سناریوی جدید داماد در دادگاه قتل مادرزن : خودکشی‌ کرد

دامادی که به دنبال اختلاف با همسرش، مادرزنش را به طرز فجیعی کشته بود دیروز پای میز محاکمه ایستاد و سناریوی تازه‌ای مطرح کرد.
رضا 31 ساله ششم فروردین 93 مادرزن 50 ساله‌اش به نام مریم را به طرز فجیعی در خانه‌اش در شهرستان بهارستان کشت و سه روز بعد در اداره آگاهی به جنایت اعتراف کرد.
این مرد دیروز در شعبه 84 دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی باقری و با حضور چهار مستشار پای میز محاکمه ایستاد و وقتی با درخواست اولیای دم مبنی‌بر قصاص روبه‌رو شد ادعا کرد، مادرزنش خودکشی کرده است.
***
  متهم در گفت‌وگو با فرهیختگان: من برای گذران زندگی کلیه‌ام را فروختم
چقدر درس خوانده‌ای؟
دیپلم دارم.
چطور با همسرت ازدواج کردی؟
 او همشهری‌مان بود.
شغلت چه بود؟
راننده بودم اما وضع مالی خوبی نداشتم. به خاطر ولخرجی‌های همسرم خانه‌ام را فروختم و برای گذراندن زندگی مجبور شدم یکی از کلیه‌هایم را هم بفروشم.
کلیه‌ات را به چه قیمتی فروختی؟
 آن را سه میلیون تومان به یک دلال فروختم.
چند سال با همسرت زندگی کردی؟
8 سال. اما اختلاف‌هایمان در سه سال آخر زندگی به اوج رسیده بود. زندگی ما فقط لج‌بازی بود.
اختلافات با همسرت سر چه موضوعی بود؟
همسرم به من اهمیتی نمی‌داد. گمان می‌کردم دیگر علاقه‌ای به من ندارد.
چند فرزند داری؟
پسرم امسال به مدرسه می‌رود و دخترم دوساله است. از وقتی بازداشت شده‌ام آنها را ندیده‌ام.
چرا به خاطر اختلاف با همسرت سراغ مادرزنت رفتی؟
پنجم فروردین وقتی دوست همسرم برای عید دیدنی به خانه‌مان آمد، زنم گفت قصد دارد او را برای من خواستگاری کند. من که از شنیدن این حرف عصبانی شده بودم و گمان می‌کردم همسرم قصد جدایی از من را دارد برای گلایه به خانه مادرزنم رفتم.
چرا با مادرزنت درگیر شدی؟
وقتی از رفتارهای زنم گلایه کردم و مادرزنم از دخترش هواداری کرد عصبانی شدم و او را روی زمین هل دادم. مادرزنم از روی زمین بلند شد و از من خواست خانه‌اش را ترک کنم، اما وقتی به او گفتم قصد دارم زنم را طلاق دهم به گریه افتاد و با کارد آشپزخانه خودزنی کرد.
تو در اداره آگاهی گفته بودی وقتی با مادرزنت درگیر شدی او را با چاقو زدی و چون زجر می‌کشید سرش را بریدی. چطور این اعترافات را مطرح کرده بودی؟
من در اداره آگاهی تحت فشار روانی به قتل اعتراف کردم، اما حالا می‌گویم مادرزنم خودزنی کرد و جان سپرد.
مادرزنت چطور می‌تواند گلوی خودش را بریده باشد؟
نمی‌دانم.
چرا از خانه مادرزنت سرقت کردی؟
 وقتی مادرزنم خودزنی کرد می‌خواستم فرار کنم، اما ترسیدم و برای گمراه کردن پلیس خانه را به هم ریختم و دست به سرقت زدم.
چه مبلغی سرقت کردی؟
شش میلیون تومان پولی را که در کمد داشت و النگو‌های طلایش را دزدیدم.
با پول‌ها چه کردی؟
یک دست لباس شیک خریدم و به خانه‌ام رفتم. پول و طلاها را در حباب لامپ حمام خانه‌مان جاسازی کردم تا در فرصت مناسب آنها را بردارم.
چطور بازداشت شدی؟
سه روز بعد از مرگ مادرزنم پلیس به من مشکوک شد و وقتی در بازرسی خانه‌ام پول و طلاها را کشف کرد بازداشت شدم.
می‌دانی چه حکمی در انتظارت است؟
همسرم و خواهر و برادرهایش به حکم قصاص اصرار دارند. آنها می‌گویند به هیچ قیمتی حاضر به رضایت نیستند. من به مرگم راضی‌ام ولی نگران آینده دختر و پسر خردسالم هستم.
+44
رأی دهید
-0

  • قدیمی ترین ها
  • جدیدترین ها
  • بهترین ها
  • بدترین ها
  • دیدگاه خوانندگان
    ۴۳
    اصحاب کهف - بروکسل، بلژیک

    واسه گلایه رفته ولی‌ گفته می‌خوام طلاقش بدم،مادر زنش هم خودش سر خودش رو به طرزی که نمیدونه،برید ،بعدم دزدی کرد که پلیس رو گمراه کنه!!اونقدرم عاقل بود که نمی‌دونست پلیس میره خونه ش رو میگرده!! چه داماد باهوشی ؟! تو لایق زندگی‌ هستی‌..
    1
    28
    یکشنبه ۲۳ فروردین ۱۳۹۴ - ۰۸:۵۱
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۵۸
    دوستدار - استهکلم، سوئد
    ایران پر شده از جنایتکارهای بی بخار و دروغگو . اخر کشتن یک زن 50 ساله که مادر زن هم باشد هنر است یا دزدی کردن وطمع از منزل مادرزن بدتر از هر چیز است . خجالت هم نمی کشه می گوید نگران زندگی بچه هایم هستم . اگر نگران بچه هایت بودی ادم کش و دزد که نمی بودید.
    0
    16
    یکشنبه ۲۳ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۰:۰۰
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    نظر شما چیست؟
    جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.