اگر اراده ای باشد
تیتر و عکس صفحه اول اعتمادحشمت الله فلاحت پیشه در سرمقاله ابتکار نوشته: ایران و آمریکا اگر به این اراده برسند که توافق هسته ای باید از بحران خود خارج شود حتما این توافق صورت خواهد گرفت و بیشتر مخالفت ها در حاشیه قرار خواهد گرفت تا در متن! از سوم آذر سال گذشته یک مثلث برای مقابله با توافق هسته ای ایران شکل گرفت ... که در راس این مثلث جمهوری خواهان مخالف دیپلماسی هسته ای حضور دارند، دو ضلع دیگر منطقه ای آن یکی لابی اسراییل به رهبری نتانیاهو است و دیگری نیز لابی عرب است.
به نوشته این کارشناس سیاسی: روشن و شفاف شدن دشمنی ها با موضوع هسته ای ایران نشانه خوبی است، مشخص میشود که مخالفان توافق هسته ای چه کسانی هستند؛ چنان که هم مواضع جو بایدن و مجلس آمریکا روشن است و هم پیداست تندروهای سنا به دنبال آن هستند که با ارسال نامه ایران را مقصر شکست احتمالی مذاکرات نشان دهند.
ابتکار نتیجه گرفته: در روزهای آخر مخالفین و مانع تراشان همه تلاش خودشان را برای جلوگیری از رسیدن به توافقی جامع میان ایران و آمریکا انجام خواهند داد و سیاست خودشان را دنبال می کنند؛ طبیعی است که به فکر منافع خود باشند. ولی ایران و آمریکا اگر به این اراده برسند که توافق هسته ای از بحران خود خارج شود حتما این توافق صورت خواهد گرفت و بیشتر مخالفت ها در حاشیه قرار خواهد گرفت تا در متن!
خوبت شد؟
پوریا عالمی در ستون طنز شرق نوشته: هنوزه که هنوز ظریف دارد راهرفتنش با کری را توجیه میکند. بابا این کری مرد زنوبچهداری است و رابطهاش با ظریف فقط دور همین مساله هستهای میگردد وگرنه درباره مسایل غیرهستهای اصلا با هم صحبت نمیکنند. حالا اینقدر سخت بهش میگیرند که فردا دچار بحران هویت بشود و از فردا توی خیابان تا دید دو نفر دارند با هم قدم میزنند، برود بهشان گیر بدهد. بله. همهچیز ریشه در کودکی و پیشینه ما دارد.
طنزنویس پرسیده: نکند جریان این است که ظریف بیزبان است. تا کیهان تیتر زد، فرداش کمرش گرفت و زیر پتو رفت ژنو. الان هم با کری قدم زده، هی صبح تا شب میگوید فقط قدم زده و کار دیگری نکرده. خب، مشکل دقیقا همینجاست دیگر. آقای احمدینژاد مادر مردم را بغل کرد، عکسش منتشر شد، فیلمش منتشر شد، همه بهش گفتند چرا، اصلا وقعی ننهاد. یا مثلا با آن خانمه توی خارج دست داده بود، همه گفتند چرا، باز هم وقعی ننهاد. یا اصلا جلو دوربین زنده صداوسیما دست خانم معلمش را بوسید، همه گفتند چرا، باز هم وقعی ننهاد.
به نوشته شرق: حالا ظریف نه دست داده، نه بوس داده، نه بوس کرده، نه بغل داده، نه بغل کرده، نه راه آمده، فقطوفقط راه رفته، هی دارد دربارهاش توضیح میدهد. خب توضیح نده ظریفجان. کمی زمخت باش. بگو «راه رفتم؟ خوب کردم. اصلا ایندفعه دوتایی میرویم شانزهلیزه. اصلا میرویم دوتایی حمام آفتاب میگیریم. خوبت شد؟» مطمئن باش قضیه حل میشود.
تکریت، بیآمریکا آزاد شد
آرش میریخانی در اشاره به آزاد شدن تکریت از نیروهای داعش در اطلاعات نوشته: در ۱۵۰ روز نیروی بیگانه حتی نتوانست یک روستا را در عراق آزاد کند، حال آنکه نیروهای مردمی و ارتش عراق در حملاتی حساب شده توانستند ضربات مهلکی بر بدنه نظامی داعش وارد و تروریستها را در چندین جبهه غافلگیر کنند. علی لاریجانی، رئیس مجلس برای نشان دادن وضعیت ایتلاف از واژه «شیر هوایی» برای نیروهای ائتلاف استفاده کرد.
