توطئه گروگانگیری 6 هم سلولی
شش زندانی خطرناک پساز آزادی، شبکهای مخوف را کلید زدند تا به گروگانگیریهای مسلحانه دست بزنند.
این تبهکاران در جادهها با تصادفات ساختگی طعمههای پولدار را شکار و از آنها پولهای میلیونی باجگیری میکردند.
20 شهریورماه سال 92 وقتی گروهی دزد مسلح به سرقت یک خودروی هیوندا دست زدند با دستور بازپرس جنایی تهران تیمی از اداره یکم پلیس آگاهی دست به کار شدند تا عاملان این حمله مسلحانه را دستگیر کنند.
راننده هیوندا که وحشتزده بود به تیم تحقیق گفت: «ساعت 9 شب با خودرویم در حال بازگشت از محل کار خود واقع در منطقه خادمآباد شهریار بودم، ناگهان یک پژو با پنج سرنشین، در جاده از پشت سر با من تصادف کرد و من نیز برای بررسی میزان خسارتناشی از تصادف در حاشیه جاده توقف کردم. وی افزود: به محض پیاده شدن، ناگهان پنج مرد به سمت من حملهور شده و مرا بشدت هدف ضربات مشت و لگد قرار دادند، آنها قصد داشتند با تهدید تپانچهای مرا سوار خودرویشان کنند که در یک لحظه از غفلت آنها برای فرار استفاده کرده و با حرکت در عرض جاده از دستشان گریختم و آنها سوار بر دو خودور از آنجا دور شدند.» همزمان با تجسسهای پلیسی و در حالی که فرضیه گروگانگیری پیشروی تیم کارآگاهان بود پروندههای مشابه دیگری کلید خوردند که همگی نشان از آدمرباییهای مسلحانه داشتند و در آنها تبهکاران با ایجاد تصادف ساختگی در محدوده اتوبان آزادگان طعمههایشان را ربوده و به باجگیری از آنان دست میزدند.
یکی از گروگانهای 120 میلیون تومانی با رهایی از دست تبهکاران به پلیس گفت: ساعت 10 شب دوم اردیبهشت ماه در اتوبان تهران- ساوه با خودرو و در حال بازگشت به سمت تهران بودم، بعد از گذشتن از عوارضی، یک پژو از پشت سر با من تصادف کرد در حاشیه جاده توقف کردم که جوانی 20 ساله از پژو پیاده شد و به سمت خودرویم حرکت کرد؛ ناگهان این جوان از پشت سر مرا گرفت و همزمان با وی، چهار مرد دیگر از پژو پیاده شدند و با کتککاری مرا زیر صندلی عقب خودرویم انداختند، داخل خودرو باز کتک خوردم، آنها 300 میلیون تومان پول میخواستند، تحت فشارهای شدید سه کارت بانکی را به آنها دادم و دزدان 120 میلیون تومان از من گرفتند. وی افزود: دزدان چشمها، دستها و پاهایم را بسته بودند و مرتب مرا تهدید به مرگ میکردند تا اینکه ساعت چهار عصر روز بعد با چشمانی بسته در منطقه شهرک غرب رهایم کرده و از محل متواری شدند. در پرونده مشابه دیگری مردی کارخانهدار به افسر بازجو گفت: ساعت شش بامداد یک خودروی سواری در اتوبان آزادگان ابتدای جاده ساوه از پشت سر با خودرویم تصادف کرد، وقتی توقف کردم سه جوان از خودرو پیاده شده و به زور سوار خودرویم شدند و مرا مورد حمله قرار دادند. چشمانم را بستند، نمیدانم کجا بودیم فقط این را میدانم که خودرو در حال حرکت بود تا اینکه مجبور شدم با همسرم تماس گرفته و از او بخواهم 300 میلیون تومان را به حساب عابر بانک من واریز کند. همسر مرد کارخانهدار نیز گفت: ساعت پنج صبح شوهرم برای رفتن به کارخانه از خانه خارج شد، ساعت هشت بود که به من زنگ زد و خواست 300 میلیون تومان به حساب بانکی خودش واریز کنم، من نیز بدون اطلاع از اتفاقی که برای همسرم افتاده این پول را به حسابش واریز کردم؛ بعد از آن دیگر هیچ خبری از شوهرم نداشتم تا اینکه ساعت سه ظهر همان روز توسط خواهرزاده شوهرم مطلع شدم وی با شرایط بسیار نامناسبی در خیابان پیدا شده و در بیمارستان است. به سرعت خودم را به بیمارستان رسانده و متوجه شدم همسرم را بهخاطر شدت جراحتهای ناشی از کتک خوردن به اتاق عمل بردهاند.
ردیابی دزدان مسلح
در حالیکه دزدان مسلح سعی داشتهاند هیچ رد پایی از خود برجای نگذارند کارآگاهان جنایی پایتخت با اقدامهای تخصصی و مدرن توانستند همه اعضای این شبکه مخوف را ردیابی کنند.
وقتی مشخص شد گردانندگان باند «اسماعیل»، «یوسف»، «رضا»، «حسام»، «سجاد» و «محمد» همگی از مجرمان حرفهای هستند که بارها به خاطر جرایم خشن بویژه سرقتهای مسلحانه تحت تعقیب قرار گرفتهاند کارآگاهان به تجسسهای ویژهای پرداخته و پی بردند محمد رئیس باند با محکومیت 17 ساله زندان بهخاطر سرقت مسلحانه تحت تعقیب قرار داشته است. با شناسایی مخفیگاه هر شش عضو باند مخوف در سه منطقه قلعه حسنخان، شهریار و پرند، کارآگاهان تهران ساعت 11 صبح 22 شهریورماه در سه عملیات مشترک و همزمان آنها را دستگیر و در برابر طعمههای پولدارشان به صف کردند.
بنا بر این گزارش، همه مردان خطرناک در همان مراحل ابتدایی تحقیقات، به چند سرقت به شیوه و شگرد مشابه و بویژه در محدوده اتوبان آزادگان اعتراف کردند و به بازسازی صحنههای این سرقتهای سازمان یافته پرداختند.