکتی نیازمند تأمل است. بدون اغراق میتوان از تلاش برای احیای تعصبات نژادی در عصر مردمسالاری به عنوان مصداق بارز «جنبش تحجر» یا ارتجاع نوین یاد کرد.
مقاله روزنامه دولت به این جا رسیده که:مقابله و مهار این موج خطرناک نیازمند حرکتی فراگیر و هوشمندانه از سوی جبهه خردمندان و فرهیختگان جامعه است. کارزاری باید گشوده شود که در آن ادعاها و منطق جریانهای تعصب پیشه به چالش کشیده شود. لازم است افکار عمومی و آحاد شهروندان ایرانی همه تجربه های تلخ و تکان دهنده تاریخ در این زمینه را مرور کنند. باید روشن شود که بشر امروز برای رسیدن به این منزلگاه همزیستی مسالمت آمیز چه هزینه هایی پرداخته است.
حامد زارع در سرمقاله فرهیختگان با اشاره به گذشتههای دور که ایران بهمثابه یک تمدن از بغداد تا بخارا ادامه داشته نوشته: اگرچه تاریخ ایرانزمین، تاریخ شرق، غرب و شمال کنونی وسعت سرزمینی ایران محسوب میشود، اما هیچگاه فرهنگ ایرانی راهی به شبهجزیره در جنوب آبهای خلیج فارس پیدا نکرد. یکی از مرزهای مشخص پایان ایران فرهنگی سواحل سرزمینهایی است که بعدها عربستان سعودی و امارات متحده عربی نام گرفت.
کارتون محسن ایزدی، بی قانون نویسنده آن شبه جزیزه عربستان را سرزمینهایی خوانده که سالهای سال به دور از تمدن و حکومتداری و با روشهای سنتی و نگرشهای ایلاتی اداره میشد. ظهور اسلام و فراگیری این دیانت تمدنساز در سراسر شبهجزیره و سپس سرریز شدن دیانت اسلامی در حوزه فرهنگ ایرانی، نخستین مواجهه اساسی ایران فرهنگی با سرزمینهای خشک جنوب آسیا بود. مسلمان شدن ایرانیان همراه بود با غنیسازی اسلام و ایران و زایش تفکر معنوی و چیزی که هانری کربن از آن بهعنوان اسلام ایرانی یاد میکند.
به نوشته سرمقاله فرهیختگان: امروز این صورتبندی فرهنگی توسط سیاستمداران به دوگانه جمهوری اسلامی و عربستان سعودی تقلیل داده شده است. با پذیرش تفاوت فرهنگی و سیاسی میان ایران و حجاز، باید به آموزه اصلی تفکر خود که همان مدارا است بازگردیم و بیمحابا بر طبل تفرقه و نفرتپراکنی علیه همسایه جنوبی نکوبیم. سابقه فرهنگی ایران و همچنین توفیق بینالمللی کنونی ایجاب میکند که همواره راه میانه را در پیش بگیریم و با دشمن خویش نیز مدارا کنیم.
یعقوب موسوی در سرمقاله جهان صنعت نوشته: در میان اقوام ایرانی با استفاده از ادبیات، فولکلور، خردهفرهنگ و کلیشههایی که از پدران خود به ارث بردهاند، نوعی فاصله فرهنگی به وجود آمده است اما این فاصله فرهنگی با وجود توسعه آموزش، رسانهها و اهتمامی که درسطح ملی برای تفاهمات قومی و اختلاط قومیتی تعدیل میشود. با این وجود گاه افراد برای ترمیم شخصیت قومیتی و پرکردن خلاها و همچنین تخلیه روحی و روانی خود به تحقیر اقوام دیگر میپردازند.
نویسنده با این مقدمه به اتفاقی پرداخته که این روزها تحت عنوان عرب ستیزی در حال وقوع است و اظهار عقیده کرده: مشکل بعد از انقلاب عدم توازن بین سه خاستگاه ملی، دینی و اروپایی است. نخستین خاستگاه ملی ما، ایرانیت و قومیت ماست که بعد از انقلاب مورد کم توجهی قرار گرفت. از طرف دیگر خاستگاه دینی ماست. وقتی صحبت از ظهور اسلام میشود، اسلام و عربیت مرز مشترک و باریکی و در هم تنیدهای دارند.
مقاله جهان صنعت اظهار عقیده کرده که افراد در میانه غرب زدگی، ایرانی زدگی و عرب زدگی دچار رادیکالیسم میهنپرستانه کور و کاذبی به نام ناسیونالیست میشوند یا نوعی اسلامگرایی افراطی که ملیت و شناسنامه تاریخی را بیاهمیت میداند یا غربزدگی که با معرفی غرب به عنوان منشا همه فسادها بوجود میآید. رادیکالیسم معلول فقدان سازگاریهای فرهنگی است و همان چیزی است که به دلیل نبود سازگاریهای سالم فرهنگی به وجود میآید.
