درسی که مسافران پرواز بغداد - تهران به ما دادند

عصرایران - مسافران ایران ایر که از بغداد به تهران برمی گشتند، بعد از رسیدن به فرودگاه امام خمینی از هواپیما پیاده نشدند؛ آنها به تأخیر 7 ساعته پروازشان اعتراض داشتند و خواستار آن بودند که یکی از مسوولان ایران ایر در جمع شان حاضر شود و در این باره توضیح دهد.

سرانجام اعتراض ها کارگر افتاد و ایران ایر طی صورتجلسه ای متعهد شد به هر کدام از مسافران،به عنوان جبران خسارت، یک بلیت رفت و برگشت رایگان مشهد اعطا نماید. مسافران بعد از دریافت این امتیاز هواپیما را ترک کردند.


این ماجرا از دو زاویه قابل بررسی است:

1 - هر چند تأخیر در پروازهای ایرلاین های داخلی به یک اپیدمی تبدیل شده اما واقعیت این است که نمی توان همه تقصیرها را به گردن سوء مدیریت دست اندرکاران ایرلاین ها - اعم از خصوصی و دولتی- انداخت.

در دنیا مرسوم است که ایرلاین ها، هواپیماهای ذخیره داشته باشند تا در صورت بروز هر مشکلی در یک پرنده، بتوانند هواپیمای ذخیره را جایگزین آن کنند.
اما در ایران به دلیل کمبود شدید هواپیما، ایرلاین ها ناگزیر شده اند از همه توان موجود برای جابجایی مسافر استفاده کنند. با این وجود، باز هم تقاضا بسیار بیشتر از ظرفیت موجود است.

بنابراین، وقتی یک هواپیما، به هر دلیلی با مشکلی مانند نقص فنی مواجه می شود، چون هواپیمای دخیره وجود ندارد، چاره ای جز صبر برای رفع مشکل نیست. وقتی یک هواپیما دچار مشکل می شود، همه پروازهایی که در آن روز برای آن هواپیما برنامه ریزی شده، به طور سلسله وار مشکل دار می شوند و ... .

بنابراین ، برای حل هزاران مشکلی که گریبانگیر صنعت حمل و نقل هوایی ایران است ( و از جمله مشکل تاخیرها) ، چاره ای جز موفقیت در مذاکرات هسته ای و تلاش برای رفع تحریم ها نیست. بدیهی است اگر اوضاع به همین منوال پیش برود، با فرسوده شدن ناوگان موجود، مشکلات تشدید خواهد شد.

2 - اما فارغ از نگاه فنی به ماجرا ، این اتفاق از منظر اجتماعی نیز قابل تأمل است. درست است که ایرلاین ها مشکل دارند ولی مشکلات آنها چیزی از حق مردم نمی کاهد.
اعتراض مسافران پرواز بغداد - تهران و مطالبه آنها برای پاسخگویی مسوولان ایران ایر، اتفاق خوبی برای جامعه مدنی ایران است.
این اعتراض هم مسالمت آمیز بود و هم مبنای منطقی داشت. مسافران می گفتند که ساعت ها در فرودگاه بغداد معطل مانده اند و مسوولان این معطلی باید پاسخگو باشند. نمی شود که مردم را ساعت ها سرگردان کرد و آخر سر هم هیچ به هیچ!

فراموش نکنیم این که مردم ایران به حقوق خود واقف شوند، بدان بی اعتنا نباشند و برای احقاق آن، اصرار کنند، یکی از لوازم پیشرفت در جامعه است.

دوستی تعریف می کرد که برای انجام یک کار ساده ادارای به یکی از ادارات مراجعه می کند و کارمند مربوطه به او می گوید که کارش سه روزه انجام خواهد شد. سه روز او به سه هفته تبدیل می شود و این شخص، در هفته سوم نیز با پاسخ تکراری برو و چند روز دیگر بیا مواجه می شود.

بنابراین اعتراض می کند و متعاقب اعتراض او ، بقیه ارباب رجوع نیز که وضع مشابهی داشتنند، صدایشان را بالا می برند که ما هم مدت هاست که علاف و سرگردان هستیم.  اعتراض که بالا می گیرد همان کارمندی که امروز و فردا می کرد، کار این شخص و بقیه را انجام می دهد.

