پزشکی که جان داد و ابولا را در نیجریه مهار کرد
همزمان با آرامش خاطر در نیجریه در پی مهار شیوع ابولا، یک پزشک زن به دلیل نقشی که در شکست دادن این ویروس داشته به قهرمان ملی این کشور تبدیل شده است.
دیگر مورد مبتلا به بیماری در این کشور نیست، زنی که کمک کرده ابولا مهار شود، مثل قهرمانها ستایش میشود.
سه ماه پیش اولین بار این دکتر استلا آمیو آدادو بود که بعد از سرکشی به یک بیمار لیبریایی در بیمارستانی در لاگوس، پایتخت نیجریه اعلام خطر کرد.
پاتریک سایر تازه با هواپیما وارد نیجریه شد، بیمار بود و اصلا نباید اجازه پرواز پیدا میکرد.
نیجریه قبل از این، هیچ مورد مبتلا به ابولا نداشت و این بیمار یک نمونه منحصر به فرد در کار تشخصی پزشکی بود.
دکتر آدادو و همکارانش از آقای سایر مراقبت می کردند و از باقی مردم نیجریه حفاظت اما خودشان در معرض خطر بزرگی بودند.
بانکول کاردوسو تنها پسر دکتر آدادوا میگوید " از همان روز اولی که این بیمار را به بخش آوردند من و پدرم مرتب پیگیر بودیم تا مطمئن شویم حالش خوب است. می دانستیم که چه اتفاقی ممکن است بیافتد."
به گفته بانکول کاردوسو 26 ساله خانم آدادو"در طول این مدت حالش خوب بود، نشانههای بیماری ناگهان عیان شد و البته که شوکه و گیج شدیم."
این اولین روزهای شیوع ابولا بود و نیجریه هنوز آمادگی مقابله با آن را نداشت.
آقای کاردوسو می گوید در همین زمان بود که دکتر آدادوا برای بازرسی از مرکز درمانی ابولا در لاگوس رفت و هشدار داد که اینجا «غیرقابل سکونت» است.
اتهام آدم ربایی
فرزند دکتر آدادوا که خودش با اتومبیل، به دنبال آمبولانس می رفته، میگوید مادرش موقع ورود به این مرکز خیلی نگران بوده است..
دکتر آدادوا پیشتر موفق شده بود بجنگد و آقای سایر را در قرنطینه نگه دارد چرا که این بیمار چندان از اینکه به او گفته بودند حق ترک بیمارستان را ندارد خوشحال نشده بود.
دکتر بنیامین اوهیاری رئیس بیمارستانی که آقای سایر را بستری کرده بود میگوید "به محض این که به او گفتند نمیتواند بیمارستان را ترک کند عصبانی شد و تصمیم گرفت از بیمارستان برود. او فریاد میزد و لولههای تزریق شده به رگ خودش را کشید و خون به همه جا پاشید."
گفته میشود پاتریک سایر که پیش از این خواهرش را هم به دلیل ابتلا به ابولا از دست داده بود علاقهای به کمکهای پزشکی نداشت و عزمش را جزم کرده بود که در پی یکی از "کشیش های اهل معجزه" به یک کلیسای پرطرفدار برود.
در همین روزهای اول مراقبت از آقای سایر، هم زمان با انتظار برای مشخص شدن نتیجه آزمایش خون، دکتر آدادو برای مرخص کردن او به شدت تحت فشار بود. کاری که میتوانست عواقب فاجعهباری به دنبال داشته باشد.
دکتر اوهیاری میگوید "سفیر لیبریا در نیجریه مرتب با دکتر آدادو تماس می گرفت و او و موسسه را تحت فشار می گذاشت. او فکر میکرد ما آن آقا را به گروگان گرفتهایم و می گفت حقوق اولیه او را ضایع میکنیم و باید منتظر اقدامهای بعدیاش باشیم."
اما بیمارستان به تشخیص و قضاوت دکتر آدادوا اعتماد کرد.
به گفته او "تنها راه برای نشان دادن مسئولیتشناسیمان در برابر مردم، دولت و ملت این بود که این بیمار را در بیمارستان نگه داریم. نهایتا این یک موضوع میهنپرستانه بود."
عاقبت پاتریک سایر بر اثر بیماری ابولا در بیمارستان جانش را از دست داد. دکتر آدادوا و یازده همکارش به ویروس ابولا مبتلا شدند.
واکنشها در سطح ملی رو به افزایش بود و بالاخره یک مرکز درمانی بسیار بهتر در لاگوس راه اندازی شد که تاحدی خیال آقای کاردوسو را راحت کند.
پسر دکتر آدادو میگوید "روز اول توانستم نزدیک بیایم، کنار پنجره بایستم و با مادرم صحبت کنم، روز دوم هم همین طور. حوله و دمپایی و بعضی از وسایلش را به بیمارستان بردم تا احساس راحتی کند اما روز سوم ناگهان دیگر اجازه نزدیک شدن به پنجره را هم ندادند." مقررات قرنطینه مبتلایان به ابولا سخت تر شده بود.
"روزها می گذشت و به نظر میرسید که او میتواند از پس بیماری برآید. یک روز شنبه که مصادف باتولد من بود خوشبینی مان از همیشه بیشتر شد. اما روز دوشنبه که به بیمارستان رفتیم کل داستان عوض شد. ما را به اتاقی بردند و توضیح دادند که چه اتفاقی میافتد. اینکه دیگر حرف از چند روز نیست و ساعت مطرح است. سخت ترین زمان زندگی ام بود."
دکتر اوهیاری میگوید "بعضی از بهترین نیروهای مان را از دست دادیم. دکتر آدادو ۲۱ سال با ما کار کرده بود و یکی از بهترین پزشکان ما بود. من با او کار کرده بودم، می دانم که یک نابغه تمام عیار بود."
در رسانههای نیجریه دکتر آدادو به عنوان یک قهرمان ستایش شد اما آن روزها برای پسر عزادارشخواندن این مطالب سخت بود، هر چند امروز با افتخار این گزارش ها را در یک پوشه جمع کرده است.
آقای کاردوسو میگوید " فقدانی که با آن روبرو بودم آنقدر بزرگ بود که سعی می کردم از همه چیز فاصله بگیرم. بسیار دشوار بود اما و زمان ذره ذره به من نشان داد که مادرم دقیقا چه کار مهمی کرده است. با شناسایی اولین بیمار به نیجریه کمک کرد برای مقابله با ابولا آماده شود. و همه سرنخ ها را دنبال کرد تا به همه مبتلایان برسد. تفاوت ما با گینه، لیبریا و سیرالئون، دیگر همسایههامان در غرب آفریقا این بود."
موج احساسات کسانی که دکتر آدادو را ستایش میکنند فرزندش را سرشار از افتخار کرده و از رنج او کاسته است. او میگوید "متعجبم که چطور یک آدم معمولی در دل این همه آدم جا گرفته و احساس میکنم او را با دیگران شریکم."
پسر دکتر آدادوا میداند که اگر اولین مورد شناسایی نمیشد، کشورش از ابولا نجات پیدا نمیکرد. او میگوید "مردم دچار پارانویا شده بودند اما در هفتههای اخیر اوضاع بهتر شده. امیدوارم با این خبرها آنها دست از مراقبت های لازم برندارند."