خشکسالی در ایران و پروژه‌های شهروندان

 فلات ایران وارد یک چرخه شدید خشکسالی شده است. برخی‌ می‌گوید این خشکسالی شاید ده‌ها سال طول بکشد. کارشناسان خواستار اجماع ملی علیه این فاجعه هستند و طرح‌هایی را نیز برای تغییر اقلیم فلات مرکزی ایران پیشنهاد می‌کنند.
 
اوایل تابستان ۱۳۹۲ گزارشی از سوی سازمان فضایی آمریکا (ناسا) درباره شرایط جوی زمین منتشر شد که از ورود حدود ۴۵ کشور جهان به چرخه درازمدت خشکسالی خبر می‌داد. گزارش ناسا می‌گفت، به دلیل شرایط لایه اوزون و همچنین انحراف زمین به میزان یک‌میلیونم‌درصد از مسیر چرخشی خود به دور خورشید، ۴۵ کشور جهان دچار خشکسالی شدید شده و در صورت عدم ذخیره منابع آبی دچار بحران در تولید کشاورزی و همچنین دامداری خود می‌شوند.
 
در میان ۴۵ کشوری که ناسا در گزارش خود از آن‌ها به عنوان کشورهای در خطر خشکسالی شدید نام برده بود، ایران در جایگاه چهارم قرار داشت.
 
در گزارش ناسا آمده بود: پیش‌بینی می‌شود تا سال ۲۰۴۵ تقاضای مصرف آب شیرین در خاورمیانه ۶۰ ‌درصد افزایش یابد، اما طبق مطالعات انجام‌شده منابع آب شیرین خاورمیانه تا سال ۲۰۵۰ حتی به رقمی ۱۰ ‌درصد کمتر از میزان کنونی خواهد رسید. این گزارش می‌گوید آنچه که بر سر منابع آب در خاورمیانه آمده، نتیجه «سوءمدیریت، افزایش تقاضا برای استفاده از منابع زیرزمینی آب و نیز خشکسالی» است.
در همان روزهای پس از انتشار گزارش ناسا، مسئولان ایرانی آن را "غیر علمی" و مردود دانستند. معاون توسعه و پیش‌بینی سازمان هواشناسی کشور گفت: «نظام طبیعت به صورت مداوم خود را کنترل می‌کند و اگر قرار بود اقلیم کره زمین با کارهای انسان تغییر کند زندگی بشر سال‌ها پیش تمام می‌شد.» اما از زمان انتشار گزارش ناسا تا به امروز شمار گزارش‌هایی که در رسانه‌های ایران منتشر می‌شوند و هر یک گوشه‌ای از ابعاد نگرانی‌آور خشکسالی در ایران را به تصویر می‌کشند به‌طور مرتب در حال افزایش است.
 
به گوشه‌هایی از این گزارش‌ها که تنها در چند ماه اخیر در رسانه‌های ایران منتشر شده‌اند، توجه کنیم:
 
■ «خشک‌شدن پنج دریاچه، پایین‌رفتن بستر آب‌های زیرزمینی در اقصی نقاط کشور، خشک‌شدن آب زاینده‌رود و چند رودخانه دیگر، کاهش سطح ذخیره آب پشت اغلب سدهای کشور، تخلیه ۶۵ درصد از روستاهای یزد در ۲۵سال گذشته، خالی‌شدن ۳۰۰ روستا در حاشیه دریاچه هامون، تامین آب پنج‌هزارو۳۰۰ روستا به‌وسیله تانکر و گسترش کویر تنها تکرار تراژدی تلخی است که هر روز بیشتر سرزمین ما و ساکنان آن را به لبه یک فاجعه ملی و زیست‌محیطی نزدیک‌تر می‌کند.»(علی فراستی،‌استاد دانشگاه)
 
