بررسی روزنامههای صبح تهران؛ یکشنبه ۲۱ دی
روزنامه های امروز صبح تهران با سردی از سفر رییس جمهور ونزوئلا به ایران استقبال کرده و در مقالات خود به گمانه زنی ها درباره حوادث تروریستی فرانسه ادامه داده اند.
نگرانی های اقتصادی و گفتگوها پیرامون وضعیت کشور در صورت ادامه کاهش بهای نفت در حالی موضوع مقالات و اظهارنظرهای کارشناسی است که روزنامه های تندرو و مخالف دولت همچنان برای اقتصاد بدون نفت شعار می دهند و همزمان توقعاتی را از دولت مطرح می کنند که به نوشته روزنامه دولت هزینه زاست و هیچ شباهتی به اقتصاد مقاومتی ندارد.
گزارش ها و گمانه زنیهایی دایر بر نگرانی درباره سرنوشت تیم ملی فوتبال ایران در بازیهای آسیایی، از جمله مطالبی است که تمامی روزنامه ها بدان پرداخته اند.
برای مقابله با تروریسم
ناصر فکوهی در مقاله ای در شرق با اشاره به حوادث تروریستی چند روز گذشته در فرانسه نوشته: سووال جدی تر این است که فراتر از ضرورت نشاندادن انسجام کامل در برابر تهدیدهای تروریستی برای محدودکردن آزادیها و تندادن به خشونت، چگونه باید از تکرار چنین رویدادهایی و فرورفتن درچرخههای خشونت بین فرهنگی جلوگیری کرد؟
به نوشته این انسان شناس: درسی که میتوان از این وحشیگری گرفت از یکسو، لزوم توجه بیشتر به حساسیتهای فرهنگی و حریمهایی است که باید برای اعتقادات مختلف همه اعضای جامعه قایل شد و از سوی دیگر، لزوم دوری جستن از یکباور خطرناک به اینکه با دستزدن به برخوردهای قدرتمند نظامی و پلیسی در بیرون و درون کشورها میتوان چارهای واقعی برای آنها یافت. آیا میتوان خونسردانه شاهد کشتار روزانه هزاراننفر از مردم خاورمیانه بود و انتظار نداشت که این خشونت به سایر نقاط جهان انتقال یابد؟
در ادامه مقاله شرق آمده: بخش مهمی از نیروهای داعش از جوانانی تشکیل شده که از کشورهای غربی میآیند و از موقعیتهای شکننده شهری بیرون آمدهاند. هزاراننفر از آنها، امروز پس از کشتارهای بیرحمانه علیه مسلمانان عراق و سوریه و کردستان عراق به زادگاه خود بازگشتهاند و آمادهاند که دست به عملیات جدید تروریستی بزنند، چون چیزی برای از دست دادن ندارند. اندیشه اجتماعی و انسانگرایانه و نوع دوستانه، بهترین و کاراترین پاسخ علیه اینگونه خشونت است و اقدامات نظامی به تنهایی، بدترین پاسخ!
صادق خرازی دیپلمات پیشین در مقاله ای در اعتماد درباره حوادث تروریستی فرانسه نوشته: گروگانگیران و تروریستها با حرکات تحریکآمیز در پی آن بوده و هستند که خود را نماد و سمبلی معرفی کرده و نتیجه عمل خود را رفتن به بهشت قلمداد کردهاند. آنها در این حرکت انتحاری با الهام از التقاط دینی و مفاهیم افراطی و انحرافی با القائات دروغین در جهت فریب افکار عمومی برآمدهاند.
سفیر سابق ایران در پاریس در این مقاله مدعی شده: این واقعه با وجود آنکه حادثه تلخ و جانکاهی بود ولی بیشترین کمک را به وضعیت کنونی دولت سوسیالیست فرانسوا اولاندکرد و همگرایی جدی در میان نخبگان، آزادی خواهان، مردم، احزاب و دولتهای دیگر اروپایی ایجاد کرده است تاجایی که یکشنبه یازدهم ژانویه به دعوت اولاند یکی از بزرگترین راهپیماییهای تاریخ فرانسه صورت خواهد گرفت.
