روزنامه ایران : احساس پاک مادرانهاش باعث شد تا بعد از 22 سال سابقه کار و فعالیت در عرصههای هنری ، عشق به فرزند را به بازیگری ترجیح دهد او تمام عشق و لحظههای ناب زندگیاش را تقدیم فرشته مهربانی کرد که هدیهای از سوی خدا است.
لادن طباطبایی بازیگر سینما و تلویزیون شهریور ماه 1391 در برنامه هفت، اعلام کرد از دنیای بازیگری خداحافظی میکند. او در توضیح دلایل تصمیم خود عنوان داشت با اینکه عاشق بازیگری است، اما ترجیح میدهد انرژیاش را صرف زندگی با سها دختر 9 سالهاش که در طیف اختلالات اوتیسم قرار دارد، کند چون فقط زندگی با سها است که انگیزه و عشق بیشتری به او میبخشد. طی چند ماه اخیر وی تلاش زیادی برای شناساندن اوتیسم به هم میهنان و جلب توجه مسئولان داشته است. او همواره برای آگاهی جامعه تلاش میکند و بزرگ ترین دغدغهاش این است تا زمینههای آموزشی و... برای این فرشتههای همیشه زلال مهیا شود.
میگوید: دخترم سها اردیبهشت سال 84 متولد شد. من به لحاظ فیزیکی و روحی، دوران بارداری سختی را گذراندم. تا ماه هشتم بارداری، حساسیت شدیدی به بوها و طعمها داشتم و تقریباً قادر به غذا خوردن نبودم. در طول این دوران خواهرم که در تورنتو زندگی میکرد، سخت بیمار شد و مادرم هم به همین دلیل بسیار به هم ریخته بود. طبعاً من به عنوان یک عضو خانواده سنگ صبور آنها شده بودم. سها زمانی که متولد شد قد و وزن و شرایطی کاملاً طبیعی داشت و به اندازهای هشیار بود که 33 ساعت از تولدش بیشتر نگذشته بود که کاملاً توانست گردن بگیرد. یک سال و نیم گذشت و متوجه شدم دخترم نسبت به اسم خود واکنشی نشان نمیدهد و با توجه به اینکه سها فرزند دوم خانواده بود و تجربه بزرگ کردن یک کودک را داشتم، احساس کردم با کودکان دیگر فرق دارد با اینکه نسبت به همسن و سالان خود زودتر راه افتاد اما نمیتوانست بخوبی آن کلمات را ادا کند.
طباطبایی در ادامه میگوید: همان زمان روی دست سها یک جراحی کوچک صورت گرفت که بعد از آن چند جلسه فیزیوتراپی نیاز داشت نخستین بار فیزیوتراپ سها متوجه شد که او تماس چشمی برقرار نمیکند و نشانههای اوتیسم دارد. از آنجایی که آشنایی زیادی با این مقوله نداشتم تحقیقات زیادی در خصوص این بیماری انجام دادم و بعد از مراجعه به متخصص در دو سالگی تشخیص قطعی دادند که سها اوتیسم دارد. از همان زمان، کاردرمانی و گفتار درمانیاشآغاز شد. به مرور پیشرفت کرد و بعد از دو سال تماس چشمی برقرار کرد. اما بزرگ ترین مشکلی که با او داشتیم بیکلام بودن سها بود. به مرور زمان متوجه شدم علاوه بر نشانههای اوتیسم حالت سکوت انتخابی نیز دارد به طوری که گاهی اوقات دیده میشد موسیقی و آهنگ مورد علاقهاش را گوش میکند و به طور کامل در تنهایی با خود میخواند و زمانی که متوجه نگاه اطرافیان میشد، دوباره سکوت میکرد. نسبت به کودکان اوتیسمی دیگر سها تفاوتهایی داشت و در مواردی دیده میشد به ظاهر خود اهمیت میدهد در حالی که کودکان اوتیسمی این حالت را زیاد تجربه نمیکنند، اما دختر من برایش مهم بود که قرار است چه لباسی بپوشد. بعد از بررسی متخصصان مختلف متوجه شدیم بیماریاش چند مقولهای است و بخشی از رفتارهای او مربوط به تیپ شخصیتیاش است با توجه به اینکه اغلب کودکان اوتیستیک خود محور هستند و این ویژگی در سها بارز بود اما خودمحوری او کاملاً آگاهانه به نظر میرسید.