■ «تا ‌سال ٢٠۵٠ میلادی، خشکسالی کشور ١١ برابر شرایط فعلی خواهد شد و نزولات جوی هم کاهش خواهد یافت. این شرایط منجر به نگرانی عمیق درخصوص آینده ایران، منطقه و جهان می‌شود.»(معصومه ابتکار)
 
■ «طبیعت ایران وارد مرحله تغییر فاز شده است. از حالا به بعد ما دائم غافلگیر خواهیم شد. چه کسی فکر می‌کرد زاینده‌رود کاملا خشک شود؟ یا دشت‌ها کاملا خشک شود؟ بنابراین من معتقدم آینده‌ای که پیش روی ماست از آنچه که تا الان پیش‌بینی می‌کردیم وخیم‌تر و بدتر است.»(ناصر کرمی، استاد دانشگاه)
 
■ «الان از جنوب البرز و شرق زاگرس تا مرزهای جنوب شرقی کشور در معرض تهدید کمی آب است. ما ۵۰۰ میلیارد مترمکعب آب استاتیک داشتیم از میلیون‌ها سال قبل در زیر زمین. در ۳۰-۳۵ سال گذشته ۱۵۰ میلیارد مترمکعب از آن را استفاده کرده‌ایم. باقیمانده آن هم شور است. الان هم داریم از سفره‌های زیرزمینی استفاده می‌کنیم.»(عیسی کلانتری، وزیر سابق کشاورزی)
 
■ «ما در حال از دست دادن با سرعتِ میراث طبیعی خود هستیم؛ به خصوص این که وارد دوره‌ی خشک‌سالی‌هم شدیم و این دوره‌ی خشک‌سالی‌به معنای این است که آبشخور‌ها و پوشش گیاهی در حال از بین رفتن است، فرسایش خاک شدت پیدا می‌کند و آن کاری که انسان‌ها نتوانستند انجام دهند، طبیعت این دفعه انجام خواهد داد! بنده به شدت نگران آینده‌‌ام و با دلایل و با تمام حیثیت علمی خودم می‌گویم که: ما در حال تبدیل شدن به کشور سومالی هستیم! یک بیابان برهوت و بی‌انتها با مردمانی گرسنه و آواره!»(ناصر کرمى)
 
■ «سومالیزاسیون یا تبدیل شدن طبیعت ایران به سومالی، سه مرحله دارد. اول به صورت بلعیدن طبیعت خود را نشان می‌دهد، به این ترتیب که طبیعت را برای پیشرفت می‌بلعند. این روند، آغاز شده و اثرش را کامل گذاشته است. در نتیجه آن می‌بینیم که دریاچه‌ها و رودخانه‌ها خشک شده است و ما ۹۰ درصد حیات وحش را از دست داده‌ایم. در مرحله بعدی سومالیزاسیون، کشاورزی بلعیده می‌شود. یعنی منابع آب کم و گران‌تر می شود، طوری که کشاورزی و دامداری نمی‌صرفد. همین الان اگر بخواهیم به تجارت آزاد روی بیاوریم، می توان اغلب چیزهایی را که در ایران تولید می‌شود، ارزان‌تر از خارج وارد کرد. در مرحله بعدی سومالیزاسیون، هیولای کم آبی به شهرها حمله می‌کند؛ یعنی به آب مصرفی انسان‌ها که در واقع به کمترین میزان مصرف یعنی دو تا چهار درصد می‌رسد.» (ناصر کرمی)
 
■ «در کشاورزی در ده تا دوازده سال اخیر تقریباً افزایش تولید نداشته‌ایم. چون آب روز به روز کمتر می‌شود. آب در حال شور‌تر شدن است. طبیعت ما در حال از بین رفتن است. امروز در داخل کشور یک تالاب آبدار نداریم. از هامون تا هورالعظیم و از ارومیه تا بختگان خشکیده است. طبیعت چگونه نشان دهد که کشور در حال از بین رفتن است؟ این ماییم که باور نمی‌کنیم که آب نداریم. کماکان برداشت بی‌رویه، مصرف بی‌رویه، ضایعات بی‌رویه، فشار بر طبیعت به جای این‌که منابع‌مان را اصلاح کنیم و در زیربناهای مربوط به آب سرمایه گذاری کنیم، پول مملکت را توزیع می‌کنیم که جز تورم چیز دیگری از آن درنمی آید. من به واقع می‌ترسم که اگر ۲۰ تا ۲۵ سال آینده با همین روش از آب بهره برداری کنیم، سرنوشت قوم مایا و سومر سر ملت ایران هم بیاید. این دور از انتظار نیست.»(عیسی کلانتری)
 