مقاله اعتماد به این جا رسیده که: اولاند اینک خود را آماده میکند تا باقدرت کامل از مهمترین چالش رودرروی فرانسه امروز یعنی امنیت و همگرایی اروپایی در پی اجماعسازی به نفع دولت و سیاست برای قدرت آینده خود بهرهبرداری کند. این اتفاق موهبتی برای دولتی در زوال بود که همه پایههای ناسیونال فرانسه را معطوف به خود ساخته است. اما فرانسه خود را در یک جنگ و ستیز جدی با تروریزم کور افراطی میبیند.
کیفرخواستی علیه همه!
پیمان مقدم در ستون طنز ایران نوشته: روزهای پر خبری است. همینطور حادثه گانگستری و تیر و تفنگ و بزن و بکشی است که در اقصی نقاط عالم روی میدهد. میدانید چرا؟ خب همه جای دنیا که مثل ما بابک زنجانی، مه آفرید و جمشید بسمالله ندارند که اخبار پیرامون اختلاس و فساد مالی متمرکز باشد. در عین حال آنقدر آی کی یو در جوامع غربی پایین است که خیلی سریع، راحتترین راه را برای جنایت انتخاب میکنند. بابا کمی خلاقیت... کمی مقدمه چینی... کمی فاضل و سعید و دوربین مخفی…
طنزنویس بر همین اساس پیشنهادهایی برای ماست مالی کردن ارایه داده. از جمله متهم ردیف اول پرونده کشت و کشتار در فرانسه: قهوه فرانسه! آنقدر زهرمار و تلخ است که همچون قرص روانگردان، افکار متهمان را به هم ریخته. این را گفتیم که غائله من «شارلی» هستم یا نیستم در فیسبوک و وایبر را ختم به خیر کرده باشیم! گیر ندهید…
متهم ردیف اول پرونده پدیده: گوسفند! به ظاهر غلط اندازش که مثل بز به آدم خیره میشود نگاه نکنید. اگر شیشلیکهای خوشمزه گوسفندی نبود «پدیده»، پدیده نمیشد و هوس توسعه فعالیت از کباب مخصوص به برج و باروی مخوف به سرش نمیزد.
متهم ردیف اول پرونده مجتمع علاء الدین: همه آتشها از گور مرحوم استیو جاوز برخاسته است. اگر این همه تنوع در محصولات ارتباطی ایجاد نمیکرد، اجاره مغازه در طبقه 7 پاساژ علاءالدین هم اینقدر به صرفه نبود که حاجی را به صرافت افزایش طبقات بدون مجوز بیندازد.
ونزوئلا و ایران
تیتر و کارتون های صفحه اول مردم سالاری
همزمان با سفر رییس جمهوری ونزوئلا به تهران و ملاقات های وی با رهبر و رییس جمهور، و در حالی که این سفر مانند سفرهای چاوز در دوران احمدی نژاد انعکاس چندانی در رسانه های ایران نداشته، مهدی فاخری در مقاله ای در ایران روزنامه دولت به بررسی شعاع روابط ایران و این کشور آمریکای لاتین پرداخته و نوشته دولت فعلی سیاست خارجی خود را به ترتیب مشخص کرده است؛ توسعه روابط ابتدا با کشورهای همسایه، دوم کشورهای مسلمان، سوم کشورهای در حال توسعه، چهارم کشورهای غیرمتخاصم و سپس کشورهای متخاصم. از منظر اقتصادی الگوی حاکم بر روابط ایران و امریکای لاتین با الگوی قبل از انقلاب تفاوتی نکرده است.
به نوشته این استاد دانشگاه و دیپلمات سابق ایران در آمریکای لاتین: روابط فرهنگی ایران و ونزوئلا پس از انقلاب دچار تحول جدی نشده است که البته در این مسأله، بعد مسافت عامل مهمی بوده است. در این خصوص، مبادله توریسم صورت نگرفته یا خیلی محدود بوده است. آشنایی زیادی با فرهنگها و ادبیات حوزه امریکای لاتین به وجود نیامده لذا قرابت فرهنگی هم آنطوری که باید حاصل نشده است.