خط و نشان برای سعودی
کیهان یک روز بعد از این که در گزارش اصلی خود ادعا کرده بود که یمنیها از مرز گذشته و وارد خاک سعودی شدهاند امروز در گزارش اصلی خود نوشته: به نظر میرسد بحران یمن به زودی وارد فاز جدیدی خواهد شد. تاکنون جنگندههای سعودی بیش از ۱۲۰۰ تجاوز به خاک یمن داشتند و ارتش و انقلابیون این کشور به دلیل درگیری با عناصر القاعده در داخل کشور فرصت چندانی برای واکنش جدی به سعودیها نداشتند.
به گزارش امروز کیهان: اما به نظر میرسد با تثبیت موقعیت انقلابیون در استانهای جنوبی، به زودی باید شاهد پاسخ قاطع مردم یمن به سعودیها بود.
جعفر بلوری هم در یادداشت روز کیهان نوشته: شاید هم لشکرکشی موفق عربستان به بحرین برای سرکوب تظاهرات آرام مردمی، این رژیم را دچار اشتباه کرده است. سعودیها اگر توفیقی در سرکوب مردم عادی بحرین حاصل کردهاند، نه به خاطر شجاعت، مهارت و توانمندیهای نظامی آنها است، بلکه به این دلیل است که حریفشان در بحرین، مردم عادی و غیرمسلحی هستند که بنای مبارزه مسلحانه را ندارند. اما الحوثیها، هم مسلحاند و هم سالیان درازی تجربه موفق در جنگ چریکی با متجاوزان را دارند. به قول برخی کارشناسان، «انصاراللهیها چریک به دنیا میآیند.»
تیتر و عکس صفحه اول اعتماد این روزنامه هشدار داده که: شمار زیادی از یمنیها، در خاک عربستان زندگی میکنند. عده زیادی از مردم دو کشور نیز دارای ریشههای خویشاوندی و نسبی قوی با یکدیگرند. این مسئله فقط به شهرهای مرزی محدود نمیشود. طبق گزارشهای رسمی و منتشر شده، یمنیها حتی در ریاض نیز حضور دارند. همه اینها سوای از شیعیان خود عربستان است که سالهاست در مناطق شرقی و نفت خیز عربستان زندگی میکنند و دل خوشی نیز از سعودیهای تکفیری ندارند.
یادداشت روز کیهان با اشاره به حادثه کشته شدن چند نظامی سعودی در یمن نوشته: ... این تازه آغاز راه است.
هاشمی زیر تیغ انتقاد
روزنامه های امروز صبح تهران با نقل گفته های فرمانده سپاه پاسداران و سخنگوی قوه قضاییه و چند نماینده اصولگرای مجلس به گفته های روز قبل هاشمی رفسنجانی در اعتراض به حبس و آزار مخالفان واکنش نشان داده اند. کیهان به نقل از یک نماینده اصولگرای زن مجلس نوشته با بودن هاشمی نیازی به احمد شهید نیست. شرق در گزارشی با عنوان تخطئه جایگاه تاریخی هاشمی در انقلاب، سخنانی علیه رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام را منعکس کرده است.
مسعود کاظمی در شرق نوشته: باز هم نقل خاطرهای توسط هاشمی و هجمه متقابل مخالفان، فضای سیاسی ایران را وارد منازعات جدیدی کرد. روز یکشنبه یار نزدیک امام بین خانواده او قرار گرفت و با ذکر خاطراتی از ایشان و همسر مرحومشان، انتقاداتی را متوجه برخی مسائل جاری در حوزه سیاست داخلی ایران کرد. اما با کمترین فاصله زمانی ممکن مخالفان موج بزرگی از انتقاد به هاشمی را کلید زدند.
اعتماد در گزارشی در همین باره نوشته: برایش در این ٣٧ سال عادی شده باشد یا نه اما این را به خوبی میداند که کوچکترین اظهارنظرش سیلی از واکنشها را دارد. احتمالا هر حرفی که میزند همان صبح اول وقت که بارها گفته رسانهها را میبیند و آنهایی را که برایش جالب است را کنار میگذارد، به واکنشهایی که در مورد اظهاراتش مطرح میشود نیز توجه میکند.
آیتالله هاشمیرفسنجانی این روزها دغدغههایی دارد که در هر سخنرانیاش به آنها گریزی میزند. انتقاد از دلواپسی دلواپسان، خشکه مقدسها و جدیدالاسلامها یک سوی ماجرا بود که طی ماههای اخیر به کرات از آنها صحبت کرده بود.
قانون هم خبراز «پاتک پروین احمدی نژاد به هاشمی» داده و نوشته: خواهر رییس جمهور سابق در خبری مدعی شده که در سال ۸۵ با چند تن دیگر از جمله احمدی نژاد برای دیدار با خانم خدیجه ثقفی همسر بینان گذار جمهوری اسلامی رفتند و وی هم انتخاب احمدی نژاد را تبریک گفت و هم گفت در انتخابات درباره دکتر چنین اظهار نظر کرده که اگر او انتخاب شد شیرینیاش میهمان من باشید .