■ «بر اساس داده‌های به دست آمده از مطالعات دمای هوای کشور، تا ۹۰ سال آینده میزان بارش کاهش و میزان دما افزایش می‌یابد، ضمن آن‌که سفره‌های آب زیرزمینی نیز از بین می‌روند.» (روزنامه جوان)
 
■ «خشکسالی اگر برای شهری‌ها یک بحران توی روزنامه‌ها و کلام روسا است در جنوب کرمان یک واقعیت محض است، یک اتفاق که حتی شروعش هم مثل استارت زدن دونده‌های سرعت است. بعد کهنوج و جیرفت فاجعه نمایان‌تر است، پل‌های بی‌شماری است که روی زمین خشک ساخته شده و رهگذران را در اول به اشتباه می‌اندازد که پول بیت‌المال هدر رفته اما کمتر کسی متوجه می‌شود که آنچه هدر رفته آب‌های فراوانی ا‌ست که زمانی زیر این پل‌ها جریان داشته، که اکنون نیست.»(روزنامه شهروند)
 
■ «بحران آب فعلی در ایران از تقریبا ده سال پیش شروع شد. مدیریت نا‌صحیح ما موجب خشک شدن تالاب‌ها و هدر رفتن آب‌های سطحی و زیر سطحی شد. من معتقدم ایران در میانه راه خطر و بحران آب است، حتی اگر الان هم مدیریت صحیحی را اجرا کنیم ما با بحران مواجه نخواهیم شد. واقعیت این است مصرف آب ما بیشتر از توان طبیعت ماست. الان با بیلان‌های منفی سرسام آوری در منابع آب‌های زیرزمینی روبرو هستیم که به نظر من کمتر کشوری در جهان با این آمار و ارقام مواجه است.»(عیسی کلانتری)
 
■ «برای کل کشور احساس خطر می‌کنم. پتانسیل برداشت بیش از حد از آب‌های زیرزمینی را نداریم. سال گذشته برای ۴۴ میلیون نفر غذا وارد کردیم، فقط برای ۳۳ میلیون نفر در داخل کشور غذا تولید کردیم و بیش از این توانایی نداریم و اگر فشار بیش از حد وارد شود مرگ سرزمین ایران سریع‌تر اتفاق خواهد افتاد.»(عیسی کلانتری)
 
■ «بزرگ‌ترین بحرانی که در حال حاضر محیط زیست ایران را تهدید می‌کند بحران خشکسالی است و این بحران سال‌ها ادامه خواهد داشت و ما را به یک کشور مطلقاً بیابانی و خشک تبدیل خواهد کرد و چشم انداز ایران را به طور کلی دگرگون خواهد کرد. ۱۰ کشوری که به عنوان بدبخت‌ترین در میان کشورهای جهان شناخته می‌شوند، کشورهای بدون آب و اسیر خشکسالی‌اند و ما در حال وارد شدن به این ۱۰ کشور هستیم.» (ناصر کرمی)
 
ضرورت اجماع ملی علیه خشکسالی
اوضاعی که در گزاره‌های فوق تصویر می‌شود و از یک سال پیش به این سو به‌طور مرتب در رسانه‌های ایران انتشار می‌یابند، به نگرانی و دغدغه‌ی جدی کارشناسان و نخبگان و فعالان مدنی در داخل و خارج ایران تبدیل شده‌اند. بسیاری از این کارشناسان می‌گویند بحران خشکسالی ایران جدی است و اجماع ملی برای مقابله ضرورت عاجل پیدا کرده است.
 