این بازیگر سینما و تلویزیون ادامه میدهد: کودکان اوتیسمی مراقبت ویژهتری نسبت به همسالان خود دارند و اغلب به دلیل هوش زیادی که دارند، رسیدگی و کنترل آنها سختتر است زیرا این توانایی را دارند که براحتی فرد مقابل را تحت کنترل خود درآورند از این رو هیچ راهی برایم وجود نداشت جز اینکه کاملاً در اختیارش باشم بنابراین ترجیح دادم تمام مدت پیش دخترم بمانم خدا را شکر میکنم که در حال حاضر دخترم وضعیت بهتری دارد.
قبل از اینکه خود را یک بازیگر سینما و تلویزیون معرفی کند در درجه نخست خود را مادر فرزندی معرفی میکند که به حمایت او نیاز دارد. او معتقد است بزرگ ترین هدف در زندگی را دنبال میکند و آن رسیدن دخترش به یک زندگی عادی و مستقل است. او میخواهد در کنار سها همیشه شاد باشد و لبخند را بر لبهای دختر 9 سالهاش بنشاند برای او مهم این است سها یک روز بتواند روی پای خود بایستد، استوارانه قدم بردارد و بتواند در جامعه چرخ زندگیاش را بدون اتکا به دیگران بچرخاند.
طباطبایی میافزاید: بزرگترین دغدغهام این است یک روز سها برای ساختن زندگیاش گام بردارد. دوست دارم فرزندم فردی از این جامعه باشد که نیاز به کمک دیگران نداشته و به هر شکلی که هست مفید زندگی کند.
اما متأسفانه هیچ معیار و اصول درستی برای این کودکان در جامعه تعریف نشده است تا حدی که در برخی خانوادهها دیده میشود این کودکان را دارای نقص جسمی یا روحی تلقی میکنند و متأسفانه کودکان اوتیسمی را پنهان میکنند. حتی در خانوادههای سطح بالا که در کلانشهری مانند تهران زندگی میکنند بعضاً مشاهده میشود که به هیچ عنوان فرزندان اوتیسمی خود را بیرون نمیآورند در حالی که این کودکان هوش بالایی دارند و در مجموعه کودکان عقب مانده ذهنی به حساب نمیآیند و بیشتر به علت بازخوردهای منفی که از اطراف دریافت میکنند و از جامعه پس زده میشوند دچار مشکلات روحی میشوند.
او بهترین انتخابش را در زندگی داشته است، تلاش میکند تا جامعه را بیدار کند، با لحنی مهربان و مادرانه میگوید: دوست دارم با صدایی رسا و بلند اعلام کنم «من به داشتن یک فرزند مبتلا به اوتیسم افتخار میکنم چون این کودکان فرشته هستند. افتخار میکنم یک فرشته در خانه دارم.»
این فرشتهها هدیهای از سوی خداوند هستند هیچ گاه دروغ گفتن را یاد نمیگیرند چون کودکان اوتیسمی در لحظه حال زندگی میکنند و اهل پز دادن و تجملات زندگی امروزی نیستند. از نظر من این کودکان آمدهاند تا به ما انسان بودن را یادآوری کنند. برخلاف خانوادههایی که این کودکان را در خانه پنهان میکنند با سها به همه جا میروم و او را به مردم جامعه نشان میدهم از این رو اگر برای شناخت این طیف از اختلالات قرار است کاری انجام شود و در دستور کار قرار گیرد باید مسئولان بدانند این یک درخواست همگانی است و مسأله مهم بحث شناخت اوتیسم و تعریف درست از آن است. اگر من به عنوان یک بازیگر با انجمن اوتیسم ایرانیان یا هر مرکز یا انجمن دیگری همکاری میکنم، میخواهم بگویم عضوی از مادران دردمندی هستم که فرزند اوتیسمی دارند و نگران و مستأصل هستند. هزینه کلاسها بالا و مراکز مخصوص اوتیسم بسیار اندک است.
دلم میخواهد مسئولان حرف این مادران را بشنوند. امروزه اوتیسم یک مسأله جهانی است و اگر حتی فقط یک بیلبورد در سطح شهر وجود داشته باشد که روی آن بنویسند «کودک من دارای اوتیسم است» و گوش مردم با این واژه آشنا شود تعریف درستی در جامعه مطرح میشود.»