قانون نوشته: پروین احمدی نژاد مدعی شده خانم خدیجه ثقفی به خانه دکتر هم رفته است در حالی که خانواده ابراز میدارند که بعد از مرگ احمد آقا ایشان کمتر از خانه خارج میشد.
تیتر و صفحه اول روزنامه جوان موشکهای اس ۳۰۰الهه کولایی در مقالهای در شرق در تصمیم اخیر ولادیمیر پوتین برای لغو توقف فروش سامانه دفاع موشکی «اس -٣٠٠» نوشته: شرایط پس از تحولات اوکراین و شبهجزیره کریمه و به دنبال آن تحریمهای اتخاذشده توسط کشورهای اروپایی و آمریکا علیه روسیه و تیرگی روزافزون روابط میان آنها، اهمیت راهبردی رابطه با ایران در روابط روسیه با غرب را بیش از پیش برجسته کرده است.
سخنگوی پیشین کمیسیون خارجی مجلس در این مقاله توضیح داده: جمهوری اسلامی از چنان توانایی برخوردار است که میتواند روابط سازنده و سودمندی را همزمان با قدرتهای شرقی و غربی شکل داده و منافع ملی خود را از قِبل آن، حداکثری کند. بازهم تأکید میشود در چارچوب چنین سیاستی، ایران بهجای آنکه کارت بازی دیگران قرار گیرد، میتواند از اختلافها و منازعات کشورهای دیگر، بهویژه قدرتهای بزرگ، بهنفع خود بهرهبرداری کند و خوشبختانه دستگاه دیپلماسی دولت یازدهم، این اصل راهبردی را مد نظر دارد.
مقاله شرق به این جا رسیده که: بیانیه سوئیس، دورنمای روشنتری از تحول در دیپلماسی به سود منافع ملی را نشان میدهد و بهنظر میرسد تصمیم اخیر پوتین، گام نخست پس از این رویداد خواهد بود. با رسیدن به توافق بر سر«برنامه جامع اقدام مشترک» با شش قدرت جهانی و عادیشدن رابطه با غرب، روسها و چینیها منافع ایران را بیشازپیش محترم خواهند شمرد.
چرا هیلاری کلینتون گزینه مناسبی نیست؟
آیدین سیار سریع در ستون طنز بی قانون با کاندیداتوری هیلاری کلینتون مخالفت کرده و دلایلی برای مخالفت خود برشمرده از جمله: دموکراتها مدتی است که برای رای آوردن دست به خرق عادت میزنند و این روش کم کم دارد به یک مسئله نگران کننده تبدیل میشود. آنها دوره قبل باراک اوباما را آوردند و گفتند بیایید برای اولین بار رئیس جمهور سیاهپوست داشته باشیم. این دوره هم احتمالا هیلاری کلینتون را رو میکنند و میگویند: حالا بیایید برای اولین بار رئیس جمهور زن داشته باشیم! اگر این روش این بار هم نتایج مثبتی به همراه داشته باشد من نگرانم که دموکراتها برای دورههای بعدی مجبور شوند از هیلاری داف (به عنوان اولین رئیس جمهور داف در تاریخ آمریکا)، لیدی گاگا استفاده کنند که این امر برای ما مطلوب نیست. تصور کنید برویم در خیابان و بگوییم مرگ بر ... یا از آن ور هیلاری داف به عنوان رئیس جمهور آمریکا بگوید مواضع ما روشن است. در آن صورت دیگر کسی دلش نمیآید غرب ستیزی کند و با یک سری انسان وا رفته مواجهیم که جلوی تلویزیون نشستهاند و میگویند: آخی! ببین تو رو خدا ... دلت میاد؟
به نوشته این طنزنویس: اگر هیلاری رئیس جمهور آمریکا شود از آنجایی که قبلا زنانی همچون موگرینی مسئول سیاست خارجه اتحادیه اروپا، آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان، دیلما روسف رئیس جمهور برزیل و کریستیانا فرناندز رئیس جمهور آرژانتین شدهاند در ایران هم احتمال دارد از روی چشم و هم چشمی مدافعان حقوق زنان بیشتری به مجلس راه پیدا می کنند که ما واقعا راضی به زحمت نیستیم.
علت دیگر مخالفت طنزنویس بی قانون با حضور هیلاری کلینتون در انتخابات این است که مناظرههای قبل از انتخابات میتواند زمینه ساز بداخلاقیهای سیاسی شود. جب بوش کاندیدای احتمالی جمهوریخواهان روبهروی هیلاری قرار میگیرد و میگوید: من اینجا پروندهای دارم از یک آقایی، شما میشناسیدش... این آقا که همسر شماست در زمان وزارت شما مبالغ هنگفتی را از طریق بنیاد خیریه کلینتون دریافت کرده است. هجمهها علیه من بسیار است خانم کلینتون. پسران آقای ناطق، آقای هاشمی، نوه آقای برژینسکی طراحیهای گسترده علیه بنده رو آغاز کردهاند ... من به شما علاقه مندم خانم هیلاری!
قدیمی ترین هاجدیدترین هابهترین هابدترین هادیدگاه خوانندگان