اما چه راه‌کارهایی برای مقابله با خشکسالی در کشوری پهناور مثل ایران وجود دارد؟
 
استفاده از منابع آب دریاها و انتقال آن به فلات مرکزی ایران معمولا نخستین راه‌کاری است که توجه بسیاری را به سوی خود جلب کرده و می‌کند، اما پیچیده‌گی و دشواری عملی کردن، این طرح‌ها را به رویاپردازی و افسانه‌پردازی نزدیک می‌کند.
 
با‌این حال ابعاد خشکسالی در ایران چنان شدید و چشم‌انداز زیست‌محیط ایران به‌قدری نگران‌کننده شده که ایده‌ها و طرح‌های مربوط به انتقال آب از دریا به فلات مرکزی ایران در ماه‌های اخیر طرفدارانی روزافزون یافته‌اند. اساس این طرح‌ها در واقع رساندن آب دریا به سه منطقه کویری ایران یعنی دشت کویر، کویر لوت و تالاب خشکیده جازموریان است تا از این طریق، بتوان این کانون‌های حرارتی گرمازا را مهار کرد و شرایط اقلیمی آن‌ها را تغییر داد.
تا ‌سال ۲۰۵۰ میلادی، خشکسالی ایران ١١ برابر شرایط فعلی خواهد شد
«دشت کویر» وسیع‌ترین کویر ایران است که از دامنه‌های جنوبی البرز تا مرکز ایران گسترش دارد و وسعت آن بین ۵۰ تا ۶۰ هزار کیلومتر مربع است. در غرب این کویر دریاچه نمک (کویر خور) قرار دارد. کویر نمک یکی از قطب‌های حرارتی زمین محسوب می‌شود. دمای آن در تابستان به ۵۰ درجه می‌رسد و گاهی اختلاف دمای بین روز و شب آن ۷۰ درجه سانتیگراد است.
 
«کویر لوت» دشتی وسیع در منطقه جنوب شرقی ایران و بین استان‌های خراسان جنوبی، سیستان و بلوچستان و کرمان قرار دارد. کویر لوت ۲۵مین بیابان بزرگ جهان است. دمای هوا در این بیابان تا ۷۰ درجه سانتی‌گراد می‌رسد. در فاصله سال‌های ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۹ کویر لوت گرم‌ترین نقطه کره زمین بود. دانشمندان علت گرمای بالای آن را رنگ تیره و خشکی سطح آن دانسته‌اند که موجب جذب گرمای خورشید می‌شود.
 
تالاب «جازموریان» در جنوب استان کرمان تا یکی دو سال پیش زندگی دیگری داشت. آب این باتلاق به وسیله ده‌ها رودخانه فصلی و دو رودخانه دائمی بمپور و هلیل‌رود تامین می‌شد اما با احداث سدهای بالادست بر روی همه این رودخانه‌ها، مدت‌هاست که به بیابانی بی‌آب و علف تبدیل شده است.
کویر لوت روزی دریا بود
دکتر علی فراستی، ‌استاد دانشگاه ایالتی کالیفرنیا که مسائل و مشکلات محیط زیست ایران را دنبال می‌کند، تابستان ۹۳ در مقاله‌ای در روزنامه شرق نوشت، بر اساس برخی پژوهش‌های تاریخی کویرهای ایران تا ۷۰۰۰سال پیش مملو از آب بوده و تمامی فلات ایران همانند مناطق استوایی پوشیده از درخت بود. هوای این مناطق معتدل و فصل بارندگی طولانی بود. در گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس ایران نیز به این موضوع اشاره شده است: «در سال‌های خیلی دور، منطقه لوت یک دریاچه زنده با زیبایی‌های طبیعی بوده است. پس از گذشت سال‌ها این دریاچه‌ها تبخیر شده و کوه‌ها سربرآوردند. محیط‌زیست به‌تدریج تغییر شکل و اکولوژی لوت کاملا دگرگون شد.»
 
