شهرام جزایری،مردی که ۴۷۴۹روزبه اتهام فسادزندانی بود: به زودی کاری می کنم عالم هستی به من افتخار کند

ویژه نامه نوروزی روزنامه اعتماد نوشت:
بخشهایی از گفتگوی شهرام جزایری، متهمی که با اتهامات مفاسد اقتصادی 13 سال در اوین ماند:
-من بیش از 180 دهزار برگه بازجویی پس دادم. حدود 50 قاضی کارکشته و کاملا حرفه ای در بیش از 1000 جلسه، من و افکارم رو بررسی کردند. گاهی تعداد اتهامات من به نقطه چین می رسید، سئوال می کردم آقای قاضی این نقطه چین ها یعنی چی؟ می فرمود تو جرایمی کرده ای که بعدها در قانون مجازات خواهد آمد! این نقطه چین مال اونهاست. من با توکل به خدا و توسل به اهل بیت و دانش و توان و تجربه ام با موفقیت و سربلندی همه اون مراحل بسیار بسیار سخت رو پشت سر گذاشته و 13 سال زندانت یعنی 4749 روز رنج و مشقت حبس را با عزت و سلامت پشت سر گذاشتم.
 
-اگر دست خودم بود واقعا اعدام رو (انتخاب می کردم). در طول 4749 روز و حدود 113 هزار و 976 ساعت حبس، فشارهای سنگینی داشتم. در حقیقت هر لحظه اعدام می شدم و دوباره زنده می شدم.
-دو شعبه دیوان عالی کشور هم حکم برائت از اتهام سنگین اخلال در نظام اقتصادی رو داده و در نهایت دستگاه عدلیه فرمود که این شهرام جزایری باید این حد مجازات رو بکشه و این قدر در زندان بمونه و بعدش هم آزاد بشه. حالا اگر برخی رسانه ها جوگیر شده اند اگر جرات دارند لطفا تشریف بیارند خودشون منو اعدام کنند.
-اول آبدارچی شرکتی توی کرمان بودم. یادمه کم کم کارو یاد گرفتم و یک روز که مدیر بازرگانی اون شرکت تاقچه بالا گذاشت، من به مدیرعاملشون گفتم میخواین من کارش رو انجام بدم؟ گفت بلدی؟ گفتم بله و اینطور شد که تبدیل شدم به کارمند مهم شرکت.

-در اولین سالهای کارم 5 شرکت ثبت کردم و کم کم شمار شرکتها شد 50 شرکت.
- من خودم رانتم. واقعا شبانه روز بی وقفه کار می کردم. هر یک دقیقه کار من اندازه 10 دقیقه کار آدمهای عادی بود و هست. من اصلا نابغه نیستم. اگه اندازه یک میمون توی کله م عقل بود که 13 سال زندان نمی افتادم. گاهی آنقدر احمق بودم وقتی می رفتم آفریقا نمایشگاه برگزار کنم چک نمی کردم چطور پولش را باید بیاورم. کالا را می فروختم آن وقت می موندم چطور پول را بیاورم.
-در زندان هم به دوستانم مشاوره هایی می دادم اما کار اقتصادی به معنی داشتن دفتر و دستک حاشا و کلا. من مشاوره می دادم به رفقایی که بنگاه اقتصادی درست کرده بودند. می گفتند چه کار کنیم، من هم می گفتم این کار را بکنید. بار اول و دوم مجانی بود. بعد دیگه باید پول می دادند. درآمد خیلی خوب و عالی به طوری که خودم، خانواده هایم و زندانیان دور وبر همگی سیر و راضی می شدیم.

