'مرلین اینشتین' و آزمایش بینایی

آلبرت اینشتین و مرلین مونرو هر یک در دو عرصه مختلف از چهره‌های تعیین‌کننده قرن بیستم بودندتصاویر ترکیبی (Hybrid) از دیرباز برای بشر جذابیت داشته، تصویرهایی که تصویر دیگری را در خود نهفته دارند و برای سرگرمی و تفریح یا به شگفتی انداختن بیننده طراحی می‌شدند، از معروفترین نمونه‌های می‌توان از نقاشی "بازار برده فروشی و نیمتنه ناپیدای ولتر" نام برد که سالوادور دالی در سال ۱۹۴۰ کشید و اکنون در موزه سالوادور دالی در فلوریدا نگهداری می شود.
 
در این نقاشی رنگ و روغن، در جلوی تصویر زنی در بازار برده فروشی دیده می‌شود (مدل آن گالا همسر دالی بود) و تصویر ولتر فیلسوف بزرگ فرانسوی از ترکیب تصویر چند مرد که در پس زمینه هستند شکل می گیرد.
اما این تصاویر بجز مردم عادی برای شرکت‌های تبلیغاتی و نیز برای دانشمندان علوم شناختی هم جالب هستند. متخصصان علوم شناختی با تولید یا بررسی این تصاویر و ادراک ما از آنها کارکرد مغز و پردازش اطلاعات بصری در آن را بررسی می کنند.
 
در روزهای گذشته انتشار یک ویدئو در اینترنت که با استفاده از این شیوه تهیه شده بیش از دو و نیم میلیون بازدید داشته است.
در این ویدئو توضیح داده می شود که اگر شما آلبرت اینشتین را در این تصویر ترکیبی می‌بینید بینایی خوبی دارید، اما اگر مرلین مونرو را در عکس می‌بینید احتمالا نیاز به عینک یا لنز دارید.


این پدیده بر اساس توانایی چشم در تشخیص "فراوانی فضایی" (spatial frequencies) اتفاق می‌افتد. در فاصله نزدیک چشم ویژگی‌های ظریف مثل چین و چروک‌های صورت یا موهای سبیل اینشتین را می‌بیند اما از فاصله دور یا در صورتی که چشم ضعیف باشد ویژگی‌هایی با ظرافت کمتر و کلی تر مثل آرایش مو و کناره‌‌ها صورت و اندازه دهان و بینی را بیشتر می بیند.
 
از دهه ۹۰ میلادی تولید تصاویر ترکیبی با استفاده از کامپیوتر رواج پیدا کرد و اودی الیوا و فیلیپ شینز دو پروفسور علوم اعصاب (نوروساینس) با تولید این تصاویر با کامپیوتر سعی کردند دریابند که مغز چگونه تصاویر با وضوح متفاوت را درک و ارزیابی می کند، مثلا ویژگی ظریف چهره را از ویژگی‌های واضحتر تمیز و تشخیص می‌دهد.
 
در سال ۲۰۰۷ پروفسور الیوا در موسسه فناوری ماساچوست (MIT) با کمک نرم‌افزار خاصی تعدادی از این تصاویر را تولید کرد از جمله عکس ترکیبی معروف به ' مرلین اینشتین' که ترکیب عکس آلبرت اینشتین و مرلین مونرو بود.
 
این نرم‌افزار تصویر آلبرت انشیتین را به شکلی تغییر داد که ویژگی‌های ظریف مثل چین و چروک باقی بماند و ویژگی های بارز مثل اندازه دهان فیلتر شوند. نرم افزار این کار را به طور برعکس برای تصویر مرلین مونرو انجام داد، ویژگی‌های کلی باقی ماندند و خصوصیات ظریف حذف شدند.
 
این تصاویر روی هم انداخته شدند و مرلین اینشتین خلق شد. دو پروفسور پس از مطالعه تاثیر این تصویر بر مغر دریافتند طول مدت نگاه کردن به تصویر در نحوه پردازش و ادراک آن در مغز تاثیر دارد.
 
خصوصیات کلی‌تر و بارزتر در عرض پنجاه هزارم ثانیه درک می‌شوند، اما برای درک ویژگی‌های ظریف‌تر دو برابر این مدن زمان لازم است.
به گفته دکتر الیوا این تصویر "ابزاری برای مطالعه چگونگی کار مغز در تشخیص دنیای بصری است، چه به آن آگاه باشیم چه نباشیم."
 
پروفسور الیوا دو سال پیش در مورد اینکه چگونه تصاویر در خاطر ما می‌مانند یا فراموش می‌شوند تحقیق دیگری انجام داد. در دنیای امروزی ما دائم با تصاویر چهره افراد مختلف بمباران می‌شویم و بسیاری از آنها به دلیل تبلیغاتی یا تجاری یا حتی شخصی به نحوی تغییر داده شده‌اند که در خاطر بمانند در عین اینکه ویژگی‌های صورت مثل سن، جذابیت و عواطف حفظ شوند.
این بررسی نشان داد که این دستکاری‌ها واقعا موثر هستند و در ۷۴ درصد موارد به نتیجه دلخواه می‌رسند.
+50
رأی دهید
-0

  • قدیمی ترین ها
  • جدیدترین ها
  • بهترین ها
  • بدترین ها
  • دیدگاه خوانندگان
    ۴۷
    perspolisi - سیدنی، استرالیا
    ساندیس خورا که فقط آغا رو تو این تصویر میبینن ولاغیرررر
    0
    0
    دوشنبه ۲۴ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۵:۴۱
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    نظر شما چیست؟
    جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.