به نوشته این مقاله: به باور آگاهان شکست داعش یا هر گروه اشغالگر دیگری در کشوری ثالث نیاز به حملات زمینی دارد و نمیتوان آنها را صرفاً با حملات غیردقیق هوایی از مناطق تحت اشغالشان بیرون راند و این «شیران زمینی» عراقی بودند که حماسهای تازه خلق و یکی از اصلیترین سنگرهای داعش را آزاد کردند. دور نرویم؛ همه ما روزهای سختی را که بر کوبانی گذشت به خاطر داریم؛ کوبانی که بعدها مظهر ایستادگی و مقاومت مردمی شد. ائتلاف چهار ماه تمام بر کوبانی آتش ریخت و تقریباً ۸۰ درصد شهر را با خاک یکسان کرد، اما دریغ از عقبنشینی یک متری داعشیها. پس از آن بود که نیروهای مردمی کُرد «عین العرب» را آزاد کردند.
اطلاعات ادعا کرده در حقیقت این سومین عملیات بزرگ نیروهای عراقی بدون مشارکت ائتلاف بود که پس از آزادسازی آمرلی و جرف الصخر به ثمر نشست و این گونه بود که تکریت آزاد شد. این در حالی است که، آمریکا به توانایی نیروهای مردمی و ارتش عراق که از مشاوره مشاوران نظامی ایران بهره میگیرند اعتراف و اعلام کرده که آزادسازی تکریت داعش را به شدت در منگنه خواهد گذاشت. اکنون عراق آهسته آهسته در حال خروج از شوک روانی سقوط مناطق این کشور به دست داعش است و میتوان پیشبینی کرد که عملیات تکریت نقطه عطفی در آغاز حملات تازه به مواضع تروریستها باشد.
عزم ملی علیه تندروها کارتون محمدرضا ثقفی، شهروندغلامرضا ظریفیان در مقاله ای درباره مسوولیت ها در حملات صورت گرفته در شیراز در آرمان نوشته: از شواهد بر میآید که استانداری میتوانست به وظیفه خود بهتر عمل کند اما در عمل به وظیفه خود ضعفهای جدی نشان داده است. ایشان امروز و چند روز بعد از وقوع این حادثه، به خاطر فشار افکار عمومی و دولت، سعی کرده است آب رفته را به جوی بازگرداند.
به نظر نویسنده این مقاله: پس از انتخابات ۲۴ خرداد سال گذشته که با خواست مردم و تغییر مدیریت اجرایی کشور آرامش دوباره بر تمام ارکان برقرار شده است طبیعی است که نباید اجازه برخوردهای فراقانونی به هیچ جریانی چه اصلاحطلب و چه اصولگرا داده شود و کسی به خود اجازه ندهد پای خود را از قانون فراتر بگذارد. متاسفانه گاهی اوقات شاهد رفتارهایی هستیم و این توهم برای برخی وجود دارد که در صورت تکرار رفتارهای فراقانونی با عکسالعملی روبهرو نمیشوند و همین تصور موجب جریتر شدن آنها شده است.
مقاله آرمان بدین جا رسیده که: عقلای امور باید به این مسئله فکر کنند که با حضور این گروهها چه چیزی از دست میدهیم و چه چیزی به دست میآوریم؟ آنچه از این رفتارها به دست آمده فضای خوبی برای فعالان سیاسی و... نبوده است. امروز برای بسیاری این تصور به وجود آمده که در جامعه افرادی هستند که خود را دور از دسترس قانون میدانند. در حالی که همه شاهد هستند دستگاههای مسئول در برخورد با گروهکهای تروریستی از جمله داعش چقدر هوشمندانه عمل کردند تا گزندی به کشور نرسد. این رفتارها هیچ سودی برای کشور ندارد و باید عزمی ملی ایجاد شود که از رخدادهای مشابه بعدی جلوگیری شود.
صادق زیباکلام در مقاله ای در شرق به بررسی مسببان اصلی حوادثی مانند حمله به علی مطهری برآمده و اول از مقامات استانی نام برده و نوشته: ظاهرا برخی از آنان نهتنها قصوری متوجه عملکرد خود نمیدانند بلکه استدلال میکنند مسوولان دانشگاه مقصر بودهاند که مجوز سخنرانی را صادر کرده بودند. واقعیت تلخ آن است که بخش عمدهای از توجه آقای روحانی متوجه مذاکرات ژنو و مسایل اقتصادی بوده است که همه اینها قابلفهم است اما بهنظر میرسد زمان آن فرارسیده که ایشان دستکم بعد از این، مسایل داخلی را هم در اهم توجهات خود قرار دهند.