به گفته دکتر فراستی، برخی داده‌های تاریخی می‌گویند که زلزله‌ای بسیار شدید فلات مرکزی کنونی ایران را به‌شدت تکان داد و با فروپاشی کوه‌های جنوبی دریاچه‌ای که اینک کویر لوت است، آب دریاچه با شدت از آن خارج شده و باعث طغیان در ممالک همجوار شد. این واقعه در منابع تاریخی چین هم ثبت شده و از آن به‌صورت تکانه‌ای عظیم، باران‌های شدید و سیلی که هرگز پیش از آن مشاهده نشده بود، یاد می‌کنند. تغییر بافت طبیعی خاورمیانه پس از این واقعه به صورت گرم‌شدن تدریجی هوا، تبدیل مراتع به صحرا و کویر، آب‌شدن تدریجی یخ‌های شمال اروپا، نازاشدن ابرهای این منطقه و در نقطه مقابل، افزایش بی‌سابقه باران در شبه‌قاره هند نمودار شدند.
 
هم‌اکنون گرم‌ترین نقطه کره‌زمین در منطقه «گندم‌بریان» واقع در کویر لوت است که دمای آن تا ۷۰درجه‌سانتی‌گراد می‌رسد و از آن به‌عنوان «بخاری کره‌زمین» هم یاد می‌کنند. بنا بر نظر برخی دانشمندان، تابش‌های خورشیدی به کویر لوت منجر به بازتاب امواج مادون‌قرمز به فضا شده بخشی از آن تشعشعات از اتمسفر عبور می‌کند و قسمتی دیگر توسط گازهای گلخانه‌ای موجود در اتمسفر به سطح زمین بازتابیده می‌شود. بازگشت این امواج باعث نازاشدن ابرها شده و بر شدت خشکسالی می‌افزاید.
 
علی فراستی معتقد است یکی از راه‌های ممانعت از تداوم این کنش و واکنش حرارتی، خاموش‌کردن «بخاری کویر لوت» از طریق بازگرداندن طبیعت آن به حالت اولیه، یعنی تبدیل آن به دریاچه است.
کانال آبی ایران‌رود
سابقه ایده‌ها و طرح‌های انتقال آب به کویرهای فلات مرکزی ایران به سال‌های پیش از انقلاب برمی‌گردد. نخستین طرح در این باره در سال ۱۳۴۵ توسط مهندس هومان فرزاد تهیه و به سازمان پژوهش‌های علمی کشور ارائه شد. طرح این مهندس ایرانی کانال آبی «ایران‌رود» نام داشت و دریای خرز را به دریای عمان متصل می‌کرد. نظر طراح ایران‌رود آن بود که اتصال دو دریای واقع در شمال و جنوب ایران با کانال‌ها و دریاچه‌هایی که در مسیر خود ایجاد می‌کرد، منجر به تغییر اقلیم فلات مرکزی ایران می‌شود.
دریاچه ارومیه، در سراشیب نابودی کامل
پس از انقلاب نیز کارشناس دیگری به نام مسعود قمی طرح ایحاد کانال‌هایی میان دریای عمان و دریای مازندران را تهیه و به دولت وقت ارائه کرد. این طرح در دولت‌های هاشمی‌رفسنجانی و خاتمی با شرکت ده‌ها کارشناس و متخصص پی‌گیری شد و به گفته علی فراستی، در سال‌های ۱۳۷۴ تا ۱۳۷۶ جمعی متشکل از ۱۳۰ کارشناس و متخصص داخلی، مطالعات امکان‌پذیری مقدماتی احداث آبراه کشتیرانی از دریای عمان و خلیج‌فارس به دریای مازندران را بررسی‌کرده و گزارشی در ۱۰ جلد، تقدیم رئیس‌جمهور وقت کردند.
 
