پشیمانی ۳ آدمربا پس از ربودن پیرمرد پولدار
+23
رأی دهید
-1
۳
مامور قلابی، پیرمرد پولداری را ربودند تا دست به اخاذی از خانوادهاش بزنند اما وسط راه بهخاطر بیماریاش پشیمان شدند و تصمیم گرفتند پسر او را گروگان بگیرند. ماجرای این آدمربایی به ۲۷ بهمنماه برمیگردد.
مامور قلابی، پیرمرد پولداری را ربودند تا دست به اخاذی از خانوادهاش بزنند اما وسط راه بهخاطر بیماریاش پشیمان شدند و تصمیم گرفتند پسر او را گروگان بگیرند. ماجرای این آدمربایی به ۲۷ بهمنماه برمیگردد. در آن روز وقتی پیرمرد 79 سالهای از خانهاش در بلوار میرداماد بیرون آمد تا به محل کارش که یک تالارپذیرایی بود برود، پسرجوانی به سمت وی رفت و پیرمرد را با اسم و فامیل صدا زد. او مدعی شد که مأمور یکی از وزارتخانههای دولتی است. همزمان یک خودروی پرشیای نوک مدادی مقابل آنها توقف کرد و پسر جوان از پیرمرد خواست تا سوار ماشین شود. وی مدعی شد که باید با دستبند او را میبردند اما دستور دارند که با احترام وی را به اداره منتقل کنند.
از سوی دیگر، داخل ماشین رانندهای نشسته بود که صورتش را با ماسک کاغذی سفید پوشانده بود و جوان دیگری هم در صندلی عقب حضور داشت. پیرمرد که حسابی شوکه شده بود داخل ماشین نشست تا همراه آنها برود و مشخص شود موضوع از چه قرار است. اما این پایان کار نبود چراکه بین راه مردان ناشناس ناگهان از تصمیمشان منصرف شدند و با گفتن این جمله که بهزودی برای تحقیقات برمیگردند، پیرمرد را پیاده کردند و رفتند.
مرد سالخورده کاملا گیج شده بود و میدانست که یک جای کار میلنگد. او شک کرده بود که مردان ناشناس نقشه دیگری در سر داشتهاند و برای همین تصمیم گرفت نزد پلیس برود. وی زمانی که مقابل افسر پرونده قرار گرفت، گفت: مردان ناشناس طوری با من صحبت میکردند که انگار کاملا مرا میشناسند. آنها اطلاعات زیادی از من و خانوادهام داشتند و زمانی که مشغول صحبت بودند متوجه شدم که از تهران خارج شدند و به بیابانهای اطراف اتوبان تهران-کرج رفتند. وقتی اعتراض کردم و گفتم که قرار بود مرا به اداره ببرید، یکی از آنها مدعی شد که باید در بیابان از شما تحقیق کنیم! پس از توقف، یکی از سرنشینان خودرو یک کلاه پشمی روی صورتم کشید و از من خواست تا روی صندلی عقب بخوابم. پس از گذشت چنددقیقه اما آنها گفتند که از من رفع اتهام شده و پس از آن به سمت شهرکی در همان نزدیکی رفتیم.
3جوان مرموز مقابل یک آژانس خودرو ایستادند و جوانی که بهنظر میرسید رئیس است به راننده دستور داد یک ماشین برای من کرایه کند تا مرا به محل کارم ببرد. وی چندین بار تأکید کرد که این موضوع را با هیچکس بازگو نکنم اما چون این افراد در صحبتهایشان عنوان کرده بودند مجددا به سراغ من و اعضای خانوادهام میآیند تصمیم گرفتم موضوع را به پلیس اطلاع میدهم.
هنوز معلوم نبود ماجرا از چه قرار است و آدمربایان با چه انگیزهای پیرمرد را ربوده و بعد آزاد کردهاند تا اینکه چند روز بعد افراد ناشناسی با پسر پیرمرد تماس گرفتند و خود را مأمور یکی از وزارتخانههای دولتی معرفی کردند.
همین تماس کافی بود تا مأموران در ردیابیهای خود، متهمان مرموز را شناسایی کنند. با این سرنخ کارآگاهان، 25بهمنماه یکی از متهمان را در محدوده خیابان سئول دستگیر کردند. این جوان 28ساله چارهای جز اقرار به آدمربایی ندید و در بازجوییها گفت: یکی از دوستانم که پدرش کارگر پیرمرد است نقشه آدمربایی را طراحی کرد. او از وضعیت مالی شاکی و محل زندگی وی و خانوادهاش مطلع بود برای همین به من و یکی دیگر از دوستانمان پیشنهاد آدمربایی داد و ما هم قبول کردیم. اما وقتی پیرمرد را ربودیم تا از خانوادهاش درخواست پول کنیم وسط راه پشیمان شدیم چرا که پس از اطلاع از سن بالا و عارضه قلبی این شخص ترسیدیم که برایش اتفاقی بیفتد.
برای همین او را آزاد کردیم و میخواستیم این بار پسرش را گروگان بگیریم که من دستگیر شدم.سرهنگ آریا حاجیزاده، معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی تهران، با اعلام این خبر گفت: کارآگاهان پلیسآگاهی، 2متهم دیگر پرونده را نیز دستگیر کردند و هر سهآدمربا با قرار بازداشت موقت برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار مأموران اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفتند.
۵۸

سلام لبخند - تهران، ایران
ای ول . ادم دزدای با معرفتی بودن . اون دیوونه ای که از رفتگر زحمتکش شهرداری دزدی میکرد.. بیاد معرفت شغلی !!!! یاد بگیره
0
23
چهارشنبه ۲۷ اسفند ۱۳۹۳ - ۰۹:۴۵
۷۷

hassan5 - تهران، ایران
خلاف های اینچنینی ریشه در اشنایان دارد.استخدام کارگر سالم کار سختی است در تمام دنیا کارفرمای کارافرین مورداحترام جامعه میباشد اما در ایران بعلت دادن شخصیت کاذب از طرف نظام به تهیدستان (برای سوئ استفاده از مستضعفین)چه بسا کارگران نقشه قتل کارفرما را میکشند!؟!؟
0
10
چهارشنبه ۲۷ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۰:۰۲