این استاد دانشگاه با اشاره به تجربه های خود در سفر به دانشگاه های کشور در ۲۰ ماه گذشته نوشته در کمتر استانی با گلایه فعالان ستادهای انتخاباتی همسو با دولت در انتخابات٩٢، مواجه نشدهام. دلخوریها هم همواره از عزلونصبهای صورتگرفته یا بعضا صورتنگرفته بوده است. البته نمیگویند دولت یازدهم هم میبایستی مثل محمود احمدینژاد در سالهای٨٤و٨٥ عمل کند و همه مدیرانی که در دوران سازندگی و اصلاحات سمت داشتهاند را برکنار کند.
مقاله شرق معضل دیگر را، دخالتهای گسترده برخی نمایندگان مجلس در عزلونصبها دانسته و نوشته: با توجه به گرایش بسیاری از نمایندگان مجلس نهم، واضح است آنان خواهان ابقا و انتصاب مدیرانی بودهاند که حتی سنخیتی با اعتدالگرایی دولت یازدهم پیدا نمیکند چه رسد به نزدیکی با دیدگاههای اصلاحطلبانه. وزیر کشور عمدتا مسوولان و مدیرانی را بر سر کار آورده که با بدنه دولت خیلی انطباقی پیدا نمیکنند. آیا اگر اصولگرایان در انتخابات ٢٤خرداد پیروز شده بودند، مهمترین و کلیدیترین وزارتخانه خود را به یک چهره نزدیک به دولت فعلی میدادند؟
مرجان توحیدی در شرق نوشته: گویا شیراز هنوز آبستن این برخوردهاست و انگار قصد ندارد از این جنین ناخلف فارغ شود. مشابه این دست رفتارها در ابتدای سالجاری در برخی دیگر از مراکز استانها هم بهوقوع پیوسته بود. مجلس اما نخواست وارد این ماجرا شود. تندروهای مجلس همه تلاش و همت خود را معطوف بر فشار به علی یونسی کردند؛ از مصاحبه با رسانههای متبوعشان گرفته تا درخواست عزل یونسی، آنهم در شرایطی که یونسی سخنان خود را اصلاح کرد.
به نوشته این مقاله: تندروهای مجلس نهتنها واکنشی نسبت به ماجرای شیراز نشان نداده اند ، بلکه در بعضی از نطقهای خود تصمیم گرفتند تا ادبیات رییسجمهور درباره همین تندرویهای را مورد نقد قرار دهند. نوع ادبیات رییسجمهور تندروها را ناراحت کرده است. اما تابهحال به یکی از آنها حملهای نشده، شیشه ماشین آنها خرد نشده، جلو سخنرانی آنها گرفته نشده و به آنها سنگ و گوجه پرتاب نشده است.
مقاله شرق به این جا رسیده که: اگر چنین بود که طبعا چنین رویکردی غلط است، آنها چقدر هیاهوی رسانهای ایجاد میکردند و چند وزیر و معاون باید جواب پس میدادند. یازدهم، علی مطهری نماینده گروهی است که تنها بهدلیل مواضعش همسوییای با تندروهای مجلس ندارد. از همینرو مغضوب است. پس نه به ماجرای علی مطهری پرداخته و نه به عقبه آن توجهی میشود. بهجای رییسجمهور علی یونسی مخاطب قرار میگیرد. جان سخن را آیتالله حائریشیرازی، امام جمعه سابق شیراز در نامهاش به مطهری گفته است: «آنها که در شیراز آن، کردند، اراذلواوباش نبودند، جوانان نمازخوان ولایتی بودند.»
چاره کمبود نقدینگی کارتون علیرضا پاکدل، اعتمادپرویز عقیلی و موسی غنی نژاد در مقاله ای که به عنوان سرمقاله دنیای اقتصاد منعکس شده به مشکل کشور در کمبود نقدینگی اشاره کرده اند که مهم ترین معضل بخش خصوصی و هم بخش دولتی است و نوشته اند: بازار مالی رسمی در کشور ما بسیار کوچک است و بهعلاوه، بازار بدهی نیز در آن اصلا جایی ندارد. نتیجه این که تامین مالی فعالیتهای اقتصادی اساسا باید از طریق نظام بانکی صورت گیرد که مهمترین تالی فاسد آن رشد پایه پولی و تورم است.