گزارش نهایی مطالعات در ۵ هزار صفحه تنظیم شده و شامل بررسی‌های جامع جغرافیایی، زمین‌شناسی، مهندسی و تاثیرات زیست‌محیطی می‌شد و گزینه‌های مختلف ساختن آبراه را مورد بررسی قرار داده بود. این مطالعات به تایید مهندسان مشاور روسی نیز رسید. مجری این طرح مقدماتی، وزارت جهاد سازندگی وقت و کارفرمای آن، دفتر ریاست‌جمهوری بود.
 
آقای فراستی هم‌چنین می‌گوید، درعین‌حال تعدادی از ایرانیان ساکن آمریکا نیز با بهره‌گیری از توانایی‌های علمی و تخصصی ایرانیان مقیم این کشور به مطالعات مقدماتی کارشناسی همت گماردند و با آرزوی سربلندی ایران و ایرانی و استفاده از سود سرشار ترانزیت نفت و گاز برای مردم ایران، دو طرح جامع را تدوین کرده و به دولت ایران تحویل دادند. این طرح‌ها علاوه بر احداث کانال ترانزیت کالا و نفت بین دریای مازندران و دریای عمان، راه‌حل‌هایی نیز برای تامین آب مناطق کویری عرضه کردند.
 
به گفته این استاد دانشگاه، مسئولیت بررسی این طرح‌ها به دفتر مطالعات زیربنایی وابسته به مرکز پژوهش‌های مجلس محول گردید. این مرکز، نتیجه بررسی خود را در گزارشی ۲۴صفحه‌ای در آبان‌ماه ۱۳۸۴ تنظیم کرده و در اختیار دولت و نمایندگان مجلس قرار داد. این گزارش ضمن تایید بسیاری از نتایج مطالعات کارشناسی اولیه، ادامه مطالعات کارشناسی و امکان‌پذیری را توصیه کرده و تحقق اجرای آن را با توجه به دانش فنی و مهندسی کشور و استفاده از تجارب دیگر کشورهای جهان میسر دانست. نویسندگان گزارش، احداث یک آبراه کشتیرانی مرکزی در ایران را «از لحاظ فنی امکان‌پذیر و از لحاظ اقتصادی قابل تعمق» دانستند.
 
اما به گفته علی فراستی انتشار این گزارش، آن‌هم شش‌ماه پس از روی‌کارآمدن دولت محمود احمدی‌نژاد، سرنوشتی بهتر از سایر پروژه‌های عمرانی و تحولات اقتصادی کشور نداشت و به بوته فراموشی سپرده شد.
 
با این‌حال شماری از کارشناسان ایرانی خارج از کشور هم‌چنان به ایده‌ها و طرح‌های ارائه شده در مورد انتقال آب به کویرهای ایران و اتصال دریای مازندران به دریای عمان علاقه‌مندند و پیگیر تکمیل این طرح‌ها و مطالعات هستند. این کارشناسان بیش از هر چیز پیگیر طرح کانال آبی «ایران‌رود» مهندس هومان فرزاد هستند.
 
دکتر علی فراستی درباره طرح «ایران‌رود» می‌گوید ایران‌رود در اصل یک طرح ترانزیتی برای انتقال نفت و کالا است. به نظر می‌رسد یک پتانسیلی وجود دارد که می‌توان از این کانال ترانزیت، بخشی از مشکلات آب ایران را هم در درازمدت حل کرد و با انتقال آب به کویر و تبدیل کویر به دریاچه، شاید بتوان اقلیم منطقه مورد نظر را تغییر داد. به‌نظر آقای هومان فرزاد (که مطالعات مفصلی در گذشته در این زمینه انجام داده‌است) این تغییر اقلیم شدنی است.
در تولیدات کشاورزی در ده تا دوازده سال اخیر تقریباً افزایش تولید وجود نداشت. چون آب روز به روز کمتر می‌شود
به گفته علی فراستی دو طرح دیگر هم از طرف گروه ایرانیان مقیم آمریکا به دولت ایران تحویل داده شده است. این طرح‌ها مشابهت‌ها و تفاوت‌هایی با همدیگر داشته و هدف نهایی آن‌ها فراهم کردن امکان انتقال نفت و گاز قفقاز و آسیای مرکزی از طریق خاک ایران، ایجاد یک منبع درازمدت درآمد، توسعه طبیعی کویر و مناطق محروم مرکزی و جنوب شرق کشور، و رونق اقتصادی ایران است.
 