مقاله ایران بدان جا رسیده که: ضمن آنکه تحریمها علیه ایران و رویکرد نیمه تحریمها علیه ونزوئلا در کنار مشکلات مالی، زیست محیطی و سایر مسائل سیاسی و اجتماعی باعث شده است روابط کشورها با رویکرد جدید دولت ایران که مبتنی بر نگاه هزینه- منفعت است، تنظیم شود و همین منجر به آن شده که شرایط امروز در مناسبات ایران و نزوئلا نسبت به دوره دولت نهم و دهم فضای متفاوتی پیدا کند.
همه پرسی برای مصرف داخلی یا؟
داود آقایی در اشاره به پیشنهاد هفته گذشته رییس جمهور برای استفاده از ظرفیت های قانون اساسی برای حل مشکلات کشور از جمله در رابطه با سیاست خارجی، در مقاله ای در آرمان نوشته: تاکیدات اخیر رئیسجمهور، بدل به یک نقطه قوت برای چانهزنیها در مذاکرات شد. این مسئله برای دولت و تیم مذاکرهکننده یک پشتوانه ایجاد میکند، به این معنا که مردم خواستار تحقق این موضوع هستند و بر این اساس دولت میتواند برنامههای خود را در این چارچوب دنبال کند.
این حقوقدان در مقاله خود اشاره کرده: همهپرسی یک مسئله داخلی است که میتواند متضمن پیشبرد اهداف دولت باشد. از سویی دیگر نباید این مسئله را فراموش کرد که خیلی از اظهارنظرهایی که کشورها بیان میکنند برای اقناع مخالفان داخلی است اما میتواند زمینهای باشد برای تهیه اسناد حقوقی. برای مثال این اظهارات میتواند به شورای امنیت راه پیدا کند و در قالب قطعنامه به تصویب برسد یا در اسناد قابل انتشار در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی در صورت کسب آرای لازم مطرح شود، اما به تنهایی صرف بیان اظهارنظر نمیتواند از پشتوانه حقوقی لازم برخوردار شود و این تنها یک ادعاست که قابل تائید یا رد کردن است.
مقاله آرمان بدان جا رسیده که سخنان رییس جمهور در عین حال فرصت مناسبی را در اختیار مخالفان قرار میدهد تا بتوانند فشارهای لازم را به طرفین وارد سازند. اما امروز رویکرد بینالمللی نسبت به این موضوع یک رویکرد مثبت است، چراکه جامعه بینالمللی در طول یک دهه گذشته دائما با این موضوع درگیر بوده و میتوان این برداشت را داشت که دیگر افکار عمومی از طولانی شدن این پروسه خسته شدهاند و همه در انتظار به سر میبرند.
جناح اصولگرا و بازی دموکراتیک
کارتون فیروزه مظفری، اعتماد
فضل الله یاری در سرمقاله ابتکار به بررسی وضعیت جناح اصولگرا پرداخته و نوشته: تازه ترین تحولات نشان میدهد این جناح بدون اعتماد به نفس لازم برای مبارزه با رقیب، تلاش میکند تا موضوع "رقابت" را به طور کامل منتفی کند، تا شاید در غیاب رقیب، تیم داوری مسابقه را متقاعد کند که نتیجه را سه بر صفر به نفع آنان اعلام کند و آن گاه دلاورانه بانگ پیروزی سردهند.
به نوشته این مقاله: گروه های مختلف اصولگرا همه توان خود را به کار میگیرند تا شاید همای “وحدت” بر دیرک خیمه آنان بنشیند و برای رسیدن به این مقصود مهم همایش های سراسری برگزار میکنند، برخی از بزرگان خود را به مراکز مختلف کشور گسیل میدارند و برای این کار همه ظرفیت رسانه ای کشور را به خود اختصاص داده اند. در این رهگذر حتی به گونه ای وانمود میکنند که گویی ارکان نظام نیز چشم به وحدت اصولگرایان دارند تا شاید بتوانند بخشی از بار مشکلات کشور را به دوش بکشند.