-در بهداری زندان مه آفرید خسروی را دیدم. به او گله کردم. گفتم چرا این کارهای بزرگی که انجام دادی را با جعل تعدادی ال.سی خرابشون کردی؟ مدیران بعضی از شرکتهایش با من همبند بودند. خیلی ازش تعریف می کردند. گفتم تو اینطور بودی چرا این کارها را کردی و ال.سی تقلبی باز کردی؟ سکوت کرد. سرش را پایین آورد و گفت راست می گی.
-یادمه به مرحوم مه آفرید امیر خسروی گفتم برو دعا کن اعدامت کنند. گفت چرا؟ گفتم 14، 15 سال نگهت می دارن و در این زندان بارها می میری. همانجا که این حرف را زدم از مه آفرید عذرخواهی کردم و بهش گفتم من خیلی کاشتم آقای مه آفرید. بعید می دانم تو هم اینقدر کاشته باشی.
-تقریبا صبح ها می خوابیدم. از صبح نماز می خواندم تا شب و همه را نفرین می کردم. 90 درصد روزها روزه بودم. هر روز بدون استثنا سوره های مبارکه یاسین و المزمل رو می خواندم.
-الان یک بازنشسته هستم و احتمالا دیگر وارد کار اجرایی نشوم. شاید فقط مشاوره بدم. فکر می کنم تا دو سال دیگر بتوانم مشاور چند شرکت بزرگ باشم.
-اصلا نمی ترسم فقط ورودی جاده سیاست یک تابلوی ورود ممنوع زده ام. مطمئن باشید به زودی کاری می کنم که عالم هستی به وجودم افتخار کنه.
+31
رأی دهید
-41

  • قدیمی ترین ها
  • جدیدترین ها
  • بهترین ها
  • بدترین ها
  • دیدگاه خوانندگان
    ۳۲
    هستیا - شیراز، ایران
    امیدوارم همه ی مجرما یه روزی اصلاح بشن
    4
    9
    دوشنبه ۱۰ فروردین ۱۳۹۴ - ۰۹:۱۲
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۵۳
    پروردگار - تهران، ایران

    اگر می خوای کاری کنی همه هستی بهت افتخار کنه "کمک خلبان" هواپیمای خامنه ای بشو
    2
    75
    دوشنبه ۱۰ فروردین ۱۳۹۴ - ۰۹:۲۸
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۵۸
    سلام لبخند - تهران، ایران

    اگه اندازه یک میمون توی کله م عقل بود که 13 سال زندان نمی افتادم....فکر می کنم تا دو سال دیگر بتوانم مشاور چند شرکت بزرگ باشم... بیچاره مردم و اون شرکتها که میمون بی عقل براشون تصمیم میگیره !!
    2
    29
    دوشنبه ۱۰ فروردین ۱۳۹۴ - ۰۹:۳۹
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۰
    sarbaz rahbar - لندن، انگلستان