طباطبایی بیان میکند: «هیچ ارگان و مسئولی مسأله اوتیسم را جدی نمیگیرد و به همین دلیل من آمدهام تا آنجا که توان دارم برای شناساندن این طیف از اختلالات به جامعه کمک کنم. 22 سال سابقه کاری و فعالیتهای سینمایی و تلویزیونیام را کنار گذاشتهام تا به فرزندم رسیدگی بیشتری داشته باشم و با بیان کردن مشکلاتی که در این سالها لمس کردهام به خانوادههایی که مثل من هستند بگویم از داشتن یک فرزند اوتیسمی ترس و هراس نداشته باشند و این موضوع را یک انگ یا عیب تلقی نکنند، بلکه با همکاری یکدیگر راهی را آغاز کنیم که بتوانیم هوش و استعداد این کودکان را هدفمند کرده تا در خدمت جامعه باشند. ولی متأسفانه دیده میشود اغلب خانوادهها کودکان خود را پس زده و در پستوی خانه نگهداری میکنند، دلم نمیخواهد کودکانی که مثل سها هستند به دلیل ماندن در خانه و برقرار نکردن تعاملات اجتماعی به دلیل مشکلات روحی و روانی از بین بروند.»
زندگی در کنار یک کودک مبتلا به اوتیسم درسهای زیادی به او آموخته است گاه چنان غرق نگاههای عمیق فرزند میشود که مطمئن است راهی که دختر 9 سالهاش پیش روی او قرار داده درست است. زندگی در کنار سها از او یک عاشق واقعی ساخته است وقتی عشق بدون نیرنگ، دروغ و... را در چشمان کودک 9 سالهاش میبیند به مفهوم واقعی مادری رسیده است.
میگوید: پشت نگاههای عمیق سها انگار یک فکر نهفته است که بسیار هوشمندانه برنامهریزی میکند و زمانی که با او هستم انگار بازی شطرنج را اداره میکند. رفتار و برخورد با این کودکان مثل این است که روی یک لبه باریک در حرکت باشی گاهی اوقات از درک مفاهیمی که در ذهن دارد عاجز میشوم زیرا این کودکان مستقل و متکی به خود هستند در حالی که نیاز دارند از محبت سیراب شوند. من از سها و بودن در کنار او درس صبور بودن را آموختم. وقتی یک مادر فرزند سالم داشته باشد هر روز با بزرگ شدن کودکش و پیشرفت او به یک نشاط و امیدواری میرسد اما کار با کودک اوتیسمی به حدی سخت است که خیلی زمان میبرد تا به نقطهای برسد که فرزندش به گردن مادر دست بیندازد و به او بگوید «دوستت دارم». زندگی در کنار سها درس سادگی و دور شدن از ظواهر حواشیها را به من یاد داد. در کنار دخترم احساس رضایت بیشتری از زندگی دارم و از او هیچ چیز ارزشمندتری در زندگی برایم نیست. گاهی اوقات دلتنگ میشوم اما اجازه نمیدهم در این غم غرق شوم زیرا غم خاصیتی دارد که اگر به آن بها دهی زمینگیر میشوی. درست است که این راه، بسیار دشوار است اما نباید ناامید بود زیرا این کودکان هدیههایی از سوی خداوند هستند.
از این رو این صرفاً یک شعار نیست چون این کودکان ویژگیهایی انسانی دارند که هر فردی را تحت تأثیر قرار میدهد. این کودکان نیاز به ترحم ندارند و فقط نیاز است احساسات پاک کودکانهشان را لمس و درک کرد. در تعریفی ساده باید بگویم عشق واقعی را لحظه به لحظه از بودن در کنار فرزندانم احساس کردهام و زندگیام در دو فرزندم بخصوص در سها خلاصه شده است و با کمال میل و رغبت سعی کردهام لحظههای عمرم را در کنار سها باشم با وجود اینکه هنوز عاشق بازیگری هستم اما رضایت سها برایم بالاترین ارزش را دارد. از این رو تلاش میکنم تا در خدمت این کودکان و خانوادههایشان باشم.
قدیمی ترین هاجدیدترین هابهترین هابدترین هادیدگاه خوانندگان