در نهایت سرمقاله ابتکار به این جا رسیده که: اتفاق عجیب وقتی رخ میدهد که همین تلاش ها در اردوگاه رقیب از سوی همین اصولگرایان به گونه ای تعبیر میشود که گویی گروه هایی در داخل کشور در خانه های تیمی در حال توطئه برای براندازی نظام هستند و احتمالا به انبار کردن سلاح و مهمات نیز میپردازند.”با این توصیفات اصولگرایان نشان میدهند که همچنان خود را نماینده نظام در رقابت های انتخاباتی میدانند و در این راستا انتظار دارند که برخی ارفاق ها در حق آنها صورت گیرد و یا با هزینه نهادهای قانونی کشور با یک حریف تضعیف شده روبه رو شوند.
چه کنیم تا مردم با روزنامه ها آشتی کنند
سیروس علی نژاد در مقاله ای در اعتماد نوشته: روزنامهها و نشریات هم مانند هر کالای دیگری تولید میشوند و آنقدر که جامعه ایرانی ظرفیت دارد میفروشند. واقع این است که ما مطبوعاتی در حد استاندارد نداریم. تیراژ مطبوعات به نحو اسفآوری پایین است. مردم از دکهها روی برتافتهاند. مشکل هم فقط در آزادی بیان و محدودیتهای شناخته شده نیست. ما روی دکهها با بازار آشفتهیی مواجه هستیم. اهل حرفه در صحنه حضور ندارند. برعکس صحنه از نااهل پر است.
نویسنده سپس به بودجه هایی که تحت عنوان یارانه توسط دولت بین مطبوعات توزیع می شود اشاره کرده و نوشته سوبسید سبب میشود هیچ روزنامهیی ترس از شکست و ورشکستگی نداشته باشد. پیداست که دولت به یکی، دو روزنامه احتیاج دارد و طبعا باید هزینه آنها را بپردازد. اما بقیه روزنامهها و مطبوعات باید بر اساس رقابت در جامعه به زندگیشان ادامه دهند، نه با تکیه بر سوبسید دولت. تنها راه نجات مطبوعات این است که وزارت ارشاد هم به آزادی بیان میدان بدهد و هم پرداخت هرگونه سوبسیدی را منتفی کند تا جامعه به میزان واقعی نیاز خود برسد.
این روزنامه نگار در مقاله اعتماد نظر داده که: در آن صورت مطبوعات کیفیت بهتری خواهند یافت. مدیران برجستهیی پیدا خواهند شد و به مطبوعات روی خواهند آورد. روزنامهنویسان زبده و خبرنگاران کارآمد در عرصه خواهند ماند و بقیه به کارهای دیگر خواهند پرداخت. میزان مصرف کاغذ پایین خواهد آمد. تیراژ مطبوعات افزایش خواهد یافت. خوانندگانی که فعلا از دکههای مطبوعات روی گرداندهاند دوباره به دکهها روی خواهند آورد.
لگن سیاسی
شهرام شهیدی در ستون طنز اعتماد به گفته صادق زیبا کلام اشاره کرده که نسبت به احمدینژاد، روحانی به اندازه یک پیکان قراضه در سیاست داخلی قدرت مانور دارد و همین مقایسه را ادامه داده.
طنز نویس اضافه کرده: ایشان نگفته قدرت مانور خود احمدینژاد بنز بوده یا ژیان؟ چه مدلی بوده؟ چپ کرده بوده یا صفر؟ ماشین احمدینژاد دست یک خانم دکتر بوده که باهاش میرفته مطب و برمیگشته یا ماشین روحانی؟ نقش لگن در سیاست داخلی چیست؟ با ترسیم شکل و ذکر مثال شرح دهید؟
در ادامه ستون اعتماد آمده: در خیابان پاستور پیکان بهتر جواب میدهد یا پژو. وقتی خریدار خودروی احمدینژاد بابت ماشین او دو میلیارد و ٥٠٠ میلیون تومان پرداخت، مشخص کنید: الف) پرتقال فروش را ب) قیمت ماشین روحانی را پ) منحنی تناسب قیمت ماشین با رییس دولت را رسم کنید.
و بالاخره این سوال که: کدام رییس دولت فرمان و ترمز را کنده بود انداخته بود دور؟