پروین:خدا را شکر،مایلیکهن از زندان آزاد میشود/دست دایی درد نکند،پای آبروی فوتبال ایران در میان بود
روز چهارشنبه علی پروین به هر دری زد تا بتواند مشکل به وجود آمده برای محمد مایلیکهن را حل کند.
به گزارش خبرورزشی؛پروین ابتدا برای ملاقات با مایلیکهن به ندامتگاه اوین رفت و ساعتی با شاگرد قدیمیاش به گفتوگو پرداخت. سپس به همراه حسین هدایتی، حمید استیلی و سایرین تلاش کرد تا به کمک دوستان مشترک رضایت علی دایی را جلب کند... و بالاخره پس از کلی دوندگی علی پروین و دوستانش موفق شدند موافقت علی دایی را به دست بیاورند و مقدمات آزادی محمد مایلیکهن را فراهم کنند. پس از شنیدن این اخبار خوشحالکننده و در آخرین ساعات کاری روز گذشته با علی پروین تماس گرفتیم.
علیآقا، دست شما درد نکند! مثل اینکه بالاخره موفق شدید رضایت علی دایی را جلب کنید!
(با خوشحالی فراوان) خدا را شکر، خدا را صد هزار مرتبه شکر که بالاخره این اتفاق افتاد. دست علی دایی، شما رسانهها و همه دوستانی که آمدند و وساطت کردند تا این ماجرا به خیر و خوشی تمام شود، درد نکند (تأکید میکند که حتماً به شکلی مخصوص از علی دایی تشکر کنیم).
اول شما قصد دخالت نداشتید و حتی عنوان کردید که اگر وساطت کنید، حرمتتان زیر سؤال میرود اما بعد...
وظیفهام بود که جلو بروم. پای آبروی فوتبال ایران وسط بود. به خدا خوبیت ندارد این اتفاقات بیفتد. همه اهالی فوتبال هم نگران بودند و خدا را شکر که علی دایی روی من و سایر دوستان را زمین نینداخت.
چه شد که علی دایی بالاخره راضی شد؟
بگذریم! همین که علی دایی بزرگواری کرد و کوتاه آمد، جای شکر دارد. شما هم به این مسئله بپردازید.
حالا اگر مایلیکهن آزاد شد و دوباره علیه دایی مصاحبه کرد، چه؟
شما کاری ندارید؟ من جایی هستم و نمیتوانم صحبت کنم!
جواب سؤال ما را ندادید علیآقا!
انشاءا... که این اتفاق نمیافتد! (سریع خداحافظی کرده و تلفنش را قطع میکند.)
استیلی: از دایی غیر از این هم توقع نداشتم/اگر علی هم پشت میلهها بود، به ملاقاتش میرفتم
حمید استیلی یکی از کسانی بود که صبح دیروز به زندان اوین رفت و با محمد مایلیکهن ملاقات کرد.
استیلی که از دیدن سرمربی خود در اوین بغض کرده بود، غروب وقتی خبر رضایت علی دایی را شنید، خوشحال شد. استیلی ابراز امیدواری کرد که دیگر از این اتفاقات در فوتبال تکرار نشود.
خبر را شنیدید؟
کدام خبر...
خبر رضایت علی دایی؟
نه من سر بازی دوستانه راهآهن بودم و تازه از شما میشنوم... علی رضایت داد؟
بله، خدا را شکر رضایت داد، انگار توقعش را نداشتید.
چرا اتفاقاً از دایی غیر از این هم توقع نداشتم... فقط امیدوارم دیگر از این اتفاقات در فوتبال ما تکرار نشود. مهمترین بخش ورزش، اخلاق است و ما ناسلامتی الگوی جوانان هستیم و باید رفتارمان به جوانترها درس اخلاق و احترام بدهد. به هر حال احترام پیشکسوت، بزرگتر و از همه مهمتر استاد به همه ما واجب است.
انگار به ملاقات حاجیمایلی رفته بودید؟
وظیفهام بود و باید میرفتم. اگر یک روز خدای ناکرده یکی از شاگردان دایی هم از ایشان شکایت میکرد و علی در این وضع قرار میگرفت، حتماً به ملاقات او میرفتم... فوتبال چه ارزشی دارد، اگر نتواند باعث ایجاد دوستی بیشتر بین ما شود. من صبح به ملاقات حاجیمایلی رفتم و وقتی او را دیدم، بغض کردم، الان هم خیلی خوشحالم که علی گذشت کرد. فقط امیدوارم دیگر این اتفاق تلخ تکرار نشود و قدر یکدیگر را بیشتر بدانیم. امیدوارم اطرافیان دو طرف به از بین رفتن تنش کمک کنند. فوتبال یک روز تمام میشود و تنها چیزی که میماند همین مرام و معرفتهاست.