طرفداران «ایران‌رود» انجمنی نیز تشکیل داده‌اند و پی‌گیر ایده‌ها، طرح‌ها و مطالعات جدید در این باره هستند. علی فراستی که یکی از اعضای انجمن ایران‌رود است، می‌گوید ما به دنبال این هستیم که این همه مطالعات و زحماتی که در گذشته انجام گرفته به هدر نرود و به یک پاسخ قطعی «آری» یا «خیر» برای اجرای این طرح برسیم.
یک پیشنهاد اجرایی برای ایران‌رود
مهندس محمود شاه‌بداغی یکی دیگر از کارشناسان ایرانی ساکن آمریکا و عضو انجمن ایران‌رود است. این کارشناس پس از سال‌ها مطالعه روی نحوه آبرسانی به کویرهای فلات ایران، یک مستند علمی در این مورد تهیه کرده است.
 
این مستند بر اساس عکس‌های سه بعدی ماهواره‌ای سازمان فضانوردی آمریکا (ناسا) تهیه شده که پستی و بلندی‌های ایران را بخوبی نشان می‌دهد. اساس پیشنهاد اجرایی آقای شاه‌بداغی انتقال چندمرحله‌ای آب به کویرهای ایران با تلفیق دو شیوه شناخته شده انتقال آب، یعنی قنات و پمپ است.
عکس‌های سه بعدی ناسا نشان می‌دهد که هر سه کویر موجود در فلات مرکزی ایران مانند چاله‌هایی هستند که توسط کوه‌های اطراف خود محاصره شده‌اند و دست‌کم به لحاظ تئوریک می‌توانند از آب پر شوند.
 
آقای شاهبداغی پیشنهاد می‌کند که نخست قناتی با ارتفاعی پائین‌تر از سطح دریای عمان در دهانه خلیج فارس حفر شود تا آب دریای عمان را با شیب ملایم تا کوهپایه‌های تالاب جازموریان هدایت کند. سپس مخزن بزرگ انتقال آب در زیر کوه ایجاد شده و آب بطور عمودی تا ارتفاع ۵۳۰ متر برای پرکردن تالاب جازموریان پمپ می‌شود.
 
تالاب جازموریان ذخیره آب برای انتقال به کویر لوت خواهد بود که همان دوشیوه قنات و پمپ مجددا بکار گرفته شده و آب تا ارتفاع ۲۸۰ متر برای پرکردن کویر لوت و سپس دشت کویر پمپ خواهد گردید.
 