باید اذعان کنیم که بخش مهمی از مشکلات ما مربوط به منفعل بودن ما ایرانی هاست، حال می خواهید اسمش را حجب و حیا بگذارید یا هر چیز دیگر.
 
دو سال قبل، وقتی در آستانه عیدنوروز ، قیمت پسته افزایس بی رویه یافت، بخشی از مردم ایران تصمیم گرفتند پسته را از سبد خریدهای نوروزی حذف کنند، عرضه کنندگان این محصول به تقلا افتادند و هر چند همه مردم همکاری نکردند، ولی قیمت ها تا حدی تعدیل شد.

 اگر چنین رفتاری در برابر فلان شرکت خودروسازی که ناامن ترین خودروی ایران را تولید می کند صورت بگیرد و مردم تصمیم بگیرند خودروی دست دوم بخرند یا مدتی بدون خودرو باشند ولی از آن خودروی  ناایمن نخرند، آیا باز هم آن خودروسازی می تواند ارابه های مرگش را با قیمت های کذایی به مردم بفروشد؟

اگر بعد از مشخص شدن وجود سموم در پوست محصولات گلخانه ای مانند خیار، مردم تصمیم بگیرند خیار نخرند، آیا سودجویانی که برای کسب درآمد بیشتر محصولات آلوده تولید می کنند، به خود نخواهند آمد؟
معلوم است که وقتی ما محصولات شان را می خریم و تنها کاری که می کنیم این است که غر بزنیم و حداکثر پوست خیار را عمیق تر بکَنیم، اوضاع به همین منوال خواهد بود. ما حتی از وزارت کشاورزی و بهداشت هم مطالبه نظارت نمی کنیم!

"مسؤول" در لغت به معنای کسی است که مورد سؤال است و باید پاسخ دهد. این مسؤول می تواند متصدی بایگانی در یک اداره نه چندان مهم باشد و می تواند رئیس جمهوری باشد که همه دستگاه های اجرایی تحت نظر او هستند.
همه این مسؤولان موظف به پاسخگویی اند ولی وقتی ما مطالبه ای مطرح نمی کنیم و وقتی به ما می گویند برو و فردا بیا ، تشکر می کنیم و می رویم و نمی پرسیم چرا؟ وقتی پروازمان را کنسل می کنند و حتی یک عذرخواهی مطالبه نمی کنیم، وقتی قیمت کالایی را بالا می برند و عطش خریدمان نسبت به آن بیشتر می شود و ... چه انتظاری می توانیم برای مسؤولیت پذیری و دریافت پاسخ داشته باشیم؟!

اگر در کره جنوبی بدرفتاری یک مدیر با مهماندار هواپیما که به تأخیر 20 دقیقه ای پرواز منجر شد و آن مدیر عذرخواهی و استعفا کرد، فقط به دلیل وجدان کاری اش نبوده است بلکه در کنار این، کره جنوبی جامعه ای مسؤولیت خواه است که اجازه نمی دهد افراد با تکیه زدن بر منصب های مختلف، در قبال جامعه شان بی مسؤولیتی کنند و مردم هم منفعلانه از کنار تضییع حقوق شان بگذرند و صرفاً در مهمانی ها ، از این که مسؤولانی نامسؤول دارند، گلایه کنند!

اعتراض مدنی مسافران پرواز بغداد - تهران که باعث شد شرکتی به عظمت ایران ایر در برابر آن سر تسلیم فرود آورد، درسی برای همه ماست که هیچگاه ار حق مان کوتاه نیایم. این، یکی از راه های اصلاح جامعه است.

+123
رأی دهید
-2

mazany - مازندران - ایران
حق را باید بیتن با تلاش
یکشنبه 30 آذر 1393 - 10:18
فراوانی - قطر - قطر
بنده در کشور آلمان زندگی میکنم تا کنون ندیدم که به یک اداره ویا جایی مراجعه کنم به من بگن برو فردا بیا
یکشنبه 30 آذر 1393 - 12:49
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.