نظام بانکی، نقدینگی ایجاد میکند اما چون بازار بدهی وجود ندارد استفاده درست و بهینهای از این نقدینگی صورت نمیگیرد و حاصل کار، تورم مزمن است که ارزش پول را کاهش داده و نیاز به نقدینگی را افزایش میدهد. برای بیرون آمدن از این دور باطل راه چاره در ایجاد بازار بدهیها است که تنها درمان درد کمبود نقدینگی بدون دامن زدن به تورم است.
این دو استاد دانشگاه توجه داده اند که بازار بدهی ها کاری است که در همه کشورهای پیشرفته دنیا صورت میگیرد. بدهکار شدن دولتی مانند ایران که پشتوانه اقتصادی مهم مخازن نفت و گاز را در اختیار دارد، به خودی خود نگرانکننده نیست مضافا اینکه بدهی دولت نسبت به تولید ناخالص داخلی در ایران نسبت به کشورهای دیگر بسیار پایین است. مساله زمانی پیش میآید که دولت هزینه تاخیر در پرداخت بدهی خود را نپردازد و آن را به بستانکاران خود منتقل کند. با ایجاد بازار متشکل بدهیها این مشکل اساسا برطرف میشود..
نگران توهم ها
سعید لیلاز در مقاله ای در شرق نوشته:در روزهای منتهیبه سالنو، با توجه به شرایطی که در قدرت خرید کارگرها و کارمندها طی چهارسال اخیر پدید آمده، بهشدت نگران این هستم که دستمزد کارگرها و کارمندها در پوشش لفاظیهای اقتصادی به حد کافی افزایش پیدا نکند، چراکه چنین اتفاقی، در سال آینده منجر به افزایش رکود خواهد شد. در امر تعیین حداقل دستمزد کارگرها چندتوهم وجود دارد که من در برابر اشاعه این توهمها خودم را مسوول میدانم.
به نظر این اقتصاددان: نخستین توهم این است که افزایش حداقل ٣٠درصدی دستمزد کارگرها به گرانترشدن کالاها و خدمات و نتیجتا رکود اقتصادی دامن میزند و این تصور صددرصد اشتباه است. توهم دوم این است که این افزایش ٣٠درصدی منجر به افزایش تورم میشود و این تصور هم کاملا اشتباه است.
مقاله شرق تاکید کرده: افزایش حداقل دستمزدها نهتنها به افزایش قیمت تمامشده کالاها و خدمات نخواهد انجامید بلکه از طریق رونقی که به اقتصاد تزریق میکند، اولا ثبات اجتماعی کشور را افزایش میدهد و ثانیا از طریق افزایش قدرت خرید تودههای جامعه و افزایش تقاضای بازار به کاهش رکود خواهد انجامید. بنابراین در آستانه نوروز، نگران باید بود که فقط همان ٣٠درصد حداقلی به دستمزد کارگرها و کارمندها در سال آینده افزوده شود و توهمها کماکان ادامه داشته باشد.
دختران سارق و مسئولان فارغ کارتون محسن ظریفیان، قانونآیدین سیارسریع در ستون طنز قانون نوشته: یک دختر ۱۷ ساله چون میبیند از یک طرف پسر مورد علاقهاش پول و پله و اندوختهای ندارد و از طرف دیگر اگر زود نجنبد ممکن است خود به خود اکسپایر شده و به عقد پسرعموی گرامی دربیاید طلاهای مادرش را میدزدد و به پسر میدهد تا پسر بتواند با ژست پولداری به خواستگاریاش بیاید. الان هم پلیس فهمیده و باوجود رضایت والدین این بچهها گرفتار شدهاند.
طنزنویس در این شرایط پیش بینی کرده که پدر و مادر این اقدامات را به صورت عاجل انجام دهند:
۱) پدر دختر را به دلیل ربایش طلا تا میخورد بزند.
۲) مادر هم دختر را به دلیل ربایش طلا تا میخورد بزند.
۳) پدر مادر را به دلیل عدم به کار بردن تدابیر امنیتی تا میخورد بزند.
۴) پدر و مادر دختر را به پسرعموی غیور داستان بدهند تا عشق و عاشقی از یادش برود.
از مسئولین هم انتظار میرود که:
۱) به حرفهای پوچ عدهای خودفروخته که معلوم است از کجا تغذیه میشوند مبنی بر فرهنگ سازی صحیح و آموزشهای درست پیرامون ازدواج توجه نکنند.
۲) مشکلات را از بیخ انکار کنند.
۳) ازدواج جوانان را تسهیل کنند. به این ترتیب که صبح توصیه کنند که: جوانان ازدواج کنید! شب گلایه کنند که: جوانان! چرا ازدواج نمیکنید؟