این طرح ظاهرا ساده اما با پرسش‌های فراوان و مشکلات اجرایی پرچالشی همراه است که خود طراح پیش از دیگران به آن‌ها معترف است. از جمله این‌که چگونه و با کدام تکنولوژی می‌توان چنین تونل‌هایی زیرمینی را احدات کرد، آیا اساسا پمپ‌های مخصوص آب شور با این حجم پمپاژ وجود دارند و چقدر هزینه خواهند داشت؟ هزینه انرژی که برای این پمپاژها مصرف می‌شود،‌ زمان لازم برای پمپاژ این حجم از آب، تبخیر آب، تغییرات آب و هوا و اثرات مثبت و منفی آن بر محیط زیست، غرق شدن دو شهر و چندین آبادی و کوچ اجباری بیش از ۲۰ هزار نفر از ساکنان این شهرها و آبادی‌ها، غرق شدن این کویر زیبا و آثار باستانی موجود در آنجا، سیل و زلزله و بسیاری از این قبیل مسائل که احتیاج به مطالعه دارد.
مخالفان چه می‌گویند؟
طرح ایران‌رود در برابر طرفداران پروپاقرص، مخالفان سرسخت و نام‌آشنا نیز دارد؛ مخالفانی که به اقلیم ایران آشنایند و دلایل مخالفت‌شان همانقدر از پایه‌های کارشناسی برخوردار است که نظرات کارشناسان موافق. آن‌ها می‌گویند اجرای این پروژه تعادل هیدرولوژیک منطقه را به هم می‌زند، با ورود آب‌های شور دریا به مرکز ایران، آب‌های زیرزمینی در معرض شوری قرار می‌گیرند، با شکافتن کوه‌ها و ورود به کویر، اکوسیستم بسیاری از مناطق دستخوش تغییرات بنیادین خواهد شد و بسیاری از گونه‌های حیوانی و گیاهی نابود خواهند شد.
 
دکتر ناصر کرمی، ‌کارشناس آشنا به محیط زیست ایران می‌گوید، «خزر ۳۰ متر پایین‌تر از سطح آب‌های آزاد و متوسط کمترین ارتفاع دشت‌های مرکزی ایران ۶۵۰ متر و متوسط ارتفاع این مسیر حدود ۱۱۰۰ متر است. در یک فاصله ۱۵۰۰ کیلومتری. اما مساله این نیست که طرح مطلقا توجیه فنی ندارد. مساله این است که به فرض اجرا، احتمالا ابلهانه‌ترین پروژه مهندسی تاریخ بشر خواهد بود. چون با این همه هزینه این آب بیاید آنجا که چه بشود؟ نه امکانی برای تغییر اقلیم دارد و نه می‌توان با آن کشاورزی کرد و نه توجیه حمل و نقل دارد.»
 
خسرو بندری، یکی دیگر از مهندسان آشنا به اقلیم ایران، طرح ایران‌رود را «یک شوخی غیرتخصصی و خیال‌پردازانه» می‌داند و معتقد است، ارتفاع تبخیر آب در دشت کویر بالای دو متر است. یعنی اگر آب از خلیج فارس یا خزر بیاورند حداقل به ارتفاع دو متر آب ضربدر سطح دریاچه هر سال بخار می‌شود و چون مانعی هم در راه ندارد و گرما مانع بارش می‌شود این بخار به ابر های مرتفع تبدیل شده و تا کوه‌های سر منشا هیرمند در افغانستان خواهد رفت.
 
اعضای انجمن ایران‌رود می‌گویند هدف آنها تجمیع اطلاعات فنی و بررسی همه‌جانبه طرح (ایرانرود یا سایر طرح‌های آبرسانی) است و هیچ موضع کلی در رد یا قبول طرح ندارند. آن‌ها می‌گویند دست همکاری انجمن ایران‌رود به روی همه صاحب‌نظران گشاده است تا دیگران را از نتایج کارهای خود بهره‌مند سازند.
+15
رأی دهید
-0

  • قدیمی ترین ها
  • جدیدترین ها
  • بهترین ها
  • بدترین ها
  • دیدگاه خوانندگان
    ۳۷
    پریستوک - تهران، ایران
    آخندا رو بیرون کنید مشکل بی آبی حل می شه، تو مقاله نوشته (در ۳۰-۳۵ سال گذشته ۱۵۰ میلیارد مترمکعب از آن را استفاده کرده‌ایم. ) تازه اگه این به دردنخورا انقد راجع به نجس و پاکی فتوا نمی دادند مردم مذهبی هر چیزی و به بهانه نجسی 500بار آبکشی نمی کردند که انقد مصرف آب بالا باشه.
    4
    16
    یکشنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۳ - ۰۹:۲۸
    پاسخ شما چیست؟
    0%
    ارسال پاسخ
    نظر شما چیست؟
    جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.