    یاد بگیرید پناهنده های خائن ایرانی ، درد و بلاشون به جون پناهندگان ضد ایرانی
    33
    8
    دوشنبه ۱۰ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۰:۴۷
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۳
    persianlover - لندن، انگلستان
    حـ... پست
    0
    9
    دوشنبه ۱۰ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۱:۰۰
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۳۳
    agha_ehsan - تهران، ایران
    عجب روباهیه این . همچین خلافهاشو میچسبونه به روزه و نماز صبح تا شب و سوره های مبارکه و نتیجه میگیره عالم هستی بهش افتخار کنه که من خودم فکر کردم همون امام زمان اینه که قراره ظهور کنه .
    5
    24
    دوشنبه ۱۰ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۱:۰۷
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۶۵
    ضامن آهو - دوسل دورف، آلمان
    این بابا هنوز هم مریضه.
    4
    22
    دوشنبه ۱۰ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۱:۲۷
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۳
    اصحاب کهف - بروکسل، بلژیک
    جون مادرت بزنش بزنش تو بیت رهبری اینبار..!
    3
    11
    دوشنبه ۱۰ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۱:۴۲
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۶۰
    farokhzad - کنت، انگلستان
    همین بیشرف در زمان اعترافش گفت ٣٠٠ میلیون به مهدى کروبى که الان در بازداشت خانگى هست دادم جالب اینه که اون بیشرف هم با کمال پررویى گفت کار ما پول گرفتنه یعنى اینگونه پولها براى روحانیون رشوه نیست فقط براى مردم عادى رشوه هست مردم ما هم ساکت هستند یادشون میره بعد همین رژیم میاد یکى رو که پرچم ملى ایرانى ها را میفروشه رو طورى نمایش میده که گویى ایران را داره به یک کشور خارجى میفروشه در این بین مردم ساده هم إز جایکه عادت کردن به غذاى نذرى مجانى اصلا إز اینکه یکنفر بیاد کار سیاسى بکنه و درخواست پول بکنه متعجب هستند و به او هزار و یک تهت شارلاتان کلاهبردار دروغگو متهم میکنند فارق إز اینکه فکر کنند خوب اینکه منبع تغذیه اش روشنه اونهایکه پول نمیگیرند شبکه تلویزیونى دارند یا روزنامه یا وب سایت بدون درخواست کمک کارهاى سیاسى میکنند إز کجا تغذیه میشوند چقدر إرث پدرى دارند که اینهمه خرج را پرداخت میکنند و صداشون هم در نمیاد انهاکه ٢٤ ساعت هم فعال هستند وقت اینکه جاى هم کار کنند حقوق بگیرند هم ندارند که !!! اینجاست که باید هوشیار باشیم این بظاهر دلسوزان ایران سر در کدام اخور دارند !!!
    4
    17
    دوشنبه ۱۰ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۳:۵۵
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۶۰
    farokhzad - کنت، انگلستان
    اینجاست باید هوشیار باشیم هموطن اینگونه رسانه ها بسیار خطرناک هستند و اگر دقت هم کنید هیچ اینقدر رژیم هم براى انها برنامه درست نمیکنه و تهمت دزد و شارلاتان هم نمیشنوید به انها بزنند تمام اینکارها را وزارت اطلاعات با هوشیارى انجام میدهد و در این میان گروهى نادان همگام با انها میشوند بدون اینکه متوجه شوند شرم بر مزدوران مواجب بگیر إز کشورهاى خارجى
    3
    9
    دوشنبه ۱۰ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۳:۵۹
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۶۳
    گذشته میرزا - ایران، ایران
    متاسفانه تو کشور ما امثال شهرام جزایری که همه فن های رشوه دادن و رانتخواری و شیرینی دادن و دور زدن قانون را بلدند میشن آدمهای موفق جامعه
    0
    12
    دوشنبه ۱۰ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۵:۵۳
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۵۸
    parvin55 - مادرید، اسپانیا
    سوسمارها \\به خاطر ۷۰ هزار تومان دزدی ۲ جوان را اعدام کردید با وجودیکه شاکی‌ رضایت داده بود آنوقت این نره غول این چنین؟؟؟؟؟؟؟‌ای مرگ بر انقلاب کثافت ۵۷ که هنوز با پر رویی آنرا شکوهمند می‌‌نامید نمید‌انستم رنگ سرخ خون با شکوه است!!!!!!
    1
    11
    دوشنبه ۱۰ فروردین ۱۳۹۴ - ۲۰:۴۲
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۷۱
    senator x - تهران، ایران
    درچین یک وزیر را که200هزار دلار رشوه گرفته ,5 روزه اعدام میکنند درحالیکه این مردک تو زندان دفتر مشاور بازرگانی باز کرده بوده و برای(همه) هم درآمد داشته.از اون گردن کلفت اش معلومه چقدر تو زندان بهش بد گذشته.
    1
    10
    دوشنبه ۱۰ فروردین ۱۳۹۴ - ۲۱:۱۶
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    ۴۶
    دایره مینا - کراکف، لهستان
    یکی بود یکی نبود زیر گنبد مینا سرزمین مقدس و بزرگی بود با میراثی نه چندان گرانبها , مردمش همه دعا خوان وکتابدان , کاسبانش همه در پی تعظیم و تکریم مشتری , تاجرانش همه مردان خدا وبی ادعا اسطوره هایش همه اسوه مردانگی اما .. برخلاف آنها و خداوندگار - که فکر نمی کنم فردی بخشاینده و مهربان بدی ِ کسی را بخواهد - لوسیفر بر آنان و تمامی کارهایشان مستولی و حضور ِ غالب بود لوسیفر می گفت من خودم را به بهترین شمایل در زیباترین شکل ها در می آورم - چرا که نفس بدی من هستم -و آنها مرا می پرستند پس چرا از آنان استفاده نکرده و سپس بیازارمشان ?! لاجرم هرکه در لباس زیباتر می آمد گزیده تر می برد ارزش هایشان راتا روزی که انان از این همه تهی شوند تا زمانی رسد که آنان دیگر نیک و بد را از هم نتوانند تشخیص دهند ! آری این چنین بود برادر قصه ُ ما هرگزبه سر نخواهد رسید - سیمرغ ِ بالانشین هم با کلاغ خانه هایشان را تاقت ! زدند اکنون این سیمرغ اگر از خاکستر سر بر می آورد اکنون به خاکستر واقعی نشسته است و کلاغ هم آخرالامر به این منزل جدید خود نقل مکان کرده - و خواهد رسید !
    0
    2
    دوشنبه ۱۰ فروردین ۱۳۹۴ - ۲۳:۲۳
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    نظر شما چیست؟
    جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.